دعای شانزدهم صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش دوم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای شانزدهم صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم - بخش پنجم - بخش ششم - بخش هفتم

وَ أَنَا، یا إِلَهِی، عَبْدُک الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ: لَبَّیک وَ سَعْدَیک،‌ ها أَنَا ذَا، یا رَبِّ، مَطْرُوحٌ بَینَ یدَیک. أَنَا الَّذِی أَوْقَرَتِ الْخَطَایا ظَهْرَهُ، وَ أَنَا الَّذِی أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ، وَ أَنَا الَّذِی بِجَهْلِهِ عَصَاک، وَ لَمْ تَکنْ أَهْلًا مِنْهُ لِذَاک.

هَلْ أَنْتَ، یا إِلَهِی، رَاحِمٌ مَنْ دَعَاک فَأُبْلِغَ فِی الدُّعَاءِ؟ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَکاک فَأُسْرِعَ فِی الْبُکاءِ؟ أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَک وَجْهَهُ تَذَلُّلًا؟ أَمْ أَنْتَ مُغْنٍ مَنْ شَکا إِلَیک فَقْرَهُ تَوَکلًا؟

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

و من،ای خدای من، آن بنده توام که او را به دعا فرمان دادی پس لبّیک و سَعْدَیک گفت و فرمانت را بجای آورد، اینک منم ای پروردگار من که در پیشگاهت به خاکساری درافتاده ام، منم که خطاها پشتم را گرانبار کرده، و منم که گناهان عمرم را به تباهی برده، و منم که از سر جهالت تو را نافرمانی کرده ام در صورتی که تو شایسته این نبودی که من چنین کنم.

ای خدای من، آیا اگر کسی تو را بخواند بر او رحمت می‌آوری تا در دعا بکوشم؟ یا کسی را که به درگاهت بنالد می‌آمرزی تا در گریه شتاب نمایم؟ یا از کسی که از سرِ فروتنی صورت به خاک درگاهت بساید در می‌گذری؟ یا کسی را که به پیشگاهت از سرِ اعتماد از فقر و نداری خود شکوه کند بی‌نیاز می‌گردانی؟‌

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«وَ أَنَا یا إِلَهِی عَبْدُک الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالدُّعَاءِ فَقَالَ لَبَّیک وَ سَعْدَیک هَا أَنَا ذَا یا رَبِّ مَطْرُوحٌ بَینَ یدَیک

أَنَا الَّذِی أَوْقَرَتِ الْخَطَایا ظَهْرَهُ وَ أَنَا الَّذِی أَفْنَتِ الذُّنُوبُ عُمُرَهُ وَ أَنَا الَّذِی بِجَهْلِهِ عَصَاک وَ لَمْ تَکنْ أَهْلاً مِنْهُ لِذَاک

هَلْ أَنْتَ یا إِلَهِی رَاحِمٌ مَنْ دَعَاک فَأُبْلِغَ فِی الدُّعَاءِ أَمْ أَنْتَ غَافِرٌ لِمَنْ بَکاک فَأُسْرِعَ فِی الْبُکاءِ

أَمْ أَنْتَ مُتَجَاوِزٌ عَمَّنْ عَفَّرَ لَک وَجْهَهُ تَذَلُّلاً أَمْ أَنْتَ مُغْن مَنْ شَکا إِلَیک فَقْرَهُ تَوَکلاً»:

و من اى معبودم بنده توام که چون او را به دعا فرمان دادى: "اُدْعُونى اَسْتَجِبْ لَکمْ.(۶۴) بخوانید مرا تا استجابت کنم شما را." لبیک و سعیدک گفت، فرمانت را آویزه گوش کرد و در مقام دعا برآمد، دست نیازش را به سوى تو بى نیاز دراز کرد. اینک اى محبوب و معشوقم، اى خداى رحیم، اى لطیف و خبیر، اى عزیز و حکیم، اى اجابت کننده دعوات در پیشگاهت بخاک افتاده ام.

منم که بارگناهان بر پشت جانم نشسته، و پشت جان از سنگینى آن بار شکسته .

منم که آلودگى ها و گناهان و معاصى و خطاها عمرم را بر باد داده، و این سرمایه پرقیمت هستى را از کفم ربوده، و جز تأسف و تأثر بر عمر گذشته چیزى برایم نگذاشته.

منم که از روى جهالت و نادانى به معصیت تو برخاستم، و فکر عاقبت گناه را که داراى عقوبت ابدى است نکردم، در صورتیکه سزاوار نافرمانى من نبودى، بلکه بخاطر این همه لطف و احسان و رحمت و عنایتى که به من فرمودى باید از ابتداى عمر پیشانى عبادت بر خاک درت مى سائیدم، و براى یک بار بدنبال هوا و هوس نمى رفتم، و براى یک لحظه از ابلیس آن دشمن دیرینه انسان انسانیت اطاعت نمى کردم.

آیا اى محبوب من به کسى که تو را بخواند ترحم مى نمائى تا در دعا و الحاح و زارى و تضرع و التماس بکوشم؟

آیا هر که را در برابرت از باب ذلت ومسکنت، و پشیمانى و حسرت اشک بریزد، اشکى که هر قطره اش در پیشگاهت والاترین ارزش را دارد، مى آمرزى تا در گریه و ندبه سرعت بورزم؟

آیا از هر که روى خویش در برابرت بخاک ساید در مى گذرى؟ یا هر کس را که از باب اعتماد به تو، از فقر و ندارى خویش به تو شکایت برد بى نیاز مى نمائى"؟

گو اینکه حضرت زین العابدین تمام جملات باحال بالا را بى پاسخ گذاشته، ولى آیات قرآن و روایات و خود حضرت سجاد در دعاهاى دیگرش به تمام این سئوالات جواب داده اند.

آرى معصیتکارى که عصیانش بر اثر جهل بوده، صد رد صد توبه اش قبول است.

او به تمام دعاکنندگان به بهترین وجه ترحم مى فرماید، اشک گنهکار را وسیله خاموش کردند آتش جهنم قرار مى دهد، و صورت بر خاک نهادن را در دنیا و آخرت رفعت و شوکت و عظمت و آبرو مى دهد، و فقر فقیر چه فقیر مادى و چه فقر معنوى را به بهترین صورت از خزانه کرمش تبدیل به بى نیازى مى کند.

آرى گریه اى که براى خدا و در راه خدا باشد، خاموش کننده آتش درون، و نابود کننده عذاب بیرون است.

با دقت در وضع روانى مردان الهى، مى توان گریه هاى آنها را به انواعى تقسیم کرد:

۱ - ندامت از گناهان و معاصى.

۲ - احساس ابهام دربازگشت نهائى به سوى خدا.

۳ - احساس عظمت .

۴ - شوق و نشاط.

۵ - خوف و خشیت.

ملاک مقدس بودن گریه هاى الهى، بستگى به اوج و اعتلاى روحى دارد، هر اندازه که هیجان و رقت قلب مولود توجهات علوى برتر بوده باشد، گریه هاى ناشى از آن توجهات باعظمت تر و باارزش تر خواهد بود.(۶۵)

آرى انسانى که دچار فقر معنوى است، و بطور کامل به این فقر توجه دارد، و مى داند جز ذات اقدس حضرت حق، احدى نمى تواند این فقر را جبران کند، به حالت دعا مى افتد، و دست نیاز بسوى بى نیاز دراز مى کند، و با تضرع و ندبه، دریاى رحمت الهى را بجوش آورده، انوار توفیق را متوجه خود مى نماید، و کمبودهاى درونى خودرا بدین وسیله جبران مى نماید.

پی نوشت:


۶۴- مؤمن،۶۰.

۶۵- "تفسیرمثنوى" ج ۴، ص ۲۶۹.