خبر تزویج امکلثوم من عمر (کتاب)
کتاب «خبر تزویج أمکلثوم من عمر»، نوشته سید على حسینى میلانى، پژوهشی به زبان عربی درباره ماجرای ازدواج حضرت امکلثوم دختر امام على (علیهالسلام) با عمر بن خطاب است. مؤلف کتاب، متن و سند روایات مربوط به این رویداد را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
محتویات
معرفی کتاب
این نوشتار تحقیقى درباره روایات ازدواج حضرت امکلثوم با عمر خطاب است؛ رویدادى که همواره گروهى براى انکار وقایع تلخ و حوادث ناگوار صدر اسلام در رابطه با حضرت على(ع) و حضرت زهرا(س) بدان استدلال مىکنند و مىگویند: «اگر آنچه مشهور است که عمر به خانه حضرت على(ع) هجوم آورد و منجر به شهادت حضرت صدیقه(س) گردید، صحّت داشت، چنین ازدواجى صورت نمىگرفت، ولى این ازدواج واقع شده؛ ازاینرو، آن حوادث، اصلى ندارند و بین حضرت على(ع) و عمر رابطه حسنه برقرار بوده است.»
لذا نویسده تمام تلاش خود را کرده تا به ژرفا و عمق ماجرا پی ببرد، تا معلوم گردد که آیا استدلال مذکور تمام است و یا پوچ و بىحاصل مىباشد.
محتوای کتاب
مطالب کتاب در ضمن سه بخش تدوین شده است. در این تحقیق، نخست اصل روایت از مشهورترین کتابهاى اهل سنت آورده شده است. نویسنده هشت تن از راویانی که اخباری از این واقعه را در کتب خویش آوردهاند بر میشمارد، که هریک از روات بهوسیله روایات متعددی وقوع این ازدواج را گزارش کردهاند. برخى از این روایات به اصل ماجرا - یعنى قضیه تزویج امیرالمؤمنین(ع) دخترش را به عمر - مربوط مىشود. برخى به قضایاى ازدواج امکلثوم پس از مرگ عمر و برخى دیگر نیز به جریان وفات او و پسرش مربوط است.
قدیمىترین راوى و ناقل این روایت، ابن سعد نویسنده کتاب الطبقات الکبرى است. او در این کتاب، چند روایت را در این موضوع نقل مىنماید؛ از جمله: «امکلثوم، دختر على(ع) و فاطمه(س)، هنوز دختر نابالغى بود که عمر بن خطاب او را به همسرى گرفت. راوی دیگری که روایاتى را در اینباره آن نقل کرده، ابوبشر دولابی است. وى در کتاب الذریة الطاهرة در بخش مربوط به امکلثوم دختر فاطمه(س)، روایاتى چند در این موضوع نقل کرده است. نویسنده سپس به ترتیب: روایت حاکم نیشابورى در المستدرک، روایات بیهقى در السنن الکبرى، روایات خطیب بغدادى در تاریخ بغداد، روایات ابن عبدالبر در الاستیعاب، روایات ابن اثیر در أسد الغابة و روایات ابن حجر در الإصابة را به تفصیل آورده است.
در بخش دوم نگارنده به بررسی سندی این روایات پرداخته است. از نظر ایشان با توجه به اصول و قواعد علمى اهل سنت در علم حدیث و با استناد به سخنان علماى آنها در علم رجال، اگر کسى با دقت به سندهاى این روایات بنگرد و آنها را بررسى نماید، براى او روشن مىگردد که اصل این داستان، پایه و اساسى ندارد؛ چه رسد به جزئیات امور و موارد فرعى وابسته به آن؛ زیرا اولا راویان این ماجرا را مىتوان به دو گروه تقسیم نمود:
- افرادى که از سوى علماى اهل سنت بهشدت تضعیف شده و به دروغگویى متهم گردیدهاند؛
- افرادى که هرچند مورد اعتماد اهل سنّت مىباشند، ولى بغض و دشمنى آنان با امیرمؤمنان على(ع) از مسلمات تاریخ است؛ لذا قول این گروه - آنهم علیه حضرت على(ع) - مورد پذیرش شیعیان نمىباشد.
ثانیا، این ماجراها و حکایات، در دو کتاب معروف صحیح بخاری و صحیح مسلم موجود نیست. مؤلفان این دو کتاب، از این روایات اعراض کرده و آنها را در صحاحشان نیاوردهاند. همچنین این روایات در کتابهاى روایى دیگر اهل سنت - که به صحاح معروفند - نیز نقل نشده است. بنابراین، همه نویسندگان صحاح ششگانه اهل سنت بر ترک و عدم نقل این روایات، اتفاق نظر داشتهاند. حتى در کتابهاى روایى مانند مسند احمد بن حنبل هم نیامده است و خود احمد و عدّهاى دیگر به تبعیت از او، اظهار داشتهاند که آنچه در این کتاب - مسند احمد - نیامده است، صحیح نیست.
مؤلف در بخش سوم، به بررسى و تحقیق درباره متن و دلالت این روایات پرداخته است. وی بر این باور است که محتوای روایات با یکدیگر تناقضات بسیاری دارند و یکدیگر را تکذیب مىکنند؛ لذا دلالت روایت بر مدعای آنها هیچ اصل و اساسى ندارد و احتمالى که در این زمینه قوى به نظر مىرسد این است که سازندگان این داستان، در پى ساختن فضیلتى براى عمر بن خطاب بودهاند؛ چراکه وقتى متوجه شدند که عمر بن خطاب خود از راویان این حدیث نبوى است که حضرتش فرموده است: «کلّ سبب و نسب منقطع یوم القیامة إلا سببی و نسبی»؛ یعنی: «هر نسب و خویشاوندى، در روز رستاخیز گسستنى است، مگر نسب و خویشاوندى من»؛ که این حدیث نشانگر فضیلت و منقبتى براى اهلبیت(ع)، بهخصوص براى امیرمؤمنان على(ع) است، ازاینرو، آنها خواستهاند تا با ساختن داستان خواستگارى عمر از دختر امیرمؤمنان على(ع)، این قضیه را با این حدیث شریف، مرتبط ساخته و بدینگونه، فضیلتى براى عمر بن خطاب بتراشند.
وی سپس به بررسی ازدواج امکلثوم با عمر در روایات امامیه پرداخته و بیان میدارد که ماجرای این ازدواج در کتابهاى دانشمندان شیعه نیز نقل شده است، ولى علىرغم شهرت این روایات نزد اهل سنت و نقل برخى احادیث در منابع امامیه، عدهاى از بزرگان ما، اصل این روایت را انکار کردهاند؛ بهگونهاى که اگر کسى به منابع شیعه مراجعه کند، این انکار را در آثار شیخ مفید، سید مرتضى و سید ناصر حسین فرزند نویسنده عبقات الأنوار و آثار افراد دیگرى که در نقد و بررسى این موضوع، قلم زدهاند، خواهد دید. نگارنده سه روایت را از منابع شیعی در این زمینه ذکر میکند؛ از جمله: امام جعفر صادق(ع) در مورد ازدواج امکلثوم فرمود: «إنّ ذلک فرج غُصِبناه»؛ یعنی: «این ناموسى است که از ما غصب شده است».
اما با همه این تفاصیل، بر فرض پذیرش این روایات، مىگوییم: طرف مقابلِ ما، نمىتواند به این روایات احتجاج کند و ما را به پذیرش موضوعى در این زمینه ملزم سازد؛ زیرا نهایت مطلبى که از این روایات استفاده مىشود، این است که پس از ارعاب و وعدههاى تهدیدآمیز عمر، عقد ازدواجى صورت گرفت و پس از این تهدیدها بود که امکلثوم به خانه عمر منتقل شد؛ ازاینرو، این خواستگارى و ازدواج تحمیلى چه فضیلتى را براى عمر پدید مىآورد؟ آیا چنین ازدواجى مىتواند دلیلى بر صمیمیت و دوستى طرفین باشد؟
ترجمه کتاب
کتاب «خبر تزويج أمكلثوم من عمر»، توسط هیئت تحریریه مرکز حقایق اسلامی با عنوان «ازدواج امکلثوم با عمر (بررسی و نقد)» به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
ترجمه کتاب بهصورت روان و سلیس و مطابق ادبیات روز است. مترجم تلاش کرده که امانتداری منصف در برگرداندن مطالب از عربی به فارسی باشد. فهرست مطالب، در ترجمه در ابتدای کتاب ذکر شده و در متن عربی در انتهای آن؛ ضمن اینکه در فهرست عربی، مباحث تحت سه بخش ارئه شده است، اما در فهرست ترجمه فارسی، مطالب ضمن چهار فصل مطرح شده است و تغییرات و اضافاتی در ریزعناوین فصول به وجود آمده است. از جمله کارهای مفید مترجم، افزودن کتابنامه به پایان کتاب است.
در ترجمه کتاب در مواردی توضیحاتی در پاورقی ذکر شده که در متن اصلی کتاب وجود ندارد.
منابع
- ویکی نور