وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ: و نمىآيد به آن كافران آيتى مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ: از آيات و حجج پروردگارشان كه ادله بيّنه است بر توحيد و يا معجزات هاديه بر صدق رسول مجيد مانند شق القمر و حركت درخت و تسبيح سنگريزه در دست آن سرور يا نمىآيد آيتى از آيات قرآن بر ايشان إِلَّا كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ: مگر كه بودند از آيات اعراض كننده و تارك نظر و عدم التفات به آن.
و نميآيد آنها را از هر نوع آيتي از آيات پروردگار آنها مگر آنكه از آنها اعراض و رو برگردانند.
آيه عبارت از دليل واضح و برهان قاطع و حجة باهره و نشانه و علامت است که دلالت دارد بر وجود صانع و وجوب وجود و توحيد و صفات كماليه باري تعالي از علم، قدرت، حيات، حكمت، كبريايي، عظمت و سائر كمالات و بر صدق انبياء و نبوت آنها و بر عدل باري تعالي و ساير معتقدات حقه، و اينکه آيات انواع مختلفه است: يك نوع نفس خلقت ممكنات از سري تا ثريّا که هر ذرّه دليل بر وجود صانع او است. و يك نوع ريزهكاريها که در هر يك بكار برده که دليل بر علم و قدرت و حكمت باري است. و يك نوع تغييرات و تبدلات که در عالم كون و فساد مشاهده ميشود از شب و روز و ضعف و قوّة و برودة و حرارت و طلوع و غروب و رعد و برق و ابر و باران و عزّت و ذلّت و غني و فقر و صحت و مرض و حيات و موت و غير اينها که در مخلوقات مشاهده ميشود که دلالت دارد بر وجود مدبّر
مدبّربكه بگل نكهت و بگل جان داد
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 5)
سپس به نتیجه این عمل آنها اشاره کرده، و می گوید: «نتیجه این شد که آنها حق را به هنگامی که به سراغشان آمد تکذیب کردند» (فَقَد کذَّبُوا بِالحَقِّ لَمّا جاءَهُم).
در حالی که اگر در آیات و نشانه های پروردگارت دقت می نمودند، حق را به خوبی می دیدند و می شناختند و باور می کردند.
«و نتیجه این تکذیب را به زودی دریافت خواهند داشت، و خبر آنچه را به باد مسخره گرفتند به آنها می رسد» (فَسَوفَ یأتِیهِم أَنباءُ ما کانُوا بِهِ یستَهزِؤُنَ).
در دو آیه فوق در حقیقت اشاره به سه مرحله از کفر شده که مرحله به مرحله تشدید می گردد، نخست مرحله اعراض و روی گردانیدن، سپس مرحله تکذیب و بعدا مرحله استهزاء و مسخره کردن حقایق و آیات خدا.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: