شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابن شاذان قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(منابع)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه آثار گرانقدری تألیف کرد.
+
'''«محمد بن احمد بن علی بن شاذان قمی»'''، متکلم، فقیه و محدث بزرگ [[شیعه]] در قرن ۵ قمری است که مورد وثوق همه علمای رجال می‌باشد. ابن شاذان در حوزه شناخت مقام و شأن [[امامان معصوم]] علیهم‌السلام آثار گرانقدری تألیف کرد که کتاب «[[مأة منقبة (کتاب)|مأة منقبة من مناقب أمیرالمؤمنین]]» از مهمترین آنهاست. [[محمد بن علی کراجکی|کراجکی]]، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] و [[شیخ طوسی]] از شاگردان او هستند.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = محمد بن احمد بن شاذان قمی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز = حدود ۳۳۵ قمری
 +
|زادگاه =
 +
|وفات =  حدود ۴۲۰ قمری
 +
|مدفن =
 +
|اساتید =  [[جعفر بن محمد بن قولویه]]، حسین بن هارون قاضی، [[هارون بن موسی تلعکبری]]، [[شیخ صدوق]]، [[ابوغالب زراری]]،...
 +
|شاگردان = [[محمد بن علی کراجکی]]، [[احمد بن علی نجاشی]]، [[شیخ طوسی]]، ابوطالب زینبی، احمد بن محمد بکری حنفی،...
 +
|آثار = [[مأة منقبة (کتاب)|مأة منقبة]]، ایضاح دفائن النواصب، بستان الکرام، ردّ الشمس علی امیرالمؤمنین،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
== تولد ابن شاذان ==
+
تاریخ ولادت ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان قمی مشخص نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «[[مأة منقبة (کتاب)|مأة منقبة]]» اشاره کرد که در دو مورد، [[جعفر بن محمد قولویه|جعفر بن محمد بن قولویه قمی]] (صاحب [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]]) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی [[حدیث]] نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال ۳۶۹ هـ.ق. چشم از جهان فروبست.<ref>فوائد الرضویه، ص۷۸.</ref>
  
در این باره که محدث بزرگ شیعه، ابوالحسن محمد ابن شاذان قمی<ref>. امل الامل، ج 2، ص 152؛ روضات الجنات، ج 6، ص 179؛ سفینة البحار، ج 1، ص 693؛ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 500؛ [[اعیان الشیعه]]، ج 9، ص 100؛ [[الذریعه]]، ج 2، ص 495؛ [[ریحانه الادب]]، ج 8، ص 62 و لغت نامه دهخدا، ص 322.</ref> در چه سالی دیده به جهان گشود، اطلاع چندانی در دست نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مناقب [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کتاب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی [[حدیث]] نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال 369 یا 368 چشم از جهان فروبست.<ref>. فوائد الرضویه، ص 78.</ref>
+
همچنین ابن شاذان در سال ۳۷۴ هـ.ق ‌در [[مسجد کوفه]]، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است<ref>مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱.</ref> و استاد دیگرش «[[محمد بن حسن بن ولید]]» است که در سال ۳۴۳ هـ.ق. از دنیا رفته<ref>الکنی والالقاب، ج۲، ص۱۰۹.</ref> و یکی دیگر از استادان او «[[هارون بن موسی تلعبکری]]» است که در سال ۳۸۵ هـ.ق وفات یافت.<ref>همان، ج۱، ص۴۳۱.</ref> از این رو به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم هـ.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.
  
همچنین ابن شاذان در سال 374 ه.ق ‌ در [[مسجد کوفه]]، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است<ref>. مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج 6، ص 181.</ref> و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال 343 از دنیا رفته<ref>. الکنی والالقاب، ج 2، ص 109.</ref> و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی» معروف به «تلعبکری» است که در سال 385 ه.ق ‌ وفات یافت.<ref>. همان، ج 1، ص 431.</ref>
+
خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل [[قم]] بودند و چندین دانشمند و [[فقیه]] از بین آنان ظهور کردند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های [[رجال]] شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] درباره او می گوید: «احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر و الامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتابهایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».<ref>نجاشی، ص۶۲، تنقیح المقال، ج۱، ص۷۱.</ref>
  
گرچه از این قرائن نمی توان تاریخ ولادت او را به طور قطعی مشخص کرد، ولی به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم ه.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.
+
از سخن شاگردش [[محمد بن علی کراجکی|کراجکی]] بدست می آید، ابن شاذان تا سال ۴۱۲ هـ.ق زنده بوده، ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست.
  
== خاندان ابن شاذان قمی ==
+
==استادان==
  
خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل [[قم]] بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کرد که هر یک همانند مشعلی فروزان به اطراف خویش روشنی بخشیدند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود.
+
ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران [[شیعه]] و [[سنی]] بود. او به مراکز علمی مهم زمان خود سفر نموده و از [[مشایخ]] بسیاری بهره گرفت. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آن‌ها بسنده می شود.
  
نجاشی درباره او می گوید:«احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس، قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر والامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتاب هایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».
+
*احمد بن علی بن شاذان (پدر بزرگوارش)
 +
*[[جعفر بن محمد بن قولویه]] (متوفی ۳۶۸ هـ.ق‌)
 +
*حسین بن هارون قاضی القضاة
 +
*[[محمد بن حسن بن ولید|محمد بن حسن بن ولید قمی]] (متوفی ۳۴۷ هـ.ق‌)
 +
*[[هارون بن موسی تلعکبری]] (متوفی ۳۸۵ هـ.ق‌)
 +
*[[شیخ صدوق]] (متوفی ۳۸۱ هـ.ق‌)
 +
*[[ابوغالب زراری]]
 +
*محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی
 +
*محمد بن سعید معروف به دهقان
 +
*محمد بن محمد مُرّه.<ref>مأه منقبه، ص۳۸؛ روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۲؛ منقبت، ص۲۲، ۲۵، ۳۵ و ۸۵؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲.</ref>
  
علامه ممقانی، بعد از نقل سخن نجاشی، می گوید:«پدر بزرگوار ابن شاذان در نهایت درجه خوبی و نیکی است».<ref>. نجاشی، ص 62، تنقیح المقال، ج 1، ص 71.</ref>
+
==شاگردان==
 
 
 
 
== استادان  ابن شاذان قمی ==
 
 
 
ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعی و سنی بود. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آن‌ها بسنده می شود.
 
 
 
* 1. پدر بزرگوارش احمد بن علی بن حسن بن شاذان؛
 
 
 
* 2. جعفر بن محمد بن قولویه (متوفی 368 ه.ق‌)؛
 
 
 
* 3. حسین بن هارون قاضی القضاه؛
 
 
 
* 4. محمد بن الحسن بن ولید قمی (متوفی 347 ه.ق‌)؛
 
 
 
* 5. هارون بن موسی تلعکبری (متوفی 385 ه.ق‌)؛
 
 
 
* 6. [[شیخ صدوق]] محمد بن علی بن الحسین (متوفی 381 ه.ق‌)؛
 
 
 
* 7. محمد بن عثمان بن عبدالله نصیبی؛
 
 
 
* 8. محمد بن سعید معروف به دهقان؛
 
 
 
* 9. محمد بن محمد مُرّه.<ref>. مأه منقبه، ص 38؛ روضات الجنات، ج 6، ص 182؛ منقبت، ص 22، 25، 35 و 85؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62.</ref>
 
 
 
== شاگردان ابن شاذان قمی ==
 
  
 
در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:
 
در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:
  
* 1- کراجکی (مؤلف کتاب کنزالفوائد) نام وی محمد، کنیه اش ابوالفتح و شهرتش کراجکی است و بدون تردید او یکی از فرزانه ترین عالمان شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است. از جمله شهید اول در کتاب هایش از او به عنوان علامه یاد می کند.<ref>. فوائد الرضویه، ص 570؛ الکنی والالقاب، ج 3، ص 88؛ امل الامل، ج 2، ص 282 و روضات الجنات، ج 6، ص 209.</ref>
+
*[[محمد بن علی کراجکی|ابوالفتح محمد کراجکی]] (م، ۴۴۹ ق) مؤلف کتاب [[کنز الفوائد (کتاب)|کنز الفوائد]] و یکی از عالمان بزرگ شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است.
 
+
*[[احمد بن علی نجاشی|احمد نجاشی]]، (م، ۴۵۰ ق) صاحب کتاب [[رجال نجاشی (کتاب)|الرجال]]؛ او از دانشوران شیعی در دانش رجال که سخنش حجت و سند است.
کتاب مشهور او «کنزالفوائد» از معتبرترین کتاب هایی است که در زمینه علم کلام و [[حدیث]] نوشته شده است؛ به قول [[علامه مجلسی]] «هر کس که در حوزه علم و کلام قدم نهاد، از این کتاب بهره برد و کتاب های دیگر او نیز در نهایت اعتبار است».<ref>. [[بحارالانوار]]، ج 1، ص 35.</ref>
+
*[[شیخ طوسی]] (م، ۴۶۰ ق) که در [[بغداد]] از ابن شاذان بهره برده است.
 
+
*ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی: ۵۱۲ هـ.ق‌).
از مطالعه این کتاب بدست می آید که مؤلف بزرگوارش در راه جمع‌آوری اخبار و روایات، مسافرت های فراوانی داشته و به کشورهای متعددی رفت و آمد داشته است، البته بیشتر اقامتش در مصر به ویژه شهر قاهره بود.
+
*احمد بن محمد بکری حنفی، معروف به اخطب خوارزم. (متوفی: ۵۲۸ هـ.ق)<ref>مقدمه کتاب مأه منقبه، ص۵، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج۵، ص۶۲.</ref>؛ دو شخصیت اخیر از زمره دانشمندان [[اهل سنت]] شمرده می شوند.
 
 
«یافعی» از بزرگان اهل سنت می گوید:«کراجکی در روزگار خویش رئیس مذهب شیعه بود و در سال 449 ه.ق به دیدار حق شتافت و در جوار قرب او آرمید».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 210 والکنی والالقاب، ج 3، ص 89.</ref>
 
 
 
* 2- نجاشی، (صاحب کتاب رجال) دانشمند بزرگوار؛ نامش احمد، معروف به نجاشی، در نیمه سده چهارم هجری سال 372 ه.ق ‌ چشم به این جهان گشود و کم کم آثار هوش فراوان در چهره اش نمایان شد و آنچه استعداد این بزرگمرد را شکوفا کرد، برخورداری از استادانی مانند [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] بود که هر دو از مفاخر و نخبگان مذهب [[شیعه]] هستند؛ او از پرمایه ترین دانشوران شیعی است به ویژه در دانش رجال شناسی و معرفتِ یاران امامان معصوم علیهم‌السلام که سخنش حجت و سند است و از روزگار رحلتش تا عصر ما، تمام دانشمندان و فقیهان شیعه در این علم، وامدار تحقیقات و پژوهش های آن بزرگوارند و کتاب رجال او همانند چشمه ای جوشان و گوارا، کام تشنگان دانش رجال را سیراب می کند.
 
 
 
نجاشی سرانجام بعد از کوشش پیگیر و خستگی ناپذیر، برای شناساندن روایتگران امامان شیعه، در نیمه سده پنجم در سال 450 ه.ق در سن 78 سالگی زندگی دنیا را بدورد گفت و جان عاریت خویش را به حضرت دوست تسلیم کرد.<ref>. الکنی والالقاب، ج 3، ص 199؛ فوائد الرضویه، ص 19 و چند منبع دیگر.</ref>
 
 
 
* 3- ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی:512 ه.ق‌)
 
 
 
* 4- احمد بن محمد بکری حنفی معروف به اخطب خوارزم. (متوفی:528 ه.ق)<ref>. مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 5، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج 5، ص 62.</ref>
 
 
 
این دو شخصیت از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند.
 
 
 
 
 
== ابن شاذان از منظر بزرگان ==
 
 
 
یکی از نشانه های فرهیختگی دانشوران، ستایشی است که بزرگان تراجم و اصحاب اندیشه، از آنان به عمل می آوردند و چون ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت، همگان او را ستوده اند. تعدادی از این تمجیدها را می خوانیم:
 
 
 
[[شیخ حر عاملی]]، نویسنده [[وسائل الشیعه]]:«محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از [[شیخ صدوق]] روایت می کند».<ref>. امل الامل، ج 2، ص 241.</ref>
 
 
 
محمدباقر خونساری، نویسنده [[روضات الجنات]]:«دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است )».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 179.</ref>
 
 
 
میرزا حسین نوری:«عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».<ref>. [[مستدرک الوسائل]]، ج 3، ص 500.</ref>
 
 
 
محدث قمی:«ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».<ref>. الکنی والالقاب، ج 1، ص 313.</ref>
 
 
 
علامه ممقانی:«بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».<ref>. تنقیح المقال، ج 2، ص 73.</ref>
 
 
 
سید محسن امین:«ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان اجازه است».<ref>. اعیان الشیعه، ج 9، ص 101، به نقل از مقدمه مأة منقبه.</ref>
 
 
 
[[آقا بزرگ تهرانی]] مؤلف الذریعه:«کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است».
 
 
 
شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند.<ref>. کنز الفوائد، ج 1 و 2، صفحات متعدد.</ref> که خود نشانه ای دیگر از برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است.
 
 
 
 
 
== آثار  ابن شاذان قمی ==
 
 
 
ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است.
 
 
 
* 1- کتاب معروف او، کتابی است به نام «مأة منقبه» یا «مناقب امیرالمؤمنین و فرزندان گرامی او علیهم‌السلام».
 
 
 
شاگرد او کراجکی در کنزالفوائد می نویسد:«من این کتاب را از استادم، در سال 412 ه.ق در [[مسجدالحرام]] روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».<ref>. روضات الجنات، ج 6، ص 181؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62؛ الکنی والالقاب، ج 1، ص 312 و الذریعه، ج 22، ص 316.</ref>
 
 
 
این کتاب یکی از مدارک کتاب بزرگ [[بحارالانوار]] [[علامه مجلسی]] است. علامه در بحارالانوار می نویسد:«روایت می کنم از کتاب مناقب، تألیف دانشمند بزرگ، ابن شاذان قمی».<ref>. بحارالانوار، ج 1، ص 18.</ref>
 
 
 
صاحب [[وسائل الشیعه]]، هنگامی که نام این اثر را می برد، می نویسد:«این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».<ref>. امل الامل، ج 2، ص 62.</ref>
 
 
 
'''علت تألیف کتاب مناقب'''
 
 
 
از مقدمه ای که مؤلف بزرگوار بر کتابش نوشته است، چنین بدست می آید که گویا بعضی از دوستداران حضرت امیر علیه‌السلام از او درخواست کردند کتابی در فضائل و مناقب حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام بنویسد؛ لذا ابن شاذان در پاسخ او می نویسد:«ای برادر! از من درخواست کردی کتابی در مقام و شأن و فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام به رشته تحریر درآورم، من به این نیاز شما پاسخ می دهم و این کتاب را که شامل صد فضیلت از دریای بی‌پایان فضائل علی علیه‌السلام است، با استناد به دانشمندان اهل سنت روایت می کنم. به این کتاب چنگ بزن و آن را حفظ کن. خداوند ما را به راه صواب و سداد رهنمون شود».<ref>. مقدمه کتاب مأه منقبه، ص 35؛ امل الامل، ج 2، ص 62 و دائرة المعارف اسلامی، ج 4، ص 52.</ref>
 
 
 
* 1. ایضاح دفائن النواصب؛
 
  
* 2. بستان الکرام؛
+
==ابن‌شاذان از منظر عالمان==
  
* 3. ردالشمس علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛
+
ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت و همگان او را ستوده اند. شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش [[محمد بن علی کراجکی|کراجکی]]، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود ([[کنز الفوائد]]) از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند،<ref>کنزالفوائد، ج۱ و ۲، صفحات متعدد.</ref> که خود نشانه برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش [[حدیث]] است.
  
* 4. کتابی در صحت خبر بالا رفتن امیرالمؤمنین بر دوش مبارک [[پیامبر اسلام]] برای شکستن بت های خانه [[کعبه]].<ref>. الذریعه، ج 22، ص 316 و ج 2، ص 495؛ ریحانه الادب، ج 8، ص 62 و روضات الجنات، ج 8، ص 62، اخیراً مدرسه الامام المهدی مجموع کتاب های ابن شاذان را چاپ و منتشر کرده است.</ref>
+
*[[شیخ حر عاملی]]، نویسنده [[وسائل الشیعه]]: «محمد بن احمد بن شاذان دانشمندی بلندمرتبه بود که از [[شیخ صدوق]] روایت می کند».<ref>امل الامل، ج۲، ص۲۴۱.</ref>
 +
*[[سید محمدباقر موسوی خوانساری|سید محمدباقر خونساری]]، نویسنده [[روضات الجنات]]: «دانشمند بزرگوار و استوانه نیرومند و باشخصیت شیعه، محمد بن احمد بن شاذان قمی (است)».<ref>روضات الجنات، ج۶، ص۱۷۹.</ref>
 +
*[[محدث نوری|میرزا حسین نوری]]: «عالم برجسته و فرزانه شیعی محمد بن احمد بن شاذان، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه قمی است».<ref>مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۰۰.</ref>
 +
*[[عبدالله مامقانی|علامه مامقانی]]: «بدون شک ابن شاذان یک فقیه توانا و دانشمند مشهور است».<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۷۳.</ref>
 +
*[[محدث قمی|شیخ عباس قمی]]: «ابن شاذان قمی یکی از برازنده ترین فقیهان شیعه و دانشمند موجه و موثق روزگار خویش بود».<ref>الکنی والالقاب، ج۱، ص۳۱۳.</ref>
 +
*[[سید محسن امین]]: «ابن شاذان از استادان [[شیخ طوسی]]، فقیهی بزرگ، صاحب تألیفات و یکی از بزرگان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] است».<ref>اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۰۱، به نقل از مقدمه مأة منقبه.</ref>
 +
*[[آقا بزرگ تهرانی]] مؤلف [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعه]]: «کتاب مناقب از ابوالحسن محمد بن احمد بن شاذان قمی است. او استاد حدیث کراجکی (مؤلف کنزالفوائد) است».
  
'''گلچینی از بوستان فضائل علی علیه‌السلام'''
+
==آثار و تألیفات==
  
'''<I>1- علی آفتاب تابان:</I>'''
+
ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است، از جمله:
  
باواسطه از ابوهریره نقل می کند:«نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم:او علی بن ابی‌طالب است. پیامبر فرمود:او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».<ref>و (26). روضات الجنات، ج 6، ص 181، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.</ref>
+
*[[مأة منقبة (کتاب)|مأة منقبة مِن مناقب أمیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب و الأئمة من ولده علیهم‌السلام من طریق العامة]]؛ معروفترین کتاب ابن شاذان؛ شاگردش کراجکی در [[کنز الفوائد]] می نویسد: «من این کتاب را از استادم، در سال ۴۱۲ هـ.ق در [[مسجدالحرام]] روایت می کنم و او برای من کتابش را قرائت کرد».<ref>روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲؛ الکنی والالقاب، ج۱، ص۳۱۲ و الذریعه، ج۲۲، ص ۳۱۶.</ref> صاحب [[وسائل الشیعه]] می گوید: «این کتاب صد منقبت از مناقب و فضائل حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام را دربر دارد و هم اینک نزد من موجود است».<ref>امل الامل، ج۲، ص۶۲.</ref>
 +
*ایضاح دفائن النواصب؛
 +
*بستان الکرام؛ اول بار [[ابن حمزه طوسی]] در سده ۶ ق. این کتاب را به ابن شاذان نسبت داده و از جزء ۸۶ آن نقل حدیث کرده است. از سده ۱۰ ق. به بعد نیز بعضی چون [[مقدس اردبیلی]] از آن نقل کرده اند.
 +
*ردّ الشمس علی امیرالمؤمنین علیه‌السلام؛
 +
*اجزاء روایات ابن شاذان؛ که از حیث موضوع پراکنده بود و بخشی از این روایات را [[شیخ طوسی]] در [[الأمالی شیخ طوسی (کتاب)|امالی]] خود وارد کرده و بخشی دیگر را کراجکی در [[کنز الفوائد]] نقل کرده است.
 +
*کتابی در صحت خبر بالا رفتن [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] بر دوش مبارک [[پیامبر اسلام]] برای شکستن بتهای خانه [[کعبه]].<ref>الذریعه، ج۲۲، ص۳۱۶؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲؛ روضات الجنات، ج۸، ص۶۲. </ref> این کتاب را تنها سید حسین بن ماعد حائری به ابن شاذان نسبت داده و [[میرزا عبدالله افندی|افندی اصفهانی]] در مورد صحت این انتساب تردید کرده است.
  
'''<I>2- شأن علی علیه‌السلام:</I>'''
+
روایاتی از کتاب مناقب ابن شاذان در فضائل [[امام علی]] علیه‌السلام:
  
باواسطه از سلمان نقل می کند:«از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود:شما را به علی بن ابی‌طالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی [[بهشت]] است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».(26)
+
'''<I>۱- علی آفتاب تابان:</I>'''
  
'''<I>3- دوستی با علی علیه‌السلام:</I>'''
+
ابن شاذان باواسطه از [[ابوهریره]] نقل می کند: «نزد [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم: او علی بن ابی‌طالب است. پیامبر فرمود: او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».<ref>روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.</ref>
  
باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:«هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز [[قیامت]] که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است:آیس، من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».<ref>. مأه منقبه، منقبت 95، ص 175.</ref>
+
'''<I>۲- شأن علی علیه‌السلام:</I>'''
  
'''<I>4- اسم های علی علیه‌السلام در قیامت:</I>'''
+
باواسطه از [[سلمان]] نقل می کند: «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: شما را به علی بن ابی‌طالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی [[بهشت]] است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».
  
باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود:«وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابی‌طالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».<ref>. همان، ص 145.</ref>
+
'''<I>۳- دوستی با علی علیه‌السلام:</I>'''
  
'''<I>5- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:</I>'''
+
باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز [[قیامت]] که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است: آیسٌ من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».<ref>مأه منقبه، منقبت ۹۵، ص۱۷۵.</ref>
  
در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین [[دعا]] فرمود:«خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحی]] کرده که:«وزیر تو از آسمانیان [[جبرئیل]] و از اهل زمین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است».<ref>. همان، ص 138.</ref>
+
'''<I>۴- اسمهای علی علیه‌السلام در قیامت:</I>'''
  
'''<I>6- پنج گروه جهنمی:</I>'''
+
باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود: «وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابی‌طالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».<ref>همان، ص۱۴۵.</ref>
  
باواسطه از حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام روایت می کند که آن بزرگوار از پدران خود از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:«پنج گروه هستند که در جهنم شعله های آتش آنان خاموش نمی شود:
+
'''<I>۵- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:</I>'''
  
* 1- آن کس که به خدا شرک ورزد.
+
در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین [[دعا]] فرمود: «خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت [[وحی]] کرده که: «وزیر تو از آسمانیان [[جبرئیل]] و از اهل زمین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است».<ref>همان، ص۱۳۸.</ref>
 
+
==پانویس==
* 2- مردی که پدر و مادر خود را آزار دهد و آنان را از خود برنجاند.
 
 
 
* 3- آن کس که نزد ستمگری بر ضد برادر دینی خود بدگویی کند که این کار موجب کشته شدن آن مسلمان به دست آن ستمگر شود.
 
 
 
* 4- مردی که انسان بی گناهی را بکشد.
 
 
 
* 5- آن کس که مرتکب گناه شود و گناهان خود را از ناحیه خدا بداند».<ref>. کنزالفوائد، ج 2، ص 47 و روضات الجنات، ج 6، ص 181.</ref>
 
 
 
== وفات  ابن شاذان قمی ==
 
 
 
همان طور که از سخن کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال 412 ه.ق ‌ زنده بود، ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست. در هر صورت این فقیه وارسته و محدث بزرگ پس از یک عمر تلاش مخلصانه در راه نشر آرمان امامان معصوم علیهم‌السلام و ترویج فضائل امیرمؤمنان علیه‌السلام وفات یافت. روحش شاد و یادش جاوید باد.
 
 
 
==پانویس ==  
 
 
<references />
 
<references />
 
+
==منابع==
== منابع ==
+
*[[ستارگان حرم]]، ابوالحسن ربانی صالح‌آبادی، جلد ۸.
 
+
*"محمد ابن‌ شاذان"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۱۳۵۹.
*ابوالحسن ربانی صالح‌آبادی،ستارگان حرم، جلد 8.
+
{{سنجش کیفی
*ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان ابن شاذان قمٌی ،[http://www.vista.ir/article/67614] ،سایت ویستا]
+
|سنجش=شده
 
+
|شناسه= متوسط
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
 
[[رده:علمای قرن پنجم]]
[[رده:راویان حدیث]]
+
[[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:محدثان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:متکلمان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۰

«محمد بن احمد بن علی بن شاذان قمی»، متکلم، فقیه و محدث بزرگ شیعه در قرن ۵ قمری است که مورد وثوق همه علمای رجال می‌باشد. ابن شاذان در حوزه شناخت مقام و شأن امامان معصوم علیهم‌السلام آثار گرانقدری تألیف کرد که کتاب «مأة منقبة من مناقب أمیرالمؤمنین» از مهمترین آنهاست. کراجکی، نجاشی و شیخ طوسی از شاگردان او هستند.

نام کامل محمد بن احمد بن شاذان قمی
زادروز حدود ۳۳۵ قمری
وفات حدود ۴۲۰ قمری

Line.png

اساتید

جعفر بن محمد بن قولویه، حسین بن هارون قاضی، هارون بن موسی تلعکبری، شیخ صدوق، ابوغالب زراری،...

شاگردان

محمد بن علی کراجکی، احمد بن علی نجاشی، شیخ طوسی، ابوطالب زینبی، احمد بن محمد بکری حنفی،...

آثار

مأة منقبة، ایضاح دفائن النواصب، بستان الکرام، ردّ الشمس علی امیرالمؤمنین،...

ولادت و خاندان

تاریخ ولادت ابوالحسن محمد بن احمد بن علی بن شاذان قمی مشخص نیست؛ اما برخی از شواهد نشان می دهد که این دانشور قمی در اواسط سده چهارم هجری پا به عرصه وجود نهاد. از جمله این شواهد می توان به کتاب گرانسنگ او «مأة منقبة» اشاره کرد که در دو مورد، جعفر بن محمد بن قولویه قمی (صاحب کامل الزیارات) را به عنوان دائی خود نام می برد و از وی حدیث نقل می کند و ما می دانیم که مؤلف کامل الزیارات در سال ۳۶۹ هـ.ق. چشم از جهان فروبست.[۱]

همچنین ابن شاذان در سال ۳۷۴ هـ.ق ‌در مسجد کوفه، از استادش «ابن سَخْتَوَیْه» روایت شنیده است[۲] و استاد دیگرش «محمد بن حسن بن ولید» است که در سال ۳۴۳ هـ.ق. از دنیا رفته[۳] و یکی دیگر از استادان او «هارون بن موسی تلعبکری» است که در سال ۳۸۵ هـ.ق وفات یافت.[۴] از این رو به صورت تقریبی می توان گفت که این محدث بزرگوار شیعه در نیمه اول سده چهارم هـ.ق پا به عرصه گیتی نهاده است.

خاندان ابن شاذان قمی، از اشخاص صاحب نام و اصیل قم بودند و چندین دانشمند و فقیه از بین آنان ظهور کردند. احمد، پدر ابن شاذان که یکی از فقیهان و محدثان شیعی است و نامش در کتاب های رجال شناسی معروف است، خود از استادان فرزندش ابن شاذان بود. نجاشی درباره او می گوید: «احمد بن علی بن حسن بن شاذان، ابوالعباس قمی، فقیه و دانشمند بزرگ شیعی که در حوزه شناخت مقام و شأن امامان شیعه، منزلت بلندی داشت، دو کتاب زادالمسافر و الامالی را تألیف کرد و کتاب دیگری از او به یادگار نماند. من کتابهایش را از فرزندش ابوالحسن نقل می کنم. خداوند هر دو را مشمول عنایت و رحمت خود قرار دهد».[۵]

از سخن شاگردش کراجکی بدست می آید، ابن شاذان تا سال ۴۱۲ هـ.ق زنده بوده، ولی این که دقیقاً در چه سالی و در کجا وفات یافت، برای ما روشن نیست.

استادان

ابن شاذان قمی دانش خویش را مرهون استادانی دانشمند از دانشوران شیعه و سنی بود. او به مراکز علمی مهم زمان خود سفر نموده و از مشایخ بسیاری بهره گرفت. تعداد این استادان را هفتاد نفر ذکر کرده اند و نام همه آنان در کتاب معروف او ذکر شده است. در این نوشتار تنها به نام چهره های شاخص و برجسته آن‌ها بسنده می شود.

شاگردان

در کتاب تراجم شاگردان چندانی برای ابن شاذان نمی توان یافت؛ البته چند نفر از فرهیختگان شیعی و اهل سنت که از بزرگترین دانشمندان اسلامی بوده اند، از محضر وی بهره برده اند که برخی از آنان عبارتند از:

  • ابوالفتح محمد کراجکی (م، ۴۴۹ ق) مؤلف کتاب کنز الفوائد و یکی از عالمان بزرگ شیعی است و نامش در تمام کتاب های کلامی، روایی و فقهی مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفته است.
  • احمد نجاشی، (م، ۴۵۰ ق) صاحب کتاب الرجال؛ او از دانشوران شیعی در دانش رجال که سخنش حجت و سند است.
  • شیخ طوسی (م، ۴۶۰ ق) که در بغداد از ابن شاذان بهره برده است.
  • ابوطالب زینبی، حسین بن محمد بن علی (متوفی: ۵۱۲ هـ.ق‌).
  • احمد بن محمد بکری حنفی، معروف به اخطب خوارزم. (متوفی: ۵۲۸ هـ.ق)[۷]؛ دو شخصیت اخیر از زمره دانشمندان اهل سنت شمرده می شوند.

ابن‌شاذان از منظر عالمان

ابن شاذان قمی در جایگاه بلند دانش و فضل قرار داشت و همگان او را ستوده اند. شاید بتوان گفت دقیق ترین ستایش از این استادِ فرزانه توسط شاگرد برجسته اش کراجکی، اظهار شده است. او در سه قسمت از کتاب گرانقدر خود (کنز الفوائد) از ابن شاذان به عنوان استاد فقیه یاد می کند،[۸] که خود نشانه برجستگی ابن شاذان در فقاهت و دانش حدیث است.

آثار و تألیفات

ابن شاذان قمی تألیفات گرانسنگی از خود به یادگار گذاشت که حتی در روزگار ما بخشی از آن آثار در دسترس محققان اسلامی است، از جمله:

روایاتی از کتاب مناقب ابن شاذان در فضائل امام علی علیه‌السلام:

۱- علی آفتاب تابان:

ابن شاذان باواسطه از ابوهریره نقل می کند: «نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. ناگهان دیدم علی از دور نمایان شد و به سوی ما آمد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: ابوهریره! می دانی این شخص کیست؟ گفتم: او علی بن ابی‌طالب است. پیامبر فرمود: او دریای مواج و خورشید تابان است. دستان او از رود فرات سخاوتمندتر و قلب او از تمام جهان وسیع تر است. هر کس که دشمن او باشد، از رحمت خدا دور باد».[۱۸]

۲- شأن علی علیه‌السلام:

باواسطه از سلمان نقل می کند: «از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: شما را به علی بن ابی‌طالب توصیه می کنم. به دامن او چنگ بزنید، او مولای شما است. او را دوست بدارید، بزرگ شما است. از او پیروی کنید، دانشمند شما است. او را احترام کنید، پیشوای شما به سوی بهشت است. او را بزرگ شمارید. هر زمان که شما را به کاری فراخواند، دعوت او را لبیک بگویید. اگر به شما فرمان داد، از او فرمان برید. او را دوست بدارید و احترامش کنید و آنچه درباره علی گفتم، همه را خدایم دستور داده است تا به شما امت برسانم».

۳- دوستی با علی علیه‌السلام:

باواسطه نقل می کند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس علی را دوست بدارد، خداوند نمازها و عبادات او را قبول می کند و دعای او را به اجابت می رساند. هر کس علی را دوست بدارد، خداوند به تعداد هر رگی که در بدن دارد، به او بهشت عطا خواهد کرد. هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله را دوست بدارد، از حساب میزان و صراط در امان است و آن که با آل محمد صلی الله علیه و آله دشمنی ورزد، روز قیامت که به صحنه محشر حاضر می شود، بر پیشانی او نوشته شده است: آیسٌ من رحمة اللّه؛ مأیوس از رحمت خدا».[۱۹]

۴- اسمهای علی علیه‌السلام در قیامت:

باواسطه از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت می کند که حضرت فرمود: «وقتی که روز قیامت شود، علی بن ابی‌طالب را با هفت نام صدا می زنند؛ یا صدیق، یا دالّ، یا عابد، یا هادی، یا مهدی، یا فتی، یا علّی! تو و پیروانت بدون حساب داخل بهشت شوید».[۲۰]

۵- وزیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:

در مناقب از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که آن حضرت چنین دعا فرمود: «خداوندا! برای من یک وزیر از اهل آسمان و یک وزیر از اهل زمین قرار بده!» و خداوند به حضرت وحی کرده که: «وزیر تو از آسمانیان جبرئیل و از اهل زمین علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام است».[۲۱]

پانویس

  1. فوائد الرضویه، ص۷۸.
  2. مناقب امیرالمؤمنین، مأه منقبه منقبت اول و روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱.
  3. الکنی والالقاب، ج۲، ص۱۰۹.
  4. همان، ج۱، ص۴۳۱.
  5. نجاشی، ص۶۲، تنقیح المقال، ج۱، ص۷۱.
  6. مأه منقبه، ص۳۸؛ روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۲؛ منقبت، ص۲۲، ۲۵، ۳۵ و ۸۵؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲.
  7. مقدمه کتاب مأه منقبه، ص۵، به تحقیق نبیل رضا علوان و نیز مراجعه شود به لسان المیزان ابن حجر، ج۵، ص۶۲.
  8. کنزالفوائد، ج۱ و ۲، صفحات متعدد.
  9. امل الامل، ج۲، ص۲۴۱.
  10. روضات الجنات، ج۶، ص۱۷۹.
  11. مستدرک الوسائل، ج۳، ص۵۰۰.
  12. تنقیح المقال، ج۲، ص۷۳.
  13. الکنی والالقاب، ج۱، ص۳۱۳.
  14. اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۰۱، به نقل از مقدمه مأة منقبه.
  15. روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲؛ الکنی والالقاب، ج۱، ص۳۱۲ و الذریعه، ج۲۲، ص ۳۱۶.
  16. امل الامل، ج۲، ص۶۲.
  17. الذریعه، ج۲۲، ص۳۱۶؛ ریحانه الادب، ج۸، ص۶۲؛ روضات الجنات، ج۸، ص۶۲.
  18. روضات الجنات، ج۶، ص۱۸۱، به نقل از مأة منقبه و کنزالفوائد.
  19. مأه منقبه، منقبت ۹۵، ص۱۷۵.
  20. همان، ص۱۴۵.
  21. همان، ص۱۳۸.

منابع

  • ستارگان حرم، ابوالحسن ربانی صالح‌آبادی، جلد ۸.
  • "محمد ابن‌ شاذان"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ص۱۳۵۹.