آیه 5 سوره انعام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ فَسَوْفَ يَأْت...» ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«الْحَقِّ»: مراد قرآن و شریعت و هدایت است (نگا: نساء /  مائده /  و ، قصص / ). «أَنبَآءُ»: اخبار.
+
انباء: نبأ: خبر مهم و با فائده. انباء: خبرها.
  
== تفسیر آیه ==
+
يستهزءون: هزء و استهزاء: مسخره كردن. «يستهزءون» مسخره مى كنند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
 
 +
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۵۰: سطر ۵۲:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 +
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»
 +
 +
و هيچ نشانه و آيه‌اى از نشانه‌هاى پروردگارشان براى آنها نمى‌آمد، جز آنكه (به جاى تصديق و ايمان) از آن اعراض مى‌كردند.
 +
 
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
 
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
  
سطر ۵۶: سطر ۶۲:
 
===نکته ها===  
 
===نکته ها===  
  
شايد مراد از «خبرهاى بزرگ» در آيه، خبر فتح مكّه يا شكست مشركان در جنگ بدر و امثال آن باشد. «2»
+
شايد مراد از «خبرهاى بزرگ» در آيه، خبر فتح مكّه يا شكست مشركان در جنگ بدر و امثال آن باشد. «1»
  
 
===پیام ها===
 
===پیام ها===
سطر ۶۳: سطر ۶۹:
  
 
2- هم بايد به مؤمنان دلگرمى داد كه راهشان حقّ است، «بِالْحَقِّ» و هم كافران را تهديد كرد كه خبرهاى تلخ برايتان خواهد آمد. «فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ»
 
2- هم بايد به مؤمنان دلگرمى داد كه راهشان حقّ است، «بِالْحَقِّ» و هم كافران را تهديد كرد كه خبرهاى تلخ برايتان خواهد آمد. «فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ»
 
+
-----
«1». تفسير نورالثقلين؛ توحيد صدوق، ص 133.
+
«1». تفسير مراغى.
 
 
«2». تفسير مراغى.
 
  
 
جلد 2 - صفحه 413
 
جلد 2 - صفحه 413
سطر ۷۳: سطر ۷۷:
  
 
4- سقوط انسان سه مرحله دارد: اعراض، تكذيب و استهزا. در اين دو آيه به هر سه مورد اشاره شده است. «مُعْرِضِينَ- كَذَّبُوا يَسْتَهْزِؤُنَ»
 
4- سقوط انسان سه مرحله دارد: اعراض، تكذيب و استهزا. در اين دو آيه به هر سه مورد اشاره شده است. «مُعْرِضِينَ- كَذَّبُوا يَسْتَهْزِؤُنَ»
 +
 
}}
 
}}
  
سطر ۸۳: سطر ۸۸:
  
  
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
+
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»
 
 
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ‌: پس به تحقيق تكذيب كردند حق را كه قرآن است وقتى كه آمد ايشان را. اين كلام به منزله امرى است كه لازم ما قبل خود باشد. گوئيا مى‌فرمايد: چون ايشان اعراض كردند از همه آيات، تكذيب قرآن‌
 
 
 
تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 223
 
 
 
نمودند در حينى كه آمد ايشان را. و يا در حكم دليل است بر ما قبل، يعنى اعراض نمودند از قرآن و تكذيب كردند همه آن را و حال آنكه اعظم آيات است.
 
 
 
پس چگونه اعراض نكنند از غير آن و تابع احكام قرآن نشوند و تصديق آن ننمايند فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: پس زود باشد كه ظاهر شود بر ايشان خبرهاى آنچه را كه بودند به آن استهزا مى‌كردند و به وقوع آن ايمان نداشتند، و ظهور آن در دنيا به وقت نزول عذاب بود بر آنها، يا هنگام علوّ بيرق اسلام و قدرت و شوكت ملازمان حضرت رسالت پناه صلى اللّه عليه و آله و ظهور آن در آخرت بر كافران در كمال ظهور است.
 
  
در كتاب كافى- قال رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله: القرآن هدى من الضّلالة و تبيان من العمى و استقالة من العثرة و نور من الظّلمة و ضياء من الاحداث و عصمة من الهلاكة و رشد من الغواية و بيان من الفتن و بلاغ من الدّنيا الى الاخرة، فيه كمال دينكم و ما عدل احد عن القرآن الّا الى النّار. «1» فرمود رسول اكرم صلى اللّه عليه و آله:
+
بعد از حال كفار مذكوره، در صدر آيه اخبار فرمايد:
  
قرآنهادى است از ضلالت، و بينائى است از نابينائى، و رهائى است از لغزش، و نور است از ظلمت، و ضياء است از بدعتها، و عاصم است از هلاكت، و رشد است از غوايت، و بيان است از فتن، يعنى صاحب بيان است، و بلاغ است از دنيا به سوى آخرت. در قرآن است كمال دين شما و عدول نكند احدى از قرآن مگر آنكه مرجعش به سوى آتش است.
+
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نمى‌آيد به آن كافران آيتى‌ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ‌: از آيات و حجج پروردگارشان كه ادله بيّنه است بر توحيد و يا معجزات هاديه بر صدق رسول مجيد مانند شق القمر و حركت درخت و تسبيح سنگريزه در دست آن سرور يا نمى‌آيد آيتى از آيات قرآن بر ايشان‌ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ‌: مگر كه بودند از آيات اعراض كننده و تارك نظر و عدم التفات به آن.
  
  
سطر ۱۰۳: سطر ۱۰۰:
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»
+
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»
  
 
ترجمه‌
 
ترجمه‌
  
پس بتحقيق تكذيب كردند حق را چون آمد ايشانرا پس زود باشد كه بيايد ايشانرا خبرهاى آنچه بودند كه بآن استهزاء مينمودند.
+
و نمى‌آيد ايشانرا آيتى از آيتهاى پروردگارشان مگر آنكه باشند از آن رو گردانندگان.
  
 
تفسير
 
تفسير
  
حق هر چيزى است كه پيغمبر خاتم آورده است و نتيجه استهزاء گرفتارى دنيا و عذاب آخرت است كه خبر صدق آن بمشاهده بآنها خواهد رسيد.
+
اعراض از آيات بترك نظر و تدبّر در آن و عدم التفات بشأن آن است ..
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۱۷: سطر ۱۱۴:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَقَد كَذَّبُوا بِالحَق‌ِّ لَمّا جاءَهُم‌ فَسَوف‌َ يَأتِيهِم‌ أَنباءُ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ «5»
+
وَ ما تَأتِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ مِن‌ آيات‌ِ رَبِّهِم‌ إِلاّ كانُوا عَنها مُعرِضِين‌َ «4»
 +
 
 +
و نميآيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هر‌ نوع‌ آيتي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار ‌آنها‌ مگر آنكه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ اعراض‌ و رو برگردانند.
 +
 
 +
‌آيه‌ عبارت‌ ‌از‌ دليل‌ واضح‌ و برهان‌ قاطع‌ و حجة باهره‌ و نشانه‌ و علامت‌ ‌است‌ ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود صانع‌ و وجوب‌ وجود و توحيد و صفات‌ كماليه‌ باري‌ ‌تعالي‌ ‌از‌ علم‌، قدرت‌، حيات‌، حكمت‌، كبريايي‌، عظمت‌ و سائر كمالات‌ و ‌بر‌ صدق‌ انبياء و نبوت‌ ‌آنها‌ و ‌بر‌ عدل‌ باري‌ ‌تعالي‌ و ساير معتقدات‌ حقه‌، و ‌اينکه‌ آيات‌ انواع‌ مختلفه‌ ‌است‌: يك‌ نوع‌ نفس‌ خلقت‌ ممكنات‌ ‌از‌ سري‌ ‌تا‌ ثريّا ‌که‌ ‌هر‌ ذرّه‌ دليل‌ ‌بر‌ وجود صانع‌ ‌او‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ ريزه‌كاريها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ يك‌ بكار برده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ باري‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ تغييرات‌ و تبدلات‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ كون‌ و فساد مشاهده‌ ميشود ‌از‌ شب‌ و روز و ضعف‌ و قوّة و برودة و حرارت‌ و طلوع‌ و غروب‌ و رعد و برق‌ و ابر و باران‌ و عزّت‌ و ذلّت‌ و غني‌ و فقر و صحت‌ و مرض‌ و حيات‌ و موت‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌در‌ مخلوقات‌ مشاهده‌ ميشود ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود مدبّر
 +
 
 +
مدبّرب‌كه‌ بگل‌ نكهت‌ و بگل‌ جان‌ داد ||  بهر ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ سزاوار حكمتست‌ ‌آن‌ داد
  
‌پس‌ بتحقيق‌ تكذيب‌ كردند بآنچه‌ ‌از‌ حق‌ زماني‌ ‌که‌ آمد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌پس‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ بيايد ‌آنها‌ ‌را‌ خبرهاي‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ بودند بآن‌ استهزاء ميكردند.
+
جلد 7 - صفحه 11
  
حق‌ عبارت‌ ‌از‌ قرآن‌ و احكام‌ دين‌ و مواعظ و نصايح‌ و عقائد و اخلاق‌ و ساير اموريست‌ ‌که‌ خداوند توسط ‌رسول‌ اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌براي‌ بندگان‌ فرستاده‌.
+
و يك‌ نوع‌ معجزات‌ ‌که‌ بدست‌ انبياء و اوصياء صادر ميشود ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌ صدق‌ دعوي‌ ‌آنها‌ دارد، و يك‌ نوع‌ عنايات‌ و تفضلات‌ و قضاء حوائج‌ و دفع‌ بليات‌ و حفظ ‌از‌ آفات‌ و استجابت‌ دعوات‌ ‌است‌.
  
جلد 7 - صفحه 12
+
چنانش‌ سر لطف‌ ‌با‌ ‌هر‌ تن‌ ‌است‌ ||  ‌که‌ ‌هر‌ بنده‌ گويد خداي‌ ‌من‌ ‌است‌
  
فَقَد كَذَّبُوا بِالحَق‌ِّ لَمّا جاءَهُم‌ و زير بار نرفتند و باور نكردند و العياذ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌را‌ كذّاب‌ و جادوگر و ساحر و مجنون‌ خواندند.
+
وَ ما تَأتِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ مفسرين‌ گفتند ‌که‌ ‌من‌ زائده‌ ‌است‌ و مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ كلمه‌ زائده‌ ‌در‌ قرآن‌ نيست‌ و ‌من‌ تبعيضيه‌ ‌است‌ و اشاره‌ بانواع‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌من‌ اي‌ّ نوع‌ ‌من‌ الانواع‌ چنانچه‌ مِن‌ آيات‌ِ رَبِّهِم‌ اشاره‌ بافراد ‌هر‌ نوع‌ ‌است‌ و ‌آن‌ ‌هم‌ تبعيضيه‌ ‌است‌.
  
فَسَوف‌َ يَأتِيهِم‌ أَنباءُ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ انباء خبرهاي‌ وارده‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌از‌ عذابهاي‌ دنيوي‌ ‌از‌ قتل‌ و ذلت‌ و اسيري‌ و ‌اينکه‌ يكي‌ ‌از‌ معجزات‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ خبر ‌از‌ آينده‌ ميدهد ‌که‌ خداوند چه‌ عزت‌ و شوكتي‌ بمسلمين‌ داد و ‌آنها‌ ‌را‌ ‌بر‌ كفار چيره‌ فرمود چنانچه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ديگر ميفرمايد فَاصدَع‌ بِما تُؤمَرُ وَ أَعرِض‌ عَن‌ِ المُشرِكِين‌َ إِنّا كَفَيناك‌َ المُستَهزِئِين‌َ حجر ‌آيه‌ 94 و 95، و ‌از‌ عذابهاي‌ آخرت‌ ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ مرگ‌ ميآيد ‌آنها‌ ‌را‌ ابد الاباد مخلد ‌در‌ ‌آنها‌ هستند، و استهزاء عبارت‌ ‌از‌ سخريه‌ و متلك‌ و تقليد و نحو ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ بنفسه‌ موجب‌ كفر و عذاب‌ شديد ‌است‌، واي‌ بحال‌ كساني‌ ‌که‌ بدين‌ و احكام‌ دين‌ و بمقدسات‌ دين‌ و بعلماء و صلحاء استهزاء ميكنند ‌که‌ كافر و نجس‌ و مرتد ميشوند.
+
إِلّا كانُوا عَنها ضمير راجع‌ بآية ‌است‌ ‌يعني‌ ‌از‌ ‌آن‌ آية و دليل‌ و برهان‌ و حجة معرضين‌ اعراض‌ ميكنند و انكار مينمايند، بعضي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مستند بطبيعت‌ ميكنند و بعضي‌ ‌را‌ باقدام‌ و عمليات‌ ‌خود‌ ميدانند و بعضي‌ ‌را‌ باسباب‌ نسبت‌ ميدهند و بعضي‌ ‌را‌ شانس‌ و خوش‌بختي‌ ميدانند و بعضي‌ ‌را‌ بسحر و جادو و شعبده‌ رمي‌ ميكنند و بالجمله‌:
 +
 
 +
گليم‌ بخت‌ كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ بافتند سياه‌ ||  بآب‌ زمزم‌ و كوثر سفيد نتوان‌ كرد
 +
 
 +
فَما يَزِيدُهُم‌ إِلّا طُغياناً كَبِيراً اسراء ‌آيه‌ 62 وَ ما يَزِيدُهُم‌ إِلّا نُفُوراً سوره‌ اسراء ‌آيه‌ 43.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۳۴: سطر ۱۴۱:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه  5)
 +
 +
سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده، و می گوید: «نتیجه این شد که آنها حق را به هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند» (فَقَد کذَّبُوا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم).
 +
 +
در حالی که اگر در آیات و نشانه های پروردگارت دقت می نمودند، حق را به خوبی می دیدند و می شناختند و باور می کردند.
 +
 +
«و نتیجه این تکذیب را به زودی دریافت خواهند داشت، و خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنها می رسد» (فَسَوفَ یأتِیهِم أَنباءُ ما کانُوا بِهِ یستَهزِؤُنَ).
 +
 +
در دو آیه فوق در حقیقت اشاره به سه مرحله از کفر شده که مرحله به مرحله تشدید می گردد، نخست مرحله اعراض و روی گردانیدن، سپس مرحله تکذیب و بعدا مرحله استهزاء و مسخره کردن حقایق و آیات خدا.
  
 
}}
 
}}
سطر ۱۴۲: سطر ۱۵۸:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=6 |آیه=4}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=6 |آیه=4}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=6 |آیه=5}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=6 |آیه=4}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
+
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
+
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
+
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
+
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
+
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
  
 
[[رده:آیات سوره انعام]]
 
[[رده:آیات سوره انعام]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۵

مشاهده آیه در سوره

فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ ۖ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<4 آیه 5 سوره انعام 6>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

حق را که بر آنها آمد جدّاً تکذیب کردند، پس به زودی خبر آنچه که آن را به سخریه گرفتند به آنان می‌رسد.

آنان حق را هنگامی که به سویشان آمد تکذیب کردند، پس [ظهور و تحقّق] خبرهای آنچه را همواره به آن استهزا می کردند، به آنان خواهد رسید.

آنان حق را هنگامى كه به سويشان آمد تكذيب كردند، پس به زودى، [حقيقت‌] خبرهاى آنچه را كه به ريشخند مى‌گرفتند به آنان خواهد رسيد.

چون سخن حق بر آنها عرضه شد، تكذيبش كردند. پس به زودى، خبر چيزهايى كه به ريشخندشان مى‌گرفتند به آنها خواهد رسيد.

آنان، حق را هنگامی که سراغشان آمد، تکذیب کردند! ولی بزودی خبر آنچه را به باد مسخره می‌گرفتند، به آنان می‌رسد؛ (و از نتایج کار خود، آگاه می‌شوند).

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They have certainly denied the truth when it came to them, but soon there will come to them the news of what they have been deriding.

So they have indeed rejected the truth when it came to them; therefore the truth of what they mocked at will shine upon them.

And they denied the truth when it came unto them. But there will come unto them the tidings of that which they used to deride.

And now they reject the truth when it reaches them: but soon shall they learn the reality of what they used to mock at.

معانی کلمات آیه

انباء: نبأ: خبر مهم و با فائده. انباء: خبرها.

يستهزءون: هزء و استهزاء: مسخره كردن. «يستهزءون» مسخره مى كنند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

و هيچ نشانه و آيه‌اى از نشانه‌هاى پروردگارشان براى آنها نمى‌آمد، جز آنكه (به جاى تصديق و ايمان) از آن اعراض مى‌كردند.

فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنْباءُ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «5»

پس همين كه‌حقّ براى آنان آمد، آن را تكذيب كردند، پس به زودى خبرهاى مهم (و تلخى درباره‌ى كيفر) آنچه را به مسخره مى‌گرفتند، به سراغشان خواهد آمد.

نکته ها

شايد مراد از «خبرهاى بزرگ» در آيه، خبر فتح مكّه يا شكست مشركان در جنگ بدر و امثال آن باشد. «1»

پیام ها

1- براى لجبازان، نوع دليل و آيه تفاوتى ندارد، آنها همه را بدون تفكر رد مى‌كنند. «آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ»

2- هم بايد به مؤمنان دلگرمى داد كه راهشان حقّ است، «بِالْحَقِّ» و هم كافران را تهديد كرد كه خبرهاى تلخ برايتان خواهد آمد. «فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ»


«1». تفسير مراغى.

جلد 2 - صفحه 413

3- استهزا، شيوه‌ى هميشگى كفّار است. «كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

4- سقوط انسان سه مرحله دارد: اعراض، تكذيب و استهزا. در اين دو آيه به هر سه مورد اشاره شده است. «مُعْرِضِينَ- كَذَّبُوا يَسْتَهْزِؤُنَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

بعد از حال كفار مذكوره، در صدر آيه اخبار فرمايد:

وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نمى‌آيد به آن كافران آيتى‌ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ‌: از آيات و حجج پروردگارشان كه ادله بيّنه است بر توحيد و يا معجزات هاديه بر صدق رسول مجيد مانند شق القمر و حركت درخت و تسبيح سنگريزه در دست آن سرور يا نمى‌آيد آيتى از آيات قرآن بر ايشان‌ إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ‌: مگر كه بودند از آيات اعراض كننده و تارك نظر و عدم التفات به آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «4»

ترجمه‌

و نمى‌آيد ايشانرا آيتى از آيتهاى پروردگارشان مگر آنكه باشند از آن رو گردانندگان.

تفسير

اعراض از آيات بترك نظر و تدبّر در آن و عدم التفات بشأن آن است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما تَأتِيهِم‌ مِن‌ آيَةٍ مِن‌ آيات‌ِ رَبِّهِم‌ إِلاّ كانُوا عَنها مُعرِضِين‌َ «4»

و نميآيد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌هر‌ نوع‌ آيتي‌ ‌از‌ آيات‌ پروردگار ‌آنها‌ مگر آنكه‌ ‌از‌ ‌آنها‌ اعراض‌ و رو برگردانند.

‌آيه‌ عبارت‌ ‌از‌ دليل‌ واضح‌ و برهان‌ قاطع‌ و حجة باهره‌ و نشانه‌ و علامت‌ ‌است‌ ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود صانع‌ و وجوب‌ وجود و توحيد و صفات‌ كماليه‌ باري‌ ‌تعالي‌ ‌از‌ علم‌، قدرت‌، حيات‌، حكمت‌، كبريايي‌، عظمت‌ و سائر كمالات‌ و ‌بر‌ صدق‌ انبياء و نبوت‌ ‌آنها‌ و ‌بر‌ عدل‌ باري‌ ‌تعالي‌ و ساير معتقدات‌ حقه‌، و ‌اينکه‌ آيات‌ انواع‌ مختلفه‌ ‌است‌: يك‌ نوع‌ نفس‌ خلقت‌ ممكنات‌ ‌از‌ سري‌ ‌تا‌ ثريّا ‌که‌ ‌هر‌ ذرّه‌ دليل‌ ‌بر‌ وجود صانع‌ ‌او‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ ريزه‌كاريها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ يك‌ بكار برده‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ باري‌ ‌است‌. و يك‌ نوع‌ تغييرات‌ و تبدلات‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ كون‌ و فساد مشاهده‌ ميشود ‌از‌ شب‌ و روز و ضعف‌ و قوّة و برودة و حرارت‌ و طلوع‌ و غروب‌ و رعد و برق‌ و ابر و باران‌ و عزّت‌ و ذلّت‌ و غني‌ و فقر و صحت‌ و مرض‌ و حيات‌ و موت‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌در‌ مخلوقات‌ مشاهده‌ ميشود ‌که‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ وجود مدبّر

مدبّرب‌كه‌ بگل‌ نكهت‌ و بگل‌ جان‌ داد

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 5)

سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده، و می گوید: «نتیجه این شد که آنها حق را به هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند» (فَقَد کذَّبُوا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم).

در حالی که اگر در آیات و نشانه های پروردگارت دقت می نمودند، حق را به خوبی می دیدند و می شناختند و باور می کردند.

«و نتیجه این تکذیب را به زودی دریافت خواهند داشت، و خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنها می رسد» (فَسَوفَ یأتِیهِم أَنباءُ ما کانُوا بِهِ یستَهزِؤُنَ).

در دو آیه فوق در حقیقت اشاره به سه مرحله از کفر شده که مرحله به مرحله تشدید می گردد، نخست مرحله اعراض و روی گردانیدن، سپس مرحله تکذیب و بعدا مرحله استهزاء و مسخره کردن حقایق و آیات خدا.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع