اسلم ترکی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اسلم تُرکی» غلام ترک زبان سیدالشهدا علیه السلام و یکى از شهدای کربلا است. در منابع مربوط به قيام امام حسين عليه السلام، از غلامى تركی يا رومى، سخن به ميان آمده است. برخى او را واضح، سلیم و یا اسلم بن عمرو خوانده اند.

همچنین، گروهى او را غلام امام حسين عليه السلام[۱] یا جنادة بن حارث سلمانى دانسته اند و ابن شهرآشوب وى را غلام حُرّ ریاحی می داند.[۲]

اسلم کاتب امام حسین علیه السلام به شمار مى رفت. او قارى قرآن و آشنا به عربى نیز بود. هنگام هجرت امام حسين عليه السلام از مدينه به مكه و از آنجا به كربلا، همراه آن حضرت بود.

روز عاشورا که اسلم اذن میدان گرفت، پیاده با شمشیر مبارزه می کرد و این گونه رجز مى خواند:

اَلْبَحْرُ مِنْ ضَرْبِی وَطَعْنِی یصْطَلِی *** وَالْجَوُّ مِنْ سَهْمِی وَ نَبْلی یمْتَلِی

إذا حُسامِی فی یمینی ینْجَلِی *** ینْشَقُّ قَلْبُ الْحاسِدِ الْمُبَجَّلِی[۳]

دریا از ضربت نیزه و شمشیرم مى جوشد و آسمان از تیرم پر مى شود، آن‌گاه که تیغ در کفم آشکار شود، قلب حسود متکبر را مى شکافد.

اسلم دلاورانه جنگید و به سپاه کفر حمله کرد و عده زیادی را به جهنم فرستاد، که بعضی از مورخین تعداد کشتگان توسط او را هفتاد نفر بحساب آورده اند. سرانجام وقتی بر زمین افتاد، امام به بالین او آمد و گریست و چهره بر چهره اش نهاد. اسلم، چشم گشود و حسین علیه السلام را بر بالین خود دید، تبسمى کرد[۴] و گفت: «مَن مثلی و ابنُ رسول الله واضع خدّه علی خدّی»؛ کیست مثل من که پسر پیغمبر صورت بر صورتم نهاده. با گفتن این جمله از شوق، جان به جان آفرین تسلیم کرد.[۵]

پانویس

  1. خوارزمی‏، مقتل الحسین(ع)، ج 2، ص 28.
  2. ابن شهرآشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 104.
  3. مقتل خوارزمى، ج۲، ص۲۴.
  4. بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۰؛ عوالم (امام حسین علیه السلام)، ص۲۷۳.
  5. ابصارالعین، ص۵۳؛ نفس المهموم، ص۲۹۴؛ بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۰.

منابع

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها