محمدتقی مجلسی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز |
||
سطر ۱۳: | سطر ۱۳: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
− | محمدتقی در سال ۱۰۰۳ ق. در اصفهان پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. پدرش مقصودعلی مجلسی فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان [[احادیث]] [[اهل بیت]] علیهم السلام به شمار میآمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص میکرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.<ref> مرآه الاحوال، نقل از | + | محمدتقی در سال ۱۰۰۳ ق. در اصفهان پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. پدرش مقصودعلی مجلسی فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان [[احادیث]] [[اهل بیت]] علیهم السلام به شمار میآمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص میکرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.<ref> مرآه الاحوال، نقل از بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۲، ص ۱۰۵.</ref> |
==کودکی== | ==کودکی== | ||
سطر ۶۱: | سطر ۶۱: | ||
مجلسی همواره تصمیم داشت که به شرح و تفسیر روایات [[عصمت|معصومین]] علیهم السلام بپردازد. لیکن چون کاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمییافت.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴.</ref> تا این که زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری که تا چند قدمی [[مرگ]] رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید که از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحلهای جدید در زندگیاش حکایت میکرد. از آن جا که مجلسی از سالهای نخست، عمرش را با تهذیب نفس، صفای قلب و خلوص نیت سپری کرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ میداد و با این الهام غیبی، که در بیانات ائمه علیهم السلام جزئی از نبوت شمرده شده، در طول زندگی خود راه میگشود.<ref> درباره رؤیا میتوانید به کتاب هزار و یک نکته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص ۱۹، ۲۳ مراجعه کنید.</ref> مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوههای بهشتی که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود میگوید: «پس از آن که از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر [[حدیث]] بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴ و ۴۳۵.</ref> | مجلسی همواره تصمیم داشت که به شرح و تفسیر روایات [[عصمت|معصومین]] علیهم السلام بپردازد. لیکن چون کاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمییافت.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴.</ref> تا این که زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری که تا چند قدمی [[مرگ]] رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید که از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحلهای جدید در زندگیاش حکایت میکرد. از آن جا که مجلسی از سالهای نخست، عمرش را با تهذیب نفس، صفای قلب و خلوص نیت سپری کرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ میداد و با این الهام غیبی، که در بیانات ائمه علیهم السلام جزئی از نبوت شمرده شده، در طول زندگی خود راه میگشود.<ref> درباره رؤیا میتوانید به کتاب هزار و یک نکته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص ۱۹، ۲۳ مراجعه کنید.</ref> مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوههای بهشتی که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود میگوید: «پس از آن که از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر [[حدیث]] بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴ و ۴۳۵.</ref> | ||
− | از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پرارج در فعالیتهای علمیاش، ادامه یافت. تألیفاتی چون «اربعین» (چهل حدیث از معصومین علیهم السلام)، «شرح [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]]»، «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی، «الاحیاء الاحادیث» که شرحی است ناتمام بر کتاب «[[تهذیب | + | از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پرارج در فعالیتهای علمیاش، ادامه یافت. تألیفاتی چون «اربعین» (چهل حدیث از معصومین علیهم السلام)، «شرح [[زیارت جامعه کبیره|زیارت جامعه]]»، «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی، «الاحیاء الاحادیث» که شرحی است ناتمام بر کتاب «[[تهذیب الأحكام|تهذیب الاحکام]]» تألیف [[شیخ طوسی]] و از آخرین تألیفات آن محدث گرانقدر بوده و اجل مهلت اتمام آن را به او نداده است، «لوامع الصاحبقرانی» که شرحی است فارسی بر «[[من لایحضره الفقیه]]» تألیف [[شیخ صدوق]] و «روضة المتقین» که شرحی است بر کتاب «من لایحضره الفقیه».<ref> کتاب «من لایحضره الفقیه» از نظر زمان تألیف، دومین کتاب از چهار کتاب عمده روایی شیعه است. سه کتاب دیگر: «کافی» تألیف [[شیخ کلینی]] (متوفی ۳۲۹ ق)، «استبصار» و «تهذیب الاحکام» تألیف شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) میباشند.</ref> |
کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از [[کتب اربعه|کتب چهارگانه]] روایی معتبر [[شیعه]] است که حاوی روایات [[فقه|فقهی]] میباشد و به قلم شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ ق) جمعآوری و تدوین شده است. این کتاب همچون دیگر کتب اربعه، از متون اصلی روایی است که از زمان تدوین آن، مورد مراجعه و توجه علمای شیعه بوده، به طوری که بیش از هیجده شرح و تعلیقه بر آن نوشته شده است.<ref> مشخصات آنها در الذریعه، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج ۶، ص ۲۲۳ و ۲۲۴ و ج ۱۴، ص ۹۴ ذکر شده است.</ref> «روضه المتقین» ملا محمدتقی مجلسی یکی از بهترین شرحهای نوشته شده بر این کتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. چاپ جدید آن در چهارده جلد و به نحوی مطلوب منتشر شده است. روضه المتقین همچنان که مجلسی خود در آخر کتاب میگوید عصاره دانش و معلومات فقهی، اصلی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق میباشد.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۵.</ref> | کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از [[کتب اربعه|کتب چهارگانه]] روایی معتبر [[شیعه]] است که حاوی روایات [[فقه|فقهی]] میباشد و به قلم شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ ق) جمعآوری و تدوین شده است. این کتاب همچون دیگر کتب اربعه، از متون اصلی روایی است که از زمان تدوین آن، مورد مراجعه و توجه علمای شیعه بوده، به طوری که بیش از هیجده شرح و تعلیقه بر آن نوشته شده است.<ref> مشخصات آنها در الذریعه، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج ۶، ص ۲۲۳ و ۲۲۴ و ج ۱۴، ص ۹۴ ذکر شده است.</ref> «روضه المتقین» ملا محمدتقی مجلسی یکی از بهترین شرحهای نوشته شده بر این کتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. چاپ جدید آن در چهارده جلد و به نحوی مطلوب منتشر شده است. روضه المتقین همچنان که مجلسی خود در آخر کتاب میگوید عصاره دانش و معلومات فقهی، اصلی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق میباشد.<ref> روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۵.</ref> |
نسخهٔ ۱۹ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۵۴
علامه محمد تقی مجلسی (1003-1070ق)، از علما و محدثان مشهور قرن یازدهم هجری، مدرس حوزه علمیه اصفهان در دوران صفویه و پدر علامه محمد باقر مجلسی (صاحب بحار الانوار) است. وی از محضر بزرگانی همچون ملاعبدالله شوشتری، شیخ بهائی،... کسب فیض کرده است. از جمله آثار ارزشمند وی می توان «روضه المتقین» و «لوامع صاحبقرانی» را نام برد.
نام کامل | محمدتقی مجلسی |
زادروز | 1003 قمری |
زادگاه | اصفهان |
وفات | 1070 قمری |
مدفن | اصفهان |
اساتید |
ملاّ عبداللّه شوشتری، شیخ بهائی،... |
| |
آثار |
روضه المتقین، لوامع صاحبقرانی،... |
محتویات
تولد
محمدتقی در سال ۱۰۰۳ ق. در اصفهان پایتخت صفویه، چشم به دنیا گشود. پدرش مقصودعلی مجلسی فاضلی دانش دوست بود و خود از راویان احادیث اهل بیت علیهم السلام به شمار میآمد. ذوق و قریحه شعرگویی او شهرت داشت و به «مجلسی» تخلص میکرد و گویا از همین رو، مجلسی نام گرفته بود.[۱]
کودکی
مقصود علی مجلسی از همان اوان کودکی محمدتقی، اعتقادات و مبانی دینی را به او تعلیم میداد؛ از خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله، از معاد و دوزخ و بهشت برایش سخن میگفت. نماز را به او آموخته بود و او را به همراه خود به مجالس مذهبی میبرد. محمدتقی نیز به دین و مسائل دینی علاقه نشان میداد و آن گونه که خود نقل کرده است کودکان را با آیات قرآن و روایات، به انجام کارهای خوب و ترک کارهای زشت فرامیخواند. برای همین در حلقه بازی کودکان رفتار او بیشتر به بزرگان مینمود تا کودکان. این صفای روحی و علاقه مذهبی بعدها در شخصیت و زندگی او تجلیات بارزتری یافت و محمدتقی را در راه تحصیل علوم و معارف الهی قرار داد.
نسبت او از پدر، به حافظ بزرگوار ابونعیم اصفهانی و از مادر، به مولی درویش محمدبن حسن نطنزی می رسد. پدرش که هم عارف بود و هم شاعر و برخوردار از اُنسی ویژه با قرآن و ارادتی کامل به آل محمّد(صلی الله علیه وآله)، این دو گوهر گرانبها را در روح و روان فرزند بنهاد. وجود عالم بزرگی چون درویش محمد عاملی، پدربزرگ مادری او در میان بستگان محمدتقی در شوق او به تحصیل معارف اسلامی نقش بسیاری داشت و نیز وجود بزرگانی چون حافظ ابونعیم اصفهانی (متوفی ۴۰۳ ق) در بین نیاکان او همت و علاقه او را به قدم نهادن در راه آنان میافزود. میتوان گفت نخستین کلاس درس او خانه بود. چرا که در خانوادهای فرهیخته و دوستدار علم رشد مییافت.
تحصیل و استادان
مادر از کوچکی او و برادرش ملاّ صادق را به خدمت عالم پارسا ملاّ عبداللّه شوشتری برای فراگیری علوم دینی برد و از او خواهش کرد در تربیت و تعلیم آنان بکوشد. او نزد ملاعبدالله شوشتری، فقه الحدیث و معارف آموخت و در بحار انوار احادیث، غوطه ور شد.
از محضر فقیه، عارف و اندیشه ور حکیم، شیخ بهائی، دانشهای گوناگون، بویژه علم فقه و اصول فرا گرفت و نیز از محضر امیر اسحاق استرآبادی، معروف به (طی الأرض) کسب فیض کرد. از این هر سه، جز دانشهای نظری، سلوک عملی و معنوی بیاموخت تا این که در علوم اسلامی مکانتی بلند یافت و در عرصه اخلاقی، معنوی و عرفانی نیز، به مقاماتی والا برآمد و در هر دو میدان جلودار عالمان زمان خویش شد.
تاریخ نگاران و شرح حال نویسان با تعبیرات بلندی از او یاد کرده اند:
(در فهم حدیث، یگانه دوران بود). (بر احیای احادیث پای می فشرد و حریص بود). (داناترین کس به علم رجال بود). (توانش را در خدمت نشر گفته های اهل بیت بذل کرد). (دستورها و معارف آنان را پاس داشت). (در عدالت، سیطره بر نفس، پارسایی در فتوا و تقوا در عمل،زبان زد بود) و… .
گامهای بعدی تحصیل و دانش را تحت نظر پدرش استوارتر برداشت و پس از آن با استادان بزرگ حوزه اصفهان آشنا شد و به راهنمایی پدرش به درس علامه مولا عبدالله شوشتری (یکی از علمای بزرگ حوزه اصفهان) راه یافت.
علامه مولا عبدالله شوشتری از تربیت یافتگان حوزه نجف بود که پس از طی مراحل عالی علمی به اصفهان مهاجرت و در آنجا اقامت کرده بود. محمدتقی سالها همراه این استاد بود و فقه، حدیث، اصول فقه، کلام و تفسیر را نزد وی آموخت و تحصیل علم حدیث و روایت را بیشتر مدیون او بود. خود سالها بعد در این باره مینویسد: «او بزرگ استاد ما و بزرگ استاد شیعه در عصر خویش بود. وی علامهای محقق و دقیق و زاهدی عابد و با ورع بود. بیشتر مطالب این کتاب (روضه المتقین که کتابی روایی است) از افادات اوست...» میتوان گفت که نشر فقه و حدیث در آن دوران در اصفهان به وسیله او صورت گرفت.[۲]
پس از وفات استاد در سال ۱۰۲۱ ق. نزد فرزند او مولا حسنعلی شوشتری که او نیز از علمای برجسته و استاد بسیاری از مشاهیر حوزه اصفهان بود، به تحصیل پرداخت.
همزمان دوران تحصیل نزد علامه عبدالله شوشتری به درس دانشور دیگری راه یافت و در نفس و وجود خویش سفری را آغاز نمود. این سیر انفسی به راهنمایی سالک و عارفی وارسته، فقیه و محدث بزرگ «شیخ بهایی» آغاز شد. از سالهای آغازین تحصیل، نسبت به عرفان جذبهای شدید در محمدتقی وجود داشت. حس میکرد که فقه و اصول و علوم متداول مدرسهای عطش جانش را فرونمینشاند. شاید در سنین بلوغ این احساس در او شکل گرفته بود، اما همان گونه که مقتضای این سنین است آن احساس مبهم و درک خام را نمیتوانست برای خود تبیین کند و با دیگران به وضوح دربارهاش سخن بگوید. اما این که «چه کند و از کجا آغاز کند؟» برای او به مراتب مجهولتر بود. ولی پس از آشنایی با شیخ بهایی و حضور در درس وی گمشده خود را یافت.
بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی در آن زمان از اساتید شاخص و برجسته حوزه اصفهان به شمار میرفت. جامعیت او در علوم مختلف شگفتآور بود، به طوری که بر بیشتر علوم متداول تسلط داشت و در آنها صاحب تألیف بود. مجلسی بعدها درباره این استادش مینویسد: «او بلندمرتبه و والامقام بود و حافظهای سرشار داشت. من کسی را مانند او در کثرت علوم و وفور فضل و بلندی مرتبه ندیدهام».[۳] تواضع و آزادمنشی او در برابر شاگردان خویش، حتی کسانی چون محمدتقی جوان، بر جذابیت و محبوبیت او نزد محمدتقی افزوده بود. محمدتقی مجلسی خود نقل میکند آن هنگام که هنوز بالغ نشده بود در درس شیخ بر او اشکالی علمی وارد کرد و شیخ نیز پس از آن که گفتار محمدتقی را حق یافت از نظر خود دست برداشت و آن سخن را در حضور شاگردان تأیید کرد.[۴]
آن چه که محمدتقی مجلسی را بیش از همه مجذوب شیخ بهایی کرده بود، علاوه بر تسلط او بر علوم شرعی، سیر و سلوک روحانی و زهد و قناعت آن عارف و فقیه پرآوازه بود. از این رو همراهی محمدتقی مجلسی با شیخ از ابتدای دوران تحصیل ـ از سنین نوجوانی ـ تا اواخر عمر شیخ ادامه داشت. وی علاوه بر آن از مجلس درس علمای دیگری همچون میرفندرسکی، قاضی ابوالسرور، امیراسحاق استرآبادی، شیخ عبدالله بن جابر عاملی (پسرعمهاش) و ملا محمدقاسم عاملی (داییاش) نیز بهره برده است.
هجرت به نجف
سال ۱۰۳۴ ق. آنگاه که سی و یک بهار از عمر مجلسی میگذشت فصل دیگری در زندگی او باید آغاز میشد؛ فصل استقلال علمی و ثمردادن. اما او در آن سالها سودای دیگری در سرداشت؛ سودای خلوت گزیدن و سیر و سلوک. از نظر او هنوز راه بسیاری مانده بود که باید طی میشد. سفری از خویش و درنوردیدن خود و خواستههای لجام گسیخته خود. عزم مجلسی بر چنین سفری بود. گرچه از سالها قبل این سفر برای وی آغاز شده بود اما گویی سفر به نجف که سفری در بعد مکانی بود به سیر روحی او گستره تازهای میداد.
نجف، شهر امام علی علیه السلام، بستر رویش علوم و معارف اسلامی بود و فضای آن از وجود بارگاه آن حضرت، طهارت و صفای خاصی داشت. خاکی مقدس و فضایی ملکوتی! نجف علاوه بر آن که در آن زمان یکی از حوزههای معروف و معتبر شیعه بود، پیکر مقدس سرور پرهیزکاران عالم و اسوه زاهدان را در خود جای داده بود. محمدتقی در کنار بارگاه سید اوصیا و پدر ائمه علیهم السلام از عنایتهای آن بزرگ بهرهمند میشد. خود درباره آن دوران میگوید: «در حوالی روضه مقدس ـ در مقام مهدی عجل الله تعالی فرجه شریف ـ شروع به مجاهده نفس نمودم و خداوند به برکت مولای ما ـ که درودهای خدا بر او باد ـ بابهای مکاشفه را که عقلهای ضعیف تحمل آن را ندارند، بر روی من گشود».[۵]
در آن دوران خوش و وجدآور که ورای خوشی و نشاطهای مادی است، مجلسی درس و بحث و قلم را کنار نگذاشت؛ چرا که کلام معصوم را چیزی خارج از آن حیطه و بیارتباط با آن نمیدانست. در نجف از «سید شرفالدین علی شولستانی» از علما و محدثان بزرگ حوزه نجف، بهره برد و در ۳۳ سالگی به کسب اجازه از او نائل شد.[۶]
بازگشت به اصفهان
دوران اقامت مجلسی در نجف را باید حد فاصل دو مرحله متمایز زندگانی او دانست. در پایان این دوران، او همتی فراتر از خود یافته بود و میخواست که رسالت خود را در هدایت و ارشاد مردم نیز به انجام برساند. اکنون رؤیای صادق که یکی از راههای الهام از عالم غیب به انسان است، برای او راه میگشود. در خواب علی علیه السلام را دید که به او میفرمود تا به اصفهان برگردد، اما او اصرار فراوانی میکرد که حضرت اجازه دهد در جوار بارگاهش اقامت داشته باشد. امام علیه السلام فرمود که وجود او در اصفهان برای هدایت مردم مفیدتر است. پس از آن مجلسی به اصفهان بازگشت و به تألیف و تدریس مشغول شد.
از خدمت علمی در این دوران نوشتن شرحی بر «صحیفه سجادیه» بود. به گفته صاحب روضات: «وی در مقابله و تصحیح و نشر صحیفه تلاش بسیاری کرد و در اثر اهتمام او به این امر صحیفه سجادیه در میان مردم شناخته شد و از هجران و فراموشی بیرون آمد».[۷]
خدمات حدیثی
مجلسی همواره تصمیم داشت که به شرح و تفسیر روایات معصومین علیهم السلام بپردازد. لیکن چون کاری عظیم بود، در خود این جرأت را نمییافت.[۸] تا این که زمانی به بیماری سختی دچار شد به طوری که تا چند قدمی مرگ رفت. در بستر همان بیماری رؤیاهایی چند دید که از یافتن زندگی دوباره و شروع مرحلهای جدید در زندگیاش حکایت میکرد. از آن جا که مجلسی از سالهای نخست، عمرش را با تهذیب نفس، صفای قلب و خلوص نیت سپری کرده بود، رؤیاهای صادق بسیاری برایش رخ میداد و با این الهام غیبی، که در بیانات ائمه علیهم السلام جزئی از نبوت شمرده شده، در طول زندگی خود راه میگشود.[۹] مجلسی در رؤیا به دست ائمه علیهم السلام شفا یافت و در رؤیایی دیگر از غذا و میوههای بهشتی که رسول خدا صلی الله علیه و آله برایش فرستاده بود، خورد. خود میگوید: «پس از آن که از خواب بیدار شدم آن را به علم تعبیر کردم. گویی به قلبم الهام شده بود که به شرح و تفسیر حدیث بپردازم. پس به این امر مشغول شدم».[۱۰]
از آن زمان تألیف پیرامون حدیث و کتب روایی در زندگی ملا محمدتقی مجلسی آغاز شد و تا پایان عمر همچون شاخصی پرارج در فعالیتهای علمیاش، ادامه یافت. تألیفاتی چون «اربعین» (چهل حدیث از معصومین علیهم السلام)، «شرح زیارت جامعه»، «شرح حدیث همّام» به زبان فارسی، «الاحیاء الاحادیث» که شرحی است ناتمام بر کتاب «تهذیب الاحکام» تألیف شیخ طوسی و از آخرین تألیفات آن محدث گرانقدر بوده و اجل مهلت اتمام آن را به او نداده است، «لوامع الصاحبقرانی» که شرحی است فارسی بر «من لایحضره الفقیه» تألیف شیخ صدوق و «روضة المتقین» که شرحی است بر کتاب «من لایحضره الفقیه».[۱۱]
کتاب «من لایحضره الفقیه» یکی از کتب چهارگانه روایی معتبر شیعه است که حاوی روایات فقهی میباشد و به قلم شیخ صدوق (متوفی ۳۸۱ ق) جمعآوری و تدوین شده است. این کتاب همچون دیگر کتب اربعه، از متون اصلی روایی است که از زمان تدوین آن، مورد مراجعه و توجه علمای شیعه بوده، به طوری که بیش از هیجده شرح و تعلیقه بر آن نوشته شده است.[۱۲] «روضه المتقین» ملا محمدتقی مجلسی یکی از بهترین شرحهای نوشته شده بر این کتاب بوده و بارها به چاپ رسیده است. چاپ جدید آن در چهارده جلد و به نحوی مطلوب منتشر شده است. روضه المتقین همچنان که مجلسی خود در آخر کتاب میگوید عصاره دانش و معلومات فقهی، اصلی و کلامی او در طول پنجاه سال تحصیل و تحقیق میباشد.[۱۳]
آن عالم و محدث گرانقدر در روضة المتقین، علاوه بر تصحیح من لایحضره الفقیه، که به گفته وی در آن زمان نسخههای پرغلط داشته، به مقابله این کتاب با دیگر کتب چهارگانه روایی پرداخته و هر جا که روایتی با سند ضعیف ذکر شده، آن را با نقل روایتی با سند قوی از سه کتاب دیگر تکمیل و جبران کرده است. در این کتاب به مقتضای روایات، مطالب سودمندی از سوی شارح آورده شده و نه تنها در زمینه فقه و احکام عملی، بلکه در دیگر زمینهها از جمله بحثهای رجالی، ادبی، کلامی و عرفانی، نیز سخن گفته شده است. تدوین چنین کتاب ارزشمندی به احاطه و تسلط بر بسیاری از علوم، از جمله: لغت، رجال، فقه، اصول فقه، تفسیر و کلام، نیاز داشته که خود نمایانگر وسعت و وفور علم مؤلف آن میباشد.
تدریس و شاگردان
مجلسی از مدرسان ممتاز حدیث و فقه در حوزه معتبر اصفهان به شمار میرفت و به تدریس اصول، فقه، تفسیر، کلام و رجال اشتغال داشت.[۱۴] او هر روز در مسجد جامع اصفهان به تدریس پرداخته، جمع زیادی از دانش پژوهان و طالبان علوم اهل بیت علیهم السلام در محضر درسش حاضر میشدند.
نام برخی از بزرگانی که شاگرد ملا محمدتقی مجلسی بوده یا تنها اجازه نقل حدیث از وی داشتهاند از این قرار است: علامه محمدباقر مجلسی، سید عبدالحسین خاتون آبادی، محقق خوانساری، سید نعمت الله جزایری، ملا میرزای شیروانی، ملا محمدصالح مازندرانی، ملا محمدصادق کرباسی، سید شرف الدین علی گلستانه، ملا عزیزالله و ملا عبدالله مجلسی، میرزا ابراهیم اردکانی یزدی، مولا ابوالقاسم بن محمد گلپایگانی، بدرالدین بن احمد عاملی و میرزا تاج الدین گلستانه.[۱۵]
وفات
ملا محمدتقی مجلسی در یازدهم شعبان سال ۱۰۷۰ ق. در اصفهان رحلت نمود و پیکرش در مسجد جامع اصفهان به خاک سپرده شد.[۱۶]
پانویس
- ↑ مرآه الاحوال، نقل از بحارالانوار، محمدباقر مجلسی، ج ۱۰۲، ص ۱۰۵.
- ↑ روضه المتقین، محمدتقی مجلسی، ج ۱۴، ص ۳۸۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۱.
- ↑ روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۰۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۳.
- ↑ این اجازهنامه در بحارالانوار، ج ۱۰۷، ص ۳۲، ۳۷ آمده است.
- ↑ روضات الجنات، محمدباقر خوانساری، ج ۲، ص ۱۱۹.
- ↑ روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴.
- ↑ درباره رؤیا میتوانید به کتاب هزار و یک نکته، نوشته استاد آیت الله حسن زاده آملی، ص ۱۹، ۲۳ مراجعه کنید.
- ↑ روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۴۳۴ و ۴۳۵.
- ↑ کتاب «من لایحضره الفقیه» از نظر زمان تألیف، دومین کتاب از چهار کتاب عمده روایی شیعه است. سه کتاب دیگر: «کافی» تألیف شیخ کلینی (متوفی ۳۲۹ ق)، «استبصار» و «تهذیب الاحکام» تألیف شیخ طوسی (م ۴۶۰ ق) میباشند.
- ↑ مشخصات آنها در الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج ۶، ص ۲۲۳ و ۲۲۴ و ج ۱۴، ص ۹۴ ذکر شده است.
- ↑ روضه المتقین، ج ۱۴، ص ۵۰۵.
- ↑ این مطلب از چند اجازهنامه که برای تنی چند از شاگردانش صادر کرده، معلوم است. ر.ک: بحارالانوار، ج ۱۰۷، اجازهنامههای محمدتقی مجلسی؛ روضات الجنات، ج ۲، ص ۱۲۳.
- ↑ فهرست نام آنان و تاریخ اخذ اجازهنامهها در کتاب زندگینامه علامه مجلسی، سید مصلح الدین مهدوی، ج ۲، ص ۳۸۸ به بعد به طور تفصیلی آمده است.
- ↑ جامع الرواه، محمد بن علی اردبیلی، ج ۲، ص ۸۲، به نقل از علامه محمدباقر مجلسی.
منابع
- تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 1، زندگی نامه "محمدتقی مجلسی" از سيد محمد ميرخندان.
- عبدالرضا ایزدپناه، وصیّتی از عالم ربّانی علاّمه محمد تقی مجلسی قدّس سرّه، مجله حوزه ، بهمن و اسفند 1374، شماره 72، صفحه 49، [۱]، بازیابی: 23 بهمن 1392.
منابع برای مطالعه بیشتر
سایت بنیاد علمی پژوهشی علامه مجلسی.