آیه 24 سوره نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۴۰۳: سطر ۴۰۳:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 +
(آیه‌ 24)
  
(‌آيه‌ 24)
+
این ‌آیه‌، بحث‌ آیه گذشته‌ ‌را‌ ‌در‌ باره زنانی‌ ‌که‌ ازدواج‌ ‌با‌ ‌آنها‌ حرام‌ ‌است‌ دنبال‌ می‌کند و اضافه‌ می‌نماید ‌که‌: «ازدواج‌ و آمیزش‌ جنسی‌ ‌با‌ زنان‌ شوهردار نیز حرام‌ ‌است‌» (وَ المُحصَنات‌ُ مِن‌َ النِّساءِ).
  
اين ‌آيه‌، بحث‌ آيه گذشته‌ ‌را‌ ‌در‌ باره زناني‌ ‌که‌ ازدواج‌ ‌با‌ ‌آنها‌ حرام‌ ‌است‌ دنبال‌ مي‌كند و اضافه‌ مي‌نمايد ‌که‌: «ازدواج‌ و آميزش‌ جنسي‌ ‌با‌ زنان‌ شوهردار نيز حرام‌ ‌است‌» (وَ المُحصَنات‌ُ مِن‌َ النِّساءِ).
+
تنها استثنایی‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌این‌ حکم‌ خورده‌ ‌است‌ ‌در‌ مورد زنان‌ ‌غیر‌ مسلمانی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ اسارت‌ مسلمانان‌ ‌در‌ جنگها ‌در‌ می‌آیند، همان‌ گونه‌ ‌که‌ ‌آیه‌ می‌فرماید: «مگر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ (‌از‌ طریق‌ اسارت‌) مالک‌ شده‌اید» (إِلّا ما مَلَکت‌ أَیمانُکم‌).
  
تنها استثنايي‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ حكم‌ خورده‌ ‌است‌ ‌در‌ مورد زنان‌ ‌غير‌ مسلماني‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ اسارت‌ مسلمانان‌ ‌در‌ جنگها ‌در‌ مي‌آيند، همان‌ گونه‌ ‌که‌ ‌آيه‌ مي‌فرمايد: «مگر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌که‌ (‌از‌ طريق‌ اسارت‌) مالك‌ شده‌ايد» (إِلّا ما مَلَكَت‌ أَيمانُكُم‌).
+
زیرا اسارت‌ ‌آنها‌ ‌به‌ حکم‌ طلاق‌ ‌است‌ و اسلام‌ اجازه‌ می‌دهد ‌بعد‌ ‌از‌ تمام‌ شدن‌ عدّه‌ ‌با‌ آنان‌ ازدواج‌ کنند و ‌ یا ‌ همچون‌ یک‌ کنیز ‌با‌ آنان‌ رفتار شود.
  
زيرا اسارت‌ ‌آنها‌ ‌به‌ حكم‌ طلاق‌ ‌است‌ و اسلام‌ اجازه‌ مي‌دهد ‌بعد‌ ‌از‌ تمام‌ شدن‌ عدّه‌ ‌با‌ آنان‌ ازدواج‌ كنند و ‌ يا ‌ همچون‌ يك‌ كنيز ‌با‌ آنان‌ رفتار شود.
+
سپس‌ ‌برای‌ تأکید احکام‌ گذشته‌ ‌که‌ ‌در‌ مورد محارم‌ و مانند ‌آن‌ وارد ‌شده‌ می‌فرماید: «اینها احکامی‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند ‌برای‌ ‌شما‌ مقرر داشته‌ و نوشته‌ ‌است‌» (کتاب‌َ اللّه‌ِ عَلَیکم‌). بنابراین‌، ‌به‌ هیچ‌ وجه‌ قابل‌ تغییر و عدول‌ نیست‌.
  
سپس‌ ‌براي‌ تأكيد احكام‌ گذشته‌ ‌که‌ ‌در‌ مورد محارم‌ و مانند ‌آن‌ وارد ‌شده‌ مي‌فرمايد: «اينها احكامي‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند ‌براي‌ ‌شما‌ مقرر داشته‌ و نوشته‌ ‌است‌» (كِتاب‌َ اللّه‌ِ عَلَيكُم‌). بنابراين‌، ‌به‌ هيچ‌ وجه‌ قابل‌ تغيير و عدول‌ نيست‌.
+
سپس‌ می‌گوید: ‌غیر‌ ‌از‌ ‌این‌ چند طایفه‌ «زنان‌ دیگر ‌غیر‌ ‌از‌ اینها (‌که‌ گفته‌ شد) ‌برای‌ ‌شما‌ حلال‌ ‌است‌، ‌که‌ ‌با‌ اموال‌ ‌خود‌ آنان‌ ‌را‌ اختیار کنید ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ پاکدامن‌ باشید و ‌از‌ زنا خودداری‌ کنید» (وَ أُحِل‌َّ لَکم‌ ما وَراءَ ذلِکم‌ أَن‌ تَبتَغُوا بِأَموالِکم‌ مُحصِنِین‌َ غَیرَ مُسافِحِین‌َ).
  
سپس‌ مي‌گويد: ‌غير‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ چند طايفه‌ «زنان‌ ديگر ‌غير‌ ‌از‌ اينها (‌که‌ گفته‌ شد) ‌براي‌ ‌شما‌ حلال‌ ‌است‌، ‌که‌ ‌با‌ اموال‌ ‌خود‌ آنان‌ ‌را‌ اختيار كنيد ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ پاكدامن‌ باشيد و ‌از‌ زنا خودداري‌ كنيد» (وَ أُحِل‌َّ لَكُم‌ ما وَراءَ ذلِكُم‌ أَن‌ تَبتَغُوا بِأَموالِكُم‌ مُحصِنِين‌َ غَيرَ مُسافِحِين‌َ).
+
جمله أَن‌ تَبتَغُوا بِأَموالِکم‌ اشاره‌ ‌به‌ ‌این‌ ‌است‌ ‌که‌ رابطه زناشویی‌ ‌ یا ‌ باید ‌به‌ شکل‌ ازدواج‌ ‌با‌ پرداخت‌ مهر و ‌ یا ‌ ‌به‌ شکل‌ مالک‌ شدن‌ کنیز ‌با‌ پرداخت‌ قیمت‌ ‌باشد‌.
  
جمله أَن‌ تَبتَغُوا بِأَموالِكُم‌ اشاره‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ رابطه زناشويي‌ ‌ يا ‌ بايد ‌به‌ شكل‌ ازدواج‌ ‌با‌ پرداخت‌ مهر و ‌ يا ‌ ‌به‌ شكل‌ مالك‌ شدن‌ كنيز ‌با‌ پرداخت‌ قيمت‌ ‌باشد‌.
+
‌در‌ قسمت‌ ‌بعد‌، اشاره‌ ‌به‌ مسأله ازدواج‌ موقت‌ و ‌به‌ اصطلاح‌ «متعه‌» کرده‌، می‌گوید: «زنانی‌ ‌را‌ ‌که‌ متعه‌ می‌کنید مهر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ عنوان‌ یک‌ واجب‌ باید بپردازید» (فَمَا استَمتَعتُم‌ بِه‌ِ مِنهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِیضَةً).
  
‌در‌ قسمت‌ ‌بعد‌، اشاره‌ ‌به‌ مسأله ازدواج‌ موقت‌ و ‌به‌ اصطلاح‌ «متعه‌» كرده‌، مي‌گويد: «زناني‌ ‌را‌ ‌که‌ متعه‌ مي‌كنيد مهر ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ عنوان‌ يك‌ واجب‌ بايد بپردازيد» (فَمَا استَمتَعتُم‌ بِه‌ِ مِنهُن‌َّ فَآتُوهُن‌َّ أُجُورَهُن‌َّ فَرِيضَةً).
+
‌بعد‌ ‌از‌ ذکر لزوم‌ پرداخت‌ مهر اشاره‌ ‌به‌ ‌این‌ مطلب‌ می‌فرماید ‌که‌: «‌اگر‌ طرفین‌ عقد، ‌با‌ رضایت‌ ‌خود‌ مقدار مهر ‌را‌ بعدا کم‌ و زیاد کنند مانعی‌ ندارد» (وَ لا جُناح‌َ عَلَیکم‌ فِیما تَراضَیتُم‌ بِه‌ِ مِن‌ بَعدِ الفَرِیضَةِ).
  
‌بعد‌ ‌از‌ ذكر لزوم‌ پرداخت‌ مهر اشاره‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ مطلب‌ مي‌فرمايد ‌که‌: «‌اگر‌ طرفين‌ عقد، ‌با‌ رضايت‌ ‌خود‌ مقدار مهر ‌را‌ بعدا كم‌ و زياد كنند مانعي‌ ندارد» (وَ لا جُناح‌َ عَلَيكُم‌ فِيما تَراضَيتُم‌ بِه‌ِ مِن‌ بَعدِ الفَرِيضَةِ).
+
احکامی‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آیه‌ ‌به‌ ‌آن‌ اشاره‌ شد، احکامی‌ ‌است‌ ‌که‌ متضمن‌ خیر و سعادت‌ افراد بشر ‌است‌ زیرا: «خداوند ‌از‌ مصالح‌ بندگان‌ آگاه‌ و ‌در‌ قانونگذاری‌ ‌خود‌ حکیم‌ ‌است‌» (إِن‌َّ اللّه‌َ کان‌َ عَلِیماً حَکیماً).
  
احكامي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌به‌ ‌آن‌ اشاره‌ شد، احكامي‌ ‌است‌ ‌که‌ متضمن‌ خير و سعادت‌ افراد بشر ‌است‌ زيرا: «خداوند ‌از‌ مصالح‌ بندگان‌ آگاه‌ و ‌در‌ قانونگذاري‌ ‌خود‌ حكيم‌ ‌است‌» (إِن‌َّ اللّه‌َ كان‌َ عَلِيماً حَكِيماً).
+
قابل‌ ذکر ‌است‌ ‌که‌ اصل‌ مشروع‌ بودن‌ ‌این‌ نوع‌ ازدواج‌ ‌در‌ زمان‌ پیامبر قطعی‌ ‌است‌ و هیچ‌ گونه‌ دلیل‌ قابل‌ اعتمادی‌ ‌در‌ باره نسخ‌ شدن‌ ‌آن‌ ‌در‌ دست‌ نیست‌.
  
قابل‌ ذكر ‌است‌ ‌که‌ اصل‌ مشروع‌ بودن‌ ‌اينکه‌ نوع‌ ازدواج‌ ‌در‌ زمان‌ پيامبر قطعي‌ ‌است‌ و هيچ‌ گونه‌ دليل‌ قابل‌ اعتمادي‌ ‌در‌ باره نسخ‌ شدن‌ ‌آن‌ ‌در‌ دست‌ نيست‌.
+
'''ازدواج‌ موقت‌ یک‌ ضرورت‌ اجتماعی‌‌'''
  
'''ازدواج‌ موقت‌ يك‌ ضرورت‌ اجتماعي‌‌'''
+
‌این‌ موضوع‌ ‌را‌ نمی‌توان‌ انکار کرد ‌که‌ غریزه جنسی‌ یکی‌ ‌از‌ نیرومندترین‌ غرایز انسانی‌ ‌است‌، ‌تا‌ آنجا ‌که‌ پاره‌ای‌ ‌از‌ روانکاوان‌ ‌آن‌ ‌را‌ تنها غریزه اصیل‌ انسان‌ می‌دانند و تمام‌ غرایز دیگر ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ باز می‌گردانند.
  
‌اينکه‌ موضوع‌ ‌را‌ نمي‌توان‌ انكار كرد ‌که‌ غريزه جنسي‌ يكي‌ ‌از‌ نيرومندترين‌ غرايز انساني‌ ‌است‌، ‌تا‌ آنجا ‌که‌ پاره‌اي‌ ‌از‌ روانكاوان‌ ‌آن‌ ‌را‌ تنها غريزه اصيل‌ انسان‌ مي‌دانند و تمام‌ غرايز ديگر ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ باز مي‌گردانند.
+
‌این‌ موضوع‌ مخصوصا ‌در‌ عصر ‌ما ‌که‌ سن‌ ازدواج‌ ‌بر‌ اثر طولانی‌ شدن‌ دوره تحصیل‌ و مسائل‌ پیچیده اجتماعی‌ بالا رفته‌، و کمتر جوانی‌ می‌تواند ‌در‌ سنین‌ پایین‌ ‌یعنی‌ ‌در‌ داغ‌ترین‌ دوران‌ غریزه جنسی‌ اقدام‌ ‌به‌ ازدواج‌ کند، شکل‌ حادّتری‌ ‌به‌ ‌خود‌ گرفته‌ ‌است‌.
  
‌اينکه‌ موضوع‌ مخصوصا ‌در‌ عصر ‌ما ‌که‌ سن‌ ازدواج‌ ‌بر‌ اثر طولاني‌ شدن‌ دوره تحصيل‌ و مسائل‌ پيچيده اجتماعي‌ بالا رفته‌، و كمتر جواني‌ مي‌تواند ‌در‌ سنين‌ پايين‌ ‌يعني‌ ‌در‌ داغ‌ترين‌ دوران‌ غريزه جنسي‌ اقدام‌ ‌به‌ ازدواج‌ كند، شكل‌ حادّتري‌ ‌به‌ ‌خود‌ گرفته‌ ‌است‌.
+
'''با‌ ‌این‌ وضع‌ چه‌ باید کرد!'''
  
'''‌با‌ ‌اينکه‌ وضع‌ چه‌ بايد كرد!'''
+
‌یا باید «فحشاء» ‌را‌ مجاز بدانیم‌ (همان‌ طور ‌که‌ دنیای‌ مادی‌ امروز عملا ‌بر‌ ‌آن‌ صحه‌ گذارده‌ و ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ رسمیت‌ شناخته‌) و ‌ یا ‌ طرح‌ ازدواج‌ موقت‌ ‌را‌ بپذیریم‌، معلوم‌ نیست‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌با‌ ازدواج‌ موقت‌ و فحشاء مخالفند چه‌ جوابی‌ ‌برای‌ ‌این‌ سؤال‌ فکر کرده‌اند!؟ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ طرح‌ ازدواج‌ موقت‌، نه‌ شرایط سنگین‌ ازدواج‌ دائم‌ ‌را‌ دارد ‌که‌ ‌با‌ عدم‌ تمکن‌ مالی‌ یا ‌ اشتغالات‌ تحصیلی‌ و مانند ‌آن‌ نسازد و نه‌ زیانهای‌ فجایع‌ جنسی‌ و فحشاء ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد.
 
 
‌يا بايد «فحشاء» ‌را‌ مجاز بدانيم‌ (همان‌ طور ‌که‌ دنياي‌ مادي‌ امروز عملا ‌بر‌ ‌آن‌ صحه‌ گذارده‌ و ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ رسميت‌ شناخته‌) و ‌ يا ‌ طرح‌ ازدواج‌ موقت‌ ‌را‌ بپذيريم‌، معلوم‌ نيست‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌با‌ ازدواج‌ موقت‌ و فحشاء مخالفند چه‌ جوابي‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ سؤال‌ فكر كرده‌اند!؟ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ طرح‌ ازدواج‌ موقت‌، نه‌ شرايط سنگين‌ ازدواج‌ دائم‌ ‌را‌ دارد ‌که‌ ‌با‌ عدم‌ تمكن‌ مالي‌ يا ‌ اشتغالات‌ تحصيلي‌ و مانند ‌آن‌ نسازد و نه‌ زيانهاي‌ فجايع‌ جنسي‌ و فحشاء ‌را‌ ‌در‌ ‌بر‌ دارد.
 
  
 
}}
 
}}

نسخهٔ ‏۷ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۵

مشاهده آیه در سوره

۞ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ۚ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

مشاهده آیه در سوره


<<23 آیه 24 سوره نساء 25>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و نکاح زنان شوهردار نیز (برای شما حرام شد) مگر آن زنانی که (در جنگهای با کفّار، به حکم خدا) متصرّف شده‌اید. این حکم خدا بر شماست، و هر زنی غیر آنچه ذکر شد شما را حلال است که به مال خود به طریق زناشویی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنانچه از آنها بهره‌مند شوید آن مهر معیّن که حق آنهاست به آنان بپردازید، و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البته خدا دانا و آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and married women, excepting your slave-women. This is Allah’s ordinance for you. As to others than these, it is lawful for you to seek [temporary union with them] with your wealth, in wedlock, not in license. For the enjoyment you have had from them thereby, give them their dowries, by way of settlement, and there is no sin upon you in what you may agree upon after the settlement. Indeed Allah is all-knowing, all-wise.

معانی کلمات آیه

محصنات: حصن به معنى قلعه است، به كسى كه خود را از بى عفّتى حفظ كند محصن گويند . به زنى كه در اثر شوهردار بودن و يا عفيف بودن خود را از بى عفّتى نگه دارد محصنه (بصيغه فاعل و مفعول) گويند ، مراد از آن در آيه زنان شوهردار است.

مسافحين: سفاح: زنا. مسافح: زنا كننده. مسافحين: زنا كنندگان.

فريضه: تعيين شده. فرض در اصل به معنى قطع است.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسى» گوید: بعضى به استناد و استدلال به خبر ابوسعيد الخدرى گويند: اين آية درباره اسراى اوطاس نازل گرديده است. ولى عده اى اين خبر را ضعيف شمرده و گويند اسراى اوطاس بت‌پرست بودند، سپس مسلمان گرديدند.[۳][۴]

محمد بن يعقوب كلينى بعد از چند واسطه از سهل بن زياد و نيز على بن ابراهيم بعد از سه واسطه از ابوبصير روايت كنند كه از امام محمدباقر عليه‌السلام درباره متعه سؤال شد. فرمود: آيه «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ» درباره آن نازل شده است و نيز كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از سه واسطه از امام صادق علیه‌السلام نقل كرده كه اين آيه درباره متعه نازل گرديده است و باز هم كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از سه واسطه از زرارة روايت كند كه عبدالله بن عمير الليثى نزد امام باقر عليه‌السلام آمد و راجع به متعه زنان سؤال كرد.

امام فرمود: خداوند آن را در كتاب خود و بر زبان رسول خويش حلال فرموده، بنابراين تا روز قيامت حلال خواهد بود. سپس عبدالله به امام عليه‌السلام عرض كرد يا اباجعفر شما چنين مى فرمائيد، در صورتى كه عمر بن الخطاب آن را حرام كرده و مردم را از اين عمل بازداشته است و من به خدا پناه مى برم از عملى كه شما آن را حلال شمرده در حالتى كه عمر بن الخطاب آن را حرام نموده است.

امام فرمود: تو بر قول صاحب خودت باش ولى من بر قول رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهم بود و نيز بدان كه قول پيامبر حق بوده و قول صاحب تو باطل مى باشد، و نيز باز هم كلينى بعد از سه واسطه از ابان بن عثمان او از ابومريم او از امام صادق عليه‌السلام نقل كند كه فرمود: متعه از امورى است كه خداوند آن را در قرآن نازل فرموده و بر لسان رسول خويش جارى ساخته است.

و نيز كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از چهار واسطه از عبدالرحمن بن ابى عبدالله نقل كند كه گويد: از ابوحنيفه شنيدم كه گفت: از امام صادق عليه‌السلام درباره متعه سؤال كردم. امام فرمود: كدام يك از دو متعه، حج و نساء را سؤال مي‌كنى؟ ابوحنيفه گفت: از متعه زنان سؤال مي‌كنم كه آيا چنين متعه اى حقيقت دارد يا خير؟ امام فرمود: مگر قرآن نخوانده اى؟ و به اين آية توجه نكرده اى؟ كه فرمايد: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً».

ابوحنيفه گفت: قسم به خدا كه تا آن وقت متوجه آن نشده بودم، و نيز عبدالله بن جعفر الحميرى بعد از چند واسطه از بكر بن محمد نقل نمايد كه از امام جعفرصادق عليه‌السلام راجع به متعه سؤال كردم، اين آيه را قرائت فرمود.[۵]

محمد بن مسلم از امام محمدباقر عليه‌السلام نقل و روايت كند كه امام فرمود: جابر بن عبدالله از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده و گويد كه با پيامبر در جنگ شركت كرده بوديم و پيامبر متعه را حلال كرد و آن را حرام نشمرد، عبدالله بن عباس هميشه مى گفت، اين مردم راجع به حقيقت آيه متعه كافر مى شوند، در صورتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله متعه را حلال شمرده و حرام نفرمود.

و نيز ابوبصير از امام باقر عليه‌السلام درباره متعه نقل كرده كه فرمود: اين آيه درباره متعه نازل شده و نيز درباره اين قسمت از آيه مزبور «وَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» فرمود: چه خوبست كه مرد و زن با يكديگر تراضى نموده يعنى هم به اجرت متعه افزوده و هم به مدت آن بيفزايند در صورتى كه مدت آن تمام شده باشد و البته اين زن از براى ديگرى حلال نخواهد بود تا اينكه عده وى منقضى شود، عده آن دو حيض است.

و نيز باز ابوبصير از امام باقر عليه‌السلام نقل نمايد كه راجع به اين آيه فرمود: منظور آن اينست كه زنى را براى مدتى به عقد خويش درآورد و سپس بعد از انقضاء مدت آن، دوباره مدت مزبور را تجديد كند.[۶]

سعد بن عبدالله از قاسم بن الربيع الوراق و نيز محمد بن حسين بن ابى‌الخطاب و محمد بن سنان از صباح يا مناح المداينى او از مفضل بن عمر روايت كند كه به امام صادق عليه‌السلام نوشت و امام طى نامه مفصلى كه مرقوم داشت راجع به متعه چنين نوشت: هنگامى كه مردى بخواهد زنى را بنا به كتاب خدا و سنت رسول او به متعه خويش درآورد، مى تواند با اجرت معين بين خود تراضى به عمل آورند. چنان كه خداوند در قرآن فرمايد: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» و اگر خواستند مى توانند مدت آن را تمديد كنند و در صورت تمديد مدت از براى او عده لازم نيست ولى اگر خواست براى ديگرى متعه شود و به متعه ديگرى دربيايد بايد 45 روز عده بگيرد و بين چنين زن و شوهرى ميراث وجود نخواهد داشت و مى توانند تا آخر عمر با اين متعه زندگى كنند و اين متعه تا روز قيامت حلال خواهد بود.[۷]

از امامين باقر و صادق عليهماالسلام درباره آيه «وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ» روايت شده كه فرمودند: معنى آن اينست كه مرد اجرت متعه را از براى زن زياد كند و زن مدت متعه را از براى مرد زياد نمايد[۸].[۹]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ أُحِلَّ لَكُمْ ما وَراءَ ذلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً «24»

و (ازدواج با) زنان شوهردار (نيز بر شما حرام شده است،) مگر آنان كه (به حكم خداوند، در جنگ با كفّار) مالك شده‌ايد. (اين احكام،) نوشته و قانون خدا بر شماست. و جز اينها (كه گفته شد،) براى شما حلال است كه (زنان ديگر را) به وسيله‌ى اموال خود، به قصد پاكدامنى و نكاح، نه به قصد زنا، طلب كنيد. پس هرگاه از آن زنان، (به نكاح موقّت) كام گرفتيد، مهرشان را به عنوان يك واجب بپردازيد و پس از تعيين مهر، در (تغيير مدّت عقد يا مقدار مهر) آنچه با يكديگر توافق كنيد، بر شما گناهى نيست. همانا خداوند دانا و حكيم است.

نکته ها

كلمه‌ى «محصنات» از نظر لغوى، يعنى آنچه در حِصن و حريم باشد و از دسترسى ديگران منع شود. ريشه اين كلمه در قرآن، در مورد سه گروه استعمال شده است:

1. زنان عفيف وپاكدامن. چنانكه خداوند درباره حضرت مريم مى‌فرمايد: «الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَها» «1»

2. زنان شوهردار. زيرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. مراد از «الْمُحْصَناتُ مِنَ النِّساءِ» در آيه مورد بحث، همين معنى است.

3. زنان آزاده كه اسير جنگى نبوده و كنيز نيستند. زيرا اسارت سبب پاره شدن پرده‌هاى عفّت و حياى زن مى‌گردد و بى‌عفّتى در ميان كنيزان شايع بوده است. مراد از «الْمُحْصَناتِ‌

«1». تحريم، 12.

جلد 2 - صفحه 45

الْمُؤْمِناتِ» در آيه بعد، اين معناست.

كلمه‌ى‌ «مُسافِحِينَ» از «سفاح» به معناى زنا مى‌باشد.

اسارت براى زنان كافر، به منزله‌ى طلاق آنان از شوهران است. مثل ايمان آوردن زن، كه اگر شوهرش به كفر ادامه دهد، ايمان آوردن او را از شوهر جدا مى‌كند.

ازدواج با زن شوهردار، از نظر اسلام حرام است، از هر مذهب وملت كه باشد. ولى چون اسارت به منزله‌ى طلاق است، زن اسير، پس از اسارت به مدّت يكبار قاعده شدن، و اگر باردار است تا وضع حمل بايد عده نگهدارد و در مدّت عده هيچ گونه ارتباط زناشويى با او جايز نيست. اين طرح زناشويى بعنوان همسر يا كنيز، از طرح بازگرداندن به كفّار يا رها كردن و بى‌سرپرست گذاشتن، بهتر است.

كلمه‌ى «متعة» همچون كلمه‌ى حج، صلاة، ربا و غنيمت، داراى معناى شرعى است، نه لغوى. بنابراين به قول علامه در تفسير الميزان شكّى در آن نيست كه مراد از جمله‌ى‌ «اسْتَمْتَعْتُمْ» مُتعه است.

پرداخت اجر، «فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» در مُتعه مربوط به استمتاع است، «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ» در حالى كه اگر مراد آيه نكاح دائم باشد، باخواندن عقد مهريه لازم است، خواه استمتاع بشود يا نشود، لكن قبل از آميزش اگر طلاق صورت گرفت، نصف مهريه پرداخت مى‌شود.

جمله‌ى‌ «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» به فرموده اهل‌بيت عليهم السلام‌ «1» واكثر تفاسير اهل‌سنّت، مربوط به ازدواج موقّت است كه خليفه دوّم آن را حرام كرد، با آنكه كسى حقّ تحريم حكم خدا را ندارد. واگر حرام نمى‌شد به گفته روايات، «2» كسى مرتكب زنا نمى‌شد مگر افراد شقىّ. ازدواج موقّت يك طرح صحيح است و دنيا بخاطر نداشتن آن، زنا را آزاد كرده است. ازدواج موقّت يك ضرورت اجتماع است و در روايات اهل‌سنّت مى‌خوانيم، جواز مُتعه به خاطر دورى از همسر و بروز جنگ‌ها بوده كه الآن نيز همان شرايط موجود است.

مُتعه طرحى براى حل اين مشكل اجتماعى و جلوگيرى از فساد است وتا قيامت هم جنبه‌ شرعى دارد.

«1». كافى، ج 5، ص 448؛ وسائل، ج 21، ص 5.

«2». تفسير كبير فخررازى، ذيل آيه.

جلد 2 - صفحه 46

دستاويز بعضى اين است كه در قرآن موضوع عدّه و ارث و حفظ فروج، نسبت به ازدواج مطرح است و متعه ازدواج نيست. ولى پاسخ ما اين است:

اوّلًا نام ازدواج به متعه هم گفته مى‌شود، و ثانياً در متعه هم عدّه لازم است وفقط قانون ارث زن از مرد يا بالعكس، در متعه استثنا شده است.

چند پرسش:

1. آيا ازدواج موقّت نقابى بر چهره‌ى فحشا نيست؟

پاسخ: خير، زيرا:

الف: در ازدواج موقّت زن فقط در اختيار يك نفر است.

ب: حداقل چهل و پنج روز بايد عدّه نگاه دارد.

ج: مولود مُتعه همچون مولود همسر دائمى است.

2. آيا مردان هوسباز از اين قانون سوء استفاده نمى‌كنند؟

پاسخ: ممكن است از هر قانون مفيد و ضرورى، افرادى سوء استفاده كنند. مگر از انگور شراب نمى‌سازند؟ مگر زمانى كه بعضى از سفر حج سوء استفاده كردند، بايد منكر سفر حج شد؟

3. تكليف فرزندان مُتعه چيست؟

پاسخ: در حقوق و ارث و امثال آن، هيچ فرقى با فرزندان همسر دائم ندارند.

پیام ها

1- براى ازدواج، نبايد سراغ زنان شوهردار رفت. «وَ الْمُحْصَناتُ»

2- زنان اسير در جنگ با كفّار، نبايد بى‌سرپرست بمانند، يا به كفّار برگردانده شوند، بلكه به عنوان همسر يا كنيز، با مسلمانان رابطه‌ى شرعى داشته باشند. «إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ»

3- حرام بودن ازدواج با محارم و زنان شوهر دار و جمع ميان دوخواهر، از احكام ثابت، قطعى و تغيرناپذير الهى است. حُرِّمَتْ‌ ... كِتابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ‌

جلد 2 - صفحه 47

4- صرف بودجه در مسير بى‌عفّتى و فحشا، حرام است. تَبْتَغُوا بِأَمْوالِكُمْ‌ ... غَيْرَ مُسافِحِينَ‌

5- ازدواج موقّت، شرعى است و مهريه زن بايد پرداخت شود. فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ‌ ... فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَ‌

6- در مهريه، رضايت طرفين شرط است. «فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ»

7- بعد از پايان مدّت در ازدواج موقّت، مى‌توان مدّت يا مهريه را با رضايت طرفين تمديد و اضافه كرد. «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ»

8- ازدواج موقّت و احكام و قوانين ازدواج، برخاسته از علم و حكمت خداوند است. «عَلِيماً حَكِيماً»

9- علم وحكمت دو شرط لازم براى قانون‌گذار است. كِتابَ اللَّهِ‌ ... عَلِيماً حَكِيماً

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. پرش به بالا مسلم و ابوداود و ترمذى و نسائى نيز از ابوسعيد الخدرى نقل كرده اند كه زنان اسراى اوطاس داراى شوهر بودند ما كراهت داشتيم كه آن‌ها را نزد خود بياوريم. از پيامبر سؤال كرديم اين آية نازل گرديد و از آن پس بر ما حلال گشت و نيز طبرانى از ابن عباس روايت كرده كه اسراى اوطاس از جنگ حنين بوده اند و درباره اين قسمت از آيه «وَلاجُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما تَراضَيْتُمْ بِهِ» طبرى از معمر بن سليمان او از پدرش نقل نمايد كه بعضى گمان مى بردند كه مهر و كابينى كه پرداخت آن واجب گرديده، مى ترسيدند كه به عسرت و تنگدستى افتند و قادر به پرداخت آن نشوند سپس اين آية نازل گرديد و تراضى در مهر بعد از فريضة بدون اشكال گرديد.
  4. پرش به بالا صاحب روض الجنان يا روح الجنان گويد: زنان اسيرى كه شوهر مشرك داشتند، اسيرى ايشان به منزلة طلاق بوده و اين قول از امام على مرتضى عليه‌السلام و ابن عباس و ابن مسعود و ابوقلابه و مكحول و زهرى و جبائى است.
  5. پرش به بالا البرهان في تفسير القرآن.
  6. پرش به بالا تفسير عياشى.
  7. پرش به بالا وسائل، جلد سوم، صفحه 79؛ بصائرالدرجات.
  8. پرش به بالا نهج البيان از شيبانى.
  9. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 189.

منابع