میرزا محمدرفیع طباطبایی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حاج میرزا محمدرفیع طباطبایی (م، ۱۳۲۶ ق) از دانشمندان علوم اسلامی ‌‌در سده‌های سیزده و چهارده هجری بوده و صاحب تألیفات سودمندی است. وی در اثر تعلق به یک خاندان قدیمی، علمی‌‌ و بانفوذ در بین مردم شناخته شد و در حل گرفتاری‌ها و مشکلات مردم، انسانی جدی و فعال بود.

میرزا محمدرفیع طباطبایی

ولادت و خاندان

در سال ۱۲۵۰ ق. در خانواده حاج میرزا علی‌اصغر مستوفی، در شهر تبریز پسری قدم به عالم خاکی گذاشت که محمدرفیع (رفیع) نام گرفت. پدران و نیاکان او، همه از افراد نیکوکار و صاحب منصب و در دیانت، شهره آفاق بوده‌اند. پدرش، حاج میرزا علی‌اصغر مستوفی، از بزرگان و ثروتمندان شهر بود.

فرزندان پسر میرزا محمدرفیع عبارتند از: حاج ناصرالسلطنة که از اعیان و بزرگان آذربایجان بود. و دیگری سید المحققین، که در نجف به مقام بلند اجتهاد دست یافت. وی در جریان قیام شهید شیخ محمد خیابانی از او حمایت کرد و همگام با او، علیه استبداد و ظلم مبارزه نمود.

تحصیلات

میرزا محمد رفیع در دوران کودکی، هوش و استعداد فراونی داشت و علاقه بسیاری به فراگیری علوم دینی نشان داد و به رسم نیاکان خویش، آموختن علوم اسلامی‌‌ را آغاز نمود.[۱] او با عشق و علاقه وافر، در محضر درس استادان بزرگ حوزه علمیه تبریز، زانوی ادب زد و از دریای علم و دانش آن‌ها خوشه‌ها چید. نتیجه زحمات این مرد بزرگ در راه تحصیل، به یادگار ماندن ده‌ها اثر ارزشمند است.[۲]

در دیدگاه بزرگان

در این قسمت به داوری برخی نویسندگان چیره‌دست در مورد ادیب فرزانه، شادروان نظام‌العلماء می‌‌پردازیم؛ تا چهره واقعی این مرد الهی بیش از پیش آشکارتر و روشن‌تر گردد.

صاحب تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ایشان را از ادیبان بزرگ و از خانواده‌ای محترم و صاحب عزت و شوکت معرفی می‌‌کند.[۳] محمدعلی تربیت، نویسنده کتاب دانشمندان آذربایجان وی را جزء ادیبان تبریز ذکر می‌‌کند.[۴]

علامه پرکار، میرزا محمدعلی مدرس، نظام‌العلما را با چنین عبارتی یاد می‌‌کند: «بسیار نیکو معاشرت بوده و از مطالعات علمیه نیز آنی فروگذاری نمی‌‌کرد. اوقات خود را با عزمی ‌‌فتورناپذیر مصروف مطالعه کتب متنوعه می‌‌نمود».[۵]

کتابشناس معاصر، شیخ آقا بزرگ تهرانی، نظام العلما را از بزرگان فضل و دانش و از صاحب نظران علوم نقلی و عقلی می‌‌داند.[۶] نویسنده کتاب علمای معاصرین،[۷] علی‌اکبر دهخدا،[۸] یحیی دولت‌آبادی،[۹] مؤلف کتاب مفاخر آذربایجان،[۱۰] استاد عمران علیزاده[۱۱] و مؤلفان اثر ارزشمند اثرآفرینان،[۱۲] هر کدام جداگانه به شرح حال او پرداخته و جهات علمی، ادبی و شعری او را یادآور شده‌اند.

شعر میرزا محمد رفیع

محمدرفیع از شاعران چیره‌دست و از فرزانگان بنامی ‌‌است که شعر و ادب را به خدمت دانش و حکمت گرفت و بر زیبایی شعر خویش افزود. شعر او غالباً در مراثی و مدایح اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله سروده شده. وی با اصطلاحات عرفانی و فلسفی، جان تازه‌ای به شعر خویش بخشیده است. نظم او معمولاً در قالب غزل و قصیده گنجانده شده و از تکلف و سنگینی به دور است. او در شعر، به «نظام» تخلص می‌‌کند و در کتاب‌های رجالی و تذکره‌ها به «نظام تبریزی» و «نظام العلما» معروف است. نمونه‌ای از اشعار او چنین است:

گر یار به صد پرده ز اغیار نهان است * در دیده عشاق به صد جلوه عیان است

عاشق به یقین دم زند از جلوه دیدار * اغیار در این دعوی عاشق به گمان است

ای دوست مکن عیب من دلشده زنهار * تا عشق نداری ز تو این قصه نهان است

یک جان دگر زین تن و جان است هویدا * مقصود من آن است که او جان جهان است

گر در قفسم جای دهی رو به گلستان * تسلیم رضای تو مرا راحت جان است

از کلک «نظام» این غزل و قول عجب نیست * عالم همه بر عشق زبان است و بیان است

دوش در معطبه عشق فسونم دادند * خبر از عالم مستی و جنونم دادند

قدم از دایره عشق برون ننهادم * حیرتی دارم از این کاین همه جونم دادند

سال‌ها پیر مغان را نظری بود ز دور * حالیا مروه اسرار درونم دادند

در خور طاقت من بیش ز یک جرعه نبود * باده از حوصله خویش فزونم دادند

تن افسرده به کنج قفسی بود «نظام» * شکرلله نفسی راه برونم دادند.[۱۳]

آثار میرزا محمد

نظام العلما از لحظه لحظه عمر خود بهره جسته و در راه تألیف و نشر علوم آل محمد صلی الله علیه و آله از هیچ کوششی دریغ ننموده است. وی در اثر هوش سرشار و جدیت فراوان، دست به خلق آثار زیبایی زد که هر کدام بیانگر نبوغ ذهنی و بُعد علمی‌‌ و فکری اوست. آثار قلمی‌‌ او مملو از اخبار نبوی صلی الله علیه و آله و احادیث امامان معصوم علیهم‌السلام و طرایف، ظرایف و حکمت است. نظام العلماء، در دیباچه کتاب خود در مورد مجموعه تألیفات خویش می‌‌سراید:

آشفته سخن ز زلف جانان خوشتر * چون کار جهان بی‌سر و سامان بهتر

مجموعه عاشقان بود دفتر من * مجموعه عاشقان پریشان بهتر

برخی از آثار قلمی‌ ‌و فکری ایشان بدین قرار است:

۱- الادب الفارسی:

در علم صرف و نحو.[۱۴]

۲- انیس الادباء و سمیرالسعداء:

این کتاب، کشکول فارسی - عربی و شامل فواید بسیار و نکات پندآموز است. کتاب یاد شده در سال ۱۳۱۵ ق. در ایران چاپ سنگی شده است.[۱۵] نسخه خطی انیس الادبا با شماره ۳۵۵۷، در کتابخانه ملی تبریز نگهداری می‌‌شود.

۳- آداب الملوک:

این اثر، شرح عهدنامه امیرالمومنین علیه‌السلام به مالک اشتر است. کتاب فوق به زبان فارسی است و در سال ۱۳۲۰ ق. در تبریز به زیور چاپ آراسته گردیده است.[۱۶]

۴- تحفة الامثال:

اثر مذکور در سال ۱۳۱۱ ق، در شهر استانبول چاپ شده و شامل سه قسمت است: آیات؛ کلمات منشوره؛ امثال منظومه.[۱۷]

۵- التحقیقات العلویة:

این کتاب دارای مطالب سودمند بوده و در سال ۱۳۱۹ ق. چاپ شده است.[۱۸]

۶- تشریح التقویم.[۱۹]

۷- حقیقة الامر:

این کتاب در مورد جبر و تفویض و امر بین الامرین نگاشته شده است. مؤلف، تألیف کتاب خود را در سال ۱۲۸۱ ق. به اتمام رسانده است. این کتاب برای بار اول، با مباشرت ملک الکتاب در سال ۱۳۱۳ ق، در بمبئی به چاپ رسید و برای بار دوم، توسط یکی از بستگان مولف؛ میرزا صادق بن میرزا یوسف طباطبایی منتشر گردید.[۲۰]

۸- جواهر الاخبار:

شرحی درباره «اربعین حدیث» بوده که چاپ شده است.[۲۱]

۹- مجالس النظامیه:

این کتاب شامل دو باب، یک مقدمه و یک خاتمه است. باب اول در حکم عالم تکوین و باب دوم در اسرار عالم تشریع است. کتاب مزبور در سال ۱۳۱۹ ق. در تبریز چاپ سنگی گردیده است.[۲۲]

۱۰- مصابیح:

اثری است در اثبات صانع و معاد جسمانی.[۲۳]

۱۱- مقالات نظامیة:

نویسنده، این اثر را به زبان فارسی و در چهل مقاله و یک خاتمه به نگارش درآورده و آن را در رمضان ۱۳۱۹ ق. به اتمام رسانده است. این کتاب به اهتمام محمد بن موسی تبریزی، در سال ۱۳۱۵ ق، در تبریز چاپ شده است.[۲۴]

۱۲- وسیلة الزائرین:

این کتاب در سال ۱۳۱۵ ق. منتشر گردیده است.[۲۵]

۱۳- مجمع الفضائل:

مؤلف، کتاب خود را در یک مقدمه و چهارده حدیث در فضائل حضرت امیرالمومنین علی علیه‌السلام و یک خاتمه در اخبار غیبت و رجعت تنظیم نموده است. این اثر به زبان فارسی است و در سال‌های ۱۳۳۹ ق و ۱۳۲۵ ق در تبریز چاپ شده است.[۲۶]

۱۴- مجالس الحسینیة:

این کتاب در خصوص اسرارالشهادة تألیف گردیده و در سال ۱۳۲۲ ق در ۲۳۷ صفحه، در تبریز به چاپ رسیده است.[۲۷]

۱۵- رموز الشهادة و کنوز الشهادة:

جلد اول این کتاب به خط مؤلف، در مدرسه آیت الله سید کاظم یزدی، در شهر مقدس نجف موجود است.[۲۸]

۱۶- کنوز السعادة فی رموز الشهاة:

این کتاب در سال ۱۳۲۲ ق، به خط موسی بن محمد فتوح الملک، در ۳۰۸ صفحه؛ در تبریز چاپ سنگی گردیده است.[۲۹]

۱۷- سفرنامه رضوی:

در این اثر، مؤلف سوانح و خاطرات سفر خویش به مشهد مقدس را با قلمی ‌‌شیوا و روان به رشته تحریر درآورده و در سال ۱۳۱۵ ق، در تبریز منتشر نموده است.[۳۰]

۱۸- سفرنامه غروی:

وی در این سفرنامه جریان سفر خود به نجف اشرف را به قلم درآورده و با خط علی بن احمد، در ۹۱ صفحه در تبریز در سال ۱۳۳۱ ق به چاپ رسانده است.[۳۱]

۱۹- سرالشهادة.[۳۲]

۲۰- فتوحات نظامیه در غیبت امام زمان علیه‌السلام:

این کتاب بسیار مفید و سودمند بوده و مزین به تقریظ عالمان بزرگ شیعه چون: میرزا محمدحسین شهرستانی، سید علی یزدی و شیخ اسماعیل بن حاج میرزا خلیل است. اثر مذکور در سال ۱۳۱۱ ق. در تبریز چاپ شده است.[۳۳]

۲۱- رسالة فی القضاء والقدر:

این رساله در سال ۱۲۸۱ ق. تألیف یافته است.[۳۴]

۲۲- کافیة العروض فی علم العروض.[۳۵]

۲۳- لب الحسنات.[۳۶]

۲۴- لؤلؤة البحار فی منقبة الائمة الاطهار علیهم‌السلام:

این اثر پرفایده در زمینه چگونگی فلسفه و شهادت حضرت ثامن الائمه علیهم‌السلام نوشته شده است. مؤلف در جمادی الاول ۱۳۰۰ ق. تألیف آن را به اتمام رسانده است. نسخه‌ای از این رساله با شماره ۳۷۱۶ در دانشگاه تهران نگهداری می‌‌شود. اثر یاد شده ۸۰ صفحه و در تبریز چاپ شده است.[۳۷]

۲۵- مصابیح الانوار و مفاتیح الاسرار:

مؤلف، این کتاب را در زمینه‌های اخلاق، عقاید و عجایب خلقت، تألیف نموده و در سال ۱۳۰۲ ق. نگارش آن را به پایان رسانده است. اثر مزبور در سال ۱۳۰۴ ق. در تبریز به چاپ رسیده است.[۳۸]

۲۶- مقامات النظامیه.[۳۹]

۲۷- مفاتیح الکنوز:

در این کتاب به مراثی و اسرار شهادت اهل بیت علیهم‌السلام پرداخته شده و مطالب آن در پنج باب و یک خاتمه گرد آمده است. اثر فوق در سال ۱۲۹۸ ق. در تبریز منتشر گردیده است.[۴۰]

۲۸- حقوق دُوَل و ملل:

اثر مزبور در سال ۱۳۱۲ ق. در ۱۹۸ صفحه در تبریز چاپ شده است.[۴۱]

۲۹- ترجمة الادب فی قواعد لغة العرب:

این ترجمه در سال ۱۳۰۳ ق. در ۱۸۳ صفحه در تبریز نشر یافته است.[۴۲]

۳۰- دستور الحکمة:.[۴۳]

۳۱- تحفه خاقانیه.[۴۴]

۳۲- حقوق نظامیه:

این اثر، شرح «رسالة الحقوق» امام سجاد علیه‌السلام است و در سال ۱۳۲۱ ق. در ۲۱۳ صفحه در تبریز چاپ شده است.[۴۵]

۳۳- دیوان شعر:

این دیوان دربردارنده اشعار نظام العلماء در مدایح و مراثی امامان معصوم علیهم‌السلام است.[۴۶]

۳۳- دیوان رضوی:

ایشان دیوان مذکور را در سال ۱۳۰۱ ق در مشهد، مدون نموده و در آن به ۵۱ سالگی خود اشاره کرده است:

ز پنجاه و یک سال عمرم گذشت * ز پیری به جانم غباری نشست.[۴۷]

همچنین از یادگارهای جاوید و پابرجای نظام العلماء، بنای جذاب و باشکوه مسجد سید المحققین است.[۴۸] او چهار سال قبل از رحلتش، در سال ۱۳۲۲ ق در بازار صادقیه تبریز، مسجد زیبایی با مساحت ۱۵×۲۵ متر ساخت. این مسجد دارای هشت ستون سنگی و پانزده گنبد آجری است. مسجد سید المحققین در طی سال‌های اخیر رو به ویرانی بود؛ اما در سال ۱۳۷۶ ش. با همت مسئولان و مردم متدین، به طرز زیبایی بازسازی گردید. هم اکنون مسجد یاد شده از مساجد بسیار فعال بازار تبریز است و نماز ظهر و عصر، با حضور گسترده مردم و با امامت آیت الله سید ابوالقاسم مولانا برگزار می‌‌شود.

وفات

نظام العلماء، پس از سال‌ها تعلیم و تعلم در سال ۱۳۲۶ ق. در روستای «باسمنج»، دارفانی را وداع گفت. پیکر پاک این دانشور فرهیخته به شهر مقدس قم انتقال یافت و در صحن بزرگ حضرت معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. مقدمه مجالس نظامیه.
  2. متأسفانه از اسامی ‌‌استادان این عالم بزرگوار اطلاعی بدست نیامد.
  3. تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص ۳۳۳.
  4. دانشمندان آذربایجان، ص ۳۸۰ و ۳۸۱.
  5. ریحانةالادب، ج ۶، ص ۲۰۸.
  6. نقباء البشر، ج ۲، ص ۷۸۷.
  7. علمای معاصرین، ص ۹۲.
  8. لغت نامه دهخدا (ذیل نظام العلما)، ج ۱۳، ص ۱۹۹۵۵.
  9. سخنوران آذربایجان، ج ۲، ص ۶۹۷.
  10. مفاخر آذربایجان، ج ۱، ص ۲۱۷.
  11. نامداران تاریخ، ج ۲، ص ۲۳۱.
  12. اثرآفرینان، ج ۶، ص ۵۱.
  13. سخنوران آذربایجان، ج ۲، ص ۷۰۰.
  14. مفاخر آذربایجان، ج ۱، ص ۲۱۷.
  15. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۲، ص ۴۵۱.
  16. همان، ج ۴، ص ۱۸۷.
  17. همان، ج ۳، ص ۴۲۱؛ ج ۱۳، ص ۳۷۴؛ ج ۱۴، ص ۱۲۶.
  18. همان، ج ۳، ص ۴۸۶.
  19. همان، ج ۴، ص ۱۸۷؛ معجم المؤلفین، ج ۴، ص ۱۶۹.
  20. همان، ص ۴۷ و ۴۸؛ ج ۱۱، ص ۱۱۶.
  21. همان، ج ۵، ص ۲۵۹.
  22. همان، ج ۱۹، ص ۳۷۳.
  23. همان، ج ۲۱، ص ۸۰.
  24. همان، ص ۳۲۹.
  25. همان، ج ۲۵، ص ۷۸.
  26. همان، ج ۳، ص ۳۹.
  27. همان، ج ۲۵، ص ۷۸.
  28. همان، ج ۱۱، ص ۲۵۲.
  29. همان، ج ۱۸، ص ۱۷۲.
  30. همان، ج ۱۲، ص ۱۸۷.
  31. همان، ص ۱۸۸.
  32. همان، ص ۱۶۷.
  33. همان، ج ۱۶، ص ۱۱۸، مؤلفین کتب چاپی، ج ۳، ص ۲۲۵.
  34. همان، ج ۱۷، ص ۲۴۹.
  35. همان، ج ۱۸، ص ۲۸۶.
  36. همان، ج ۱۸، ص ۲۸۶.
  37. همان، ج ۱۹، ص ۳۵۹.
  38. همان، ج ۲۲، ص ۱۴.
  39. همان، ج ۲۱، ص ۸۵ و ۳۰۷.
  40. مؤلفین کتب چاپی، ج ۳، ص ۲۲۵.
  41. همان.
  42. علمای معاصرین، ص ۹۲.
  43. سنخوران آذربایجان، ج ۲، ص ۶۹۸.
  44. همان.
  45. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۹، ص ۱۲۰۲-۱۲۰۳.
  46. دانشمندان آذربایجان، ص ۳۰۸.
  47. نخستین امام جماعت مسجد، فرزند نظام‌العلما، مرحوم سید المحققین بود این مسجد به دلیل اقامه نماز توسط سید المحققین، به نام وی اشتهار یافت؛ ولی بعدها به علت تعطیلی نماز جماعت وی، آیت الله سید علی مولانا در مسجد مذکور اقامه جماعت نمود که هم اکنون به مسجد آیت الله مولانا معروف است.
  48. آثار باستانی آذربایجان، ج ۲، ص ۳۵۰.

مشخصات منابع

(۱). آثار باستانی آذربایجان، عبدالعلی کارنگ، چاپ دوم، انتشارات راستی نو، ۱۳۷۴.

(۲). اثرآفرینان، زیر نظر عبدالحسین نوایی، چاپ اول، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰.

(۳). تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، نادر میرزا، تبریز، نشر ستوده.

(۴). دانشمندان آذربایجان، محمدعلی تربیت، تبریز، فخرآذر.

(۵). الذریعه الی تصانیف الشیعه، شیخ آقا بزرگ تهرانی، دارالکتب الاسلامیه.

(۶). ریحانةالادب، محمدعلی مدرس تبریزی، چاپ خیام تبریز.

(۷). سخنوران آذربایجان، عزیز دولت‌آبادی، انتشارات اسوه.

(۸). علمای معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی، کتابفروشی اسلامیه، تبریز.

(۹). لغت نامه دهخدا، علی‌اکبر دهخدا، دانشگاه تهران.

(۱۰). مفاخر آذربایجان، عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، آذربایجان، تبریز، ۱۳۷۵ ش.

(۱۱). معجم المؤلفین، عمر رضا کحاله، داراحیاء التراث اسلامی.

(۱۲). نامداران تاریخ، عمران علیزاده، چاپ اول، تبریز.

(۱۳). نسب نامه شاخه‌ای از طباطبایی تبریز، سید جمال ترابی، طباطبایی، سازمان اسناد ملی، تبریز، ۱۳۷۶ ش.

منبع

محمد الوانساز خویی، ستارگان حرم، جلد ۱۸، صفحه ۱۶۳-۱۷۳.