سعدی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری اس...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{خوب}} | |
+ | «مشرفالدین مصلح بن عبدالله شیرازی» (متوفای ۶۹۱ ق) معروف و [[تخلص|متخلص]] به «سعدی»، شاعر و ادیب بزرگ قرن هفتم هجری است. سعدی در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ [[بغداد]] رفت و نزد عالمانی چون [[ابوحامد محمد غزالی|امام محمد غزالی]] و [[شهاب الدین سهروردی|شهابالدین سهروردی]] به تحصیل علم و ادب و حکمت پرداخت. مهمترین و مشهورترین آثار او «[[بوستان سعدی (کتاب)|بوستان]]» و «[[گلستان سعدی (کتاب)|گلستان]]» میباشد که از شاهکارهای شعر فارسی بوده و موضوعاتی چون [[اخلاق]]، تربیت، سیاست و اجتماعیات را در بر دارد. | ||
+ | {{شناسنامه شخصیت | ||
+ | |نام شخصیت = سعدی شیرازی | ||
+ | |تصویر=[[پرونده:سعدی.jpg]] | ||
+ | |نام کامل = مشرفالدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی | ||
+ | |زادروز= ۶۰۱ قمری | ||
+ | |زادگاه = [[شیراز]] | ||
+ | |وفات = ۶۹۱ قمری | ||
+ | |مدفن = شیراز | ||
+ | |اساتید=[[ابوحامد محمد غزالی|امام محمد غزالی]]، [[شهاب الدین سهروردی|شهابالدین سهروردی]]،... | ||
+ | |آثار= [[بوستان سعدی (کتاب)|بوستان]]، [[گلستان سعدی (کتاب)|گلستان]]، مجالس پنجگانه، نصیحة الملوک،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==ولادت== | ||
+ | درباره تاریخ تولد سعدی اختلافنظر وجود دارد، اما به قول محققان تاریخنگار، سال تولد او باید بین ۵۷۷ تا ۶۰۱ (یا ۶۱۵) هجری قمری باشد. | ||
− | + | سعدی در [[شیراز]] پای به هستی نهاد و هنوز کودکی بیش نبود که پدرش درگذشت. پدر وی در دستگاه [[دیوان (تشکیلات اداری)|دیوانی]] اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس، شاغل بود. آنچه مسلم است اغلب افراد خانواده سعدی اهل علم و دین و دانش بودند. سعدی خود در این مورد میگوید: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
همه قبیله من، عالمان دین بودند ••• مرا معلم عشق تو، شاعری آموخت | همه قبیله من، عالمان دین بودند ••• مرا معلم عشق تو، شاعری آموخت | ||
− | + | ==تحصیل و اساتید== | |
+ | سعدی پس از درگذشت پدرش، در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از [[شیراز]] برای تحصیل به مدرسه نظامیه [[بغداد]] رفت و در آنجا از آموزههای [[ابوحامد محمد غزالی|امام محمد غزالی]] بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در کتاب گلستان خود، غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل [[شهاب الدین سهروردی|شهابالدین سهروردی]] نیز حضور یافت و در [[عرفان]] از او تأثیر گرفت. | ||
+ | معلم احتمالی دیگر وی در بغداد، [[ابن جوزي|ابن جوزی]] (سال درگذشت ۶۳۶) بوده است که در هویت اصلی وی بین محققین (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد. | ||
− | + | ==سفرهای متعدد== | |
− | + | سعدی پس از پایان تحصیل در بغداد، به سفرهای متنوعی پرداخت که در آثار خود به بسیاری از این سفرها اشاره کرده است. در اینکه سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده، میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد و بهنظر میرسد بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی؛ آنچه مسلم است اینکه وی به [[عراق]]، [[شام]] و [[حجاز]]، سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، [[فلسطین]]، [[یمن]] و آفریقای شمالی نیز دیدار کرده باشد. | |
− | + | او در شهرهای شام ([[سوریه]] امروزی) به سخنرانی هم میپرداخت ولی در همین حال، بر اثر این سفرها به تجربه و دانش خود نیز میافزود. | |
− | سفرهای | + | سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه میکرد. از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا میگذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک میشناخت و گاه عطایشان را به لقایشان میبخشید. با عاشقان و پهلوانان و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین میشد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند میزد. |
− | + | سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود. بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. رهآورد این سفرها برای شاعر، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصهها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت. | |
− | |||
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
− | + | آثار سعدی علاوه بر آنکه عصاره و چکیده اندیشهها و تأملات [[عرفان|عرفانی]] و اجتماعی و تربیتی وی است، آیینه خصایل و خلق و خوی ملتی کهنسال است و از همینرو هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد. از سعدی آثار گوناگونی به نظم و نثر موجود است که مشهورترین آنها عبارتاند از: | |
− | |||
− | + | '''بوستان:''' | |
− | + | «[[بوستان سعدی (کتاب)|بوستان]]» یا سعدینامه، در واقع اولین اثر سعدی است که در سال ۶۵۵ قمری تمام شده است. گویا سعدی به پاس مهربانیهای شاه، سرودن بوستان را شروع نمود و بهقولی آن را در ایام سفر خود سرود. او کتاب را در ده باب که حدود چهار هزار [[بیت (شعر)|بیت]] دارد به نام اتابک سعد بن ابوبکر در قالب [[مثنوی (قالب شعر)|مثنوی]] سرود. [[تخلص]] «سعدی» از نام اتابک مظفرالدین سعد گرفته شده است. | |
+ | موضوع این کتاب که از عالیترین آثار قلم توانای سعدی و یکی از شاهکارهای شعر فارسی است، اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات است. این کتاب ده بخش دارد به نامهای: عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه، مناجات و ختم کتاب. | ||
− | + | '''گلستان:''' | |
− | + | سعدی «[[گلستان سعدی (کتاب)|گلستان]]» را یک سال پس از اتمام بوستان، در سال ۶۵۶ قمری به نام ولیعهد، سعد بن ابوبکر بن زنگی تالیف کرده است. | |
− | + | سعدی در گلستان تغییر سبک داد و به نثر مرسلِ قبل از قرن ششم روی آورد. او به خوبی دریافت که نثر بر خلاف شعر، وسیله ایجاد ارتباط است و نه انتقال عاطفه و متأثر کردن مخاطب، بدینجهت در گلستان نثری موجز، رسا و موزون را برگزید و از آنجا که محتوای این نثر، نصایح و حکمتهای اخلاقی بود، به خوبی با قالب خود سازگار شد. «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فوائد خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت»، و «آداب صحبت» از جمله موضوعاتی است که سعدی در گلستان از آنها سخن میراند. | |
− | + | پس از بین رفتن حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور به خلوت پناه برد و مشغول ریاضت شد. | |
− | + | '''دیگر آثار:''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ۱. [[قصیده|قصاید]] عربی، که حدود هفتصد [[بیت (شعر)|بیت]] میشود و شامل موضوعات غنایی و مدح و اندرز و [[مرثیه]] است. | |
− | |||
۲. قصاید فارسی، در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان معاصر سعدی است. | ۲. قصاید فارسی، در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان معاصر سعدی است. | ||
− | ۳. مراثی، شامل چند قصیده بلند در رثای مستعصم بالله (آخرین خلیفه عباسی که به فرمان هلاکو کشته شد) و نیز مرثیههایی برای چند تن از اتابکان فارس و وزرای آن زمان است. | + | |
− | ۴. ملمعات و مثلثات و ترجیعات: که شمال اشعاری در قالبهای خاص مانند ترجیع بند و... است. | + | ۳. مراثی، شامل چند قصیده بلند در رثای [[مستعصم|مستعصم بالله]] (آخرین خلیفه [[حکومت بنی عباس|عباسی]] که به فرمان هلاکو کشته شد) و نیز مرثیههایی برای چند تن از اتابکان فارس و وزرای آن زمان است. |
− | ۵. | + | |
+ | ۴. ملمعات و مثلثات و ترجیعات: که شمال اشعاری در قالبهای خاص مانند [[ترجیع بند]] و... است. | ||
+ | |||
+ | ۵. [[غزل|غزلیات]]، که خود شامل چهار بخش است؛ طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم. | ||
+ | |||
۶. مجالس پنجگانه، این کتاب به نثر است و در بردارنده خطابهها و سخنرانیهای سعدی است. هر چند موضوع آن ارشاد و نصیحت است اما از لحاظ جوهر نویسندگی به پای گلستان نمیرسد. | ۶. مجالس پنجگانه، این کتاب به نثر است و در بردارنده خطابهها و سخنرانیهای سعدی است. هر چند موضوع آن ارشاد و نصیحت است اما از لحاظ جوهر نویسندگی به پای گلستان نمیرسد. | ||
− | ۷. نصیحة الملوک، در پند و اخلاق و چندین رساله دیگر به نثر در موضوعات گوناگون. | + | |
+ | ۷. نصیحة الملوک، در پند و [[اخلاق]] و چندین رساله دیگر به نثر در موضوعات گوناگون. | ||
+ | |||
۸. صاحبیه، که مجموعه چند قطعه فارسی و عربی است و بیشتر آنها در ستایش شمسالدین صاحب دیوان جوینی وزیر دانشمند دوست عصر اتابکان است و به همین دلیل آن را صاحبیه نامیده است. | ۸. صاحبیه، که مجموعه چند قطعه فارسی و عربی است و بیشتر آنها در ستایش شمسالدین صاحب دیوان جوینی وزیر دانشمند دوست عصر اتابکان است و به همین دلیل آن را صاحبیه نامیده است. | ||
− | |||
+ | ۹. خبیثات، مجموعهای است از اشعار هزلآمیز، که هر چند اغلب آنها خوشایند نیست ولی چند غزل و رباعی دارد که نمونهای از لطیفههای آن دوران هستند و از این جهت قابل بررسیاند. | ||
− | آثار | + | مجموعه این آثار «کلیات سعدی» نامیده میشود که تحت همین عنوان بارها چاپ شده است. |
− | ویژگی | + | ==ویژگیهای کلام سعدی== |
+ | آنچه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. این صفت به این معنی است که اشعار و متون آثار سعدی در نظر اول سهل و ساده به نظر میرسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرنهای مختلف، همه خوانندگان به راحتی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. | ||
+ | اما آثار سعدی از جنبه دیگری، ممتنع هستند و کلمه ممتنع در اینجا یعنی دشوار و غیر قابل دسترس. وقتی گفته میشود [[شعر]] سعدی سهل و ممتنع است یعنی در نگاه اول، هر کسی آثار او را به راحتی میفهمد، ولی وقتی میخواهد چون او سخن بگوید میفهمد که این کار سخت و دشوار و هدفی دست نیافتنی است. | ||
− | + | محمدعلی فروغی درباره سعدی مینویسد: «اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی با ما سخن گفته است ولی حق این است که ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم.» | |
− | + | ضیاء موحد درباره وی مینویسد: «زبان فارسی پس از [[فردوسی]] به هیچ شاعری به اندازه سعدی مدیون نیست.» | |
− | ضیاء موحد درباره وی مینویسد «زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به اندازه سعدی مدیون نیست.» | ||
عنصر وزن و موسیقی، منجر به از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمیشود و سعدی به ظریفترین و طبیعیترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار بر میآید. در آثار سعدی ایجاز بسیار دیده میشود. ایجاز یعنی خلاصهگویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارتپردازیهای بیهودهای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه از زیبایی کلام نیز میکاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژهای دارد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراقهای ظریف تخیلی و تغزلی میشود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار میکند. در شعر سعدی هیچ کلمهای بدون دلیل اضافه یا کم نمیشود. ایجاز سعدی، ایجاز میان تهی و سبک نیست، بلکه پر از اندیشه و درد است. سعدی از موسیقی و عوامل موسیقیساز در سبک و زبان اشعارش سود میجوید. وی اغلب از اوزان عروضی استفاده میکند. | عنصر وزن و موسیقی، منجر به از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمیشود و سعدی به ظریفترین و طبیعیترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار بر میآید. در آثار سعدی ایجاز بسیار دیده میشود. ایجاز یعنی خلاصهگویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارتپردازیهای بیهودهای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه از زیبایی کلام نیز میکاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژهای دارد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراقهای ظریف تخیلی و تغزلی میشود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار میکند. در شعر سعدی هیچ کلمهای بدون دلیل اضافه یا کم نمیشود. ایجاز سعدی، ایجاز میان تهی و سبک نیست، بلکه پر از اندیشه و درد است. سعدی از موسیقی و عوامل موسیقیساز در سبک و زبان اشعارش سود میجوید. وی اغلب از اوزان عروضی استفاده میکند. | ||
− | علاوه بر اوزان عروضی، شاعر به شیوه مؤثری از عواملی بهره میبرد که هر کدام به نوعی موسیقی کلام او را افزایش میدهند؛ عواملی همچون انواع جناس، هم حروفیهای آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیههای مناسب، موازنههای هماهنگ لفظی در ادبیات و | + | علاوه بر اوزان عروضی، شاعر به شیوه مؤثری از عواملی بهره میبرد که هر کدام به نوعی موسیقی کلام او را افزایش میدهند؛ عواملی همچون انواع جناس، هم حروفیهای آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیههای مناسب، موازنههای هماهنگ لفظی در ادبیات و لفّ و نشرهای مرتب. استفاده از این عناصر به گونهای هنرمندانه و زیرکانه صورت میگیرد که شنونده یا خواننده شعر او پیش از آن که متوجه صنایع به کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آنها میشود. |
+ | |||
طنز و ظرافت جایگاه ویژهای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد. البته خاستگاه این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ برمیگردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی به یاری لحن طنز، خشکی را از کلام خود میگیرد و شور و حرکت را به آن باز میگرداند. با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار میکند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ زخمی در کنار مرهم. | طنز و ظرافت جایگاه ویژهای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد. البته خاستگاه این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ برمیگردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی به یاری لحن طنز، خشکی را از کلام خود میگیرد و شور و حرکت را به آن باز میگرداند. با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار میکند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ زخمی در کنار مرهم. | ||
+ | ==وفات و آرامگاه سعدی== | ||
+ | [[پرونده:آرامگاه سعدی.jpeg|بندانگشتی|آرامگاه سعدی در شیراز]] | ||
− | وفات و | + | وفات سعدی شیرازی را اکثراً در سال ۶۹۱ (یا ۶۹۴) قمری میدانند. پیکر او در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی [[شیراز]]، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا واقع شده است. |
− | |||
برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. | برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. | ||
− | در سال ۹۹۸ ه.ق به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا اینکه در سال (۱۱۸۷ ه ق | + | در سال ۹۹۸ ه.ق به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا اینکه در سال (۱۱۸۷ ه.ق) به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل ۲ طبقه بود. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ (ه.ش) با تلفیقی از معماری قدیم و جدید [[ایران|ایرانی]] در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. رو به روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد. |
− | بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ (ه | ||
− | |||
− | |||
− | منابع | + | ==منابع== |
+ | *سایت طهور، برگرفته از مقاله "نگاهی به زندگی و آثار سعدی شیرازی". | ||
+ | *سایت پژوهه، برگرفته از مقاله "سعدی". | ||
− | + | {{شعر فارسی}} | |
− | + | [[رده:شعرای پارسی گو]] | |
− | + | [[رده: شعرای پارسی گوی قرن هفتم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۳۱
«مشرفالدین مصلح بن عبدالله شیرازی» (متوفای ۶۹۱ ق) معروف و متخلص به «سعدی»، شاعر و ادیب بزرگ قرن هفتم هجری است. سعدی در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و نزد عالمانی چون امام محمد غزالی و شهابالدین سهروردی به تحصیل علم و ادب و حکمت پرداخت. مهمترین و مشهورترین آثار او «بوستان» و «گلستان» میباشد که از شاهکارهای شعر فارسی بوده و موضوعاتی چون اخلاق، تربیت، سیاست و اجتماعیات را در بر دارد.
سعدی | |
نام کامل | مشرفالدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی |
زادروز | ۶۰۱ قمری |
زادگاه | شیراز |
وفات | ۶۹۱ قمری |
مدفن | شیراز |
آثار | |
محتویات
ولادت
درباره تاریخ تولد سعدی اختلافنظر وجود دارد، اما به قول محققان تاریخنگار، سال تولد او باید بین ۵۷۷ تا ۶۰۱ (یا ۶۱۵) هجری قمری باشد.
سعدی در شیراز پای به هستی نهاد و هنوز کودکی بیش نبود که پدرش درگذشت. پدر وی در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس، شاغل بود. آنچه مسلم است اغلب افراد خانواده سعدی اهل علم و دین و دانش بودند. سعدی خود در این مورد میگوید:
همه قبیله من، عالمان دین بودند ••• مرا معلم عشق تو، شاعری آموخت
تحصیل و اساتید
سعدی پس از درگذشت پدرش، در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز برای تحصیل به مدرسه نظامیه بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در کتاب گلستان خود، غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد، ابن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بوده است که در هویت اصلی وی بین محققین (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.
سفرهای متعدد
سعدی پس از پایان تحصیل در بغداد، به سفرهای متنوعی پرداخت که در آثار خود به بسیاری از این سفرها اشاره کرده است. در اینکه سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده، میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد و بهنظر میرسد بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی؛ آنچه مسلم است اینکه وی به عراق، شام و حجاز، سفر کرده است و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، یمن و آفریقای شمالی نیز دیدار کرده باشد. او در شهرهای شام (سوریه امروزی) به سخنرانی هم میپرداخت ولی در همین حال، بر اثر این سفرها به تجربه و دانش خود نیز میافزود.
سعدی، شاعر جهاندیده، جهانگرد و سالک سرزمینهای دور و غریب بود؛ او خود را با تاجران ادویه و کالا و زئران اماکن مقدس همراه میکرد. از پادشاهان حکایتها شنیده و روزگار را با آنان به مدارا میگذراند. سفاکی و سخاوتشان را نیک میشناخت و گاه عطایشان را به لقایشان میبخشید. با عاشقان و پهلوانان و مدعیان و شیوخ و صوفیان و رندان به جبر و اختیار همنشین میشد و خامی روزگار جوانی را به تجربه سفرهای مکرر به پختگی دوران پیری پیوند میزد.
سفرهای سعدی تنها جستجوی تنوع، طلب دانش و آگاهی از رسوم و فرهنگهای مختلف نبود. بلکه هر سفر تجربهای معنوی نیز به شمار میآمد. رهآورد این سفرها برای شاعر، علاوه بر تجارب معنوی و دنیوی، انبوهی از روایت، قصهها و مشاهدات بود که ریشه در واقعیت زندگی داشت.
آثار و تألیفات
آثار سعدی علاوه بر آنکه عصاره و چکیده اندیشهها و تأملات عرفانی و اجتماعی و تربیتی وی است، آیینه خصایل و خلق و خوی ملتی کهنسال است و از همینرو هیچ وقت شکوه و درخشش خود را از دست نخواهد داد. از سعدی آثار گوناگونی به نظم و نثر موجود است که مشهورترین آنها عبارتاند از:
بوستان:
«بوستان» یا سعدینامه، در واقع اولین اثر سعدی است که در سال ۶۵۵ قمری تمام شده است. گویا سعدی به پاس مهربانیهای شاه، سرودن بوستان را شروع نمود و بهقولی آن را در ایام سفر خود سرود. او کتاب را در ده باب که حدود چهار هزار بیت دارد به نام اتابک سعد بن ابوبکر در قالب مثنوی سرود. تخلص «سعدی» از نام اتابک مظفرالدین سعد گرفته شده است. موضوع این کتاب که از عالیترین آثار قلم توانای سعدی و یکی از شاهکارهای شعر فارسی است، اخلاق و تربیت و سیاست و اجتماعیات است. این کتاب ده بخش دارد به نامهای: عدل، احسان، عشق، تواضع، رضا، ذکر، تربیت، شکر، توبه، مناجات و ختم کتاب.
گلستان:
سعدی «گلستان» را یک سال پس از اتمام بوستان، در سال ۶۵۶ قمری به نام ولیعهد، سعد بن ابوبکر بن زنگی تالیف کرده است. سعدی در گلستان تغییر سبک داد و به نثر مرسلِ قبل از قرن ششم روی آورد. او به خوبی دریافت که نثر بر خلاف شعر، وسیله ایجاد ارتباط است و نه انتقال عاطفه و متأثر کردن مخاطب، بدینجهت در گلستان نثری موجز، رسا و موزون را برگزید و از آنجا که محتوای این نثر، نصایح و حکمتهای اخلاقی بود، به خوبی با قالب خود سازگار شد. «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فوائد خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت»، و «آداب صحبت» از جمله موضوعاتی است که سعدی در گلستان از آنها سخن میراند.
پس از بین رفتن حکومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن که مورد احترام و تکریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور به خلوت پناه برد و مشغول ریاضت شد.
دیگر آثار:
۱. قصاید عربی، که حدود هفتصد بیت میشود و شامل موضوعات غنایی و مدح و اندرز و مرثیه است.
۲. قصاید فارسی، در ستایش پروردگار و مدح و اندرز و نصیحت بزرگان و پادشاهان معاصر سعدی است.
۳. مراثی، شامل چند قصیده بلند در رثای مستعصم بالله (آخرین خلیفه عباسی که به فرمان هلاکو کشته شد) و نیز مرثیههایی برای چند تن از اتابکان فارس و وزرای آن زمان است.
۴. ملمعات و مثلثات و ترجیعات: که شمال اشعاری در قالبهای خاص مانند ترجیع بند و... است.
۵. غزلیات، که خود شامل چهار بخش است؛ طیبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم.
۶. مجالس پنجگانه، این کتاب به نثر است و در بردارنده خطابهها و سخنرانیهای سعدی است. هر چند موضوع آن ارشاد و نصیحت است اما از لحاظ جوهر نویسندگی به پای گلستان نمیرسد.
۷. نصیحة الملوک، در پند و اخلاق و چندین رساله دیگر به نثر در موضوعات گوناگون.
۸. صاحبیه، که مجموعه چند قطعه فارسی و عربی است و بیشتر آنها در ستایش شمسالدین صاحب دیوان جوینی وزیر دانشمند دوست عصر اتابکان است و به همین دلیل آن را صاحبیه نامیده است.
۹. خبیثات، مجموعهای است از اشعار هزلآمیز، که هر چند اغلب آنها خوشایند نیست ولی چند غزل و رباعی دارد که نمونهای از لطیفههای آن دوران هستند و از این جهت قابل بررسیاند.
مجموعه این آثار «کلیات سعدی» نامیده میشود که تحت همین عنوان بارها چاپ شده است.
ویژگیهای کلام سعدی
آنچه که بیش از هر ویژگی دیگر آثار سعدی شهرت یافته است، سهل و ممتنع بودن است. این صفت به این معنی است که اشعار و متون آثار سعدی در نظر اول سهل و ساده به نظر میرسند و کلمات سخت و نارسا ندارد. در طول قرنهای مختلف، همه خوانندگان به راحتی با این آثار ارتباط برقرار کردهاند. اما آثار سعدی از جنبه دیگری، ممتنع هستند و کلمه ممتنع در اینجا یعنی دشوار و غیر قابل دسترس. وقتی گفته میشود شعر سعدی سهل و ممتنع است یعنی در نگاه اول، هر کسی آثار او را به راحتی میفهمد، ولی وقتی میخواهد چون او سخن بگوید میفهمد که این کار سخت و دشوار و هدفی دست نیافتنی است.
محمدعلی فروغی درباره سعدی مینویسد: «اهل ذوق اعجاب میکنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی با ما سخن گفته است ولی حق این است که ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموختهایم سخن میگوییم.» ضیاء موحد درباره وی مینویسد: «زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به اندازه سعدی مدیون نیست.»
عنصر وزن و موسیقی، منجر به از بین رفتن یا پیش و پس شدن ساختار دستوری در جملات نمیشود و سعدی به ظریفترین و طبیعیترین حالت ممکن در لحن و زبان، با وجود تنگنای وزن، از عهده این کار بر میآید. در آثار سعدی ایجاز بسیار دیده میشود. ایجاز یعنی خلاصهگویی و یا پیراستن شعر از کلمات زاید و اضافی. دوری از عبارتپردازیهای بیهودهای که نه تنها نقش خاصی در ساختار کلی شعر بلکه از زیبایی کلام نیز میکاهند، در شعر و کلام سعدی نقش ویژهای دارد. از سویی این ایجاز که در نهایت زیبایی است، منجر به اغراقهای ظریف تخیلی و تغزلی میشود و زبان شعر را از غنایی بیشتر برخوردار میکند. در شعر سعدی هیچ کلمهای بدون دلیل اضافه یا کم نمیشود. ایجاز سعدی، ایجاز میان تهی و سبک نیست، بلکه پر از اندیشه و درد است. سعدی از موسیقی و عوامل موسیقیساز در سبک و زبان اشعارش سود میجوید. وی اغلب از اوزان عروضی استفاده میکند.
علاوه بر اوزان عروضی، شاعر به شیوه مؤثری از عواملی بهره میبرد که هر کدام به نوعی موسیقی کلام او را افزایش میدهند؛ عواملی همچون انواع جناس، هم حروفیهای آشکار و پنهان، واج آرایی، تکرار کلمات، تکیههای مناسب، موازنههای هماهنگ لفظی در ادبیات و لفّ و نشرهای مرتب. استفاده از این عناصر به گونهای هنرمندانه و زیرکانه صورت میگیرد که شنونده یا خواننده شعر او پیش از آن که متوجه صنایع به کار رفته در شعر او شود، جذب زیبایی و هماهنگی و لطافت آنها میشود.
طنز و ظرافت جایگاه ویژهای در ساختار سبکی آثار سعدی دارد. البته خاستگاه این طنز به نوع نگاه و تفکر این شاعر بزرگ برمیگردد. طنز سعدی، سرشار از روح حیات و سرزندگی است. سعدی به یاری لحن طنز، خشکی را از کلام خود میگیرد و شور و حرکت را به آن باز میگرداند. با همین طنز، تیغ کلامش را تیز و برنده و اثرگذار میکند. طنز، نیش همراه با نوش است؛ زخمی در کنار مرهم.
وفات و آرامگاه سعدی
وفات سعدی شیرازی را اکثراً در سال ۶۹۱ (یا ۶۹۴) قمری میدانند. پیکر او در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا واقع شده است.
برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمسالدین محمد صاحب دیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ ه.ق به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. تا اینکه در سال (۱۱۸۷ ه.ق) به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل ۲ طبقه بود. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ (ه.ش) با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. رو به روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد.
منابع
- سایت طهور، برگرفته از مقاله "نگاهی به زندگی و آثار سعدی شیرازی".
- سایت پژوهه، برگرفته از مقاله "سعدی".
شعرشناسی | * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری |
قالبهای شعر | *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیعبند * ترکیببند * قطعه * رباعی |
سبکهای شعر فارسی | * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو |
شاعران پارسی گو: | همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14 |