آیه 93 سوره آل عمران
<<92 | آیه 93 سوره آل عمران | 94>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همه طعامها بر بنی اسرائیل حلال بود مگر آن را که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد. بگو: اگر راست میگویید حکم تورات را آورده، تلاوت کنید.
همه خوراکی ها بر بنی اسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائیل [یعنی حضرت یعقوب] پیش از آنکه تورات نازل شود [به علتی] بر خود حرام کرد؛ [بنابراین آنچه از خوراکی ها در توراتْ حرام شده به کیفر گناهان بنی اسرائیل است نه آنکه از آیین ابراهیم به جا مانده باشد] بگو: اگر راستگویید [و حقیقت غیر از این است] تورات را [که از نظرها پنهان کرده اید] بیاورید و آن را بخوانید، [و اگر از آوردن تورات و خواندنش خودداری ورزید، اعتراف کنید که به تورات دروغ می بندید.]
همه خوراكيها بر فرزندان اسرائيل حلال بود. جز آنچه پيش از نزول تورات، اسرائيل [=يعقوب] بر خويشتن حرام ساخته بود. بگو: «اگر [جز اين است و] راست مىگوييد، تورات را بياوريد و آن را بخوانيد.»
همه طعامها بر بنى اسرائيل حلال بود، مگر آنها كه پيش از نزول تورات، اسرائيل بر خود حرام كرده بود. بگو: اگر راست مىگوييد تورات را بياوريد و بخوانيد.
همه غذاها (ی پاک) بر بنی اسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائیل (یعقوب)، پیش از نزول تورات، بر خود تحریم کرده بود؛ (مانند گوشت شتر که برای او ضرر داشت.) بگو: «اگر راست میگویید تورات را بیاورید و بخوانید! (این نسبتهایی که به پیامبران پیشین میدهید، حتّی در تورات تحریف شده شما نیست!)»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
طعام: خوردنى (مطعوم)، آن به معناى مصدر (طعام خوردن) نيامده است.
حل: (بكسر اول) حلال. اصل كلمه بفتح اول بمعنى باز كردن است.
اسرائيل: نام يا لقب يعقوب عليه السّلام است (بقره/ 40).[۱]
نزول
محل نزول:
اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: يهوديان حلال بودن گوشت شتر را از طرف پيامبر اسلام منكر شده بودند، خداوند بيان داشت كه گوشت شتر بر ابراهيم و فرزندانش حلال بوده و اسرائيل آن را بر خويشتن حرام نمود[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«93» كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ
همهى غذاها و خواركىها براى بنىاسرائيل حلال بود، مگر آنچه را اسرائيل (يعقوب) پيش از نزول تورات بر خود حرام كرده بود، بگو: اگر راست مىگوييد (كه اينها از قبل در تورات حرام بوده است،) تورات را بياوريد و آن را تلاوت كنيد (تا ببينيد بسيارى از چيزها را بدون نزول وحى از پيش خود، بر خودتان حرام كردهايد).
«94» فَمَنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
پس بعد از اين، هر كسى بر خدا به دروغ افترا ببندد، آنان ستمگران هستند.
نکته ها
در تفاسير آمده است، برخى اهل كتاب به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله اشكال مىكردند كه اگر تعاليم او موافق تعاليم انبياى پيشين همچون ابراهيم، موسى و عيسى عليهم السلام است، پس چرا گوشت و شير شتر را حرام نمىداند؟! اين آيه در جواب آنها نازل شد كه تمام غذاها براى بنىاسرائيل حلال بوده است وتنها حضرت يعقوب بعضى از غذاها را بر خود ممنوع و حرام كرده بود. و دليل اين تحريم نيز چنانكه در بعضى تفاسير آمده، آن است كه وقتى حضرت يعقوب گوشت شتر را استفاده مىنمود، موجب ناراحتى جسمى او مىشد، او از اين غذا پرهيز مىكرد «1» و بنىاسرائيل گمان مىبردند كه اين يك حكم شرعى و حرام ابدى است.
«طَعام» به چيزى گفته مىشود كه به ذائقهى انسان داراى مزه و طعم است و كلمهى
«1». تفسير عيّاشى.
جلد 1 - صفحه 566
«حِلّ» در برابر «عَقد»، به معناى آزادى و رهايى است.
پیام ها
1- حلال بودن غذاها، يك اصل ثابت در اديان آسمانى است. «كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا»
2- بدون دليل و تحريم شرعى، حلالها را حرام نپنداريد. «حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ»
3- بهترين نوع استدلال، استدلال بر اساس عقايد و كتاب آسمانى طرف مقابل است. «فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلاَّ ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (93)
(كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ)
«1» مدرك پيشين.
«2» مدرك پيشين.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 179
شأن نزول: چون حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من بر ملت حضرت ابراهيم عليه السّلام هستم، يهود گفتند: چگونه گوشت و شير شتر را مىخورى و حال آنكه اين هر دو بر آن حضرت حرام بود؟ فرمود: دروغ مىگوئيد، اين هر دو حلال بوده؛ انكار نمودند و گفتند: هر چه امروز بر ما حرام است، در شريعت حضرت نوح و ابراهيم عليهما السّلام حرام بوده؛ آيه شريفه بر تصديق حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل شد:
كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسْرائِيلَ: همه نوع طعامها، يعنى خوردن آنها حلال بود بر فرزند يعقوب عليه السّلام، إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ: مگر آنچه را كه حرام نمود حضرت يعقوب عليه السّلام، عَلى نَفْسِهِ: بر نفس خود، مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ: پيش از آنكه نازل شود تورات؛ و اگر ايشان بر انكار اصرار نمايند، قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ: بگو اى پيغمبر به آنها، بياوريد تورات را، فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ: پس تلاوت كنيد آيه تحريم اين اشياء را، اگر هستيد راستگويان در قول خود. چون اين امر شد، يهود جرئت نكردند تورات را بيرون آورند. چون مىدانستند حضرت، راستگو و آنها دروغ مىگويند.
تنبيه: تفسير آيه شريفه را سه مقدمه است: 1- على بن ابراهيم رضوان اللّه عليه فرمايد: اين كلام، حكايت از يهود و لفظ آن خبر باشد، يعنى از گفتار يهود و ادعاى دروغ آنان است، (آيه در مقام استفهام انكارى است و حذف ادات استفهام به جهت دلالت آيه «فَمَنِ افْتَرى». 2- حضرت يعقوب عليه السّلام مريض سختى شد، نذر نمود اگر عافيت يابد دوستترين اطعمه و اشربه را بر خود حرام نمايد. بعد از سلامتى آن دو را بر خود حرام نمود. يهود گفتند: اين دو در تورات حرام بوده. 3- تحريف تورات آسمانى، قبل از حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به زمان طولانى بوده؛ از جمله آنها اينكه گفتند: تمام اصول مطعومات حلال بود بر بنى اسرائيل، پيش از تحريم تورات. پس نازل شد تورات به تحريم آن. تمام اين اقوال، كذب و افترا بود، حتى تورات ايشان تكذيب فرمود آن را.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 180
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسْرائِيلَ إِلاَّ ما حَرَّمَ إِسْرائِيلُ عَلى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (93)
ترجمه
هر طعامى بود حلال از براى بنى اسرائيل مگر چيزى كه حرام كرد اسرائيل بر خود پيش از آنكه فرستاده شود تورية پس بگو بياوريد تورية را و بخوانيد آنرا اگر هستيد راستگويان..
تفسير
تمام خوردنىها حلال بود از براى بنى اسرائيل مگر گوشت شتر كه حضرت يعقوب براى كسالتيكه داشت بر خود حرام نموده بود و اين حليت قبل از نزول تورية بود و چون بنى اسرائيل ظلم و تعدى را شعار خود نمودند خداوند آنها را مكافات نمود در دنيا كه حرام فرمود در تورية بسيارى از اطعمه را بر آنها و يهود منكر اين مطلب بودند و ميگفتند كه اينها از زمان حضرت نوح و ابراهيم و بعد از او از انبياء بنى اسرائيل حرام بوده لذا پيغمبر اكرم (ص) مأمور شد كه با آنها محاجه فرمايد بآنكه امر بفرمايد تورية را بياورند بخوانند تا معلوم شود كه اين محرمات حادث شده براى ظلم آنها و از قديم حرام نبوده و آنها جرئت نكردند بياورند و
جلد 1 صفحه 457
مبهوت شدند و در كافى و عياشى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه اسرائيل وقتى گوشت شتر ميخورد پهلويش درد ميگرفت پس بر خود حرام نمود و اين پيش از نزول تورية بود ولى در تورية تحريم و ترغيبى نسبت بگوشت شتر نرسيده و قمى فرموده كه يعقوب على نبينا و آله و عليه السلام مبتلا به مرض عرق النساء شد لذا گوشت شتر را بر خود حرام نمود پس يهود گفتند كه شتر در تورية حرام شده لذا خداوند فرمود تورية را بياوريد بخوانيد اگر راستگو هستيد اسرائيل بر خودش حرام كرد نه بر مردم در هر حال اين تحريم اگرچه در روايات عامه و تفاسير ذكر شده كه به نذر بوده ولى ظاهر روايت كافى و عياشى آنستكه ملتزم به نخوردن شد بود براى آنه مضر بوده و مراد از تورية الواحى است كه بر حضرت موسى نازل شده بود نه آنچه را كه مورخين و احبار جمعآورى نموده و بنام تورية معرفى كردهاند و فعلا در دست است زيرا كه در اين چيزهائى است كه منافى با حكم عقل و ساحت مقدس انبياء است و لفظ حال مصدر است و به معنى صفت استعمال شده و مستثنى ممكن است متصل باشد در صورتى كه بگوئيم بعد از تحريم حضرت يعقوب بر خود طعام مخصوصى را بر بنى اسرائيل بمراعات احترام او حرام شد چنانچه گفتهاند يا آنكه بگوئيم بنى اسرائيل شامل خود حضرت يعقوب هم ميشود چنانچه در آيه اصطفى گفتيم خود حضرت ابراهيم داخل در آل ابراهيم است چون معمولا سر سلسله را جزء سلسله حساب ميكنند و الا مستثنى منقطع ميشود و بنظر حقير اينكه يهود حاضر نشدند تورية را بياورند براى آن بود كه در همين تورية محرف دو جا يكى در سفر لويان يكى در سفر مثنّى تصريح شده كه اين محرمات براى خصوص بنى اسرائيل است با آنكه آنها معتقد بودند اين محرمات از براى همه مردم است كه تابع حضرت موسى باشند و از زمان حضرت نوح و ابراهيم (ع) بوده و اين نميشود كه خداوند چيزى را بر قبيله مخصوصى حرام كند مگر آنكه از آنها خطائى سر بزند كه مستحق اين عقوبت و مكافات شوند لذا ديدند اگر تورية را بياورند و بخوانند محكوم ميشوند بعلاوه اباطيل مجعوله آنرا پيغمبر (ص) بيان و اثبات ميكند و كار افتضاح بالا ميگيرد و بكلى كتاب آنها كه مدرك تمام احكام آنها است از دست ميرود و اين خود يكى از معجزات آنحضرت ميشود كه با آنكه امى است اينطور بخصوصيات تورية مطلع است
جلد 1 صفحه 458
لذا به محكوميت راضى و از محاكمه دست برداشتند و مبهوت و مقهور شدند و اين نكته هم مخفى نماند كه نميشود گفت تمام خوردنىها قبل از نزول تورية بر بنى- اسرائيل حلال بوده زيرا كه اشياء مضره و خبائث و مسكرات و امثال اينها كه عقل و شرع حاكم است بحرمت آنها در جميع ادوار هيچوقت و بر هيچ قومى حلال نبوده و اينكه خداوند فرموده همه اطعمه حلال بود بر بنى اسرائيل معلوم است آن اطعمه است كه بر غير آنها حلال بوده نهايت اينكه بر اين قبيله بعد از نزول تورية حرام شد براى ظلم آنها.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَنِي إِسرائِيلَ إِلاّ ما حَرَّمَ إِسرائِيلُ عَلي نَفسِهِ مِن قَبلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوراةُ قُل فَأتُوا بِالتَّوراةِ فَاتلُوها إِن كُنتُم صادِقِينَ (93)
هر طعامي بر بني اسرائيل حلال بود مگر آن چيزي که اسرائيل يعقوب بر شخص خود حرام كرده بود قبل از آني که تورات بر موسي نازل شود بگو اي پيغمبر بيهود که بياوريد تورات را و تلاوت كنيد اگر شما راستگويانيد.
كلمات مفسرين و مداركي که از إبن عباس و كلبي و ضحاك و مجاهد و عكرمه و قتاده و حسن نقل ميكنند اعتباري ندارد و احتياج بنقل آنها نداريم.
بلي در تفسير علي بن ابراهيم است که حضرت اسرائيل گوشت شتر را بر خود حرام كرده بود چون هر موقع که تناول ميكرد عرق النساء باو اصابت مينمود.
و در كافي از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده که مرض حاسره بر او هيجان مينمود، و از تفسير عياشي از آن حضرت همين مضمون را روايت كرده.
و توضيح كلام حسب آنچه از آيه و مفاد اخبار استفاده ميشود اينست که يهود اعتراض نمودند بحضرت رسالت که چرا گوشت شتر را حلال نموده با اينكه در
جلد 4 - صفحه 284
تورات دارد که حرام است و از زمان اسرائيل و انبياء بعد از او تا زمان موسي هم حرام بوده.
و خداوند اينکه دعوي يهود را تكذيب فرموده که همچه حكمي در تورات نيست و بر بني اسرائيل چه قبل از نزول تورات و چه بعد از آن حلال بوده فقط بر شخص يعقوب حرام بوده که بر خود حرام كرد چون موجب حدوث مرض يا شدّت مرض بر او ميشد يا بنذر بر خود حرام كرده بود يا بوحي الهي، و البته مريض يا غير مريض اگر چيزي بر او مورث حدوث مرض يا شدّت مرض شود حرام است مربوط بديگران نيست و يهود چون ميدانستند صدق فرمايش آن حضرت را که در تورات همچه حكمي نيست لذا از آوردن تورات و قرائت آن امتناع كردند و اينکه يك حجّت بارزي شد بر يهود و معلوم شد که اينکه حكم از مفتريات و مستحدثات آنها بوده، فعلا در ترجمه الفاظ آيه شريفه بپردازيم.
كُلُّ الطَّعامِ کل از ادات عموم است و طعام ما يطعم به است يعني هر چه خرد نيست که طبيعت انسان بآن ميل دارد و از طعم آن لذّت ميبرد، و الف و لام الطعام جنس است و خود افاده عموم ميكند لكن از روي اطلاق ولي چون مدخول کل واقع شده دلالت بر عموم از روي وضع است و احتياج بمقدمات حكمت که براي اطلاق ذكر ميكنند ندارد.
كانَ حِلًّا لِبَنِي إِسرائِيلَ حلال در مقابل حرام است و شامل واجب و مستحبّ و مباح و مكروه ميشود و بني اسرائيل اولاد يعقوب هستند که دوازده قبيله بودند از دوازده پسران يعقوب.
إِلّا ما حَرَّمَ إِسرائِيلُ عَلي نَفسِهِ الّا استثناء منقطع است چون خود اسرائيل از بني اسرائيل نبود و علي نفسه دلالت دارد بر اينكه اينکه حكم از مختصات اسرائيل بوده و قبل از اسرائيل مثل اسحاق و ابراهيم و نوح و ساير انبياء قبل و امتهاي
جلد 4 - صفحه 285
آنها و انبياء بعد از اسرائيل مثل يوسف و موسي و عيسي و داود و سليمان و زكريا و يحيي و غير آنها بر همه حلال بوده بر خلاف دعوي يهود که ميگفتند بر همه حرام بوده، و تحريم اسرائيل بر نفس خود از باب تشريع نبوده بلكه از باب ضرري که بر او داشته يا بعهد و قسم بر خود حرام كرده يا بوحي که از احكام مختصه باو بوده مثل احكام مختصه بنبيّ اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم.
مِن قَبلِ أَن تُنَزَّلَ التَّوراةُ يعني اينکه تحريم از احكام تورات نيست بلكه فقط بر شخص يعقوب حرام بوده در زمان خود يعقوب و تا زمان موسي مدّتهايي فاصله است.
قُل فَأتُوا بِالتَّوراةِ فَاتلُوها با اينكه اگر در تورات يهود هم بود دليليت نداشت چون تورات رائج محرّف است و مربوط بتورات موسي نيست لكن الزام خصم باو نميشد چون آن را تورات موسي ميپندارد ولي در همين تورات محرّف هم همچه حكمي نيست و نتوانستند بياورند و كذب آنها ظاهر شد.
إِن كُنتُم صادِقِينَ ان شرطيّه است تصدق عن كاذبين مثل (ان كانت الشمس طالعة فالنهار موجود لكن ليس النهار موجودا فلم تكن الشمس طالعة) يعني اينها که تورات را نياوردند و تلاوت نكردند پس صادق در دعوي نيستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
اشاره
(آیه 93)
شأن نزول:
در مورد نزول این آیه و دو آیه بعد از روایات استفاده میشود که یهود، دو ایراد در گفتگوهای خود به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کردند، نخست این که چگونه پیامبر اسلام گوشت و شیر شتر را حلال میداند با این که در آیین ابراهیم (ع) حرام بوده، و به همین دلیل یهود هم به پیروی از ابراهیم آنها را بر خود حرام میدانند، نه تنها ابراهیم، بلکه نوح هم اینها را تحریم کرده بود با این حال چگونه کسی که آنها را حرام نمیداند دم از آیین ابراهیم میزند؟! دیگر این که چگونه پیامبر اسلام خود را وفادار به آیین پیامبران بزرگ خدا مخصوصا ابراهیم (ع) میداند در حالی که تمام پیامبرانی که از دودمان اسحاق فرزند ابراهیم بودند «بیت المقدس» را محترم میشمردند، و به سوی آن نماز میخواندند، ولی پیامبر اسلام از آن قبله روی گردانده و کعبه را قبلهگاه خود انتخاب کرده است؟! آیه مورد بحث به ایراد اول پاسخ گفته و دروغ آنها را روشن میسازد، و آیات آینده به ایراد دوم پاسخ میگوید.
تفسیر:
تهمت یهود بر پیغمبر خدا- همان گونه که در شأن نزول خواندیم یهود حلال بودن گوشت و شیر شتر را از طرف پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله منکر شده بودند.
قرآن با صراحت تمام تهمتهای یهود در مورد تحریم پارهای از غذاهای پاک- مانند شیر و گوشت شتر- را ردّ میکند و میگوید: «در آغاز، تمام این غذاها برای بنی اسرائیل حلال بود، جز آنچه اسرائیل (یعقوب) پیش از نزول تورات بر خود
ج1، ص309
تحریم کرده بود» (کُلُّ الطَّعامِ کانَ حِلًّا لِبَنِی إِسْرائِیلَ إِلَّا ما حَرَّمَ إِسْرائِیلُ عَلی نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ).
در باره این که اسرائیل (اسرائیل نام دیگر یعقوب است) چه نوع غذایی را بر خود تحریم کرده بود؟ از روایات اسلامی برمیآید که: هنگامی که یعقوب گوشت شتر میخورد بیماری عرق النساء «1» بر او شدت میگرفت و لذا تصمیم گرفت که از خوردن آن برای همیشه خودداری کند، پیروان او هم در این قسمت به او اقتدا کردند، و تدریجا امر بر بعضی مشتبه شد، و تصور کردند این یک تحریم الهی است و آن را به خدا نسبت دادند. قرآن در آیه فوق نسبت دادن این موضوع به خداوند را یک تهمت میشمارد.
در جمله بعد خداوند به پیامبرش دستور میدهد که از یهود دعوت کند همان تورات موجود نزد آنها را بیاورند و آن را بخوانند تا معلوم شود که ادعای آنها در مورد تحریم غذاها نادرست است، میفرماید: «بگو: اگر راست میگویید تورات را بیاورید و بخوانید» این نسبتهایی که به پیامبران پیشین میدهید حتی در تورات تحریف شده شما نیست (قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
ولی آنها حاضر به چنین کاری نشدند، چون میدانستند در تورات چنین چیزی وجود ندارد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج 2، ص 693.
- ↑ صاحبان مجمع البيان و روض الجنان آن را از كلبى و ابوروق روايت كرده اند، و صاحب كشف الاسرار گويد: گوشت شتر بر ابراهيم و فرزندان او حلال بود يعقوب آن را بر خود حرام كرد و گويند وقتى كه يعقوب بيمار گرديد در آن بيمارى خوردن گوشت و شير شتر بر وى ناسازگار افتاد لذا براى دفع ضرر، آن دو را براى خويشتن حرام كرد و اين حرام تحريم شرعى نبوده است و نيز گويند به علت مرض عرق النساء كه در وى پديد آمد نذر كرد كه اگر از آن مرض خلاصى يابد براى تقرب به خداوند غذائى را كه بيشتر دوست دارد بر خود حرام كند و روى وفاء به نذر خويش شير و گوشت شتر را كه خيلى دوست ميداشت بر خويشتن حرام گردانيد.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 134.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.