مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابومخنف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پروژه2: سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن مسلم ازدي عامري (م 157 ه‍.ق)، معروف به ابومخنف از نخستين و بزرگ ترين مورخان شيعه و نویسنده [[مقتل ابومخنف]] است. کتاب او قدیمی ترین کتاب بر جای مانده در تاریخ کربلاست. منابع تاریخی پس از مقتل ابومخنف در نگارش گزارش حادثه کربلا از مقتل ابومخنف استفاده زیادی برده اند.
+
'''لوط بن یحیی''' معروف به «ابو مخنف» (م، ۱۵۷ ق)، از نخستین و بزرگ ترین مورخان [[شیعه|شیعه]] و نویسنده «[[مقتل ابومخنف|مقتل الحسین علیه السلام]]» است. کتاب او قدیمی ترین کتاب بر جای مانده در تاریخ [[کربلا]] بوده که مورد استفاده فراوان منابع تاریخی پس از خود قرار گرفته است.
  
==نام و نسب ==
+
==ولادت و نسب==
لوط بن يحيي بن سعيد بن مخنف بن سلیم ازدي عامري (م 157 ه‍.ق)، معروف به ابومخنف اهل کوفه و از خاندانی مشهور از تيرة غامد و از قبيلة بزرگ يمني‌اَزْد است. <ref> کلبي،هشام،نسب معد و اليمن الکبيرج 2 ص481-482.</ref>   
+
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی عامری (م، ۱۵۷ ه‍.ق)، معروف به ابومخنف اهل [[کوفه]] و از خاندانی مشهور از تیره غامد و از قبیله بزرگ [[یمن|یمنی]] ‌اَزْد است.<ref> کلبی،هشام،نسب معد و الیمن الکبیرج ۲ ص۴۸۱-۴۸۲.</ref> درباره تاریخ ولادت او اختلافها فراوان است.<ref>رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref> چیزی که مسلم است اینکه او زمان [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام (۸۳ - ۱۴۸ ق) را درک کرده و از ایشان روایت نموده است. همچنین از آنجا که ابوالحسن مداینی از ابومخنف روایت کرده با توجه به تاریخ ولادت وی در ۱۳۵ق، می‌توان تاریخ درگذشت ابومخنف را در سالهای پیش از ۱۷۰ق دانست.<ref>ئائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
  
===مخنف بن سلیم جد بزرگ ابومخنف===
+
جد بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بن سلیم، در زمره اصحاب [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (ص) یاد شده است.<ref> ابن عبدالبر،الاستیعاب فی معرفه الاصحاب،ج۴،ص۱۴۶۷.</ref> او بعد از پیامبر در زمره یاران [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی]] (ع) قرار گرفت و در [[جنگ جمل]] شرکت کرد<ref> بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۳۶ </ref> و دو برادرش را در این جنگ از دست داد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۴۱.</ref> مخنف بن سلیم بعد از جنگ جمل از سوی امام(ع) به امارت [[اصفهان]] و همدان گماشته شد.<ref> بحار الأنوار، جلد ۳۲، صفحۀ ۳۵۷  </ref> در جریان [[جنگ صفین|جنگ صفّین]]، أمیرالمؤمنین علیه السّلام نامه‌اى جالب براى او نوشتند، و او را دعوت به شرکت در [[جهاد]] بر علیه [[معاویه|معاویه]] نمودند، و او حارث بن أبى الحارث بن ربیع را به جاى خود نصب کرد، و به محضر على علیه السّلام شتافت و در جنگ صفّین شرکت جست<ref> بحار الأنوار، ج ۳۲، صفحۀ ۳۹۹-۴۰۰ </ref> و بر بخشى از لشکر صفّین امارت یافت.<ref> وقعة صفّین، نصر بن مزاحم،  ص ۱۱۷</ref> هنگامى که حضرت على علیه السّلام در زمان بازگشت از [[بصره]]، جمعى از مسلمانها را بر کوتاهى نمودن در میدان جنگ سرزنش مى‌فرمودند، نگاهى به مخنف نمودند، و فرمودند: «لکنّ‌ مخنف بن سلیم و قومه لم یتخلّفوا» و بدین‌وسیله او را مورد تجلیل و تکریم قرار دادند.<ref> وقعة صفّین، نصر بن مزاحم،  ص ۸ </ref>
جد بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بن سلیم  در زمره اصحاب پیامبر (ص) یاد شده است <ref> ابن عبدالبر،الاستیعاب فی معرفه الاصحاب،ج4،ص1467.</ref> او بعد از پیامبر در زمره یاران امیرالمؤمنین علی (ع) قرار گرفت و در جنگ جمل شرکت کرد <ref> بلاذري، انساب الاشراف ،ج2، ص236 </ref> و دو برادرش را در این جنگ از دست داد. <ref>بلاذري، انساب الاشراف ،ج2، ص241.</ref>  
 
  
مخنف بن سلیم بعد از جنگ جمل از سوي امام(ع)به امارت اصفهان و همدان گماشته شد<ref> بحار الأنوار، جلد 32، صفحۀ 357  </ref> در جريان جنگ صفّين، أمير المؤمنين عليه السّلام نامه‌اى جالب براى او نوشتند، و او را دعوت به شركت در جهاد بر عليه معاويه نمودند، و او حارث بن أبى الحارث بن ربيع را به جاى خود نصب كرد، و به محضر على عليه السّلام شتافت و در جنگ صفّين شركت جست<ref> بحار الأنوار، ج 32، صفحۀ 399-400 </ref> و بر بخشى از لشكر صفّين امارت يافت<ref> وقعة صفّين، نصر بن مزاحم،  ص 117</ref>.
+
[[عبدالله مامقانی|مرحوم مامقانى]]، از مجموع برنامه‌هاى أمیرالمؤمنین علیه السّلام نسبت به وى، و اقدامات او در اطاعت و حمایت از على علیه السّلام، نتیجه‌گیرى نموده که، او نه‌تنها از چهره‌هاى موثّق بوده، بلکه مرتبه‌اى فوق [[عدالت]] داشته است.<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص ۲۰۷</ref>
 +
به گزارش [[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر]] او در سال ۶۴ قمری در [[قیام توابین|قیام توابین]] که بعد از واقعه [[کربلا]] به رهبری [[سلیمان بن صرد خزاعی|سلیمان بن صُرَد خزاعی]] صورت گرفت کشته شد.<ref> ابن حجر عسقلانی،احمد،،تهذیب التهذیب ، ۱۰/۷۸</ref>  
 +
درباره یحیی پدر ابومخنف و نیز سعید پدربزرگش اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
 +
 
 +
==وثاقت ابومخنف==
 +
کتب رجالی [[اهل سنت]] عموماً او را ثقه ندانسته اند.<ref>نکـ:ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج۶، ص۲۱۱۰؛دارقطنی، کتاب الضّعفاء،  ۱۴۶؛ابن جوزی، الموضوعات ،ج۱، ص۴۰۶</ref> البته این احتمال وجود دارد که این عدم وثاقت ناشی از موضع‌گیری عمومی [[محدث|محدثان]] در برابر [[اخباریان]] باشد که همواره آنان را مورد طعن قرار داده اند و تقریباً هیچ یک از اخباریان متقدم از این طعنها در امان نبوده اند. بخصوص کسانی مثل ابو مخنف که اخبار [[شیعه|شیعیان]] را بسیار نقل نموده اند.<ref>رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
 +
 
 +
قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده، ولی مورخان بزرگی چون [[واقدی]]، [[ابن قتیبه]]، [[محمد طبری|طبری]] و [[ابن اثیر]]، از او روایت نقل کرده اند.<ref>حسین پور، سید علی، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟</ref>
  
هنگامى كه حضرت أمير المؤمنين على عليه السّلام در زمان بازگشت از بصره، جمعى از مسلمانها را بر كوتاهى نمودن در ميدان جنگ سرزنش مى‌فرمودند، نگاهى به مخنف نمودند، و فرمودند:«لكنّ‌ مخنف بن سليم و قومه لم يتخلّفوا» و بدين‌وسيله او را مورد تجليل و تكريم قرار دادند. <ref> وقعة صفّين، نصر بن مزاحم، ص 8 </ref>.
+
==مذهب ابومخنف==
مرحوم مامقانى، از مجموع برنامه‌هاى أمير المؤمنين عليه السّلام نسبت به وى، و اقدامات او در اطاعت و حمايت از على عليه السّلام، نتيجه‌گيرى نموده كه، او نه‌تنها از چهره‌هاى موثّق بوده، بلكه مرتبه‌اى فوق عدالت داشته است<ref>مامقانی، تنقیح المقال، ج3، ص 207</ref>
+
درباره مذهب ابومخنف، اختلاف نظر وجود دارد. البته شواهدی بر [[شیعه|تشیع]] او وجود دارد، از جمله اینکه:
به گزارش ابن حجر او در سال  64 قمری  در قیام توابين که بعد از واقعه کربلا به رهبري سليمان بن صُرَد خزاعي صورت گرفت كشته شد <ref> ابن حجر عسقلاني،احمد،،تهذيب التهذيب ، 10/78</ref>  
+
 
درباره یحیی پدر ابومخنف و نیز سعید پدربزرگش اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
+
*چنانکه بیان شد پدران او و بخصوص جد بزرگش مخنف بن سلیم از اصحاب [[ائمه اطهار|ائمه]] و ارادتمندان به ایشان بوده اند.
 +
*جمع اخبار مربوط به [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](علیهماالسلام).
 +
*از دیگر شواهد اینکه او اهل [[کوفه]] بوده است که عموماً به [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم السلام) گرایش داشته اند. البته این گرایش به اهل بیت در کوفه به معنای [[شیعه]] اصطلاحی امروزی که معتقد به [[امامت]] باشد نیست، بلکه نوعی جانبداری سیاسی و اعتقادی است. رسول جعفریان در کتاب "تأملی در نهضت عاشورا" می گوید: می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به [[ابوبکر|خلیفه اول]] و [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] انتقادهای تندی می شده و [[معاویه]] را اصلا نمی پذیرفتند.<ref>تاملی در نهضت عاشورا، صفحه ۱۳</ref>
 +
*[[شیخ طوسی]] نام او را در زمره اصحاب [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام اورده است.<ref>    رجال الطوسی، ص۲۷۵ </ref> اما [[علامه مجلسى|علامه مجلسی]] نام او و کتابش را در فهرست «کتب المخالفین» آورده است.<ref>نک: بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۱، ص ۲۵</ref> [[ابن ابی الحدید|ابن ابی الحدید]] نیز او را شیعه ندانسته است.<ref>  نک: شرح نهج البلاغة  ، ج۱ ، ص۱۴۷  </ref>
 +
*روایات او در آثار [[امامیه|امامیه]] همچون [[شیخ کلینی|شیخ کلینی]]<ref> الکافی ج۴ ، ص۳۱</ref> و [[شیخ صدوق]]<ref> التوحید، ابن بابویه، ص ۲۷۸  </ref> و [[شیخ مفید|شیخ مفید]]<ref>نک: الامالی،۱۲۷،۱۵۹،۱۶۹؛ الاختصاص،۱۳</ref> نقل شده است.
 +
 
 +
==آثار و تألیفات==
 +
کتاب های او در دست نیست، ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آنها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، [[حدیث|حدیث]] یا [[مقتل]] نوشته است. کتابهایی که به او نسبت داده شده عبارتند از:
 +
 +
کتاب مولد امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل [[حجر بن عدی|حجر بن عدی]]، متقل حسن بن علی علیه السّلام، مقتل عثمان، وفاة معاویه، فتوح خراسان، فتوح الشام، فتوح العراق، المغازی، کتاب المعمرین، اخبار مصعب، کتاب الجمل، کتاب حدیث الأزارقه، کتاب المشوری، اخبار [[حجاج بن یوسف|الحجاج بن یوسف]]، اخبار دیر الجماجم، اخبار [[مختار ثقفی|المختار]]، اخبار [[زیاد بن ابیه|زیاد بن أبیه]].<ref> اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۵۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۳۱۲٫  </ref>
 +
 +
'''کتاب مقتل الحسین:'''
  
===تاریخ ولادت ابومخنف===
+
مهمترین اثر ابومخنف کتاب [[مقتل الحسین علیه السلام (کتاب)|مقتل الحسین]] بوده است. با توجه به قرائن تاریخی می توان گفت که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ هجری که مقارن با آغاز دعوت [[حکومت بنی عباس|عباسیان]] است، نگاشته است.
درباره تاریخ ولادت او نیز اختلافها فراوان است.<ref>رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref> چیزی که مسلم است اینکه او زمان امام صادق (83 - 148 ق)علیه السلام را درک کرده و از ایشان روایت نموده است. همچنین از آنجا كه ابوالحسن مدايني از ابومخنف روايت كرده با توجه به تاريخ ولادت وي در 135ق،مي‌توان تاريخ درگذشت ابومخنف را در سالهاي پيش از 170ق دانست <ref>ئائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
+
این کتاب تا قرن چهارم موجود بوده و پس از آن از بین رفته است. کتابی هم که با عنوان مقتل ابومخنف وجود دارد به دلایل متعدد، کتاب دیگری است که در قرن ششم نوشته شده و به او نسبت داده شده است.<ref>رک: اسفندیاری، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛ </ref>  
  
== وثاقت ابومخنف==
+
[[محدث نوری]] در کتاب لؤلؤ و مرجان، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف می‌نویسد: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار... و لکن افسوس که اصل مقتل بی‌عیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت می‌دهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پاره‌ای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حد اعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست».<ref> اسفندیاری، محمد، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳ </ref>
کتب رجالی اهل سنت عموماً او را ثقه ندانسته اند. <ref>نكـ:ابن عدي، الكامل في ضعفاء الرجال ج6، ص2110؛دارقطني، کتاب الضّعفاء،  146؛ابن جوزي، الموضوعات ،ج1، ص406</ref>
 
  
البته این احتمال وجود دارد که این عدم وثاقت ناشی از موضع‌گيري عمومي محدثان در برابر اخباريان باشد که همواره آنان را مورد طعن قرار داده اند و تقریباً هیچ یک از اخباریان متقدم از این طعنها در امان نبوده اند. بخصوص کسانی مثل ابو مخنف که اخبار شیعیان را بسیار نقل نموده اند.   <ref>رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی</ref>
+
البته با توجه به اینکه [[محمد طبری|طبری]] و دیگران در آثار خود بخشهایی از کتاب مقتل الحسین را نقل کرده اند، پژوهشگران توانسته اند با جمع آوری این نقلهای پراکنده تا حدودی آن کتاب را بازسازی کنند. از آن جمله است:
  
قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان [[اهل سنت]] به وثاقت شناخته نشده ولی مورخان بزرگی چون [[واقدی]]، [[ابن قتیبه]]، [[طبری]] و [[ابن اثیر]]، از او روایت نقل کرده اند. <ref>حسین پور، سید علی، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟</ref>
+
*[[مقتل الحسین|مقتل الحسین علیه السلام]]، به‌کوشش حسن غفاری (قم: [[کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|کتابخانه آیت الله مرعشی]]
 +
*[[وقعة الطف|وقعة الطف لابی مخنف]]، به تحقیق محمدهادی یوسفی غروی. این کتاب توسط جواد سلیمانی با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا» و توسط محمد صادق روحانی با عنوان «ترجمه وقعة الطف، بازسازی مقتل الحسین ابومخنف» به فارسی ترجمه شده است.
 +
*[[مقتل الحسین|مقتل الحسین ابی‌مخنف]]، تصحیح و ترجمهٔ حجت الله جودکی(قم: انتشارات خیمه، ۱۳۹۳).<ref> بومخنف، مقتل الحسین ابی‌مخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت‌الله جودکی، ۱۳۹۳ </ref>
  
== مذهب ابومخنف==
 
درباره مذهب ابومخنف، اختلاف نظر وجود دارد. شواهدی بر تشیع او وجود دارد از جمله اینکه:
 
*چنانکه بیان شد پدران او و بخصوص جد بزرگش مخنف بن سلیم از اصحاب ائمه و ارادتمندان به ایشان بوده اند.
 
* جمع اخبار مربوط به  امیرالمؤمنین و  امام حسین(ع).
 
*از دیگر شواهد اینکه او اهل کوفه بوده است که عموماً  به اهلبیت علیهم السلام گرایش داشته اند. البته این گرایش به اهلبیت در کوفه به معنای شیعه اصطلاحی امروزی که معتقد به امامت باشد نیست بلکه نوعی جانبداری سیاسی و اعتقادی است.  رسول جعفریان در کتاب "تاملی در نهضت عاشورا" می گوید:می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلفای اول و دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند <ref>تاملی در نهضت عاشورا، صفحه 13</ref>
 
شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام اورده است<ref>    رجال الطوسي، ص275 </ref>  اما علامه مجلسي نام او و كتابش را در فهرست«كتب المخالفين»آورده است<ref>نک:  بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏1، ص 25</ref> ابن ابي الحديد نیز او را شيعه ندانسته است<ref>  نک: شرح نهج البلاغة  ، ج1 ، ص147  </ref>
 
روايات او در آثار اماميه همچون كليني<ref> الکافی ج4 ، ص31</ref>  و شیخ صدوق <ref> التوحید، ابن بابويه، ص 278  </ref> و شيخ  مفيد <ref>نک: الامالي،127،159،169؛ الاختصاص،13</ref> نقل شده است.
 
==تأليفات==
 
كتاب هاي او در دست نيست ولي در ميان كتب مورخان صاحب نام به آن ها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقايع مهمي كه در دورة خود و قبل از او اتفاق افتاده، حديث يا مقتل نوشته است. کتابهایی که به او نسبت داده شده عبارتند از:
 
كتاب مولد امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ، مقتل امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ، مقتل حجر بن عدي، متقل حسن بن علي ـ عليه السّلام ـ ، مقتل عثمان، وفاة معاويه، فتوح خراسان، فتوح الشام، فتوح العراق، المغازي كتاب المعمرين، اخبار مصعب، كتاب الجمل، كتاب حديث الأزارقه، كتاب المشوري، اخبار الحجاج بن يوسف، اخبار دير الجماجم، اخبار المختار، اخبار زياد بن أبيد.<ref> اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۵۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۳۱۲٫  </ref>
 
البته از کتابهای یاد شده هیچ کدام به صورت مستقیم اثری باقی نمانده.
 
===کتاب مقتل الحسین ]]===
 
مهمترین اثر ابومخنف کتاب مقتل الحسین بوده است. با توجه به قرائن تاریخی می توان گفت که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ که مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، نگاشته است. 
 
این کتاب تا قرن چهارم موجود بوده و پس از آن از بین رفته است. کتابی هم که با عنوان مقتل ابومخنف وجود دارد به دلایل متعدد، کتاب دیگری است که در قرن  ششم نوشته شده و به او نسبت داده شده است. <ref>رک: اسفندیاری، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛ </ref>
 
میرزا حسین نوری (محدث نوری) در کتاب لؤلؤ و مرجان، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف می‌نویسد: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار.... و لکن افسوس که اصل مقتل بی‌عیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت می‌دهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پاره‌ای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حداعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست» <ref> سفندیاری، محمد، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳ </ref>
 
البته با توجه به اینکه طبری و دیگران در آثار خود بخشهایی از کتاب مقتل الحسین را نقل کرده اند پژوهشگران توانسته اند با جمع آوری این نقلهای پراکنده تا حدودی آن کتاب را بازسازی کنند. از آن جمله است:‌
 
*[[مقتل الحسین]]، به‌کوشش حسن غفاری (قم: کتابخانه آیت الله مرعشی)؛
 
*[[وقعة الطف]] لابی مخنف، به تحقیق محمدهادی یوسفی غروی . این کتاب توسط جواد سلیمانی با عنوان «نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا»  و توسط محمد صادق روحانی با عنوان «ترجمه وقعة الطف، بازسازی مقتل الحسین ابومخنف» به فارسی ترجمه شده است.
 
*[[مقتل الحسین]] ابی‌مخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت الله جودکی(قم: انتشارات خیمه، ۱۳۹۳)<ref> بومخنف، مقتل الحسین ابی‌مخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت‌الله جودکی، ۱۳۹۳ </ref>
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
* دائره المعارف بزرگ اسلامی  
+
 
* مفيد،محمد،الارشاد،قم،1413ق؛
+
*دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
*مفيد،محمد،الاختصاص،به كوشش علي اكبر غفاري،قم،جامعة المدرسين؛
+
*مفید،محمد،الارشاد،قم،۱۴۱۳ق.
*مفيد،محمد،الامالي،به كوشش حسين استاد ولي و علي اكبر غفاري،قم،1403ق؛ همو،الجمل،به كوشش سيدعلي ميرشريفي،قم،1371ش
+
*مفید،محمد،الاختصاص،به کوشش علی اکبر غفاری،قم،جامعة المدرسین.
* ابن بابويه، محمد بن على،  التوحيد، قم‏‏: جامعه مدرسين، ‏1398 ق‏
+
*مفید،محمد،الامالی،به کوشش حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری،قم،۱۴۰۳ق؛ همو،الجمل،به کوشش سیدعلی میرشریفی،قم،۱۳۷۱ش.
* نصر بن مزاحم،وقعة صفين، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 1382ق/1962م
+
*ابن بابویه، محمد بن على،  التوحید، قم‏‏: جامعه مدرسین، ‏۱۳۹۸ ق‏.
* مجلسي،محمدباقر،بحارالانوار،بيروت،1403ق/1983م
+
*نصر بن مزاحم،وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
*ابن ابي الحديد،عبدالحميد،شرح نهج البلاغة،به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره،1378 ق/1959م
+
*مجلسی،محمدباقر،بحارالانوار،بیروت،۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
*ابن اثير،الكامل؛ابن اعثم كوفي،احمد،الفتوح،حيدرآباد دكن،1389ق/1969م؛
+
*ابن ابی الحدید،عبدالحمید،شرح نهج البلاغة،به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،۱۳۷۸ ق/۱۹۵۹م.
*ابن جوزي،عبدالرحمن،الموضوعات،به كوشش عبدالرحمن محمد عثمان،قاهره،1386ق/1966م؛
+
*ابن اثیر،الکامل؛ابن اعثم کوفی،احمد،الفتوح،حیدرآباد دکن،۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.
*ابن حجر عسقلاني،احمد،الاصابة،قاهره،1328ق/1910م؛
+
*ابن جوزی،عبدالرحمن،الموضوعات،به کوشش عبدالرحمن محمد عثمان،قاهره،۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
*ابن حجر عسقلاني،احمد،،تهذيب التهذيب،حيدرآباد دكن،1327ق؛همو،لسان الميزان،حيدرآباد دكن،1329-1331ق؛
+
*ابن حجر عسقلانی،احمد،الاصابة،قاهره،۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
*ابن سعد،محمد،كتاب الطبقات الكبير،به كوشش ادوارد زاخاو وديگران،ليدن،1904-1918م؛
+
*ابن حجر عسقلانی،احمد،،تهذیب التهذیب،حیدرآباد دکن،۱۳۲۷ق؛همو،لسان المیزان،حیدرآباد دکن،۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
*ابن عبدالبر،يوسف،الاستيعاب،في معرفة الاصحاب،به كوشش علي محمد بجاوي،قاهره،1380ق/1960م
+
*ابن سعد،محمد،کتاب الطبقات الکبیر،به کوشش ادوارد زاخاو ودیگران،لیدن،۱۹۰۴-۱۹۱۸م.
*ابن عدي،عبدالله،الكامل في ضعفاء الرجال،بيروت،1405ق/1985م
+
*ابن عبدالبر،یوسف،الاستیعاب،فی معرفة الاصحاب،به کوشش علی محمد بجاوی،قاهره،۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
* کلبي،هشام،نسب معد و اليمن الکبير،به کوشش تاجي؛ بيروت،1408ق/1988م
+
*ابن عدی،عبدالله،الکامل فی ضعفاء الرجال،بیروت،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* طبراني،سليمان،المعجم الکبير،به کوشش حمدي عبدالمجيد سلفي،قاهره،مکتبة ابن تيمية
+
*کلبی،هشام،نسب معد و الیمن الکبیر،به کوشش تاجی؛ بیروت،۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
*سید علی حسین پور، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟، [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/7647/95913 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 27 آبان 1392.
+
*طبرانی،سلیمان،المعجم الکبیر،به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی،قاهره،مکتبة ابن تیمیه.
*رسول جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا
+
*سید علی حسین پور، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟، [http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/4892/7647/95913 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۲.
*حافظ فرزانه، مقتل الحسين عليه السّلام، پایگاه اندیشه قم
+
*رسول جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا.
*بلاذري،احمد،انساب الاشراف،
+
*حافظ فرزانه، مقتل الحسین علیه السّلام، پایگاه اندیشه قم.
*الكافي( ط- الإسلاميةكلينى، محمد بن يعقوب‏: دار الكتب الإسلامية، 1407 ق‏
+
*بلاذری،احمد،انساب الاشراف.
 +
*الکافی( ط- الإسلامیةکلینى، محمد بن یعقوب‏: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ ق‏.
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۲۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۱

لوط بن یحیی معروف به «ابو مخنف» (م، ۱۵۷ ق)، از نخستین و بزرگ ترین مورخان شیعه و نویسنده «مقتل الحسین علیه السلام» است. کتاب او قدیمی ترین کتاب بر جای مانده در تاریخ کربلا بوده که مورد استفاده فراوان منابع تاریخی پس از خود قرار گرفته است.

ولادت و نسب

لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی عامری (م، ۱۵۷ ه‍.ق)، معروف به ابومخنف اهل کوفه و از خاندانی مشهور از تیره غامد و از قبیله بزرگ یمنی ‌اَزْد است.[۱] درباره تاریخ ولادت او اختلافها فراوان است.[۲] چیزی که مسلم است اینکه او زمان امام صادق علیه السلام (۸۳ - ۱۴۸ ق) را درک کرده و از ایشان روایت نموده است. همچنین از آنجا که ابوالحسن مداینی از ابومخنف روایت کرده با توجه به تاریخ ولادت وی در ۱۳۵ق، می‌توان تاریخ درگذشت ابومخنف را در سالهای پیش از ۱۷۰ق دانست.[۳]

جد بزرگ ابومخنف، یعنی مخنف بن سلیم، در زمره اصحاب پیامبر (ص) یاد شده است.[۴] او بعد از پیامبر در زمره یاران امیرالمؤمنین علی (ع) قرار گرفت و در جنگ جمل شرکت کرد[۵] و دو برادرش را در این جنگ از دست داد.[۶] مخنف بن سلیم بعد از جنگ جمل از سوی امام(ع) به امارت اصفهان و همدان گماشته شد.[۷] در جریان جنگ صفّین، أمیرالمؤمنین علیه السّلام نامه‌اى جالب براى او نوشتند، و او را دعوت به شرکت در جهاد بر علیه معاویه نمودند، و او حارث بن أبى الحارث بن ربیع را به جاى خود نصب کرد، و به محضر على علیه السّلام شتافت و در جنگ صفّین شرکت جست[۸] و بر بخشى از لشکر صفّین امارت یافت.[۹] هنگامى که حضرت على علیه السّلام در زمان بازگشت از بصره، جمعى از مسلمانها را بر کوتاهى نمودن در میدان جنگ سرزنش مى‌فرمودند، نگاهى به مخنف نمودند، و فرمودند: «لکنّ‌ مخنف بن سلیم و قومه لم یتخلّفوا» و بدین‌وسیله او را مورد تجلیل و تکریم قرار دادند.[۱۰]

مرحوم مامقانى، از مجموع برنامه‌هاى أمیرالمؤمنین علیه السّلام نسبت به وى، و اقدامات او در اطاعت و حمایت از على علیه السّلام، نتیجه‌گیرى نموده که، او نه‌تنها از چهره‌هاى موثّق بوده، بلکه مرتبه‌اى فوق عدالت داشته است.[۱۱] به گزارش ابن حجر او در سال ۶۴ قمری در قیام توابین که بعد از واقعه کربلا به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی صورت گرفت کشته شد.[۱۲] درباره یحیی پدر ابومخنف و نیز سعید پدربزرگش اطلاعات چندانی در دسترس نیست.

وثاقت ابومخنف

کتب رجالی اهل سنت عموماً او را ثقه ندانسته اند.[۱۳] البته این احتمال وجود دارد که این عدم وثاقت ناشی از موضع‌گیری عمومی محدثان در برابر اخباریان باشد که همواره آنان را مورد طعن قرار داده اند و تقریباً هیچ یک از اخباریان متقدم از این طعنها در امان نبوده اند. بخصوص کسانی مثل ابو مخنف که اخبار شیعیان را بسیار نقل نموده اند.[۱۴]

قابل ذکر است که هر چند ابومخنف از نظر عالمان اهل سنت به وثاقت شناخته نشده، ولی مورخان بزرگی چون واقدی، ابن قتیبه، طبری و ابن اثیر، از او روایت نقل کرده اند.[۱۵]

مذهب ابومخنف

درباره مذهب ابومخنف، اختلاف نظر وجود دارد. البته شواهدی بر تشیع او وجود دارد، از جمله اینکه:

  • چنانکه بیان شد پدران او و بخصوص جد بزرگش مخنف بن سلیم از اصحاب ائمه و ارادتمندان به ایشان بوده اند.
  • جمع اخبار مربوط به امیرالمؤمنین و امام حسین(علیهماالسلام).
  • از دیگر شواهد اینکه او اهل کوفه بوده است که عموماً به اهل بیت (علیهم السلام) گرایش داشته اند. البته این گرایش به اهل بیت در کوفه به معنای شیعه اصطلاحی امروزی که معتقد به امامت باشد نیست، بلکه نوعی جانبداری سیاسی و اعتقادی است. رسول جعفریان در کتاب "تأملی در نهضت عاشورا" می گوید: می توان پذیرفت که وی نوعی عقیده به تشیع دارد، در همان حدی که در کوفه رایج بوده است، یعنی راجع به خلیفه اول و خلیفه دوم اثباتا و نفیا حرفی نداشتند، نسبت به خلیفه سوم انتقادهای تندی می شده و معاویه را اصلا نمی پذیرفتند.[۱۶]
  • شیخ طوسی نام او را در زمره اصحاب امام صادق علیه السلام اورده است.[۱۷] اما علامه مجلسی نام او و کتابش را در فهرست «کتب المخالفین» آورده است.[۱۸] ابن ابی الحدید نیز او را شیعه ندانسته است.[۱۹]
  • روایات او در آثار امامیه همچون شیخ کلینی[۲۰] و شیخ صدوق[۲۱] و شیخ مفید[۲۲] نقل شده است.

آثار و تألیفات

کتاب های او در دست نیست، ولی در میان کتب مورخان صاحب نام به آنها اشاره شده است. او درباره اشخاص و وقایع مهمی که در دوره خود و قبل از او اتفاق افتاده، حدیث یا مقتل نوشته است. کتابهایی که به او نسبت داده شده عبارتند از:

کتاب مولد امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل امیرالمؤمنین علیه السّلام، مقتل حجر بن عدی، متقل حسن بن علی علیه السّلام، مقتل عثمان، وفاة معاویه، فتوح خراسان، فتوح الشام، فتوح العراق، المغازی، کتاب المعمرین، اخبار مصعب، کتاب الجمل، کتاب حدیث الأزارقه، کتاب المشوری، اخبار الحجاج بن یوسف، اخبار دیر الجماجم، اخبار المختار، اخبار زیاد بن أبیه.[۲۳]

کتاب مقتل الحسین:

مهمترین اثر ابومخنف کتاب مقتل الحسین بوده است. با توجه به قرائن تاریخی می توان گفت که ابومخنف کتاب مقتل الحسین را در بین سالهای ۱۲۷ تا ۱۳۰ هجری که مقارن با آغاز دعوت عباسیان است، نگاشته است. این کتاب تا قرن چهارم موجود بوده و پس از آن از بین رفته است. کتابی هم که با عنوان مقتل ابومخنف وجود دارد به دلایل متعدد، کتاب دیگری است که در قرن ششم نوشته شده و به او نسبت داده شده است.[۲۴]

محدث نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان، دربارۀ مقتل منسوب به ابومخنف می‌نویسد: «ابومخنف لوط بن یحیی از بزرگان محدثین و معتمد ارباب سیر و تواریخ است و مقتل او در نهایت اعتبار... و لکن افسوس که اصل مقتل بی‌عیب او در دست نیست و این مقتل موجود که به او نسبت می‌دهند، مشتمل است بر بعضی مطالب مُنکَرۀ مخالفِ اصول مذهب و البته آن را اَعادی و جُهّال به جهت پاره‌ای از اغراض فاسده، در آن کتاب داخل کردند و از این جهت از حد اعتبار و اعتماد افتاده، بر منفردات آن هیچ وثوقی نیست».[۲۵]

البته با توجه به اینکه طبری و دیگران در آثار خود بخشهایی از کتاب مقتل الحسین را نقل کرده اند، پژوهشگران توانسته اند با جمع آوری این نقلهای پراکنده تا حدودی آن کتاب را بازسازی کنند. از آن جمله است:

پانویس

  1. کلبی،هشام،نسب معد و الیمن الکبیرج ۲ ص۴۸۱-۴۸۲.
  2. رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
  3. ئائره المعارف بزرگ اسلامی
  4. ابن عبدالبر،الاستیعاب فی معرفه الاصحاب،ج۴،ص۱۴۶۷.
  5. بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۳۶
  6. بلاذری، انساب الاشراف ،ج۲، ص۲۴۱.
  7. بحار الأنوار، جلد ۳۲، صفحۀ ۳۵۷
  8. بحار الأنوار، ج ۳۲، صفحۀ ۳۹۹-۴۰۰
  9. وقعة صفّین، نصر بن مزاحم، ص ۱۱۷
  10. وقعة صفّین، نصر بن مزاحم، ص ۸
  11. مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص ۲۰۷
  12. ابن حجر عسقلانی،احمد،،تهذیب التهذیب ، ۱۰/۷۸
  13. نکـ:ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج۶، ص۲۱۱۰؛دارقطنی، کتاب الضّعفاء، ۱۴۶؛ابن جوزی، الموضوعات ،ج۱، ص۴۰۶
  14. رک: دائره المعارف بزرگ اسلامی
  15. حسین پور، سید علی، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟
  16. تاملی در نهضت عاشورا، صفحه ۱۳
  17. رجال الطوسی، ص۲۷۵
  18. نک: بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏۱، ص ۲۵
  19. نک: شرح نهج البلاغة ، ج۱ ، ص۱۴۷
  20. الکافی ج۴ ، ص۳۱
  21. التوحید، ابن بابویه، ص ۲۷۸
  22. نک: الامالی،۱۲۷،۱۵۹،۱۶۹؛ الاختصاص،۱۳
  23. اعیان الشیعه، ج ۱، ص ۱۵۵؛ الذریعه، ج ۱، ص ۳۱۲٫
  24. رک: اسفندیاری، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۲؛
  25. اسفندیاری، محمد، کتاب‌شناسی تاریخی امام‌حسین، ۱۳۹۱ش، ص۴۳
  26. بومخنف، مقتل الحسین ابی‌مخنف، تصحیح و ترجمهٔ حجت‌الله جودکی، ۱۳۹۳

منابع

  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی.
  • مفید،محمد،الارشاد،قم،۱۴۱۳ق.
  • مفید،محمد،الاختصاص،به کوشش علی اکبر غفاری،قم،جامعة المدرسین.
  • مفید،محمد،الامالی،به کوشش حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری،قم،۱۴۰۳ق؛ همو،الجمل،به کوشش سیدعلی میرشریفی،قم،۱۳۷۱ش.
  • ابن بابویه، محمد بن على، التوحید، قم‏‏: جامعه مدرسین، ‏۱۳۹۸ ق‏.
  • نصر بن مزاحم،وقعة صفین، به کوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  • مجلسی،محمدباقر،بحارالانوار،بیروت،۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
  • ابن ابی الحدید،عبدالحمید،شرح نهج البلاغة،به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره،۱۳۷۸ ق/۱۹۵۹م.
  • ابن اثیر،الکامل؛ابن اعثم کوفی،احمد،الفتوح،حیدرآباد دکن،۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م.
  • ابن جوزی،عبدالرحمن،الموضوعات،به کوشش عبدالرحمن محمد عثمان،قاهره،۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
  • ابن حجر عسقلانی،احمد،الاصابة،قاهره،۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
  • ابن حجر عسقلانی،احمد،،تهذیب التهذیب،حیدرآباد دکن،۱۳۲۷ق؛همو،لسان المیزان،حیدرآباد دکن،۱۳۲۹-۱۳۳۱ق.
  • ابن سعد،محمد،کتاب الطبقات الکبیر،به کوشش ادوارد زاخاو ودیگران،لیدن،۱۹۰۴-۱۹۱۸م.
  • ابن عبدالبر،یوسف،الاستیعاب،فی معرفة الاصحاب،به کوشش علی محمد بجاوی،قاهره،۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
  • ابن عدی،عبدالله،الکامل فی ضعفاء الرجال،بیروت،۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
  • کلبی،هشام،نسب معد و الیمن الکبیر،به کوشش تاجی؛ بیروت،۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
  • طبرانی،سلیمان،المعجم الکبیر،به کوشش حمدی عبدالمجید سلفی،قاهره،مکتبة ابن تیمیه.
  • سید علی حسین پور، راویان عاشورا چه کسانی هستند؟، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۲.
  • رسول جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا.
  • حافظ فرزانه، مقتل الحسین علیه السّلام، پایگاه اندیشه قم.
  • بلاذری،احمد،انساب الاشراف.
  • الکافی( ط- الإسلامیة)، کلینى، محمد بن یعقوب‏: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ ق‏.