نهج الحق و کشف الصدق (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از نهجالحق و كشف الصدق)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

كتاب «نَهجُ الحقّ و كشفُ الصّدق» از آثار ارزشمند علامه حلى (م، ۷۲۶ ق) در زمینه‌های فقهى و عقیدتى به خصوص در مبحث امامت است. مؤلف با دلایل عقلى و نقلى، موارد اختلاف اهل سنت با قرآن و سنت در اصول دین و فروع دين را ذكر نموده و به اثبات عقاید حقّه شیعه پرداخته است.

100.jpg
نویسنده علامه حلی
موضوع کلام و عقاید شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۱
تحقیق عین‌اللّه حسنی ارموی

نهج الحق و كشف الصدق

مؤلف

حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلى (۶۴۷-۷۲۶ ق)، معروف به «علامه حلى»، در ۲۷ رمضان سال ۶۴۷ق، در شهر حله عراق به دنیا آمد. از اساتید وی می توان به محقق حلى (دایى علامه) و خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد.

علامه حلی یکی از نامی ترین علمای شیعه و صاحب آثاری در فقه، اصول، کلام و رجال و غیره است و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی گردیده است. برخی از آثار ایشان، نهج الحق و كشف الصدق، قواعد الاحکام، منهاج الکرامه، إرشاد الأذهان إلی أحکام الإیمان، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، تحریر الأحکام، تذکرة الفقهاء و... می باشد.

علامه حلی در ۲۱ محرم سال ۷۲۶ق، وفات نمود و در یکى از صحن‌هاى حرم امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف مدفون گردید.

انگیزه تألیف

«اولجایتو» خان مغول در سال ۷۰۳ ق، به حکومت رسید. او که در ابتدا مسیحی بود، پس از ازدواج با دختری مسلمان، به دین اسلام گروید و نام خود را به «سلطان محمد خدابنده» تغییر داد.

به جهت نفوذ علمای حنفی در آن روزگار، شاه نیز مذهب حنفی را اختیار کرد. در این بین، علمای حنفی که فرصت را مغتنم شمرده بودند شروع به ترویج مذهب حنفی کردند و در این راه از هیچ کاری فرو گذار نکردند و در ضمن، به آزار و اذیت علمای فرقه‌های دیگر پرداختند.

زمانی که خواجه عبدالملک مراغی شافعی، با تلاش وزیر شافعی مذهب شاه، قاضی القضاة تمام ایران شد، درگیری بین مذاهب حنفیه و شافعیه به اوج خود رسید. تا جایی که فرقه‌ها بجای بحث منطقی، شروع به افشاگری از یکدیگر کردند و به هر نحو ممکن قصد مخدوش نمودن جلوه طرف مقابل را داشتند. این امر تا آنجا پیش رفت که منتهی به اهانت به اصل اسلام و دلسردی مردم از اسلام گردید.

با دیدن چنین مناظر اسف انگیز، کم کم امیران مغول از مسلمان شدن خود پشیمان شده و به مرور دست از اسلام کشیده و به دین اجداد خود باز می‌گشتند و این رجعت هر روز فزونی می‌یافت و سرعت می‌گرفت. سلطان محمد خدابنده هم که اوضاع را چنین دید، از مذهب حنفیه دست برداشت و تا سه سال هیچ مذهب دیگری انتخاب نکرد و در تحیر به سر می‌برد؛ لکن اعتقاد او به اسلام به قوت خود باقی بود.

بالاخره یکی از امیران سلطان، پیشنهاد مذهب تشیع را به شاه نمود. سلطان محمد که تمام فرقه‌ها را مانند همدیگر می‌پنداشت، سخت بر او عصبانی شد و سخن او را رد کرد. امیر که با نرمی و مدارا، سعی در هدایت شاه داشت دلسرد نشد و بالاخره پس از تلاش فراوان امیر، سلطان محمد که نام و آوازه علامه حلی را شنیده بود، از او خواست کتابی برایش بنویسد و در آن ادله عقلی و نقلی شیعه را بیان کند. علامه بزرگوار نیز، در اجابت سلطان محمد خدابنده کتاب شریف «نهج الحق و کشف الصدق» را تالیف کرد. علامه حلی، همراه فرزند خود فخر المحققین، به طرف دربار سلطان محمد حرکت کرد و دو کتاب برای سلطان هدیه برد: کتاب شریف «منهاج الکرامه» و کتاب شریف «نهج الحق» (که به در خواست سلطان نوشته بود)، تا با این حرکت خود، امتی را از حیرت رهانده و به سرچشمه زلال تشیع متصل نماید.

پس از استقرار علامه حلی در مقر حکومت، باب مناظره برای کشف حق بین او و خواجه نظام الدین مراغی قاضی القضاة باز شد. سلطان محمد نیز هر روز در محل جلسات حاضر می‌شد و یا با دقت نتیجه مناظرات را پی گیری می‌کرد. نتیجه مناظرات علامه حلی با قاضی القضاة، تشیع سلطان محمد خدا بنده و تمام امیران مغول بود که بجز دو نفر، همه با طیب نفس مذهب تشیع را برگزیدند. پس از تشیع سلطان، در تمام کشور اعلام شد هر کس در انتخاب مذهب آزاد است و هیچ اجباری بر مذهبی خاص وجود ندارد. این آزادی، عصاره نظریه تشیع است که علامه آن را به سلطان محمد آموخت. بدین سان شاه مغول یکی از مروّجین تشیع گشت و دو مدرسه ساخت و ریاست آنها را به علامه حلی واگذار نمود.

محتواى کتاب

«نهج الحق و كشف الصدق» شامل مباحث عقیدتى، فقهى و اصولى است. علامه حلی که در این کتاب قصد داشته تشیع را در اصول و فروع معرفی نماید و کج روی‌ها و کج اندیشی‌های مخالفان را روشن نماید، در کتاب خود، اصول و فروع را همزمان آورده و به صورت تطبیقی بین شیعه و سنی بحث نموده است. مؤلف، اندیشه ها و آراى دانشمندان و فرقه‌های مختلف فرهنگ اسلامى را نقد و بررسى کرده و قول حق را با ارائه دلیل از روایات اهل سنت به اثبات رسانده است.

کتاب با عناوین «مسئله» ترتیب یافته و ضمن هر مسئله نیز مطالبى تحت عنوان «فصل» آمده است. تمام مباحث حالت مقارنه و تطبیق دارند. عناوین ابواب کتاب عبارتند از:

  • مسئله اول در ادراک.
  • مسئله دوم در نظر و فکر.
  • مسئله سوم در صفات خداوند.
  • مسئله چهارم در نبوت.
  • مسئله پنجم در امامت؛ علامه در این بحث -که اکثر حجم کتاب را در بر گرفته-، ابتدا از وجوب عصمت براى امام سخن گفته، سپس از شیوه تعیین امام از دیدگاه شیعه و دیگر مذاهب اسلامى بحث کرده و آنگاه با تکیه بر دلایل عقلى و نقلى به اثبات امامت امام على علیه السلام پرداخته است. علامه در بخش دلایل نقلى، به ۸۳ آیه و ۲۸ روایت استناد جسته و سپس از فضایل و شایستگی‌هاى امیرالمؤمنین علیه السلام سخن به میان آورده و ناشایستگی‌هاى دیگران را به اثبات رسانده است.
  • مسئله ششم در معاد.
  • مسئله هفتم در اصول فقه.
  • مسئله هشتم در مسائل فقهی که نظر اهل سنت با قرآن و سنت نبوی مخالف است.

علامه حلی در متن کتاب، مآخذ روایات و سلسله سند آنها را ذکر نکرده و به صورت استدلالی فقط متن روایت را به قدر احتیاج آورده است؛ لذا محقق ارجمند کتاب، تمام آیات و روایات را از منابع و مصادر اولیه شیعی و سنی استخراج کرده و برای بسیاری از روایات چندین مأخذ از فریقین ذکر نموده است.

کتابهای پیرامون نهج‌الحق

ردّیه بر کتاب:

با توجه به مقام و نفوذ علامه حلی و تأثیر فراوان کتاب‌های او در جوامع اسلامی، ابن تیمیه برای مقابله با تشیع، ردیه‌ای بر کتاب شریف «منهاج الکرامة» علامه نوشت و آن را «منهاج السنة» نام نهاد و در آن از هیچ سخن زشتی فرو گذار نکرد. همچنین پس از انتشار کتاب «نهج الحق»، فضل بن روزبهان سنی در سال ۹۰۹ ق. کتابی با نام «ابطال نهج الباطل» در ردّ آن نوشت است. فضل در کتاب خود، تمام کتاب نهج الحق را آورده و بر آن اشکال و ایراد وارد نمود.

به دنبال این حرکت، علمای بزرگوار اسلام ساکت ننشستند و جواب‌های محکم به فضل دادند. از جمله:

  • قاضی نورالله شوشتری در سال ۱۰۱۹ ق. تالیف ارزشمند خود، «احقاق الحق» را در رد کتاب فضل بن روزبهان نوشت و به بهترین وجه ممکن از حریم تشیع و علامه حلی دفاع نمود. اهل سنت که قدرت پاسخ گویی به استدلال‌های محکم قاضی نور الله را نداشتند، جواب منطق را با شمشیر دادند و آن بزرگ مرد الهی را به شهادت رساندند.
  • شیخ محمدحسن مظفر (م، ۱۳۷۵ ق)، به عنوان اکمال کار قاضی نورالله شوشتری، در سال ۱۳۵۰ ق. کتاب شریف «دلائل الصدق فی نهج الحق» را تالیف کرد. مرحوم مظفر، در این کتاب ابتدا کلام علامه حلی را نقل نموده، پس از آن سخن فضل بن روزبهان را آورده، سپس از آن جواب داده و سخن حق علامه را اثبات نموده است.

ترجمه‌های کتاب:

کتاب «نهج الحق و كشف الصدق» توسط برخی علمای بزرگوار به فارسی ترجمه شده است، از جمله:

  • توسط آقا حسین خوانساری، م ۱۰۹۹ ق.
  • توسط مولی محمدتقی شمس شوشتری، م ۱۱۵۷ ق.
  • توسط سید عبدالحی طباطبایی یزدی، که با نام «فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام» در سال ۱۳۷۳ ق. چاپ شده است. این ترجمه فقط شامل مسأله پنجم «نهج الحق» است پیرامون امامت، که بیش از ۲۲۰ صفحه از کتاب را در بر گرفته است.

منابع

  • نرم افزار گنجینه روایات نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  • "نهج الحق و کشف الصدق"، سایت اندیشه قم.
  • کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، محمدرضا ضمیری.