مقتل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام (کتاب)
نویسنده | ابن ابی الدنیا |
موضوع | مقتل امیرالمؤمنین علیهالسلام |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۱ |
تحقیق | مصطفی مرتضی قزوینی |
|
«مقتل اميرالمؤمنين علی بن ابیطالب عليهالسلام» تألیف عبدالله بن محمد معروف به ابن ابیالدنیا (م، ۲۸۱ ق) است. این کتاب مشتمل بر روایاتى مربوط به فضائل و زندگانى حضرت على(علیهالسلام) از ولادت تا شهادت ایشان است.
محتویات
مؤلف
به گفته رسول جعفریان، «نویسنده کتاب ابوبکر عبدالله بن محمد بن عبید قرشى معروف به ابن ابى الدنیا (۲۸۱-۲۰۸ ق) از علماى محدث و مورخ است. وى شخصیتى کم مانند در تألیف و تنوع موضوعاتى است که به آن پرداخته و آثار بسیارى در حوزههاى مختلف حدیثى و بعضاً تاریخى، هر چند برخى از آنها کوچک است، از خود برجاى گذاشته است. سبک و سیاق او نگارش اخبار به صورت روایات مستقل است که جمعاً تحت یک عنوان کلى فراهم مىآورد. براى اینکه اهمیت اثر او را بدانیم باید توجه کنیم که وى سى سال زودتر از طبری مورخ درگذشته و بنابراین یک نسل از او جلوتر است.»
معرفی کتاب
از میان آثار مربوط به تاریخ شهادت امام على(عليهالسلام) کتاب «مقتل اميرالمؤمنين علی بن ابیطالب» اثر ابن ابیالدنیا، کهنترین کتابى است که برجاى مانده است.
تمامى روایات این کتاب توسط شخصى به نام حافظ حسین بن صفوان برذعى (متوفاى ۳۴۰ ق) به نقل از ابن ابى الدنیا روایت شده و نام او در آغاز همه اسناد دیده مى شود؛ در واقع وى راوى آثار ابن ابى الدنیا ست.
روایات مربوط به شهادت امام على(ع) در این کتاب متفاوت نقل شده است. در واقع، ابن ابى الدنیا جامع این نقلهاست و درست همانطور که در کتابى مانند «تاریخ طبرى» ملاحظه مىکنیم، روایات متفاوت و متعارضى درباره یک واقعه آورده مىشود.
محتوای کتاب
محقق کتاب در مقدمه به شرح زندگانى ابن ابى الدنیا و اقوال علما در مورد او به همراه وصف نسخه خطی کتاب که در دمشق و به خط کوفى موجود است، پرداخته و در آخر نیز راوى کتاب -حسین بن صفوان برذعىّ- را به صورت مختصر معرفى کرده است.
این کتاب در مجموع داراى ۱۱۹ روایت است که نویسنده آنها را با سند و از مآخذ مختلف تاریخى نقل کرده است. متن کتاب در ده باب ارائه شده که هر باب مشتمل بر تعدادى روایت است. مطالب ابواب کتاب به اختصار عبارت است از:
- باب دوم نیز شامل وصایاى حضرت على(ع) به امام حسن(ع) بعد از ضربت خوردن است که طى ده حدیث بیان شده است.
- باب سوم به زمان رحلت امام که در چه روز و چه لحظهاى از روز بوده، در طى هفت حدیث اختصاص دارد.
- باب چهارم نیز به عمر شریف حضرت در هنگام شهادت پرداخته که هشت حدیث را شامل شده است.
- در باب پنجم به بعضى از صفات ظاهرى و خُلق و خوى شخصیتى حضرت در ده حدیث پرداخته است.
- باب هفتم به مکان دفن حضرت و اینکه در کجا و چه موقعیتى از کوفه قرار دارد، در طى شش حدیث مىپردازد.
- باب هشتم در بیان احوالات ابن ملجم بعد از ضربت و چگونگى قتل او مىباشد که در هیجده حدیث به آن پرداخته شده است.
- در باب نهم به مراثى که بر حضرت بعد از شهادت و اینکه چه کسانى بر ایشان گریه کردهاند در طى پانزده حدیث پرداخته شده است.
- باب دهم نیز به بیان فرزندان ایشان از تمامى همسرانشان در طى هیجده حدیث اختصاص دارد.
هر روایت تاریخى داستانى را درباره بخشى از ماجراى شهادت امام على(ع)، همینطور پیشزمینهها و نیز آثار و تبعات آن گزارش نموده است. راوى یا راویان هر خبرى بین ابن ابى الدنیا تا اصل خبر در آغاز بیشتر نقلها آمده است. برخى از آنها مورخان شیعى و برخى نیز به اصطلاح از عامه مىباشند. براى مثل این سند: «... از جابر بن عبدالله جعفى، از محمد بن على [امام باقر]...» سپس متن وصیت امام على را به امام مجتبى(ع) نقل کرده است.
نخستین روایت از وقت بیرون آمدن امام على(ع) پیش از اذان صبح به سوى مسجد است که مرغان برابر وى درآمدند و آواز سردادند. همراهان آنان را دور کردند اما حضرت فرمودند: مرانید که نوحهگرند.
در روایت ۱۲ به نقل از امام باقر(ع) آمده است: آنگاه که خداوند اراده کرد که کرامت شهادت با ضربت ابن ملجم نصیب امام على(ع) شود، ابن ملجم شب را در مسجد بنى اسد بود. وقتى هوا تاریک شد به خانهاى از خانههاى کِندیان رفت. یک جمعه پیش از آن امام روى منبر از زبان رسول خدا(ص) نقل کرد که آن حضرت به من فرمود: «لایُبغضک مؤمن و لا یُحبّک کافر». و افزود: "من در خواب دیدم که شیطانى ضربتى بر من زده و ریش مرا به خون سرم تر کرده است، اما این مرا ناراحت نکرد..." این بود تا شب معهود که ابن ملجم در کنارى کمین کرد. وقتى امام براى نماز وارد مسجد شد، ابن ملجم ضربه خود را فرود آورد. محمد بن حنفیه نزدیک آن حضرت ایستاده بود، او را گرفت. مردم نیز بر ابن ملجم یورش بردند تا او را بکشند. امام على(ع) فرمود: صبر کنید، او را نکشید، اگر ماندم او را قصاص خواهم کرد یا خواهم بخشید. اگر نماندم، همان اصل نفس در برابر نفس.
در روایت ۹۷ آمده است: عبدالملک بن سلیمان گوید: به عطاء گفتم: آیا احدى از اصحاب رسول الله فقیهتر از على بود؟ گفت: نه والله من کسى را نمىشناسم.
منابع
- نرم افزار تراث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.