دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش پنجم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای شانزدهم صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم - بخش ششم - بخش هفتم

سُبْحَانَک!! مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَی نَفْسِی، وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَکتُومِ أَمْرِی. وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِک أَنَاتُک عَنِّی، وَ إِبْطَاؤُک عَنْ مُعَاجَلَتِی، وَ لَیسَ ذَلِک مِنْ کرَمِی عَلَیک، بَلْ تَأَنِّیاً مِنْک لِی، وَ تَفَضُّلًا مِنْک عَلَیّ لِأَنْ أَرْتَدِعَ عَنْ مَعْصِیتِک الْمُسْخِطَةِ، وَ أُقْلِعَ عَنْ سَیئَاتِی الْمُخْلِقَةِ، وَ لِأَنَّ عَفْوَک عَنِّی أَحَبُّ إِلَیک مِنْ عُقُوبَتِی،

بَلْ أَنَا یا إِلَهِی، أَکثَرُ ذُنُوباً، وَ أَقْبَحُ آثَاراً، وَ أَشْنَعُ أَفْعَالًا، وَ أَشَدُّ فِی الْبَاطِلِ تَهَوُّراً، وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِک تَیقُّظاً، وَ أَقَلُّ لِوَعِیدِک انْتِبَاهاً وَ ارْتِقَاباً مِنْ أَنْ أُحْصِی لَک عُیوبِی، أَوْ أَقْدِرَ عَلَی ذِکرِ ذُنُوبِی.

وَ إِنَّمَا أُوَبِّخُ بِهَذَا نَفْسِی طَمَعاً فِی رَأْفَتِک الَّتِی بِهَا صَلَاحُ أَمْرِ الْمُذْنِبِینَ، وَ رَجَاءً لِرَحْمَتِک الَّتِی بِهَا فَکاک رِقَابِ الْخَاطِئِینَ. اللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِی قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِک، وَ هَذَا ظَهْرِی قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَایا، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّک.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

‌ای پاک خدای من، چه شگفت‌انگیز است که به زیان خود شهادت می‌دهم! و امور نهان خود را شماره می‌نمایم! و شگفت‌آورتر از آن بردباری تو از من، و درنگت از مؤاخذه سریع من است، و علّتش این نیست که من در آستان تو انسانی بزرگوارم، بلکه از روی مدارای تو با من و تفضّل تو بر من است، تا مگر از نافرمانی تو که خشم‌انگیز است باز ایستم و خود را از گناهانی که آبرویم را می‌برد بازدارم، و از آن روست که گذشتت را از من بیش از کیفرم دوست داری،

وگرنه‌ ای خدای من، گناهانم فراوان‌تر، و آثارم زشت‌تر، و کردارم شنیع‌تر، و گستاخی‌ام در باطل شدیدتر، و بیداری‌ام برای طاعتت بسیار ضعیف‌تر و هشیاری و مراقبتم در مقابل تهدیدت ناچیزتر از آن است که بتوانم عیوبم را در پیشگاهت شماره کنم، یا قدرت یادکردن گناهانم را داشته باشم، و خود را به این صورت نکوهش می‌کنم؛ زیرا که به مهرت چشم طمع دارم که اصلاح کار گنهکاران وابسته به مِهر توست، و هم از باب امید به رحمت توست که آزادی خطاکاران در گرو آن است.

خدای من، این گردن من است که گناهان آن را در بند کرده، پس بر محمد و آلش درود فرست، و آن را به عفوت از عذاب بِرَهان، و این پشت من است که بار خطاها آن را سنگین نموده، پس بر محمد و آلش درود فرست، و به بخششت آن را سبک فرما.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«سُبْحَانَک مَا أَعْجَبَ مَا أَشْهَدُ بِهِ عَلَى نَفْسِی وَ أُعَدِّدُهُ مِنْ مَکتُومِ أَمْرِی وَ أَعْجَبُ مِنْ ذَلِک أَنَاتُک عَنِّی وَ إِبْطَاؤُک عَنْ مُعَاجَلَتِی وَ لَیسَ ذَلِک مِنْ کرَمِی عَلَیک

بَلْ تَأَنِّیاً مِنْک لِی وَ تَفَضُّلاً مِنْک عَلَی لِأَنْ أَرْتَدِعَ عَنْ مَعْصِیتِک الْمُسْخِطَةِ وَ أُقْلِعَ عَنْ سَیئَاتِی الْمُخْلِقَةِ وَ لِأَنَّ عَفْوَک عَنِّی أَحَبُّ إِلَیک مِنْ عُقُوبَتِی

بَلْ أَنَا یا إِلَهِی أَکثَرُ ذُنُوباً وَ أَقْبَحُ آثَاراً وَ أَشْنَعُ أَفْعَالاً وَ أَشَدُّ فِی الْبَاطِلِ تَهَوُّراً وَ أَضْعَفُ عِنْدَ طَاعَتِک تَیقُّظاً وَ أَقَلُّ لِوَعِیدِک انْتِبَاهاً وَ ارْتِقَاباً مِنْ أَنْ أُحْصِی لَک عُیوبِی أَوْ أَقْدِرَ عَلَى ذِکرِ ذُنُوبِی

وَ إِنَّمَا أُوَبِّخُ بِهَذَا نَفْسِی طَمَعاً فِی رَأْفَتِک الَّتِی بِهَا صَلاَحُ أَمْرِ الْمُذْنِبِینَ وَ رَجَاءً لِرَحْمَتِک الَّتِی بِهَا فَکاک رِقَابِ الْخَاطِئِینَ»

"مولاى من، سید و سرور من، از هر عیب و نقصى منزّهى تو، چه شگفت انگیز است گواهیهاى خودم درباره خویشتن، و کارهاى پنهانى که بر مى شمرم، و شگفت انگیزتر از آن بردبارى و حلم تو از من، و درنگ کردنت از به کیفر رساندن این بنده گنهکار است، و این نه بخاطر گرامى بودن من نزد توست، بلکه به جهت مداراى تو و تفضلّت بر من است، شاید از عصیان خشم برانگیز تو باز ایستم، و دست از زشتى هاى خوار کننده بردارم، و بدین جهت است که عفو و گذشت تو در نظرت از مجازاتم خوشایندتر است.

بلکه اى مهربان خداى من، اى معبود من، انسانى هستم که گناهم بیشتر و آثارم زشتتر، و کردارم بدتر، و تهورم در باطل سخت تر، و بیداریم در مقام طاعت تو ضعیف تر، و توجه و مراقبتم نسبت به تهدید هایت کمتر از آنست که بتوانم عیوبم را بشمارم، یا بر نام بردن گناهانم قدرت یابم، بلکه بدینوسیله خویش را سرزنش مى کنم، به طمع مهربانیت که چاره سزا بى چاره گى گناهکاران است، و به امید رحمتت که آزادى گردنهاى خطاکاران در آن است."

جز از فراق یار ندارم شکایتى *** الا حدیث عشق ندانم حکایتى

یا رب مرا بضاعت وکلا رجاى توست *** زین به گمانم اینکه نباشد بضاعتى

در پیشگاه حضرتتو اى حق غفور *** هستم خجل چو نیست مرا برگ و طاعتى

گفتى که گاه عجز حمایت کنم زعید *** نک عاجزم مراز کرم کن حمایتى

من مستکین و بى کس و افتاده ام زپا *** اى ذات بى نیاز مرا کن اعانتى

آمال من توئى و امیدم به فضل توست *** از فضل کن مرا بسوى خود هدایتى

اى قلزم کرم به من خسته ضعیف *** چشم حقیقتى ده و نور درایتى

با تو خداى غافر و ذوالجود وذوالکرم *** شرم آید به غیر برم استعانتى

آیا شود که هجر مبدل شود به وصل *** این دل شکسته را برسانى به راحتى

یاغافر الذنوب ببخشا و عفو کن *** گر جاى شکر رفته زطوطى شکایتى

«اَللَّهُمَّ وَ هَذِهِ رَقَبَتِی قَدْ أَرَقَّتْهَا الذُّنُوبُ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ أَعْتِقْهَا بِعَفْوِک وَ هَذَا ظَهْرِی قَدْ أَثْقَلَتْهُ الْخَطَایا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ خَفِّفْ عَنْهُ بِمَنِّک»:

بارالها، کریما، رحیما، اى سید و مولاى من، اى ارحم الراحمین، اى اکرم الاکرمین این گردن من است که گناهان آن را باریک کرده، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و به عفو خود آن را آزاد ساز، و این پشت من است که خطاها آن را سنگین نموده، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و با کرمت آن را سبک فرما.