|
|
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) |
| سطر ۱: |
سطر ۱: |
| − | {|width="100%" border="1" cellspacing="0" cellpadding="4" style="margin:1em 1em 1em 1; text-align:center;border-style:solid;"
| + | '''«امّ هانی»''' دختر [[ابوطالب]] و خواهر [[حضرت علی|امام علی]] علیهالسلام، از زنان نامدار [[تاریخ اسلام]] و راویان [[حدیث]] است. او جایگاه ویژهای نزد [[رسول خدا]] (صلی الله علیه وآله) داشت. |
| − | |- style="background:#ADA96E;"
| + | ==زندگینامه== |
| − | ! width="15%" | منبع
| + | «فاخته» مشهور به «امّ هانی»، از پدری بزرگوار و مادری نیکوسیرت قدم به جهان گذاشت. پدرش [[ابوطالب]] عموی [[پیامبر اسلام]] است که بین همه گروههای عرب به بزرگی یاد می شد. و مادرش [[فاطمه بنت اسد]] مادر [[حضرت علی]] علیه السلام، اول زنی است که بعد از [[حضرت خدیجه]] مسلمان شد. |
| − | ! width="45%" | توضیح برای مشارکت کنندگان
| |
| − | |-
| |
| − | |<tt> '''مقاله نشریه'''
| |
| − | |محتوای فعلی این صفحه '''مقاله ای از یک نشریه''' است. چنین گمان شده که این منبع میتواند محتوای مورد نیاز این صفحه را تامین کند و با وجود آن نیازی به نوشتن نیست. در صورتی که فکر می کنید چنین نیست و شما قصد جایگزینی یا تغییر این نوشته را دارید [[شیوه نامه تدوین مقاله|اینجا]] را کلیک کنید. | |
| − | |-
| |
| − | |}
| |
| | | | |
| | + | برخی صحابهنگاران، هنگام [[اسلام]] آوردن اُم هانی را سال هشتم هجری و در پی [[فتح مکه]] دانستهاند.<ref>الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۸۹.</ref> گویا این اشتباه برآمده از آمیختن میان مسلمان شدن و [[بیعت]] او با پیامبر(ص) در پی فتح مکه همراه با دیگر زنان [[قریش]] باشد؛ زیرا شواهدی در دست است که اسلام او را در موارد گوناگون پیش از فتح مکه ثابت میکند. از جمله آنها، تعیین سهمی از غنیمتهای [[جنگ خیبر]] برای او پیش از فتح مکه است.<ref>الطبقات، ج۸، ص۴۷؛ المغازی، ج۲، ص۶۴۹.</ref> برخی نویسندگان سدههای نخستین، پیشینه هرگونه [[شرک]] را برای او منتفی دانستهاند.<ref>شرح الاخبار، ج۱، ص۱۲۰.</ref> |
| | | | |
| | + | شوهر ام هانی، هبیرة بن عمر مخزومی بود. وی که فردی مشرک بود، پس از [[فتح مکه]]، فرار کرد و به [[نجران]] رفت و در حال شرک از دنیا رفت. بعد از این، رسول خدا از ام هانی خواستگاری کرد. وی گفت: یا رسول الله، به خدا قسم! در [[جاهلیت|جاهلیت]] تو را از همه کس بیشتر دوست می داشتم. اکنون که زمان اسلام رسیده است چگونه تو را دوست نداشته باشم؟! تو از چشم و گوشم نزد من محبوب تر و عزیزتری، اما ادای حق شوهر کاری سنگین و بزرگ است و من بیم آن دارم از انجام آن ناتوان باشم. من زنی مصیبت دیده ام و چند فرزند دارم و برای تو جز زنی آزاد از گرفتاری و مشکلات زندگی نمی تواند کارساز باشد. پیامبر فرمود: «هیچ زنی در شترسواری و مهربانی با اطفال و مدارا و رعایت حال اقتصادی همسر چون زنان قریش نیست».<ref> کافی، ج ۵، ص ۳۲۶.</ref> |
| | | | |
| | + | از امتیازهای ام هانی آن است که [[معراج]] پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آسمان از خانه وی آغاز شد.<ref> زندگانی حضرت محمد خاتم الانبیاء، سید هاشم رسولی محلاتی.</ref> گفته شده پیامبر در پی اقامه [[نماز عشا]] در خانه ام هانی، سفر اسراء را آغاز کرد. این خانه نزدیک [[مسجدالحرام]] قرار داشت، و شاید از همین رو یا بر اثر واقعه معراج، از دیرباز نام یکی از درهای بیست و سهگانه مسجدالحرام، باب ام هانی بوده است. البته گزارش آغاز معراج از خانه امهانی، با ظاهر آیات اول [[سوره اسراء]] که مبدا این سفر را مسجدالحرام دانسته، ناسازگار است. از این رو، برخی مفسران با تکیه بر روایتی از امهانی، مسجدالحرام را مجازاً شامل قلمروی گسترده حتی به اندازه شهر مکه و حرم دانستهاند.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۵۵؛ التبیان، ج۶، ص۴۴۶.</ref> |
| | | | |
| − | ==ام هاني، نمونه فضيلت==
| + | ام هانی تا هنگام [[فتح مکه]] در این شهر ماند. در دوران فتح مکه، جایگاه او نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیشتر آشکار شد؛ زیرا در روز فتح، بر پایه گزارشی، پیامبر در خانه او منزل گزید. همچنین مجرمانی چون حارث بن هشام و زهیر بن ابی امیه یا عبدالله بن ابی ربیعه را که ام هانی به آنها امان داده بود، بخشود. |
| | | | |
| − | '''نسبي شرافتمند'''
| + | ام هانی در سال دهم قمری و در [[حجة الوداع]] همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود و از نخستین راویان [[حدیث غدیر|حدیث غدیر خم]] دانسته شده است.<ref>الطرائف، ص۱۴۰-۱۴۱؛ الغدیر، ج۱، ص۱۸.</ref> جایگاه ویژه وی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حسادت برخی را برانگیخت؛ اما پیامبر بر حمایت از ام هانی و [[بنی هاشم|بنیهاشم]] تأکید کرد. |
| | | | |
| − | با مرور صفحات تاريخ به وجود [[شخصیت ها]]ي نيك نامي برمي خوريم كه عطر وجودشان نه تنها زندگي خود، بلكه اطرافيان و فضاي مقطعي از زمان را دستخوش تغيير و تحول نموده و تابش گوهر وجودشان تا ابديت به نسل بشر روشني داده و مشعل هدايت و راهبري را با دستان باكفايت خود حمل مي نمايند. از ميان افرادي چنين، سهم زنان برجسته، لايق و صاحب خصايص ممتاز كم نيست كه بعضا مورد كم توجهي قرار گرفته اند. | + | پس از [[رحلت پیامبر اسلام|رحلت رسول خدا]] (صلی الله علیه و آله)، ام هانی نقشی ویژه در کنار [[اهل بیت]] و برادرش [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (علیه السلام) در دوران حکومتش ایفا کرد. او از مهمترین راویان سخنان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] (علیها السلام) با [[ابوبکر]] در موضوع [[فدک|فدک]] به شمار میرود. همچنین نامه امام علی (علیه السلام) به ام هانی در موضوع [[جنگ جمل|نبرد جمل]]، موضعگیری وی در برابر [[ناکثین|ناکثین]] و گزارش او از عهدشکنی و توطئه [[طلحة بن عبیدالله|طلحه]] و [[زبیر بن عوام|زبیر]] (م، ۳۶ق)، از نکات برجسته زندگانی سیاسی و اجتماعی ام هانی در مدینه هستند. گزارشی از بردگان آزاد شده او در منابع حدیثی، بیانگر بعدی دیگر از اثرگذاری او در تاریخ فکری و سیاسی آغاز اسلام است. |
| | | | |
| − | مكتب رهايي بخش اسلام از ابتداي ظهور با پرورش نمونه هاي علمي و عملي، بانوان شايسته و نامي را بااوصاف پسنديده به جهان عرضه داشته كه هر كدام به عنوان الگو مي تواند مورد پيروي زنان، به ويژه مسلمانان واقع گردد. از جمله اين برگزيدگان، دختر [[ابوطالب]] و خواهر حضرت علي ابن ابي طالب علیه السلام ام هاني (فاخته) است كه نامش در رديف زنان دانشمند و راوي [[حديث]] ثبت شده است.
| + | ام هانی در عرصه فکری و علمی، با گزارش ۴۸ [[حدیث]] از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله در حوزههای گوناگون فقهی، به ویژه تاریخی و اعتقادی مانند [[حدیث ثقلین]] که در منابعی چون مسانید و [[صحاح سته]] نیز آمدهاند، نقشی ویژه داشته است. طبرانی نزدیک به ۱۰۹ حدیث از ام هانی نقل کرده که بیشتر درباره [[نماز]] و [[روزه]] است.<ref> بانوان عالمه و آثار آنها، ص ۹.</ref> افرادى هم مانند: جعده و یحیى پسران وى، هارون نوه او و غلامهاى او ابومره و ابوصالح و پسرعموهاى او [[عبدالله بن عباس|عبداللّه بن عباس]] و عبداللّه بن حارث بن نوفل هاشمى و [[ابن ابی لیلی|عبدالرحمن بن ابى لیلى]] و عروه و دیگران از ام هانى حدیث روایت کرده اند. |
| | | | |
| − | '''نياي ام هاني'''
| + | ام هانی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر مسلمانان محترم بود، بلکه [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم السلام) نیز به انتسابشان به او مباهات میکردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: آیا شما را راهنمایی نکنم به کسانی که از جهت عمو و عمه، بهترین مردمان هستند؟ [[صحابه]] گفتند: بله. پیامبر فرمود: ایشان [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] هستند؛ زیرا عموی ایشان، [[جعفر طیار|جعفر بن ابی طالب]] و عمه آنان، ام هانی دختر [[ابوطالب]] است.<ref> محدثات الشیعه؛ زنان قهرمان.</ref> همچنین فرمود: خدایا! تو میدانی که حسن و حسین و والدینشان و عمو و عمهشان همه از اهل [[بهشت]] هستند. |
| | | | |
| − | وي از پدري پرهيزگار و مجاهد و مادري نيكوسيرت و محدثه قدم به جهان گذاشت. پدر ام هاني در خانداني نجيب و خداشناس در [[مكه]] ديده به جهان گشود. او با عبدالله پدر بزرگوار پيامبر صلی الله علیه و آله از يك مادر بودند. پدر او [[عبدالمطلب]] جد [[پيامبر اسلام]] است كه بين همه گروههاي عرب به بزرگي ياد مي شد. مردي بااقتدار و باكفايت كه مبلغ آيين حنيف ابراهيمي بود.
| + | از میان چهار فرزند ام هانی، جعده جایگاهی مهمتر دارد. وی از شرکت کنندگان در [[جنگ صفین]] بود و از سوی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به حکومت [[خراسان]] منصوب شد.<ref> ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۴۵۲.</ref> خاندان جعده از مؤثرترین خاندانهای [[شیعه|شیعی]] در [[کوفه]] و از دعوت کنندگان [[امام حسین]] (علیه السلام) به کوفه دانسته شدهاند. |
| | | | |
| − | كارهاي صحيح و خداپسندانه عبدالمطلب بهترين كلاس درس و آموزش براي ابوطالب بود. توجه خاص وي و حفاظت از پيامبر و كوشش بي دريغش در پرورش نواده خود، ابوطالب را بر آن داشت كه بعد از فوت جد خويش سرپرستي [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله را به عهده گيرد و تا پايان عمر از وي پشتيباني و اطاعت نمايد. ابوطالب سعي داشت نمونه كاملي از شخصيت ارزشمند و محبوب پدر باشد. او همانند پدر در مسير آيين يگانه پرستي ابراهيم خليل قدم نهاد و منصب آبرساني به زائران خدا را به عهده گرفت. پناه بي پناهان و مدافع مظلومان و دشمن متجاوزان بود و به نيازهاي اجتماعي مردم واقف بود و جهت برآورده شدن حاجات آنها كوشش مي كرد. نمونه اين تلاش را در قحطي [[مكه]] مي توان مشاهده كرد. مردم كه از كمبود ارزاق و نيامدن باران در رنج و عذاب بودند، به ابوطالب پناهنده شدند و از درماندگي شِكوه كردند. ابوطالب به همراه فرزند برادر در حالي كه كودك را به [[كعبه]] چسبانده بود و دستان كوچكش به سوي آسمان بلند بود، از خدا طلب باران نمود. ناگهان از هر طرف ابر آسمان را فراگرفت و باران باريد.
| + | ام هانی تا بعد از شهادت [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] علیه السلام زنده بود، حتی زمان قیام حضرت [[سیدالشهدا]] علیه السلام حیات داشت. در گزارشی، سخن از دیدار او با امام حسین علیه السلام ساعاتی پیش از بیرون آمدن از [[مدینه]] به میان آمده که نشان دهنده زندگانی او تا سال ۶۰ هجری است. در منابع متأخر، تنها به دیدار امام با یکی از عمههایش بدون ذکر نام اشاره شده است. بر پایه این گزارش، زنان بنیهاشم با آگاهی از تصمیم امام حسین (علیه السلام) برای بیرون آمدن از مدینه، ام هانی را آگاه ساختند و او با چشمانی اشکبار، امام را با خواندن سرودههایی از [[ابوطالب]] بدرقه کرد. |
| − | | + | ==پانویس== |
| − | ابوطالب در حفظ و احترام حضرت محمد صلی الله علیه و آله مي كوشيد. زماني كه چون پدرش بالش و فرشي برايش پهن مي كردند بر آن مي نشست و وقتي پيامبر مي آمد او را بر فرش مي نشاند و مي گفت: «فرزند برادرم از بزرگي و شرف بسيار برخوردار است» اين تعبير نهايت اعتقاد ابوطالب را به پيامبر مي فهماند.<ref> ابوطالب آموزگار پاسداري، محمد محمدي اشتهاردي.</ref>
| |
| − | | |
| − | '''مادر'''
| |
| − | | |
| − | مادر «ام هاني» فاطمه دختر اسد بن [[ هاشم]] است؛ اول زني كه بعد از [[حضرت خديجه]] مسلمان شد. وي جزء نخستين زناني است كه به [[مدينه]] مهاجرت كرد. پسران وي «طالب»، «عقيل»، «جعفر» و «علي» هر كدام به فاصله ده سال از ديگري به دنيا آمد. دخترانش جمانه و ام هاني مي باشند. [[فاطمه بنت اسد]] را فضايل بسيار است. او زني است كه خداوند در پاسخ راز و نياز خالصانه اش ديوار كعبه را برابرش شكافت تا در آن محل امن و مقدس فرزندش را به دنيا آورد. افتخار مادري شريف ترين شخص بعد از پيامبر و مادر شهيد ذوالجناحين «جعفر بن ابي طالب» كه با [[فرشتگان]] به [[بهشت]] پرواز كرد، ارزش والايي است كه ذات اقدس الهي با قابليت وجودي فاطمه آن را به وي ارزاني كرد. معدود افرادي در زمان بعثت پيامبر، بر آيين يكتاپرستي ابراهيمي بودند كه از آن جمله بانو فاطمه بنت اسد است.
| |
| − | | |
| − | [[ابن ابي الحديد]] در شرح [[نهج البلاغه]] گفته است: «فاطمه نخستين زني است كه با رسول خدا بيعت نمود (پس از خديجه)».
| |
| − | | |
| − | از ويژگيهاي اين زن لطف و كرامتي است كه در طول عمرش در حق پيامبر انجام داد. وي در گرامي داشت پيامبر با ابوطالب شركت مي جست و پيامبر را در مهرورزيدن و نيكيكردن بر فرزندان خود مقدم مي داشت تا جايي كه پيامبر به پاس اين محبتها او را به لقب «اماه» (مادر) مفتخر گردانيد.
| |
| − | | |
| − | پيامبر از فاطمه چنين ياد مي كند: «او پس از ابي طالب بهترين خلق خدا در رفتار با من بود. او مادر ديگر من پس از مادرم بود. ابوطالب نيكي مي كرد و صاحب سفره بود و فاطمه ما را بر طعامي كه تهيه ديده بود، گرد مي آورد و از هر غذايي كه بود سهم مرا از ديگران بيشتر مي داد تا دوباره برگردم».<ref> الامام علي رجل الاسلام النحله، به نقل از فاطمه بنت اسد، نوشته علي محمدعلي دخيل، ترجمه صادق آئينه وند.</ref>
| |
| − | | |
| − | زماني كه خديجه از دنيا رفت و فاطمه خردسال بود، آغوش محبت و مهر مادري برايش گشود. احترام خاص پيامبر به فاطمه بنت اسد در كتب [[احاديث]] فراوان به چشم مي خورد. كليني در اصول كافي آورده است: «روزي [[رسول خدا]] نشسته بود، [[امیرالمومنین]] علیه السلام گريان نزد او آمد. رسول خدا فرمود: براي چه گريه مي كني؟ عرض كرد: مادرم از دنيا رفت. رسول خدا فرمود: به خدا مادر من هم».<ref> اصول كافي، ج 3، كتاب الحجة.</ref>
| |
| − | | |
| − | بعد از اسلام آوردن ام هاني و فرار هيبرة رسول خدا از ام هاني خواستگاري كرد. وي گفت: يا رسول الله به خدا قسم! در جاهليت تو را از همه كس بيشتر دوست مي داشتم. اكنون كه زمان [[اسلام]] رسيده است چگونه تو را دوست نداشته باشم؟!
| |
| − | | |
| − | پس از وفاتش پيامبر او را در پيراهن خود كفن كرد و بر وي [[نماز]] خواند و هفتاد تكبير گفت و در قبر او وارد شد و با دستش قبر را وسيع كرد. پس از تدفين فرمود: «ملائكه افق را پر كردند و درِ [[بهشت]] را براي او (فاطمه) گشودند و فرشهاي بهشتي را براي او گستردند و ريحان بهشتي به ملاقات او آمدند و او در رَوْح و ريحان و نعمت بهشتي غوطه ور است. قبرش باغي است از باغهاي بهشت».<ref> رياحين الشريعه، ج 3، ص 11.</ref> در خبر ديگر است كه حضرت فرمود: «اي مادر من كه بعد از مادرم مرا مادر بودي، خدا تو را رحمت بنمايد».<ref> همان.</ref>
| |
| − | | |
| − | عمررضا كحاله گويد: «فاطمه بنت اسد از راويان حديث پيامبر است كه 46 حديث از حضرت روايت كرده است».<ref> محدثات شيعه، دكتر نهلا غروي نائيني؛ زنان نمونه، علي شيرازي، ص 77.</ref>
| |
| − | | |
| − | '''برادران ام هاني'''
| |
| − | | |
| − | * ابوطالب: برادر بزرگ ام هاني است و پدر ام هاني كه عمرا نام داشت به ابوطالب معروف گشت.
| |
| − | | |
| − | * عقيل: برادر دوم كه دانشمندي سياستمدار، جامعه شناس و روانشناس بود و اين ويژگيها را به واسطه تيزهوشي داشت. عقيل اطلاعات بسياري به تاريخ عرب، جنگها و صلحهاي آنان داشت. وي مردي نسابه (نَسَب دان) بود. زباني گويا داشت كه كسي را با وي توان همآوردي نبود. از شخصيتي قوي و رأيي ثابت برخوردار بود. از جمله كساني بود كه با درك اسلام به همراهي [[امام علی]] علیه السلام در ميدانهاي رزم دلاورانه جنگيد و پسري چون مسلم و فرزندانش را براي ياري حسين بن علي علیه السلام در قيام خونين و حماسي حق عليه باطل تربيت نمود.
| |
| − | | |
| − | * جعفر: ام هاني افتخار داشتن برادري چون [[جعفر طيار]] را دارد كه به ذوالجناحين معروف شد. سومين پسر ابوطالب كه ده سال قبل از برادرش علي بن ابي طالب به دنيا آمد، از جهت شمايل و اخلاق شباهت زيادي به پيامبر داشت و كمي پس از اميرمؤمنان به [[اسلام]] گرويد. وي دلسوز طبقه ضعيف بود تا جايي كه پيامبر او را به لقب «ابوالمساكين» نامید.
| |
| − | | |
| − | جعفر مسئوليت خطير فرماندهي مهاجران حبشه را بر عهده داشت و در آن سفر به شايستگي از اسلام تبليغ نمود و ضمن شناساندن اسلام به پادشاه حبشه، خود و همراهانش را در فضايي از صلح و ايمني قرار داد. جعفر پس از بازگشت از حبشه زماني كه مطلع شد مسلمانان در نبرد با يهود هستند، با همراهان به خيبر آمد و شاهد پيروزي سپاه اسلام عليه يهود به همت والاي خيبرشكن دلاور علي بن ابي طالب شد. در دشت موته جنگي بين اسلام و سپاهيان روم درگرفت.
| |
| − | | |
| − | جعفر كه فرماندهي را بر عهده گرفته بود در حين مبارزه به محاصره سربازان رومي درآمد. او براي دفاع از اسلام، پرچم سپاه را حفاظت كرد تا دو دستش قطع گرديد ولي نگذاشت پرچم واژگون شود و آن را به زيد بن حارثه سپرد. بعد از پايان جنگ جنازه جعفر را يافتند كه بيش از هفتاد زخم در جلوي بدن او بود. اين بيانگر آن است كه هيچگاه به دشمن پشت نكرد. پيامبر در همان روز فرمود كه اكنون جعفر با دو بال در بهشت با فرشتگان هم پرواز است.<ref> سيماي فداكاران، سيد محمدكاظم دانش.</ref>
| |
| − | | |
| − | * [[امام علی]] علیه السلام: ديگر شرف اين بانوي پاك سيرت داشتن برادري چون علي بن ابي طالب علیه السلام بزرگمرد تاريخ بشريت است و زبان از وصف وي قاصر است.
| |
| − | | |
| − | '''مروري بر زندگي ام هاني'''
| |
| − | | |
| − | فاخته دخترعموي پيامبر مشهور به ام هاني است. «او از زنان مجلله و نامي اسلام بوده است».<ref> رياحين الشريعه، ج 3، ص 449، ذبيح الله محلاتي.</ref> ام هاني 46 [[حديث]] از پيامبر نقل كرده است. طبراني نزديك به 109 حديث از ام هاني نقل كرده كه بيشتر درباره [[نماز]] و [[روزه]] است.<ref> بانوان عالمه و آثار آنها، ص 9.</ref> ام هاني از راويان [[حديث ثقلين]] است. او [[حديث غدير]] را نيز روايت كرده است كه رسول الله فرمود: «هر كه من مولاي او هستم علي مولاي اوست».<ref> محدثات الشيعه.</ref>
| |
| − | | |
| − | از امتيازهاي ام هاني آن است كه عروج پيامبر به آسمان از خانه وي آغاز شد.<ref> زندگاني حضرت محمد خاتم الانبياء، سيد هاشم رسولي محلاتي.</ref> پيامبر طي روايت زير از ام هاني به عنوان بانويي نمونه، ممتاز و شايسته ياد مي كند و وي را مورد تمجيد و ستايش قرار مي دهد: «آيا مي خواهيد بهترين عمو و عمه را معرفي كنم؟ حسن و حسين عمويشان جعفر طيار است كه با ملائكه پرواز مي نمايد و عمه آنها ام هاني است كه در بهشت است». بنابر فرمايش رسول خدا، ام هاني اهل بهشت است و اين نوع يادكردن بيانگر پاكي و ايمان وي است.<ref> محدثات الشيعه؛ زنان قهرمان.</ref>
| |
| − | | |
| − | از ديگر مقامات ام هاني حضور پيامبر در موقعيتهاي مختلف در خانه او و احترام خاص به آن بانو است. [[ابن اثير]] از عبدالرحمن بن ابي ليلي به چند طريق از ام هاني روايت مي كند كه [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در روز [[فتح مكه]] به خانه او وارد شد. غسل انجام داده و هشت ركعت نماز به جاي آوردند. در ادامه ام هاني چنين گويد: «آن نماز با آن كه ركوع و سجود داشت به قدري سريع و كوتاه بود كه من نديده بودم آن حضرت به اين راحتي و سادگي نماز بخواند».<ref> همان.</ref>
| |
| − | | |
| − | نيز نقل مي كنند در روز فتح مكه حارث بن هشام و به نقلي دو نفر از خويشان شوهر ام هاني كه مشرك بودند به خانه او پناهنده شدند. خبر به حضرت علي علیه السلام رسيد. صورتش را پوشاند و به طوري كه شناخته نشود، به خانه ام هاني وارد شد. ام هاني به دفاع از آن دو نفر با حضرت سخن گفت كه: تو كيستي و چرا به خانه دخترعموي رسول خدا و خواهر علي وارد شدي؟! مي روم به رسول خدا شكايت مي كنم. سپس هر طور بود شمشير را از دست علي بيرون آورد. در اين وقت علي علیه السلام نقاب از چهره برداشت. ام هاني برادر را شناخت. عرض كرد: جان من فداي تو باد. قسم ياد كردم شكايتت را به رسول خدا بنمايم. هر دو خدمت پيامبر رفتند. حضرت در چادري مشغول غسل كردن بود. حضرت فاطمه نيز آنجا بود. پيامبر صداي ام هاني را شنيد. آن را شناخت به او گفت: خوش آمدي، ام هاني ماجرا را تعريف كرد. پيامبر فرمود: «امان دادم هر كه را امان داده اي، ليكن علي را خشمگين نكن، زيرا خدا به واسطه خشم علي خشمگين مي شود». سپس فرمود: «اگر همه مردم فرزند ابوطالب بودند، همه آنها افراد دلاور و شجاعي بودند».<ref> رياحين الشريعه، ج 3؛ زنان نمونه ـ زنان قهرمان، دكتر احمد بهشتي، ذيل شرح حال ام هاني.</ref>
| |
| − | | |
| − | ام هاني همسر هيبرة بن عمر بن هائذ مخزومي بود. شوهر وي مشرك بود و زماني كه متوجه شد ام هاني به اسلام گرويده است از [[مكه]] فرار كرد و به نجران رفت و در حال شرك از دنيا رفت.
| |
| − | | |
| − | بعد از اسلام آوردن ام هاني و فرار هيبرة رسول خدا از ام هاني خواستگاري كرد. وي گفت: يا رسول الله ، به خدا قسم! در جاهليت تو را از همه كس بيشتر دوست مي داشتم. اكنون كه زمان [[اسلام]] رسيده است چگونه تو را دوست نداشته باشم؟! تو از چشم و گوشم نزد من محبوب تر و عزيزتري، اما اداي حق شوهر كاري سنگين و بزرگ است و من بيم آن دارم از انجام آن ناتوان باشم. من زني مصيبت ديده ام و چند فرزند دارم (اگر به فرزندان برسم حق شوهر را ضايع كرده ام و اگر به شوهر برسم حق فرزندانم ضايع مي شود) و براي تو جز زني آزاد از گرفتاري و مشكلات زندگي نمي تواند كارساز باشد. پيامبر وقتي اين بيان را از ام هاني ديد فرمود: «هيچ زني در شترسواري و مهرباني با اطفال و مدارا و رعايت حال اقتصادي همسر چون زنان قريش نيست».<ref> كافي، ج 5، ص 326.</ref>
| |
| − | | |
| − | ام هاني در تربيت فرزندانش نهايت تلاش را نمود و زماني كه بين او و شوهرش جدايي افتاد وظيفه تربيت و نگهداري آنان با مادر شد. [[رسول خدا]] كه از غنايم جنگي به اشخاص مختلف حقوق پرداخت مي كرد به ام هاني و فرزندانش نيز كمك مي كرد.
| |
| − | | |
| − | از فرزندان وي يكي جعده نام داشت كه مردي شجاع، و فقيهي با زباني گرم و گويا بود. او از صحابه اي است كه به هنگام [[فتح مكه]] پيغمبر را درك كرده و با مادر خود به حضور پيغمبر رسيده است. جعده از شيعيان اميرالمؤمنين بود كه از طرف حضرت والي خراسان شد. جعده ميان قريش داراي مقام و شرافت بلندي بود. زماني كه در [[جنگ صفين]] مي جنگيد. عتبة بن ابي سفيان به او گفت: تو به خاطر عشق و محبت به دايي خود عليه ما مي جنگي، وي گفت اگر تو هم دايي به اين عظمتي داشتي پدر خود را فراموش مي كردي.<ref> رياحين الشريعه، ج 3، ص 452.</ref>
| |
| − | | |
| − | ام هاني تا بعد از شهادت [[امیرالمومنین]] علیه السلام زنده بود، حتي زمان قيام حضرت [[سيدالشهدا]] علیه السلام حيات داشت. در بحار از كامل الزياره از [[امام باقر]] علیه السلام نقل مي كند: چون حضرت خواست از [[مدينه]] حركت كند زنان و فرزندان [[عبدالمطلب]] جمع شدند و صدا به گريه بلند كردند. در اين وقت عمه حضرت (ام هاني) آمد و سخت گريه كرد و گفت: اي نور ديده من حسين، شنيدم حسن را كه با ناله اين اشعار را سرود:
| |
| − | | |
| − | و ان قتيل الطف من آل هاشم × اذل رقابا من قريش فذلت
| |
| − | | |
| − | حبيب رسول اللّه لم يك فاحشا × ابانت مصيبتك الانوف وجلت.<ref> همان.</ref>
| |
| − | | |
| − | اخلاق و رفتار ام هاني، نمونه يك زن مؤمن و متعهد است. وي چه در زمان جاهليت و چه [[اسلام]] حامي افراد ضعيف، درمانده و بي پناه بود. اين پاك بانوي صاحب نام تا سال 60 هجري در قيد حيات بود، ولي از محل دفن و تاريخ وفات وي اطلاعي در دست نيست.<ref> زنان نمونه، علي شيرازي، ص 77.</ref>
| |
| − | | |
| − | ==پانویس == | |
| | <references /> | | <references /> |
| − | | + | ==منابع== |
| − | == منبع == | + | * زهرا نساجی زواره، فرهنگ کوثر، شماره ۱۲۹، آذر ۱۳۸۱. |
| − | | + | * "خدمات ام هانی خواهر امام علی به اسلام"، [https://hajj.ir/fa/50696 حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت]. |
| − | زهرا نساجي زواره, فرهنگ كوثر، شماره 129، آذر 1381 | + | * زنان دانشمند و راوی حدیث، احمد صادقی اردستانی. |
| | [[Category:زنان نمونه قرن اول]] | | [[Category:زنان نمونه قرن اول]] |
| | + | [[Category:زنان راوی حدیث]] |
«امّ هانی» دختر ابوطالب و خواهر امام علی علیهالسلام، از زنان نامدار تاریخ اسلام و راویان حدیث است. او جایگاه ویژهای نزد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) داشت.
زندگینامه
«فاخته» مشهور به «امّ هانی»، از پدری بزرگوار و مادری نیکوسیرت قدم به جهان گذاشت. پدرش ابوطالب عموی پیامبر اسلام است که بین همه گروههای عرب به بزرگی یاد می شد. و مادرش فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی علیه السلام، اول زنی است که بعد از حضرت خدیجه مسلمان شد.
برخی صحابهنگاران، هنگام اسلام آوردن اُم هانی را سال هشتم هجری و در پی فتح مکه دانستهاند.[۱] گویا این اشتباه برآمده از آمیختن میان مسلمان شدن و بیعت او با پیامبر(ص) در پی فتح مکه همراه با دیگر زنان قریش باشد؛ زیرا شواهدی در دست است که اسلام او را در موارد گوناگون پیش از فتح مکه ثابت میکند. از جمله آنها، تعیین سهمی از غنیمتهای جنگ خیبر برای او پیش از فتح مکه است.[۲] برخی نویسندگان سدههای نخستین، پیشینه هرگونه شرک را برای او منتفی دانستهاند.[۳]
شوهر ام هانی، هبیرة بن عمر مخزومی بود. وی که فردی مشرک بود، پس از فتح مکه، فرار کرد و به نجران رفت و در حال شرک از دنیا رفت. بعد از این، رسول خدا از ام هانی خواستگاری کرد. وی گفت: یا رسول الله، به خدا قسم! در جاهلیت تو را از همه کس بیشتر دوست می داشتم. اکنون که زمان اسلام رسیده است چگونه تو را دوست نداشته باشم؟! تو از چشم و گوشم نزد من محبوب تر و عزیزتری، اما ادای حق شوهر کاری سنگین و بزرگ است و من بیم آن دارم از انجام آن ناتوان باشم. من زنی مصیبت دیده ام و چند فرزند دارم و برای تو جز زنی آزاد از گرفتاری و مشکلات زندگی نمی تواند کارساز باشد. پیامبر فرمود: «هیچ زنی در شترسواری و مهربانی با اطفال و مدارا و رعایت حال اقتصادی همسر چون زنان قریش نیست».[۴]
از امتیازهای ام هانی آن است که معراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) به آسمان از خانه وی آغاز شد.[۵] گفته شده پیامبر در پی اقامه نماز عشا در خانه ام هانی، سفر اسراء را آغاز کرد. این خانه نزدیک مسجدالحرام قرار داشت، و شاید از همین رو یا بر اثر واقعه معراج، از دیرباز نام یکی از درهای بیست و سهگانه مسجدالحرام، باب ام هانی بوده است. البته گزارش آغاز معراج از خانه امهانی، با ظاهر آیات اول سوره اسراء که مبدا این سفر را مسجدالحرام دانسته، ناسازگار است. از این رو، برخی مفسران با تکیه بر روایتی از امهانی، مسجدالحرام را مجازاً شامل قلمروی گسترده حتی به اندازه شهر مکه و حرم دانستهاند.[۶]
ام هانی تا هنگام فتح مکه در این شهر ماند. در دوران فتح مکه، جایگاه او نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیشتر آشکار شد؛ زیرا در روز فتح، بر پایه گزارشی، پیامبر در خانه او منزل گزید. همچنین مجرمانی چون حارث بن هشام و زهیر بن ابی امیه یا عبدالله بن ابی ربیعه را که ام هانی به آنها امان داده بود، بخشود.
ام هانی در سال دهم قمری و در حجة الوداع همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود و از نخستین راویان حدیث غدیر خم دانسته شده است.[۷] جایگاه ویژه وی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حسادت برخی را برانگیخت؛ اما پیامبر بر حمایت از ام هانی و بنیهاشم تأکید کرد.
پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، ام هانی نقشی ویژه در کنار اهل بیت و برادرش امام علی (علیه السلام) در دوران حکومتش ایفا کرد. او از مهمترین راویان سخنان حضرت فاطمه (علیها السلام) با ابوبکر در موضوع فدک به شمار میرود. همچنین نامه امام علی (علیه السلام) به ام هانی در موضوع نبرد جمل، موضعگیری وی در برابر ناکثین و گزارش او از عهدشکنی و توطئه طلحه و زبیر (م، ۳۶ق)، از نکات برجسته زندگانی سیاسی و اجتماعی ام هانی در مدینه هستند. گزارشی از بردگان آزاد شده او در منابع حدیثی، بیانگر بعدی دیگر از اثرگذاری او در تاریخ فکری و سیاسی آغاز اسلام است.
ام هانی در عرصه فکری و علمی، با گزارش ۴۸ حدیث از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حوزههای گوناگون فقهی، به ویژه تاریخی و اعتقادی مانند حدیث ثقلین که در منابعی چون مسانید و صحاح سته نیز آمدهاند، نقشی ویژه داشته است. طبرانی نزدیک به ۱۰۹ حدیث از ام هانی نقل کرده که بیشتر درباره نماز و روزه است.[۸] افرادى هم مانند: جعده و یحیى پسران وى، هارون نوه او و غلامهاى او ابومره و ابوصالح و پسرعموهاى او عبداللّه بن عباس و عبداللّه بن حارث بن نوفل هاشمى و عبدالرحمن بن ابى لیلى و عروه و دیگران از ام هانى حدیث روایت کرده اند.
ام هانی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و دیگر مسلمانان محترم بود، بلکه اهل بیت (علیهم السلام) نیز به انتسابشان به او مباهات میکردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: آیا شما را راهنمایی نکنم به کسانی که از جهت عمو و عمه، بهترین مردمان هستند؟ صحابه گفتند: بله. پیامبر فرمود: ایشان حسن و حسین هستند؛ زیرا عموی ایشان، جعفر بن ابی طالب و عمه آنان، ام هانی دختر ابوطالب است.[۹] همچنین فرمود: خدایا! تو میدانی که حسن و حسین و والدینشان و عمو و عمهشان همه از اهل بهشت هستند.
از میان چهار فرزند ام هانی، جعده جایگاهی مهمتر دارد. وی از شرکت کنندگان در جنگ صفین بود و از سوی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به حکومت خراسان منصوب شد.[۱۰] خاندان جعده از مؤثرترین خاندانهای شیعی در کوفه و از دعوت کنندگان امام حسین (علیه السلام) به کوفه دانسته شدهاند.
ام هانی تا بعد از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام زنده بود، حتی زمان قیام حضرت سیدالشهدا علیه السلام حیات داشت. در گزارشی، سخن از دیدار او با امام حسین علیه السلام ساعاتی پیش از بیرون آمدن از مدینه به میان آمده که نشان دهنده زندگانی او تا سال ۶۰ هجری است. در منابع متأخر، تنها به دیدار امام با یکی از عمههایش بدون ذکر نام اشاره شده است. بر پایه این گزارش، زنان بنیهاشم با آگاهی از تصمیم امام حسین (علیه السلام) برای بیرون آمدن از مدینه، ام هانی را آگاه ساختند و او با چشمانی اشکبار، امام را با خواندن سرودههایی از ابوطالب بدرقه کرد.
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۸۹.
- ↑ الطبقات، ج۸، ص۴۷؛ المغازی، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ کافی، ج ۵، ص ۳۲۶.
- ↑ زندگانی حضرت محمد خاتم الانبیاء، سید هاشم رسولی محلاتی.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۵۵؛ التبیان، ج۶، ص۴۴۶.
- ↑ الطرائف، ص۱۴۰-۱۴۱؛ الغدیر، ج۱، ص۱۸.
- ↑ بانوان عالمه و آثار آنها، ص ۹.
- ↑ محدثات الشیعه؛ زنان قهرمان.
- ↑ ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۴۵۲.
منابع