غزل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} {{نیازمند ویرایش فنی}} <keywords content='کلید...' ایجاد کرد)
 
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
  
 +
کلمه غزل در اصل لغت، به معنی ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشق­بازی و حدیث عشق و عاشقی کردن است؛ و چون این نوع [[شعر]] بیشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل نامیده اند.
  
کلمه غزل در اصل لغت، به معني ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشق­بازي و حديث عشق و عاشقي کردن است؛ و چون اين نوع شعر بيشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل ناميده اند.
+
==اصطلاح غزل==
  
== اصطلاح غزل ==
+
غزل در اصطلاح شعرای فارسی، اشعاری است بر یک وزن و [[قافیه|قافیه]] با مطلع [[مصراع|مصرع]] که حد معمول متوسط مابین پنج [[بیت (شعر)|بیت]] تا دوازده باشد و گاهی بیشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بیت و به ندرت تا نوزده بیت نیز گفته اند. اگر از پنج بیت کمتر باشد می­ توان آنرا غزل ناتمام دانست.
  
غزل در اصطلاح شعراي فارسي، اشعاري است بر يک وزن و قافيه، با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابين پنج بيت تا دوازده باشد و گاهي بيشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بيت، و به ندرت تا نوزده بيت نيز گفته اند. اگر از پنج بيت کمتر باشد مي­توان آنرا غزل ناتمام دانست.
+
در غزل سرایی حدیث مغازله شرط نیست، بلکه ممکن است متضمن مضامین [[اخلاق|اخلاقی]] و دقایق [[حکمت]] و معرفت باشد، که امثال غزل­های حکیمانه و [[عرفان|عارفانه]] بسیار است.
در غزل سرايي حديث مغازله شرط نيست، بلکه ممکن است متضمن مضامين اخلاقي و دقايق حکمت و معرفت باشد که امثال غزل­هاي حکيمانه و عارفانه بسيار است.
+
 
فرق ميان غزل با تغزيل قصيده، آن است که ابيات تغزل بايد همه مربوط به يک موضوع و يک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندان­که آنرا شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطيف تر و پرسوز تر باشد، مطبوع تر و گيرنده تر است و همان اندازه که قصيده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معاني غزل بايد رقت و لطافت بکار برد و از تعبيرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.
+
فرق میان غزل با تغزیل قصیده، آن است که ابیات [[تغزل (شعر)|تغزل]] باید همه مربوط به یک موضوع و یک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندان­که آن را شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطیف تر و پرسوزتر باشد، مطبوع تر و گیرنده تر است و همان اندازه که [[قصیده|قصیده]] دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معانی غزل باید رقت و لطافت بکار برد و از تعبیرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.
 
   
 
   
== تحول صناعي و معنوي غزل ==
+
==تحول صناعی و معنوی غزل==
 +
 
 +
اصطلاح غزل در قدیم مخصوص اشعار غنایی و سرودهای آهنگین عاشقانه بوده است که با الحان موسیقی تطبیق می شده و آنرا غالباً با ساز و آواز می خوانده ­اند؛ در عدد ابیات و سایر خصوصیات نیز شرط و قیدی نداشت. بعد آن را مرادف کلمه نسیب بکار بردند و تغزلات پیش آهنگ قصاید را غزل نامیدند. تدریجاً همان غزلی که تشبیب قصاید بود به صورت غزل مفرد نظیر غزلیات عراقی و [[سعدی|سعدی]] و [[حافظ شیرازی|حافظ]] درآمد و نوعی ممتاز از شعر گردید؛ و از آن تاریخ قسمت نسیب و تشبیب قصاید را تغزل خواندند.
 +
 
 +
در نوع غزل نیز از نظر معنی و مضمون نیز به مرور ایام تحول بزرگ روی داد. به این جهت که شعرای [[قصیده]] سرای قدیم، بیشتر توجهشان به مدح سلاطین و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزل­های تشبیب قصیده، از حدود معانی عشقی و وصفی بیرون نمی رفتند. اما چون معانی عالی اخلاقی و مضامین دلپذیر [[حکمت]] و [[عرفان]] وارد شعر فارسی گردید، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بیرون آمد و با افکار و معانی بلند اخلاقی و عرفانی بیامیخت و بهترین وسیله برای پروراندن معانی عالی حکمت و [[معرفت]] گردید.
 +
 
 +
اصطلاحاتی که از می و معشوق و میخانه و پیر می فروش و مغ و مغبچه و خط و خال و چشم و زلف در غزلیات باقی ماند، در بیان معانی عالی­تری غیر از آنچه هوس­بازان کوته بین توهم کرده اند به کار رفت.
  
اصطلاح غزل در قديم مخصوص اشعار غنايي و سرودهاي آهنگين عاشقانه بوده است که با الحان موسيقي تطبيق مي شده و آنرا غالباً با ساز و آواز مي خوانده­اند؛ در عدد ابيات و ساير خصوصيات نيز شرط و قيدي نداشت. بعد آنرا مرادف کلمه نسيب بکار بردند و تغزلات پيش آهنگ قصايد را  غزل ناميدند. تدريجاً همان غزلي که تشبيب قصايد بود به صورت غزل مفرد نظير غزليات عراقي و سعدي و حافظ درآمد و نوعي ممتاز از شعر گرديد؛ و از آن تاريخ قسمت نسيب و تشبيب قصايد را تغزل خواندند.
+
==حسن تخلص در غزل==
در نوع غزل نیز از نظر معني و مضمون نيز به مرور ايام تحول بزرگ روي داد. به اين جهت که شعراي قصيده سراي قديم، بيشتر توجهشان به مدح سلاطين و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزل­هاي تشبيب قصيده، از حدود معاني عشقي و وصفي بيرون نمي رفتند. اما چون معاني عالي اخلاقي و مضامين دلپذير حکمت و عرفان وارد شعر فارسي گرديد، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بيرون آمد و با افکار و معاني بلند اخلاقي و عرفاني بياميخت و بهترين وسيله براي پروراندن معاني عالي حکمت و معرفت گرديد. اصطلاحاتي که از مي و معشوق و ميخانه و پير مي فروش و مغ و مغبچه و خط و خال و چشم و زلف در غزليات باقي ماند، در بيان معاني عالي­تري غير از آنچه هوس­بازان کوته بين توهم کرده اند به کار رفت.
 
  
== حسن تخلص در غزل ==
+
صنعت حسن [[تخلص]] بیشتر در قصیده معمول است ولی گاه آن­را در غزل نیز بکار می­ برند. اما به این طریق که در ابیات آخر غزل گریز به مدح کرده، یکی دو [[بیت (شعر)|بیت]] در ستایش ممدوح بگویند و غزل را به دعای او یا بیت غزلی دیگر ختم کنند؛ به طوری که گاهی مدیحه در حکم جمله معترضه باشد.
  
صنعت حسن تخلص بيشتر در قصيده معمول است ولی گاه آن­را در غزل نيز به کار می­برند. اما به اين طريق که در ابيات آخر غزل گريز به مدح کرده، يکي دو بيت در ستايش ممدوح بگويند و غزل را به دعاي او يا بيت غزلي ديگر ختم کنند؛ به طوري که گاهي مديحه در حکم جمله معترضه باشد.
+
==منابع==
  
منابع
+
*پژوهشکده باقرالعلوم، غزل، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۷ آبان ماه ۱۳۹۲.
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=12325 پژوهشکده باقرالعلوم]، بازیابی: 7آبان ماه 1392.
 
  
[[رده: انواع شعر]]
+
{{شعر فارسی}}
 +
[[رده:قالب های شعر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۱۱

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


کلمه غزل در اصل لغت، به معنی ریسمان رشتن و نوازش سخن گفتن با زنان، عشق­بازی و حدیث عشق و عاشقی کردن است؛ و چون این نوع شعر بیشتر مشتمل بر سخنان عاشقانه است، آنرا غزل نامیده اند.

اصطلاح غزل

غزل در اصطلاح شعرای فارسی، اشعاری است بر یک وزن و قافیه با مطلع مصرع که حد معمول متوسط مابین پنج بیت تا دوازده باشد و گاهی بیشتر از آن تا حدود پانزده و شانزده بیت و به ندرت تا نوزده بیت نیز گفته اند. اگر از پنج بیت کمتر باشد می­ توان آنرا غزل ناتمام دانست.

در غزل سرایی حدیث مغازله شرط نیست، بلکه ممکن است متضمن مضامین اخلاقی و دقایق حکمت و معرفت باشد، که امثال غزل­های حکیمانه و عارفانه بسیار است.

فرق میان غزل با تغزیل قصیده، آن است که ابیات تغزل باید همه مربوط به یک موضوع و یک مطلب باشد، اما در غزل تنوع مطالب ممکن است؛ چندان­که آن را شرط غزل دانسته اند. غزل هر قدر لطیف تر و پرسوزتر باشد، مطبوع تر و گیرنده تر است و همان اندازه که قصیده دارای فخامت و الفاظ قوی و محکم است، در الفاظ و معانی غزل باید رقت و لطافت بکار برد و از تعبیرات خشن و ناهموار سخت احتراز کرد.

تحول صناعی و معنوی غزل

اصطلاح غزل در قدیم مخصوص اشعار غنایی و سرودهای آهنگین عاشقانه بوده است که با الحان موسیقی تطبیق می شده و آنرا غالباً با ساز و آواز می خوانده ­اند؛ در عدد ابیات و سایر خصوصیات نیز شرط و قیدی نداشت. بعد آن را مرادف کلمه نسیب بکار بردند و تغزلات پیش آهنگ قصاید را غزل نامیدند. تدریجاً همان غزلی که تشبیب قصاید بود به صورت غزل مفرد نظیر غزلیات عراقی و سعدی و حافظ درآمد و نوعی ممتاز از شعر گردید؛ و از آن تاریخ قسمت نسیب و تشبیب قصاید را تغزل خواندند.

در نوع غزل نیز از نظر معنی و مضمون نیز به مرور ایام تحول بزرگ روی داد. به این جهت که شعرای قصیده سرای قدیم، بیشتر توجهشان به مدح سلاطین و وزراء و رجال بزرگ عهد خود بود و در غزل­های تشبیب قصیده، از حدود معانی عشقی و وصفی بیرون نمی رفتند. اما چون معانی عالی اخلاقی و مضامین دلپذیر حکمت و عرفان وارد شعر فارسی گردید، انواع شعر مخصوصاً نوع غزل از صورت محدود سابق بیرون آمد و با افکار و معانی بلند اخلاقی و عرفانی بیامیخت و بهترین وسیله برای پروراندن معانی عالی حکمت و معرفت گردید.

اصطلاحاتی که از می و معشوق و میخانه و پیر می فروش و مغ و مغبچه و خط و خال و چشم و زلف در غزلیات باقی ماند، در بیان معانی عالی­تری غیر از آنچه هوس­بازان کوته بین توهم کرده اند به کار رفت.

حسن تخلص در غزل

صنعت حسن تخلص بیشتر در قصیده معمول است ولی گاه آن­را در غزل نیز بکار می­ برند. اما به این طریق که در ابیات آخر غزل گریز به مدح کرده، یکی دو بیت در ستایش ممدوح بگویند و غزل را به دعای او یا بیت غزلی دیگر ختم کنند؛ به طوری که گاهی مدیحه در حکم جمله معترضه باشد.

منابع

شعر فارسی
Poetry1.jpg
شعرشناسی * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری
قالب‌های شعر *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی
سبک‌های شعر فارسی * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو
شاعران پارسی گو: همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14