ثوب
«ثَوب» به معنای جامه بافته است که جمع آن یعنی «ثِیاب»، در موارد متعددی در قرآن کریم آمده است.
محتویات
ثوب در لغت
«ثوب» به معنای جامه بافته است که شامل نمد و پوستین و مانند آن نمی شود.[۱] این کلمه از ریشه (ث و ب) است و صاحب «لسان العرب» در مورد معنای آن می گوید: «ثابَ الرَّجُلُ یثُوبُ ثَوْباً و ثَوَباناً: أی رجَع بعد ذَهابه» یعنی بعد از رفتنش بازگشت.[۲]
صاحب «التحقیق» در مورد ارتباط این معنا با ریشه کلمه می گوید: «والثوب هو ما یرجع الى شخص و یرتبط الى فرد معین فانّ لباس کلّ أحد على کیفیة مخصوصة و حدود و خصوصیات معینة مناسبة له، و هو کالصورة لجسم الإنسان والزینة له والمعرّف لنفسه فهو کالأجر الذی یتوقّع حصوله و تحقّقه، و بتحصیل الأجر یکمل العمل، ولیس کذلک سائر أسباب المعاش للإنسان من الغذاء والطعام والمسکن والعلوم والصنایع، فانّها عامّة لکلّ فرد ولا یختص بشخص مخصوص حتّى یرجع إلیه».[۳] یعنی ثوب آن چیزی است که به شخص بازمی گردد و به یک فرد معین ارتباط دارد چرا که لباس هر کسی به کیفیت مخصوص و حدود و خصوصیات معینی است که مناسب با خود اوست و مانند صورت و زینت است برای جسم انسان، و معرف شخص است... و سائر اسباب معاش مانند غذا و مسکن و علوم و صنایع چنین نیستند چرا که آنها عام هستند برای همه افراد و اختصاص به شخص مخصوصی ندارند تا به او بازگردند.
ثوب در قرآن
«ثوب» در قرآن کریم به صورت مفرد نیامده ولی «ثیاب» که جمع آن است در موارد بسیاری آمده است؛ مانند: «وَثِیابَک فَطَهِّرْ»؛ (سوره مدثر/آیه۴) جامه های خویش پاکیزه دار.
«فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَنْ یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ»؛ (سوره نور/آیه۶۰) بر زنان سالخورده که امید شوهر ندارند گناهی نیست که جامه های خویش فروگذارند.
علامه شعرانی گوید: یعنی آن جامه که بالای دیگر جامه ها پوشند، مانند چادر و عبا. از اینجا معلوم می شود که زنان جوان نباید بی چادر و عبا در مناظر مردم ظاهر شوند، جامه های عادی زنان خالی از زیب و آرایشی نیست که جالب نظر و موجب ریبه است، لازم است جامه بی آرایشی روی همه بپوشند و اگر جامه زیرین هم ساده و بی آرایش باشد، باکی بدان نیست.[۴]
پانویس
منابع
- نثر طوبی، علامه شعرانی، ذیل واژه "ثوب".