عزالدين شيخ حسين

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حسین بن عبدالصمد عاملی از علمای بزرگ شیعه در قرن دهم هجری است. نسب آن جناب به حارث همدان یار با وفای سرور انس و جان مولای متقیان امیر مؤمنان علیه السلام منتهی می شود. او مشهور به عزالدین حسین، والد شیخ بهائی است که سرزمین اسلام و تشیع به وجود آن دو بزرگوار پر بهاست و اصولا مکتب تشیع با وجود علمای جبل عامل بر بقاست. لبنان یعنی جبل عامل چه نیکو سرزمینی که از لحاظ وسعت اندک، ولی از لحاظ عالم خیزی پر برکت و اغلب علمای بزرگ ما از آنان دیار ریشه می گیرد و شاخه های پربار خود را به اقصی نقاط جهان اسلام گسترش می دهد.

عزالدین والد شیخ بهائی در سال ۹۱۸ در جبل عامل در خانواده ای که اکثرا اهل علم و فضل و دوستدار خاندان اهل بیت بودند به جهان دیده گشود و از آغاز زندگی به تحصیل دانشهای دینی همت گماشت. او در جوانی مدتها نزد سید حسن کرکی و سپس به محضر شهید ثانی شتافت و پس از سالها بحث و گفتگو و تحقیق و تدریس و تصنیف در عداد اساتید مجتهدین در آمد.

عزالدین به قصد زیارت خراسان به اتفاق فرزندش به جانب ایران رهسپار شد و سپس به تأکید فاضل علی معروف به شیخ علی منشار پدر زن شیخ بهائی در این کشور رحل اقامت افکند و مدتی در خراسان و قزوین بود و سپس به پیشنهاد مردم و اصرار شاه طهماسب ابلاغ مسئولیت دیار افغانستان (هرات) به او واگذار شد و عازم آن دیار گردید و در آن نواحی چند سالی به ارشاد خلایق و تدریس افاضل مشغول بود و وضیع و شریف، عالی و دانی از محفل گرم او و محضر درسش مستفیض و بهره مند بودند و اغلب بلاد افغانستان در ظرف این چند سال به تعالیم مکتب جعفری به خوبی آشنا شدند.

عزالدین خود مجتهدی جامع بود و نماز جمعه را واجب عینی می دانست و در هرات مسلمانان هر جمعه از محضر او تا فاصله چند کیلومتر شرکت می جستند و از تعالیم عالیه اسلامی و راه و روش زندگی عبادی سیاسی برخوردار گشتند و تا عصر حاضر شیعیان بلاد آنجا از زمان او ریشه می گیرند.

عز الدین در ترویج احکام اسلامی و نشر حقایق قرآنی و احادیث و سخنان معصومین سعی وافی به عمل آورد و پس از هشت سال هرات را به قصد ایران (قزوین) ترک نمود.

مراسم حج در پیش بود، ضمن ملاقاتی با طهماسب صفوی شاه مقدم او را گرامی شمرد و از او خواست که در بلاد ایران به افاضه مشغول باشد. او نپذیرفت و اظهار داشت دوست دارم بقیه عمر را به کنار خانه خدا سپری سازم. پس از خداحافظی طهماسب به او گفت الآن که خود می روی و از فیض حضورت ما را محروم می سازی فرزندت را در این دیار برای خلق خدا بگذار. پدر پیشانی شیخ بهائی بوسید و پسر را وداع گفت و عازم خانه خدا گردید و در آینده این فرزند خلف جبل عامل فرزند خلف ایران در شهر اصفهان گردید و در قرن دهم و یازدهم برای حوزه اصفهان خورشیدی پر نور گشت که تا هم اکنون پرتو آثارش به اصفهان هست.

و اما پدرش عزالدین را آثاری است که اهم آنها بدین قرار است: تحفه اهل ایمان شرح قواعد علامه، شرح الفیه شهید، حاشیه ارشاد علامه، اعتقادات حقه، عقد حسینی (یا عقد طهماسبی) غرر و درر، رساله در وجوب نماز جمعه، درایت الحدیث و دیوان اشعار او.

عزالدین پس از زیارت خانه خدا تصمیم قطعی داشت برای همیشه در مکه و مدینه بماند که ناگاه خواب بحرین او را بدین دیار کشانید. در لوءلوء بحرین است که چون عزالدین قصد اقامه در عربستان، نمود پس از مدتی در خواب دید که قیامت برپا شده و اراده خدا بدین تعلق گرفت که سرزمین بحرین و آنچه در آن است در عداد بهشتیان قرار گیرد (خلق بحرین و سرزمین آن در عداد بهشت اند) و از آن پس عازم آن دیار گردید و تا آخر عمر به ترویج و تصنیف و تدریس بدین دیار مشغول بود و سرانجام در هشتم ربیع الاول سال ۹۸۴ در آنجا وفات نمود.

منابع

  • پایگاه شعائر.