دعای ۴۷ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش هفتم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۴۷ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم - بخش ششم - بخش هفتم - بخش هشتم - بخش نهم - بخش دهم - بخش یازدهم - بخش دوازدهم - بخش سیزدهم

اللَّهُمَّ هَذَا یوْمُ عَرَفَةَ، یوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ کرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ، نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَک، وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِک، وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیتَک، وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَی عِبَادِک.

اللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُک الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیهِ قَبْلَ خَلْقِک لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِک إِیاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیتَهُ لِدِینِک، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّک، وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِک، وَ أَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِک، وَ أَرْشَدْتَهُ لِمُوَالاةِ أَوْلِیائِک، وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِک.

ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یأْتَمِرْ، وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ ینْزَجِرْ، وَ نَهَیتَهُ عَنْ مَعْصِیتِک، فَخَالَفَ أَمْرَک إِلَی نَهْیک، لَا مُعَانَدَةً لَک، وَ لَا اسْتِکبَاراً عَلَیک، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَی مَا زَیّلْتَهُ وَ إِلَی مَا حَذَّرْتَهُ، وَ أَعَانَهُ عَلَی ذَلِک عَدُوُّک وَ عَدُوُّهُ، فَأَقْدَمَ عَلَیهِ عَارِفاً بِوَعِیدِک، رَاجِیاً لِعَفْوِک، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِک، وَ کانَ أَحَقَّ عِبَادِک مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیهِ أَلَّا یفْعَلَ.

وَ هَا أَنَا ذَا بَینَ یدَیک صَاغِراً ذَلِیلًا خَاضِعاً خَاشِعاً خَائِفاً، مُعْتَرِفاً بِعَظِیمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَ جَلِیلٍ مِنَ الْخَطَایا اجْتَرَمْتُهُ، مُسْتَجِیراً بِصَفْحِک، لَائِذاً بِرَحْمَتِک، مُوقِناً أَنَّهُ لَا یجِیرُنِی مِنْک مُجِیرٌ، وَ لَا یمْنَعُنِی مِنْک مَانِعٌ.

فَعُدْ عَلَیّ بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَی مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِک، وَ جُدْ عَلَیّ بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَی مَنْ أَلْقَی بِیدِهِ إِلَیک مِنْ عَفْوِک، وَ امْنُنْ عَلَیّ بِمَا لَا یتَعَاظَمُک أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَی مَنْ أَمَّلَک مِنْ غُفْرَانِک، وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِک، وَ لَا تَرُدَّنِی صِفْراً مِمَّا ینْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَک مِنْ عِبَادِک.

وَ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِیدَک وَ نَفْی الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْک، وَ أَتَیتُک مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَی مِنْهَا، وَ تَقَرَّبْتُ إِلَیک بِمَا لَا یقْرُبُ أَحَدٌ مِنْک إِلَّا بالتَّقَرُّبِ بِهِ.

ثُمَّ أَتْبَعْتُ ذَلِک بِالْإِنَابَةِ إِلَیک، وَ التَّذَلُّلِ وَ الِاسْتِکانَةِ لَک، وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِک، وَ الثِّقَةِ بِمَا عِنْدَک، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِک الَّذِی قَلَّ مَا یخِیبُ عَلَیهِ رَاجِیک.

وَ سَأَلْتُک مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِک خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکبُّرِ الْمُتَکبِّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالَّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ، وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ، وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ، وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

خداوندا این روز عرفه، روزی است که آن را شرافت و کرامت و عظمت دادی، سفره رحمتت را در آن گستردی، و با بخششت بربندگان منّت نهادی، و عطایت را در آن فراوان نمودی، و به وسیله‌اش بر بندگان خود احسان کردی.

بارالها و من آن بنده‌ای هستم که قبل از آفریدنش و پس از خلقتش بر او انعام فرمودی، و او را از جمله کسانی قرار دادی که به آئین خود رهبری نمودی، و برای ادای حقّ خویش توفیق دادی، و او را با ریسمان خویش نگاه داشتی، و در حزب خود وارد کردی، و به دوستداری دوستانت، و دشمنی دشمنانت رهنمون شدی،

و با این همه به او دستور دادی ولی اطاعت نکرد، و نهی فرمودی امّا باز نایستاد، و از نافرمانی خود بر حذرش داشتی ولی پس از امر تو به سوی نهیت شتافت، نه از باب دشمنی باتو، و نه از جهت گردنکشی در برابر تو، بلکه هوای نفس وی را به آنچه تواش از آن راندی و ترساندی کشاند، و دشمن تو و دشمن او وی را در این زمینه کمک داد، تا در عین معرفت به تهدید تو دست به گناه زد، در حالی که به عفوت امیدوار، و به گذشتت اعتماد داشت، با وجود آن همه محبت که در حقش فرمودی شایسته‌ترین بندگانت بود که دامن آلوده نکند.

و اینک من در برابرت خوار و ذلیل و خاضع و خاشع و ترسان و معترف به گناهان بزرگی که بارش را بر دوش برداشته‌ام، و خطاهای فراوانی که انجام داده‌ام ایستاده‌ام، و به عفوت پناه آورده‌ام، و به رحمتت ملتجی شده‌ام، و حتم دارم که امان‌دهنده‌ای مرا از تو امان نمی‌دهد، و بازدارنده‌ای مرا از تو باز نمی‌دارد،

پس آنچه را بر معصیت کار می‌پوشی به من عنایت کن، و عفوی که به تسلیم شونده به حضرتت می‌بخشی بر من ببخش، و آمرزشی را که چون به شخص امیدوار مرحمت کنی در نظرت بزرگ نمی‌نماید بر من منّت بنه،

و در این روز به من نصیبی مرحمت فرما که به سبب آن بهره‌ای از رضای تو یابم، و از آنچه قسمت کوشندگان در عبادتت می‌شود مرا تهیدست بر مگردان،

و من گرچه اعمال صالحه‌ای که آنان پیش فرستاده‌اند پیش نفرستاده‌ام ولی توحید تو و نفی هر گونه شبه یا همتا یا همانند را از وجود مبارکت قبول کرده و از همان راه‌ها که فرمان داده‌ای تا از آن به سویت آیند آمده‌ام، و تقرب جستم به تو با آن وسیله‌ای که کسی جز با تقرب به آن به قرب حضرتت نرسد،

و به دنبال آن دل دادن به تو و خواری و زاری در برابر و حسن ظن و اطمینان کامل به آنچه را نزد توست بدرقه کرده ام، و امید به تو را که کمتر امیدواری باداشتن آن نومید می‌شود ضمیمه آن نمودم،

و همانند درخواست شخص کوچک خوار بینوای تهیدست ترسان پناه خواهنده از تو درخواست کردم، همراه با بیم و زاری و امان طلبی و پناه خواهی، نه از روی گردنکشی ناشی از کبر متکبران، و نه از روی بلند پروازی ناشی از خاطرجمعی فرمانبرداران، و نه از روی برتری جویی بر پایه شفاعت شفیعان، و من گذشته از این، کمترین کمتران، و خوارترین خواران، و همانند ذرّه یا کمتر از آنم.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«اَللَّهُمَّ هَذَا یوْمُ عَرَفَةَ یوْمٌ شَرَّفْتَهُ وَ کرَّمْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ نَشَرْتَ فِیهِ رَحْمَتَک وَ مَنَنْتَ فِیهِ بِعَفْوِک وَ أَجْزَلْتَ فِیهِ عَطِیتَک وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى عِبَادِک

اَللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُک الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیهِ قَبْلَ خَلْقِک لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِک إِیاهُ فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیتَهُ لِدِینِک

وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّک وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِک وَ أَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِک وَ أَرْشَدْتَهُ لِمُوَالاَةِ أَوْلِیائِک وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِک

ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یأْتَمِرْ وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ ینْزَجِرْ وَ نَهَیتَهُ عَنْ مَعْصِیتِک فَخَالَفَ أَمْرَک إِلَى نَهْیک لاَ مُعَانَدَةً لَک وَ لاَ اسْتِکبَاراً عَلَیک

بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَى مَا زَیلْتَهُ وَ إِلَى مَا حَذَّرْتَهُ وَ أَعَانَهُ عَلَى ذَلِک عَدُوُّک وَ عَدُوُّهُ

فَأَقْدَمَ عَلَیهِ عَارِفاً بِوَعِیدِک رَاجِیاً لِعَفْوِک وَاثِقاً بِتَجَاوُزِک وَ کانَ أَحَقَّ عِبَادِک مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیهِ أَلاَّ یفْعَلَ

وَ هَا أَنَا ذَا بَینَ یدَیک صَاغِراً ذَلِیلاً خَاضِعاً خَاشِعاً خَائِفاً مُعْتَرِفاً بِعَظِیم مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ وَ جَلِیل مِنَ الْخَطَایا اجْتَرَمْتُهُ

مُسْتَجِیراً بِصَفْحِک لاَئِذاً بِرَحْمَتِک مُوقِناً أَنَّهُ لاَ یجِیرُنِی مِنْک مُجِیرٌ وَ لاَ یمْنَعُنِی مِنْک مَانِعٌ

فَعُدْ عَلَی بِمَا تَعُودُ بِهِ عَلَى مَنِ اقْتَرَفَ مِنْ تَغَمُّدِک وَ جُدْ عَلَی بِمَا تَجُودُ بِهِ عَلَى مَنْ أَلْقَى بِیدِهِ إِلَیک مِنْ عَفْوِک

وَ امْنُنْ عَلَی بِمَا لاَ یتَعَاظَمُک أَنْ تَمُنَّ بِهِ عَلَى مَنْ أَمَّلَک مِنْ غُفْرَانِک

وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِک وَ لاَ تَرُدَّنِی صِفْراً مِمَّا ینْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبِّدُونَ لَک مِنْ عِبَادِک

وَ إِنِّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدِّمْ مَا قَدَّمُوهُ مِنَ الصَّالِحَاتِ فَقَدْ قَدَّمْتُ تَوْحِیدَک وَ نَفْی الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْک

وَ أَتَیتُک مِنَ الْأَبْوَابِ الَّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَى مِنْهَا وَ تَقَرَّبْتُ إِلَیک بِمَا لاَ یقْرُبُ أَحَدٌ مِنْک إِلاَّ بالتَّقَرُّبِ بِهِ

ثُمَّ أَتْبَعْتُ ذَلِک بِالْإِنَابَةِ إِلَیک وَ التَّذَلُّلِ وَ الاِسْتِکانَةِ لَک وَ حُسْنِ الظَّنِّ بِک

وَ الثِّقَةِ بِمَا عِنْدَک وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِک الَّذِی قَلَّ مَا یخِیبُ عَلَیهِ رَاجِیک

وَ سَأَلْتُک مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذَّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ وَ مَعَ ذَلِک خِیفَةً وَ تَضَرُّعاً وَ تَعَوُّذاً وَ تَلَوُّذاً

لاَ مُسْتَطِیلاً بِتَکبُّرِ الْمُتَکبِّرِینَ وَ لاَ مُتَعَالِیاً بِدَالَّةِ الْمُطِیعِینَ وَ لاَ مُسْتَطِیلاً بِشَفَاعَةِ الشَّافِعِینَ

وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا»:

روز باعظمت عرفه:

بارالها این روز عرفه روزى است که آن را شرافت بخشیدى و گرامى داشتى و عظمت دادى و رحمتت را در آن گستردى و با عفوت منّت گذاردى و عطایت را در آن فراوان کردى، و به وسیله اش بر بندگانت تفضل فرمودى.

بارالها و من آن بنده اى هستم که پیش از آفریدنش و پس از خلقتش بر او انعام نمودى، و او را از کسانى قرار دادى که به دیت خود رهبرى کردى، و براى اداى حق خودت توفیق دادى، و او را با ریسمان خویش نگاه داشتى، و در حزب خود وارد کردى، و به دوستدارى دوستانت، و دشمنى دشمنانت راهنمایى نمودى، با این همه او را فرمان دادى و فرمان نبرد، و منع کردى و باز نایستاد، و از نافرمانى خود نهى کردى پس امر تو را مخالفت نمود و به نهیت شتافت، نه از روى عناد با تو و نه از جهت گردنکشى بر تو، بلکه هواى نفس او را به آنچه تو از آنش راندى و ترساندى خوانده، و دشمن تو و دشمن او وى را بر آن یارى کرد، تا در حال آشنایىِ به تحدیدت بر گناه اقدام نموده، در حالى که امیدوار به عفو و واثق به گذشت تو بوده، با وجود آنهمه انعام که درباره اش فرمودى سزاوارترین بندگانت بود که انجام ندهد.

اینک من در پیشگاهت خوار و ذلیل و خاضع و خاشع و بیمناک و به گناهان بزرگى که بر دوش کشیده ام و خطاهاى کلان معترفم، و به عفو تو پناه آورده ام، و به رحمتت التجا نموده، و یقین دارم که امان دهنده اى مرا از تو امان نمى دهد، و بازدارنده اى مرا از تو باز نمى دارد، پس آنچه بر گناهکار مى پوشى بر من بپوش، و عفوى که به تسلیم شنونده خود مى بخشى به من ببخش، و آمرزشى را که چون به شخص امیدوار عطا کنى در نظرت بزرگ نمى نماید بر من منّت گذار،

و در این روز به من بهره اى عنایت کن که به وسیله آن نصیبى از خوشنودى تو بیابم، و از آنچه عاید بندگان کوشاى در عبادتت مى گردد مرا تهیدست برمگردان.

من اگرچه کارهاى شایسته اى که آنان پیش فرستاده اند پیش نفرستاده ام، ولى یگانه پرستى و نفى هر گونه ضد یا همتا یا همانند را از حضرتت پذیرفته، و از همان درها که فرمان داده اى تا از آن به سویت آیند آمدم، و تقرّب جستم به آنچه کسى جز با تقرب به آن به تو نرسید، و به دنبال آن بازگشت به سوى تو و خوارى و زارى در پیشگاهت و نیک بینى نسبت به تو و اطمینان کامل به آنچه نزد توست را بدرقه کردم و امید به تو را که کمتر امیدوارى از آن نومید مى شود ضمیمه آن ساختم، و همانند درخواست شخص حقیر خوار بینواى تهیدست ترسانِ پناه خواهنده از تو درخواست کردم توأم با بیم و زارى و امان خواهى و پناه طلبى، نه از روى گرنکشى که ناشى از تکبّر متکبّران است، و نه از روى بلند پروازى ناشى از خاطر جمعى طاعتکاران، و نه از روى ترفّع بر پایه شفاعت شفیعان، و من گذشته از این، کمترین کمتران، خوارترین خوارتران، و مانند ذره اى یا کمترم.