ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی (کتاب)
«ذخائر العقبی فی مناقب ذویالقربی»، تألیف محبالدین احمد طبرى (متوفی ۶۹۴ ق) در موضوع احوال و مناقب اهل بیت پیامبر(ص) می باشد. این اثر از این لحاظ که مناقب اهلبیت(ع) را از منابع اهل سنت گردآوری نموده، حائز اهمیت است.
ساختار کتاب
کتاب با مقدمه مختصری از ناشر، شرح حالی از مؤلف به نقل از «شذرات الذهب» ابن عماد و مقدمه مؤلف آغاز شده است. مؤلف درباره ویژگیهای کتاب، در مقدمه تصریح مىکند که اسناد روایات را حذف کردم تا مطالعه آن براى خواننده راحتتر باشد[۱]؛ درعینحال راوى اصلى و گاه چند نفر از راویان را ذکر مىکند.
متن اثر مشتمل بر دو قسم (بخش) است. خود مؤلف چنین نوشته که در قسم اول موضوع قرابت به رسولالله(ص) بهنحو عموم و اجمال، و در بخش دوم قرابت به آن حضرت بهگونه تخصیص و تفصیل ذکر شده است.[۲]
در قسم اول، مطالب متنوعى درباره فضایل اهلبیت(ع) و یا نوادگان آن بزرگواران طرح شده است. قسم دوم نیز مشتمل بر ابواب و فصول متعددی است.
محتوای کتاب
در قسم اول کتاب، نویسنده مباحث خود را با ذکر روایاتی در فضیلت قرابت با رسولالله(ص) و فضیلت قریش، بنیهاشم و بنیعبدالمطلب آغاز کرده است. پس از آن روایاتی را گردآوری نموده که بر موالات اهلبیت(ع) و صلوات فرستادن و دعای برای آنان تحریض کردهاند. نویسنده در ادامه روایات فراوانی را گرد آورده که در آنها به حضرت فاطمه زهرا(س) و نامگذاری، ازدواج ایشان با حضرت علی(ع) و جزئیات ازدواج آنها، محبت نسبت به ایشان و در آخر وفات، وصیت و مکان قبرشان اشاره شده است.[۳]
باب واسعی از کتاب به امیرالمؤمنین علی(ع) اختصاص یافته است. نویسنده با ذکر نسب، اسم و صفات علی(ع)، به این موضوع که حضرت اولین مسلمان و اولین نمازگزار بودهاند اشاره کرده است. احادیث منزلت، باب الحکمة، باب مدینة العلم و دهها روایت دیگر در این باب از کتاب ذکر شده است.[۴]
نویسنده، باقی قسم اول از کتاب را به شرح حال امام حسن و امام حسین(ع) و ذکر روایات اهل سنت در رابطه با آن دو بزرگوار اختصاص داده است. در انتهای این قسم پیش از ذکر اولاد امام حسین(ع)، روایتی ذکر شده که امام صادق(ع) از پدر بزگوارشان نقل میکنند که هرکس با معرفت، قبر حسین(ع) را زیارت کند، خداوند نام او را در علّیین ثبت میکند و فرمود: اطراف قبر حسین(ع) ۷۰ هزار ملک آشفتهحال و خاکآلود هستند که تا روز قیامت بر آن حضرت میگریند.[۵]
در قسم دوم کتاب به ترتیب مناقب اولاد رسولالله(ص) با ذکر ابراهیم فرزند آن حضرت آغاز و پس از ذکر دیگر اولاد آن حضرت و نیز عقیل بن ابیطالب، عبدالله بن عباس و دیگر پسرعموها با یادی از آمنه مادر حضرت رسول و خواهر رضاعی ایشان ختم شده است.
محبالدین طبری از جمله علمای اهل سنت است که به نزول آیه «الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِیةً» (سوره بقره/آیه۲۷۴) و نیز آیه ولایت: «إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا» (سوره مائده/ آیه۵۵) و آیه «وَیطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکینًا وَیتِیمًا وَأَسِیرًا» (سوره انسان/آیه۸) در حق امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرده است.[۶]
مؤلف در پایان هر روایتى منبع یا راوى آن را ذکر کرده است. محقق کتاب نیز در پاورقى نام کامل این مؤلفان و کتابى که محبالدین طبری از آن نقل کرده را بیان نموده است. ضمن اینکه منابع دیگرى را ارائه داده است؛ بهعنوان مثال در باب فضیلت اهلبیت(ع) پس از نقل حدیث ثقلین از زید بن ارقم، آن را به ترمذی نسبت میدهد؛[۷] یا در روایت دیگری شیوه صلوات فرستادن بر پیامبر و آل او را به بخاری نسبت میدهد.[۸]
در باب دیگری با عنوان: «در بیان اینکه فاطمه و علی و حسن و حسین همان اهلبیتی هستند که در آیه تطهیر به آنها اشاره شده است و رسولالله(ص) با کساء از آنها تجلیل کرد و آنها را دعا نمود»، از عمر بن ابیسلمه نقل شده که آیه تطهیر در بیت امسلمه بر رسولالله(ص) نازل شد؛ پیامبر(ص)، فاطمه و حسن و حسین را دعا کرد و آنها را زیر کساء قرار داد و فرمود: خداوندا اینها اهل بیت من هستند، پس از آنها ناپاکی را دور کن و پاک و مطهرشان گردان.[۹]
گرچه به قول ابن اثیر حدیث عقیل کم است، ولی نویسنده در این کتاب، دو حدیث از احادیث وی را که از رسول خدا روایت شده، نقل نموده است.[۱۰]
نویسنده در ذیل برخى از روایات که کلمات دشوارى در آنها آمده، شرحى را افزوده و آن واژهها را توضیح داده است.[۱۱]
وضعیت کتاب
کتاب به چاپ سنگی در سال ۱۳۵۶ در قاهره چاپ شده و فاقد تحقیق مناسب است. در انتهای کتاب تاریخ فراغت از استنساخ اثر روز جمعه ۱۶ ربیعالاول سال ۱۱۰۱ به دست محفوظ بن احمد قوصی اشعری مذهب ذکر شده است. نسخه تیموریه، نسخه دیگری است که در روز چهارشنبه ۱۲ ماه محرم سال ۸۶۰ به دست ابن ابیجراده حنفی استنساخ شده است.[۱۲]
پانویس
منابع
- نجمی، محمدصادق، «بقعه عقیل بن ابیطالب و حارث بن عبدالمطلب»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله میقات حج، زمستان ۱۳۷۴، صفحات ۵۶ تا ۷۷.