آیه 25 سوره نساء
<<24 | آیه 25 سوره نساء | 26>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هر که را توانایی آن نباشد که زنان پارسای با ایمان (و آزاد) گیرد پس، از کنیزان مؤمنه که مالک آن شدید به زنی اختیار کند. خدا آگاهتر است به (مراتب) ایمان شما که شما اهل ایمان بعضی از جنس بعضی دیگرید (و همه مؤمن و در رتبه یکسانید)، پس با کنیزان مؤمنه با اذن مالکشان ازدواج کنید و مهر آنها را به طرز پسندیده بدهید، کنیزانی که عفیف باشند نه زناکار و رفیق و دوستباز، پس چون شوهر کردند چنانچه عمل زشتی از آنها سر زند بر آنها نصف عذاب (یعنی حدّ) زنان پارسای آزاد است. این حکم درباره کسی است که بترسد مبادا به رنج افتد، و صبر کردن برای شما بهتر است، و خدا بخشنده و مهربان است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
طول: (بفتح- ط) در اصل به معنى برترى و قدرت . در اينجا به معنى توانگرى است .
المحصنات: مراد از آن در هر دو مورد زنان پاكدامن و آزاد مى باشد . (نساء/ 24) و آنجا كه وصف كنيزان است ، منظور عفيف بودن است.
فتيات: جمع فتاة به معنى دختر جوان ، مراد از آن در آيه كنيزانند.
مسافحات: زنان زنا كننده. سفاح: زنا. مسافح. و مسافحه مرد و زن زنا كننده.
اخدان: رفيقهايى كه از روى شهوت رفيق گرفته شوند . مفرد آن خدن (بر وزن حسر) است.
عنت: مشقت. سختى.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ مِنْ فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ فَإِذا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «25»
و هر كس از شما، كه توانايى مالى ندارد تا با زنان آزادِ باايمان ازدواج كند، پس از كنيزانِ با ايمانى كه شما مالك آنيد، (به زنى بگيرد) و خدا به ايمان شما داناتر است. همه از يكديگريد، پس (نگوييد: كه من آزادم و تو كنيز. و) با اذن صاحبانشان آن كنيزان را به همسرى درآوريد و مهريه نيكو و بهطور شايسته به آنان بدهيد، به شرط آنكه پاكدامن باشند، نه اهل فحشا و نه اهل دوست گرفتنهاى پنهانى. پس آنگاه كه كنيزان، صاحب همسر شدند، اگر مرتكب زنا شوند، كيفرشان نصف كيفر زنانِ آزاد است. اين (نوع ازدواج،) براى كسانى از شما رواست كه از (رنج وفشار بىهمسرى و) افتادن به گناه و زنا بر خود بترسد، با اين همه، صبر كردن (و ازدواج نكردن با كنيزان) برايتان بهتر است و خداوند بخشنده و مهربان است.
نکته ها
چنانكه در نكتههاى آيهى قبل گفته شد، مراد از «الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ» در اين آيه، زنان آزاد است. زيرا در مقابل آن، «فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ» بكار رفته كه به معناى كنيزان است. قرآندر جاى ديگر نيز در مورد كنيزان، واژهى «فتيات» را بكار برده و مىفرمايد:
جلد 2 - صفحه 49
«لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ» «1» كنيزان خود را برارتكاب زنا اجبار نكنيد.
كلمهى «اخدان»، جمع «خِدن» به معناى دوست ورفيق است، امّا معمولا در مورد كسانى به كار مىرود كه ارتباط با آنها به صورت پنهانى وبراى امور نامشروع است. اين كلمه در مقابلِ «مسافحات» بكار رفته كه به معناى كسانى است كه زناى آشكار و علنى دارند.
كلمهى «طَول» به معناى توانايى و داشتن امكانات است و كلمهى «عَنت» به معناى سختى و رنج و مشكلات است.
كسانى كه مالك كنيز مىشوند، بدون آنكه نيازى به عقدِ ازدواج باشد، حقّ آميزش با او را دارند. لذا مراد از ازدواج با كنيزان كه در اين آيه مطرح شده است، ازدواج با كنيز ديگران است كه بايد با اجازهى صاحبان آنها باشد.
گرچه ازدواج با كنيزان نكوهيده است، امّا در ميان آنها زنان برجستهى بسيارى بودهاند كه صاحب كمالات بوده و به همين جهت برخى اولياى خدا آنان را به همسرى گرفته و از آنان صاحب فرزندانى بزرگ شدهاند.
پیام ها
1- در اسلام، براى موضوع ازدواج، بنبست نيست. «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ»
2- قانونگذار بايد به نيازهاى طبيعى افراد جامعه از يكسو و فشارهاى اقتصادى آنان از سوى ديگر توجّه داشته باشد. وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ ...
3- ازدواج با كنيز را تحمّل كنيد، ولى ننگ گناه را هرگز. «فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ»
4- از ازدواج با زن آزاد مىتوان صرف نظر كرد، ولى از شرط ايمان نمىتوان گذشت. «فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ»
5- ايمان، شرط اساسى هر ازدواجى است. «الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ، فَتَياتِكُمُ الْمُؤْمِناتِ»
6- ايمان ظاهرى براى ازدواج كافى است، ما مأمور به باطن نيستيم. «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِكُمْ»
«1». نور، 33.
جلد 2 - صفحه 50
7- ازدواج با كنيز، حقارت نيست. «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ»
8- رضايتِ مالك كنيز در ازدواج، مانند اذن پدرِ دختر، شرط است. «بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ»
9- مالكان بدانند كه كنيزان از اهل خودشانند. «اهلهنّ»
10- به كنيزان نيز مثل زنان آزاد، بايد مهريه نيكو داد. «آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
11- مهريه را به خود كنيز بدهيد. حقوق اقتصادى و اجتماعى بردگان بايد مراعات شود. «آتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»
12- ميزان مهريه بايد بر اساس عُرف و شئون زن باشد. «بالمعروف»
13- شرطِ بقاى ازدواج، پاكدامنى، دورى از فحشا و روابط نامشروع است.
مُحْصَناتٍ غَيْرَ مُسافِحاتٍ ...
14- مجازات زن بدكار اگر كنيز باشد، به خاطر كنيز بودن و محروميّتهاى آن، به نصف كاهش مىيابد. «فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ»
15- فراهم آوردن ازدواجهاى سهل و آسان در جامعه، راه جلوگيرى از مفاسد جنسى است. «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ»
16- سالمسازى روانى از اهداف اسلام است. «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ»
17- گاهى صبر وخويشتندارى، از برخى ازدواجها بهتر است. «وَ أَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم