حاج آقا رحیم ارباب: تفاوت بین نسخهها
(←آرشیو عکس و تصویر) |
|||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | {{ | + | {{خوب}} |
+ | '''آیت الله العظمی آقا رحیم ارباب''' (۱۲۹۷ - ۱۳۹۶ ق)، [[فقیه]]، عارف و فیلسوف [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] و [[آخوند کاشانی|آخوند کاشانی]] است. ایشان از اساتید بزرگ حوزه علمیه [[اصفهان]] در علوم متعدد [[فقه]] و [[فلسفه]] و [[علم کلام|کلام]] و [[ریاضی]] بود. [[شهید بهشتی|شهید بهشتی]] و [[شهید مرتضی مطهری|شهید مطهری]] از شاگردان او هستند. | ||
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | ||نام کامل = رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | ||تصویر= [[پرونده:ارباب.jpg|۲۳۰px]] | ||
+ | ||زادروز = ۱۲۹۷ قمری | ||
+ | |زادگاه = [[اصفهان]] | ||
+ | |وفات = ۱۳۹۶ قمری | ||
+ | |مدفن = اصفهان، [[تخت فولاد]] | ||
+ | |اساتید = [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]]، [[آخوند کاشانی|آخوند کاشانی]]، [[سید محمدباقر درچه ای|سید محمدباقر درچهای]]، [[سید ابوالقاسم دهکردی|سید ابوالقاسم دهکردی]]،... | ||
+ | |شاگردان = [[شهید بهشتی]]، [[شهید مفتح]]، [[سید محمدرضا خراسانی]]، [[جلال الدین همایی]]، [[شهید مرتضی مطهری]]، [[آیت الله ناصری|محمد ناصری دولت آبادی]]،... | ||
+ | |آثار = تصحیح «[[التبیان (کتاب)|تبیان]]، حاشیه بر منهاج معادن التجنیس، حواشی بر کتب [[فلسفه|فلسفی]]،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==ولادت و خاندان== | ||
− | + | رحیم ارباب در سال ۱۲۹۷ هـ.ق در قریه «چرمهین» [[اصفهان]] و در خانه حاج علی پناه، مشهور به ارباب حاج آقا (فرزند عبدالله مشهور به ارباب آقا) به دنیا آمد. | |
− | در | + | «آقا رحیم در خانوادهای رشد کرد که افرادی باسواد، اهل [[شعر]] و ادب و تاریخ بودند. پدر ایشان در شعر، تخلص «لنگر» داشت و سالها با [[عمان سامانی]] و دهقان سامانی و ملا محمد همامی و دیگر شعرای معاصرش جلسات شعر داشت. آقا رحیم نیز بیشتر اشعار فارسی [[حافظ شیرازی|حافظ]] و [[مولوی|مولانا]] و شعرای عرب را که حفظ داشت، از دوره کودکی خود و از طریق شنیدن از زبان پدر و عمویش بوده است». |
− | + | اجداد آقا رحیم ارباب «از اعیان دهاقین و مشاهیر نجبا و بزرگ زادگان قریه چرمهین از قرای معروف روستای لنجان اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین سبب به لقب ارباب خوانده میشود».<ref> محمدحسین ریاحی، ارباب معرفت، ص ۱۲۵.</ref> | |
− | + | ==تحصیلات و استادان== | |
− | آقا رحیم | + | آقا رحیم ارباب، ادبیات فارسی و بخشی از [[صرف]] و [[علم نحو|نحو]] را در کودکی، نزد ملا محمد همامی که مردی فاضل، ادیب و شاعر بوده است، در «چرمهین» خواند. وی در [[اصفهان]]، بقیه مقدمات و سطوح را نزد حاج میرزا بدیع درب امامی (متوفا: ۱۳۱۸ هـ.ق)، [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]] را نزد علامه آیت الله [[سید محمدباقر درچه ای|سید محمدباقر درچهای]] (متوفا: ۱۳۴۲ هـ.ق) و خارج [[اصول فقه]] را نزد [[سید ابوالقاسم دهکردی|سید ابوالقاسم دهکردی]] (۱۳۵۳ هـ.ق)، [[میر محمد تقی مدرس|سید محمدتقی مدرس]] و حاج آقا منیر احمدآبادی (متوفا: ۱۳۴۲ هـ.ق) آموخت. [[فلسفه]]، هیئت و [[ریاضی|ریاضیات]] را نیز نزد [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] و [[آخوند کاشانی|آخوند ملا محمد کاشی]] فراگرفت.<ref> ارباب معرفت، ص ۷۴.</ref> |
− | + | وی همچنین ۴ سال به فراگیری [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] نزد حاجی [[ملا اسماعیل درب کوشکی اصفهانی|ملا اسماعیل درب کوشکی]] پرداخت. او برای ادامه تحصیلات، به [[عراق]] رفت و در درس [[میرزا محمدحسن شیرازی]] شرکت کرد، تا به مقام [[اجتهاد]] نائل آمد. | |
− | + | آقا رحیم ارباب شوق فراوانی نسبت به فراگیری دانش داشت. خودش در این باره میگوید: «از اول شب آماده مطالعه کتابهای علمی میشدم و مطالعه طول میکشید تا شام حاضر میشد و لذت مطالعه کتاب، مهلت به صرف شام نمیداد و غذا سرد میشد و گاهی مطالعه طول میکشید تا صبح میشد و بعد از تناول غذای شب و ادای فریضه صبح، در مجلس درس حاضر میشدم و با شوقِ علم آموزی اعتنا به کمبود خواب نداشتم».<ref>همان، ص ۴۳.</ref> | |
− | + | «آقا رحیم ارباب از حیث تبحر در ادبیات، در زمان خود کم نظیر بودند. تمام اشعار [[سیوطی]] را در سن نود و چند سالگی از حفظ داشتند و نیز کتاب «[[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]]» [[حاج ملاهادی سبزواری|ملا هادی سبزواری]] را...».<ref> همان، ص ۴۲.</ref> | |
− | + | ==تدریس و شاگردان== | |
− | + | آقا رحیم ارباب دروس متعددی از جمله [[شرح لمعه]] تدریس میکرد. «درس شرح لمعه ایشان آن قدر تطبیقی بود و شرح و بسط داشت که مطالب را استدلالی برای شاگردانشان میگفتند. آن کسانی که میرفتند درس ایشان و آن را یادداشت میکردند، از شرح لمعه آیت الله ارباب بیشتر از درس خارج دیگران استفاده میکردند؛ به طوری که کسی شش یا هفت سال به درس خارج حاج آقا رحیم ارباب میرفت، ادعای اجتهادش مقرون به دلیل میشد. چون در هر بحث فقهی، ایشان روایاتش را از [[بحارالانوار]] و یا کتب مشهور روایی که مستند [[فقه]] است، نقل مینمودند و یا نظر استادان فقه را با دلایل آن میگفتند. کتاب [[وسایل الشیعه]] از کتابهای جامع اخبار فقهی است، کانّه ایشان آن روایات را حاضر الذهن داشتند و اقوال مختلف فقها را نقل میکردند، با شرح لمعه تمام اقوال را با شواهد روایی و شواهد آیات [[قرآن|قرآن کریم]]، [[تفسیر]]، [[علم لغت|لغت]]، [[علم رجال|رجال]]، [[مصطلح الحدیث|درایه]] آن کاملاً بررسی میکردند. مصداق آن چه که به آن میگویند درس خارج». | |
− | + | حاج آقا رحیم ارباب، ابتدا در [[مسجد حکیم|مسجد حکیم]] و سپس در مسجد «کرک یراق» تدریس میکردند.<ref> همان، ص ۴۰.</ref> «ایشان فقه را از روی [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] میگفتند و جواهر هم جلوی ایشان بود. در خارج فقه استنباطشان از روی جواهر [[شیخ محمدحسن نجفی]] بود. فقه را از جواهر میگفتند و [[اصول فقه|اصول]] را هم از [[فرائد الاصول (کتاب)|فرائد]].»<ref> همان، ص ۴۸.</ref> او پس از آن که بیماریاش شدت یافت، در منزل تدریس میکرد. وی به تدریس، بیشتر از هر چیز دیگر اهمیت میداد، «در طول پنجاه سال کمتر مسافرت رفتند، حتی برای سفرهای زیارتی [[عتبات عالیات|عتبات]] مقدس [[کربلا]]، [[نجف]]، [[مشهد]] و [[حج]] هم همان یک حج واجب را ایشان رفتند. ایشان درس را تعطیل نمیکردند و در احیای حوزه و تربیت شاگردانی که هر کدام از علمای این شهر ([[اصفهان]]) هستند، نهایت جدیت و کوشش را مینمودند».<ref> همان، ص ۴۰.</ref> | |
− | + | آیت الله ارباب در سال ۱۳۲۰ جواهر و شرح تجرید [[علامه حلی|علامه]] را در مسجد حکیم تدریس میکرد.<ref> همان، ص ۵۷.</ref> وی معتقد بود «تنها تدریس کافی نیست، علما و مجتهدین بر اریکه منبر بنشینند و به بیان مسائل شرعیه و اخلاقیات برای مردم بپردازند.»<ref> همان، ص ۱۰ (با تغییر اندک).</ref> یکی از شاگردان وی میگوید: «در زمینه [[فلسفه]]، در حد اعلی بودند و به «حکیم» شهرت داشتند».<ref> همان، ص ۵۷.</ref> | |
− | + | آیت الله ارباب آخرین فروغهای فلسفه در اصفهان بودند. وی مدتها درس فلسفه میگفتند، لکن بعداً تبدیل کردند به [[علم کلام|کلام]]. مانند «شرح تجرید» و هنگامی که به ایشان پیشنهاد میشود که شرح منظومه تدریس کنند، قبول نمیکنند و میفرماید: حاضرم [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]] (در فقه) بگویم. [[حکمت]] ایشان «متمایل به [[حکمت مشایی|حکمت مشاء]] و حرفهای [[ملاصدرا]] بود؛ به مطالب صدرالمتألهین خیلی اهمیت میدادند. هر وقت حرف از حکمت بود، معمولاً سخنان ملاصدرا یا [[محیی الدین ابن عربی|محی الدین عربی اندلسی]] را مطرح میفرمودند، زیرا این ها استوانههای علمی ایشان بودند در حکمت و [[عرفان]]».<ref> همان، ص ۵۰ و ۵۱.</ref> | |
− | + | برخی از شاگردان ایشان عبارتند از: | |
− | # | + | #ملا محمدعلی معلم حبیبآبادی (نویسنده مکارم الآثار)؛ او میگوید: «من هیئت را خدمت آیت الله ارباب میخواندم و مثل این که ایشان در کرات سیر کرده بودند، با وجود نداشتن ابزار و وسایل در آن زمان، چنان برای ما علم هیئت را ترسیم مینمودند که گویا میدیدیم و برای ما عینیت پیدا میکرد».<ref> ارباب معرفت، ص ۴۰.</ref> |
− | + | #سید حسین مدرس هاشمی (متولد: ۱۲۹۰ هـ.ق)؛ وی هیئت را نزد آیت الله ارباب فراگرفت.<ref> مجله حوزه، شماره ۴۷، ص ۳۳.</ref> او درباره استادش میگوید: «خیلی به ادبیات بها میداد و اگر طلبهای عبارتی را اشتباه میخواند، خیلی ناراحت میشد و برعکس، وقتی عبارت عربی را از نظر ادبی خوب میخواند، او را مورد تشویق قرار میداد».<ref> همان، ص ۴۰ و ۴۱.</ref> | |
− | # | + | #سید مصطفی بهشتی نژاد |
− | + | #[[شهید بهشتی|شهید سید محمد حسینی بهشتی]] | |
− | + | #[[شهید مفتح|شهید محمد مفتح]] | |
− | # آیت الله | + | #[[سید محمدرضا خراسانی]] |
− | # | + | #ملا هاشم جنتی (پدر [[احمد جنتی|آیت الله جنتی]]) |
− | # حاج آقا | + | #شیخ حسین علی راشد (سخنران معروف) |
− | + | #شیخ مرتضی شمس اردکانی | |
+ | #آیت الله محمد ناصری دولت آبادی اصفهانی<ref> به نقل از حسن ابراهیم زاده (یکی از پژوهشگران حوزه علمیه قم).</ref> | ||
+ | #[[جلال الدین همایی]]: وی «هر وقت به اصفهان میآمد، فوراً به خدمت آقای ارباب میشتافت و ایشان نیز به وی علاقه داشتند. آقا همایی «فقه» آیت الله ارباب را تماماً میدانست.»<ref> ارباب معرفت، ص ۵۷.</ref> آقای همایی در این خصوص نوشته است: «این بنده حقیر افتخار دارد که سالیان دراز با ارادت صادق در خدمت ایشان آمد و رفت داشتم و مدت مدید از درس [[فقه]]، [[کلام]]، هیئت و نجوم از محضر مبارکشان بهرهمند شدهام...».<ref> مجله جاویدان خرد، شماره اول، سال سوم، ص ۸.</ref> | ||
+ | #[[شهید مرتضی مطهری]]: آیت الله شیخ احمد فیاض میگوید: «مرحوم مطهری پیش حاج [[میرزا علی آقا شیرازی|میرزا علی شیرازی]] و مرحوم ارباب ـ که در جنبههای [[حکمت]] و [[ریاضی]] و... قوی بودند و جامع ـ رفت و آمد میکردند و از ایشان استفادهها میبردند، مرحوم ارباب به ایشان احترام میگذاشتند».<ref> مجله حوزه، شماره ۱۸، ص ۳۲.</ref> شهید مطهری درباره حاج آقا رحیم ارباب گفته است: «خدا حفظ کند آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را، ایشان از علمای طراز اول ما در [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] و [[فلسفه]] و [[ادبیات عرب]] و قسمتی از ریاضیات قدیم میباشند...».<ref> ارباب معرفت، (پشت جلد).</ref> | ||
− | == | + | ==آثار و تألیفات== |
− | + | حاج آقا رحیم ارباب جزوهای در علم هیئت نوشته بودند. از جمله آثار ایشان، حاشیه نویسی بر کتب مختلف علمی ـ [[فلسفه|فلسفی]] بود، به طوری که مطالب خلاف خود را در سطوری یادداشت و نظر خودشان را نیز مینوشتند.<ref>همان، ص ۴۵.</ref> ایشان در این زمینه همانند مرحوم [[علامه شعرانی|ابوالحسن شعرانی]] بودند که بر آثار دیگران حاشیه میزدند. | |
− | + | آیت الله ارباب همراه آیت الله [[میرزا علی آقا شیرازی]]، در تصحیح «[[التبیان (کتاب)|تبیان]]» سعی فراوانی نمود. «مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی در جلسات متعددی که در هر هفته با حاج آقا رحیم داشتند؛ آن دو با هم گفتگو میکردند و بقیه سراپا گوش بودند، خوب به یاد دارم که مدتهای مدید، به هنگامی که مشغول تصحیح تبیان بودند، ... تبیان را صفحه به صفحه تصحیح کرده و به پیش میرفتند؛ تا پایان پذیرفت.»<ref> همان، ص ۶۹.</ref> این [[تفسیر قرآن|تفسیر]] شامل ۷۶ جزء بود.<ref> همان، ص ۴۴ (با تغییر اندک).</ref> | |
− | + | از دیگر آثار این عالم فرهیخته، تعلیقات ریاضی در حواشی کتاب «منهاج معادن التجنیس» است که در نسخه عکسی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.<ref> همان، ص ۱۲۷.</ref> | |
− | + | ==فعالیت اجتماعی== | |
+ | '''آیتالله ارباب و امام خمینی:''' | ||
− | + | «در ابتدای مبارزات [[امام خمینی]] (قدسسره) و نهضت ایشان، قضایای نهضت به آقای ارباب منتقل شد و ایشان فرمودند: آقای خمینی که از اصحاب لیل (اهل [[نماز شب]]) هستند باید پیروز شوند و کارشان به ثمر برسد. شخصی به آیتالله ارباب گفت: شاه انتظار دارد که حضرت آیتالله خمینی بروند و از او عذرخواهی کنند؛ آقای ارباب در جواب او فرمودند: این شاه است که باید برود و از ایشان عذرخواهی کند.»<ref>ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۳.</ref> | |
− | + | '''آیتالله ارباب و مسائل جهانی:''' | |
− | + | «ایشان در مسائل جهانی و خارج از کشور نیز اگر صلاح میدانستند، اظهار نظر میفرمودند در موقع استقلال [[الجزایر]] که ظاهراً در سال ۱۳۴۲ش بود، [[فتوا|فتوایی]] جهت کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و به نفع آنان و علیه دولت فرانسه صادر نمودند.» در بخشی از آن آمده است: «وَ قالَ تَبارکَ وَ تَعالی: اِنْ تَنْصرُوا الله یَنْصُرکُمْ وَ یُثَبِّت اَقْدامَکُمْ؛ دیر زمانی است که اهل الجزایر به وجوه مختلفه دچار گرفتاری شدید گردیده و ندای «یا للمسلمین» آنها به سمع عالمیان رسیده، به منظور عمل به لوازم ایمان بلکه عمل به لوازم بشریت و وجدان مامول و مترقب از ارباب همم عالیه و اولیاء احسان که مظانّ خیرند، از طبقات جامعه و طوایف این است که در اسرع اوقات هر چند زودتر بذل جهد فرموده در مقام مساعدت و دستگیری این ستمدیدگان که حال آنها حزنآور و رقّتبار است بر آیند و خداوند را از خود خشنود فرمایند، انشاءالله وسیله ازدیاد نعمت و برکت خواهد بود؛ اقل الخلیقه رحیم.» | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==ویژگیهای اخلاقی== | ==ویژگیهای اخلاقی== | ||
− | + | حاج آقا رحیم ارباب مردی بود که جذبه معنویاش، کوچک و بزرگ را به تکریم و تعظیم وامیداشت و سخنان کوتاه و پرلطفش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب میکرد. همیشه با طمأنینه راه میرفت و چشم به سوی زمین داشت. به اندک غذایی قانع بود، غذای اصلی او را لبنیات تشکیل میداد. اگر به مهمانی میرفت سادهترین غذا را میخورد. | |
− | + | هرگز با هیچ کس، بچه و بزرگ، با لحن تند و خشن سخن نمیگفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا میزد. او با بچههایی که شلوغ میکردند، درشتی نمیکرد و با مهربانی برخورد مینمود. حاج رحیم ارباب می گوید: «در مسایل علمى، هیچ ادعایى ندارم. اما در مسایل شخصى خود، دو ادعا دارم: یکى آنکه به عمرم [[غیبت (گناه)|غیبت]] نکردم و غیبت نشنیدم؛ دوم آنکه در طول عمرم، چشمم به نامحرم نیفتاده است». | |
− | + | هر کس به ملاقات ایشان میرفت، تا آن جا که توان داشت در تکریم و تعظیم او میکوشید و در مقابل او بپا میخاست. ارادت و عشق آقا رحیم به استادانش، به خصوص [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] و [[آخوند کاشانی|آخوند کاشی]] به حدی بود که نظیرش در کمتر کسی دیده شده است. «وقتی از جهانگیرخان و آخوند کاشی حرفی به میان میآورد، درست مثل آن بود که هنوز در برابر آنان ایستاده است. آن ها را عاشقانه میستود. یک بار مرد ناپختهای به ایشان گفت: حاج آقا! شنیدهام که مرحوم آخوند کاشی گاهی عصبانی که میشدند الفاظ تند و درشت بر زبان میآوردند. در پاسخ گفتند: از این بابت چیزی نمیدانم؛ ولی شما آیا از بزرگی مقام و علم آخوند چیزی نشنیدهای؟ گفت: چرا. گفتند: پس از آن ها حرف بزنید.<ref> همان، ص ۶۳ و ۶۴.</ref> | |
− | + | ==وفات== | |
− | + | آیت الله آقا رحیم ارباب نزدیک به یک قرن زیست. این حکیم فرزانه در خصوص راز طولانی بودن عمر خود گفته است: «من هیچ وقت بدخواه کسی نبودم.»<ref> ارباب معرفت، ص ۲۰.</ref> وی در ۱۸ [[ذی الحجه]] ۱۳۹۶ هـ.ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ هـ.ش) و در روز [[عید غدیر]] دار فانی را وداع گفت. بدن مطهرش را در [[تخت فولاد]] اصفهان، حوالی تکیه ملک به خاک سپردند. | |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
− | + | ==منابع== | |
− | از | + | *[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد ۳، زندگی نامه "آیت الله ارباب" از سید عباس رفیعی پورعلوی. |
+ | *آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟، [http://www.andisheqom.com/Files/matbuat.php?idVeiw=660&level=4&cat=n اندیشه قم]، بازیابی: ۷ اسفند ۱۳۹۲. | ||
+ | *ویکی فقه. | ||
− | == | + | ==آرشیو عکس و تصویر== |
+ | <gallery mode="packed" heights="170"> | ||
+ | پرونده:ارباب (5).jpg|رحیم ارباب چرمهینی (نفر دوم از چپ) در جوانی | ||
+ | پرونده:ارباب (6).jpg|رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (4).jpg|رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (8).jpg|نشسته از راست: ناشناسان، رحیم ارباب چرمهینی، محمد کلباسی و ناشناسان | ||
+ | پرونده:ارباب (1).jpg|رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:شمس (5).jpg|از راست: ناشناس، [[آیت الله شمس آبادی|شهید سید ابوالحسن موسوی شاهاندشتي آل رسول (شمس آبادی)]]، ناشناس و رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (3).jpg|رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (9).jpg|از راست: محمود شلتوت، غلامرضا کیانپور و رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (10).jpg|رحیم ارباب چرمهینی و جلال الدین همائی | ||
+ | پرونده:روضاتی00.jpg|از راست: محمد کلباسی، [[سید محمدعلی روضاتی|سید محمدعلی روضاتیان]] و رحیم ارباب چرمهینی | ||
+ | پرونده:ارباب (2).jpg|آرامگاه رحیم ارباب چرمهینی در [[تخت فولاد]] اصفهان | ||
+ | پرونده:ارباب (7).jpg|قبر رحیم ارباب چرمهینی در میان قبور شهدای [[اصفهان]] | ||
+ | </gallery> | ||
− | + | {{سنجش کیفی | |
− | + | |سنجش=شده | |
− | + | |شناسه= متوسط | |
− | + | |عنوان بندی مناسب= خوب | |
− | = | + | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب |
− | + | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | |
− | + | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | |
− | + | |جامعیت= خوب | |
− | == | + | |رعایت اختصار= خوب |
− | + | |سیر منطقی= خوب | |
− | + | |کیفیت پژوهش= خوب | |
− | = | + | |رده= دارد |
− | + | }} | |
− | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | + | [[رده:علمای قرن چهاردهم|ارباب،رحیم]] |
+ | [[رده:فقیهان]] | ||
+ | [[رده:مجتهدین]] | ||
+ | [[رده:عارفان]] | ||
+ | [[رده:ریاضیدانان]] | ||
+ | [[رده:مدفونین در تخت فولاد]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۹
آیت الله العظمی آقا رحیم ارباب (۱۲۹۷ - ۱۳۹۶ ق)، فقیه، عارف و فیلسوف شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشانی است. ایشان از اساتید بزرگ حوزه علمیه اصفهان در علوم متعدد فقه و فلسفه و کلام و ریاضی بود. شهید بهشتی و شهید مطهری از شاگردان او هستند.
نام کامل | رحیم ارباب چرمهینی |
زادروز | ۱۲۹۷ قمری |
زادگاه | اصفهان |
وفات | ۱۳۹۶ قمری |
مدفن | اصفهان، تخت فولاد |
اساتید |
جهانگیرخان قشقایی، آخوند کاشانی، سید محمدباقر درچهای، سید ابوالقاسم دهکردی،... |
شاگردان |
شهید بهشتی، شهید مفتح، سید محمدرضا خراسانی، جلال الدین همایی، شهید مرتضی مطهری، محمد ناصری دولت آبادی،... |
آثار |
تصحیح «تبیان، حاشیه بر منهاج معادن التجنیس، حواشی بر کتب فلسفی،... |
محتویات
ولادت و خاندان
رحیم ارباب در سال ۱۲۹۷ هـ.ق در قریه «چرمهین» اصفهان و در خانه حاج علی پناه، مشهور به ارباب حاج آقا (فرزند عبدالله مشهور به ارباب آقا) به دنیا آمد.
«آقا رحیم در خانوادهای رشد کرد که افرادی باسواد، اهل شعر و ادب و تاریخ بودند. پدر ایشان در شعر، تخلص «لنگر» داشت و سالها با عمان سامانی و دهقان سامانی و ملا محمد همامی و دیگر شعرای معاصرش جلسات شعر داشت. آقا رحیم نیز بیشتر اشعار فارسی حافظ و مولانا و شعرای عرب را که حفظ داشت، از دوره کودکی خود و از طریق شنیدن از زبان پدر و عمویش بوده است».
اجداد آقا رحیم ارباب «از اعیان دهاقین و مشاهیر نجبا و بزرگ زادگان قریه چرمهین از قرای معروف روستای لنجان اصفهان و صاحب مال و ثروت بودند و بدین سبب به لقب ارباب خوانده میشود».[۱]
تحصیلات و استادان
آقا رحیم ارباب، ادبیات فارسی و بخشی از صرف و نحو را در کودکی، نزد ملا محمد همامی که مردی فاضل، ادیب و شاعر بوده است، در «چرمهین» خواند. وی در اصفهان، بقیه مقدمات و سطوح را نزد حاج میرزا بدیع درب امامی (متوفا: ۱۳۱۸ هـ.ق)، قوانین الاصول را نزد علامه آیت الله سید محمدباقر درچهای (متوفا: ۱۳۴۲ هـ.ق) و خارج اصول فقه را نزد سید ابوالقاسم دهکردی (۱۳۵۳ هـ.ق)، سید محمدتقی مدرس و حاج آقا منیر احمدآبادی (متوفا: ۱۳۴۲ هـ.ق) آموخت. فلسفه، هیئت و ریاضیات را نیز نزد جهانگیرخان قشقایی و آخوند ملا محمد کاشی فراگرفت.[۲]
وی همچنین ۴ سال به فراگیری اسفار نزد حاجی ملا اسماعیل درب کوشکی پرداخت. او برای ادامه تحصیلات، به عراق رفت و در درس میرزا محمدحسن شیرازی شرکت کرد، تا به مقام اجتهاد نائل آمد.
آقا رحیم ارباب شوق فراوانی نسبت به فراگیری دانش داشت. خودش در این باره میگوید: «از اول شب آماده مطالعه کتابهای علمی میشدم و مطالعه طول میکشید تا شام حاضر میشد و لذت مطالعه کتاب، مهلت به صرف شام نمیداد و غذا سرد میشد و گاهی مطالعه طول میکشید تا صبح میشد و بعد از تناول غذای شب و ادای فریضه صبح، در مجلس درس حاضر میشدم و با شوقِ علم آموزی اعتنا به کمبود خواب نداشتم».[۳]
«آقا رحیم ارباب از حیث تبحر در ادبیات، در زمان خود کم نظیر بودند. تمام اشعار سیوطی را در سن نود و چند سالگی از حفظ داشتند و نیز کتاب «شرح منظومه» ملا هادی سبزواری را...».[۴]
تدریس و شاگردان
آقا رحیم ارباب دروس متعددی از جمله شرح لمعه تدریس میکرد. «درس شرح لمعه ایشان آن قدر تطبیقی بود و شرح و بسط داشت که مطالب را استدلالی برای شاگردانشان میگفتند. آن کسانی که میرفتند درس ایشان و آن را یادداشت میکردند، از شرح لمعه آیت الله ارباب بیشتر از درس خارج دیگران استفاده میکردند؛ به طوری که کسی شش یا هفت سال به درس خارج حاج آقا رحیم ارباب میرفت، ادعای اجتهادش مقرون به دلیل میشد. چون در هر بحث فقهی، ایشان روایاتش را از بحارالانوار و یا کتب مشهور روایی که مستند فقه است، نقل مینمودند و یا نظر استادان فقه را با دلایل آن میگفتند. کتاب وسایل الشیعه از کتابهای جامع اخبار فقهی است، کانّه ایشان آن روایات را حاضر الذهن داشتند و اقوال مختلف فقها را نقل میکردند، با شرح لمعه تمام اقوال را با شواهد روایی و شواهد آیات قرآن کریم، تفسیر، لغت، رجال، درایه آن کاملاً بررسی میکردند. مصداق آن چه که به آن میگویند درس خارج».
حاج آقا رحیم ارباب، ابتدا در مسجد حکیم و سپس در مسجد «کرک یراق» تدریس میکردند.[۵] «ایشان فقه را از روی جواهر میگفتند و جواهر هم جلوی ایشان بود. در خارج فقه استنباطشان از روی جواهر شیخ محمدحسن نجفی بود. فقه را از جواهر میگفتند و اصول را هم از فرائد.»[۶] او پس از آن که بیماریاش شدت یافت، در منزل تدریس میکرد. وی به تدریس، بیشتر از هر چیز دیگر اهمیت میداد، «در طول پنجاه سال کمتر مسافرت رفتند، حتی برای سفرهای زیارتی عتبات مقدس کربلا، نجف، مشهد و حج هم همان یک حج واجب را ایشان رفتند. ایشان درس را تعطیل نمیکردند و در احیای حوزه و تربیت شاگردانی که هر کدام از علمای این شهر (اصفهان) هستند، نهایت جدیت و کوشش را مینمودند».[۷]
آیت الله ارباب در سال ۱۳۲۰ جواهر و شرح تجرید علامه را در مسجد حکیم تدریس میکرد.[۸] وی معتقد بود «تنها تدریس کافی نیست، علما و مجتهدین بر اریکه منبر بنشینند و به بیان مسائل شرعیه و اخلاقیات برای مردم بپردازند.»[۹] یکی از شاگردان وی میگوید: «در زمینه فلسفه، در حد اعلی بودند و به «حکیم» شهرت داشتند».[۱۰]
آیت الله ارباب آخرین فروغهای فلسفه در اصفهان بودند. وی مدتها درس فلسفه میگفتند، لکن بعداً تبدیل کردند به کلام. مانند «شرح تجرید» و هنگامی که به ایشان پیشنهاد میشود که شرح منظومه تدریس کنند، قبول نمیکنند و میفرماید: حاضرم شرایع الاسلام (در فقه) بگویم. حکمت ایشان «متمایل به حکمت مشاء و حرفهای ملاصدرا بود؛ به مطالب صدرالمتألهین خیلی اهمیت میدادند. هر وقت حرف از حکمت بود، معمولاً سخنان ملاصدرا یا محی الدین عربی اندلسی را مطرح میفرمودند، زیرا این ها استوانههای علمی ایشان بودند در حکمت و عرفان».[۱۱]
برخی از شاگردان ایشان عبارتند از:
- ملا محمدعلی معلم حبیبآبادی (نویسنده مکارم الآثار)؛ او میگوید: «من هیئت را خدمت آیت الله ارباب میخواندم و مثل این که ایشان در کرات سیر کرده بودند، با وجود نداشتن ابزار و وسایل در آن زمان، چنان برای ما علم هیئت را ترسیم مینمودند که گویا میدیدیم و برای ما عینیت پیدا میکرد».[۱۲]
- سید حسین مدرس هاشمی (متولد: ۱۲۹۰ هـ.ق)؛ وی هیئت را نزد آیت الله ارباب فراگرفت.[۱۳] او درباره استادش میگوید: «خیلی به ادبیات بها میداد و اگر طلبهای عبارتی را اشتباه میخواند، خیلی ناراحت میشد و برعکس، وقتی عبارت عربی را از نظر ادبی خوب میخواند، او را مورد تشویق قرار میداد».[۱۴]
- سید مصطفی بهشتی نژاد
- شهید سید محمد حسینی بهشتی
- شهید محمد مفتح
- سید محمدرضا خراسانی
- ملا هاشم جنتی (پدر آیت الله جنتی)
- شیخ حسین علی راشد (سخنران معروف)
- شیخ مرتضی شمس اردکانی
- آیت الله محمد ناصری دولت آبادی اصفهانی[۱۵]
- جلال الدین همایی: وی «هر وقت به اصفهان میآمد، فوراً به خدمت آقای ارباب میشتافت و ایشان نیز به وی علاقه داشتند. آقا همایی «فقه» آیت الله ارباب را تماماً میدانست.»[۱۶] آقای همایی در این خصوص نوشته است: «این بنده حقیر افتخار دارد که سالیان دراز با ارادت صادق در خدمت ایشان آمد و رفت داشتم و مدت مدید از درس فقه، کلام، هیئت و نجوم از محضر مبارکشان بهرهمند شدهام...».[۱۷]
- شهید مرتضی مطهری: آیت الله شیخ احمد فیاض میگوید: «مرحوم مطهری پیش حاج میرزا علی شیرازی و مرحوم ارباب ـ که در جنبههای حکمت و ریاضی و... قوی بودند و جامع ـ رفت و آمد میکردند و از ایشان استفادهها میبردند، مرحوم ارباب به ایشان احترام میگذاشتند».[۱۸] شهید مطهری درباره حاج آقا رحیم ارباب گفته است: «خدا حفظ کند آقای حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را، ایشان از علمای طراز اول ما در فقه و اصول و فلسفه و ادبیات عرب و قسمتی از ریاضیات قدیم میباشند...».[۱۹]
آثار و تألیفات
حاج آقا رحیم ارباب جزوهای در علم هیئت نوشته بودند. از جمله آثار ایشان، حاشیه نویسی بر کتب مختلف علمی ـ فلسفی بود، به طوری که مطالب خلاف خود را در سطوری یادداشت و نظر خودشان را نیز مینوشتند.[۲۰] ایشان در این زمینه همانند مرحوم ابوالحسن شعرانی بودند که بر آثار دیگران حاشیه میزدند.
آیت الله ارباب همراه آیت الله میرزا علی آقا شیرازی، در تصحیح «تبیان» سعی فراوانی نمود. «مرحوم حاج میرزا علی آقا شیرازی در جلسات متعددی که در هر هفته با حاج آقا رحیم داشتند؛ آن دو با هم گفتگو میکردند و بقیه سراپا گوش بودند، خوب به یاد دارم که مدتهای مدید، به هنگامی که مشغول تصحیح تبیان بودند، ... تبیان را صفحه به صفحه تصحیح کرده و به پیش میرفتند؛ تا پایان پذیرفت.»[۲۱] این تفسیر شامل ۷۶ جزء بود.[۲۲]
از دیگر آثار این عالم فرهیخته، تعلیقات ریاضی در حواشی کتاب «منهاج معادن التجنیس» است که در نسخه عکسی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.[۲۳]
فعالیت اجتماعی
آیتالله ارباب و امام خمینی:
«در ابتدای مبارزات امام خمینی (قدسسره) و نهضت ایشان، قضایای نهضت به آقای ارباب منتقل شد و ایشان فرمودند: آقای خمینی که از اصحاب لیل (اهل نماز شب) هستند باید پیروز شوند و کارشان به ثمر برسد. شخصی به آیتالله ارباب گفت: شاه انتظار دارد که حضرت آیتالله خمینی بروند و از او عذرخواهی کنند؛ آقای ارباب در جواب او فرمودند: این شاه است که باید برود و از ایشان عذرخواهی کند.»[۲۴]
آیتالله ارباب و مسائل جهانی:
«ایشان در مسائل جهانی و خارج از کشور نیز اگر صلاح میدانستند، اظهار نظر میفرمودند در موقع استقلال الجزایر که ظاهراً در سال ۱۳۴۲ش بود، فتوایی جهت کمک به مسلمانان و ملت الجزایر و به نفع آنان و علیه دولت فرانسه صادر نمودند.» در بخشی از آن آمده است: «وَ قالَ تَبارکَ وَ تَعالی: اِنْ تَنْصرُوا الله یَنْصُرکُمْ وَ یُثَبِّت اَقْدامَکُمْ؛ دیر زمانی است که اهل الجزایر به وجوه مختلفه دچار گرفتاری شدید گردیده و ندای «یا للمسلمین» آنها به سمع عالمیان رسیده، به منظور عمل به لوازم ایمان بلکه عمل به لوازم بشریت و وجدان مامول و مترقب از ارباب همم عالیه و اولیاء احسان که مظانّ خیرند، از طبقات جامعه و طوایف این است که در اسرع اوقات هر چند زودتر بذل جهد فرموده در مقام مساعدت و دستگیری این ستمدیدگان که حال آنها حزنآور و رقّتبار است بر آیند و خداوند را از خود خشنود فرمایند، انشاءالله وسیله ازدیاد نعمت و برکت خواهد بود؛ اقل الخلیقه رحیم.»
ویژگیهای اخلاقی
حاج آقا رحیم ارباب مردی بود که جذبه معنویاش، کوچک و بزرگ را به تکریم و تعظیم وامیداشت و سخنان کوتاه و پرلطفش هر کسی را به قبول و اطاعت ترغیب میکرد. همیشه با طمأنینه راه میرفت و چشم به سوی زمین داشت. به اندک غذایی قانع بود، غذای اصلی او را لبنیات تشکیل میداد. اگر به مهمانی میرفت سادهترین غذا را میخورد.
هرگز با هیچ کس، بچه و بزرگ، با لحن تند و خشن سخن نمیگفت و همه را با لفظ آقا یا خانم صدا میزد. او با بچههایی که شلوغ میکردند، درشتی نمیکرد و با مهربانی برخورد مینمود. حاج رحیم ارباب می گوید: «در مسایل علمى، هیچ ادعایى ندارم. اما در مسایل شخصى خود، دو ادعا دارم: یکى آنکه به عمرم غیبت نکردم و غیبت نشنیدم؛ دوم آنکه در طول عمرم، چشمم به نامحرم نیفتاده است».
هر کس به ملاقات ایشان میرفت، تا آن جا که توان داشت در تکریم و تعظیم او میکوشید و در مقابل او بپا میخاست. ارادت و عشق آقا رحیم به استادانش، به خصوص جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی به حدی بود که نظیرش در کمتر کسی دیده شده است. «وقتی از جهانگیرخان و آخوند کاشی حرفی به میان میآورد، درست مثل آن بود که هنوز در برابر آنان ایستاده است. آن ها را عاشقانه میستود. یک بار مرد ناپختهای به ایشان گفت: حاج آقا! شنیدهام که مرحوم آخوند کاشی گاهی عصبانی که میشدند الفاظ تند و درشت بر زبان میآوردند. در پاسخ گفتند: از این بابت چیزی نمیدانم؛ ولی شما آیا از بزرگی مقام و علم آخوند چیزی نشنیدهای؟ گفت: چرا. گفتند: پس از آن ها حرف بزنید.[۲۵]
وفات
آیت الله آقا رحیم ارباب نزدیک به یک قرن زیست. این حکیم فرزانه در خصوص راز طولانی بودن عمر خود گفته است: «من هیچ وقت بدخواه کسی نبودم.»[۲۶] وی در ۱۸ ذی الحجه ۱۳۹۶ هـ.ق (۱۹ آذر ۱۳۵۵ هـ.ش) و در روز عید غدیر دار فانی را وداع گفت. بدن مطهرش را در تخت فولاد اصفهان، حوالی تکیه ملک به خاک سپردند.
پانویس
- ↑ محمدحسین ریاحی، ارباب معرفت، ص ۱۲۵.
- ↑ ارباب معرفت، ص ۷۴.
- ↑ همان، ص ۴۳.
- ↑ همان، ص ۴۲.
- ↑ همان، ص ۴۰.
- ↑ همان، ص ۴۸.
- ↑ همان، ص ۴۰.
- ↑ همان، ص ۵۷.
- ↑ همان، ص ۱۰ (با تغییر اندک).
- ↑ همان، ص ۵۷.
- ↑ همان، ص ۵۰ و ۵۱.
- ↑ ارباب معرفت، ص ۴۰.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۴۷، ص ۳۳.
- ↑ همان، ص ۴۰ و ۴۱.
- ↑ به نقل از حسن ابراهیم زاده (یکی از پژوهشگران حوزه علمیه قم).
- ↑ ارباب معرفت، ص ۵۷.
- ↑ مجله جاویدان خرد، شماره اول، سال سوم، ص ۸.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۱۸، ص ۳۲.
- ↑ ارباب معرفت، (پشت جلد).
- ↑ همان، ص ۴۵.
- ↑ همان، ص ۶۹.
- ↑ همان، ص ۴۴ (با تغییر اندک).
- ↑ همان، ص ۱۲۷.
- ↑ ریاحی، محمدحسین، ارباب معرفت، ص۳۳.
- ↑ همان، ص ۶۳ و ۶۴.
- ↑ ارباب معرفت، ص ۲۰.
منابع
- گلشن ابرار، جلد ۳، زندگی نامه "آیت الله ارباب" از سید عباس رفیعی پورعلوی.
- آیا می توان نماز را به فارسی خواند؟، اندیشه قم، بازیابی: ۷ اسفند ۱۳۹۲.
- ویکی فقه.
آرشیو عکس و تصویر
از راست: ناشناس، شهید سید ابوالحسن موسوی شاهاندشتي آل رسول (شمس آبادی)، ناشناس و رحیم ارباب چرمهینی
از راست: محمد کلباسی، سید محمدعلی روضاتیان و رحیم ارباب چرمهینی
آرامگاه رحیم ارباب چرمهینی در تخت فولاد اصفهان
قبر رحیم ارباب چرمهینی در میان قبور شهدای اصفهان