آیه 88 سوره نساء
<<87 | آیه 88 سوره نساء | 89>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
چرا شما درباره منافقین دو فرقه شدید؟ با آنکه خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان (به حکم کفار) بازگرداند، آیا شما میخواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ در حالی که هر که را خدا گمراه کرد (یعنی هدایت خدا را نپذیرفت) هرگز تو بر هدایت او راهی نخواهی یافت.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فئتين: فئة: گروه. فئتين: دو گروه.
اركسهم: ركس و اركاس: وارونه كردن و برگشت دادن به حالت اوليه.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسی» گوید: درباره نزول آيه پنج قول است: اول عده اى گويند: درباره اختلاف اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله است، درباره كسانى كه تخلف از فرمان پيامبر در غزوه احد نموده و به طرف مدينه برگشته بودند.
قومى مى گفتند: اينان كه تخلف ورزيدند، كافرند و قومى ديگر گفتند: مؤمن اند. چنان كه از زيد بن ثابت نقل نمايند.
دوم، مجاهد و ابوجعفر و فرّاء گويند: درباره اختلاف اصحاب رسول خدا براى كسانى است كه از مكه وارد مدينه شده بودند و مسلمانى خود را آشكار ساخته سپس به مكه برگشتند و اظهار شرك نمودند و با سرمايه مشركين به يمامه سفر كردند و مسلمين در صدد دستگيرى آنها برآمدند و در ميان آنان اختلاف افتاد، عده اى گفتند: آنها را دستگير نمى كنيم زيرا مؤمن هستند و عده ديگر گفتند: آنان مرتد شدند و بايد دستگير شوند سپس اين آية نازل گرديد.
سوم، ابن عباس و ضحاك و قتادة گويند: اختلاف آنها درباره عده اى از اهل شرك بود كه در مكه اظهار اسلام كردند و سپس با مشركين بر ضد مسلمين كمك مينمودند، عده اى گفتند: خون و مال آنها حلال است و عده اى ديگر گفتند: خون ريختن و غارت مال آنها حرام است.
چهارم، سدى گويد: درباره قومى نازل گرديد كه در مدينه بودند و از روى نفاق اراده خارج شدن از مدينه را داشتند سپس به مؤمنين گفته بودند كه ميرويم و برميگرديم، عده اى گفتند: اينان منافق اند و عده اى گفتند: اينان مؤمن اند.
پنجم، ابن زيد گويد: اختلاف اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره اهل الاذلّ يعنى عبدالله بن ابىسلول و اصحاب اوست موقعى كه درباره عائشه سخن ميگفتند[۳][۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا «88»
چرا دربارهى منافقانى كه خداوند به خاطر اعمالشان، آنان را سرنگون كرده دو دسته شدهايد؟! آيا مىخواهيد كسانى را كه خدا گمراه كرده، به راه آوريد؟ (مگر نمىدانيد) هر كه را خداوند گمراه كند، هرگز راهى براى نجاتش نخواهى يافت؟
نکته ها
كلمه «اركاس» به معناى واژگون كردن است، و مراد از «أَرْكَسَهُمْ» در آيه واژگونى فكرى منافقان است.
در چند آيهى قبل براى واسطه شدن و شفاعت در كار خير و شر آيهاى خوانديم. اين آيه نمونهاى از شفاعت براى منافقان را بيان مىكند.
گروهى در مكّه به ظاهر مسلمان شدند، ولى هجرت نكردند و در عمل با مشركان بودند.
بعدها كه هجرت كردند، (شايد هم براى جاسوسى) مؤمنان دربارهى آنان دو نظر داشتند.
بعضى مىگفتند: چون به توحيد و معاد شهادت مىدهند، رفتار برادرانه با آنان داشته باشيم، وبعضى به خاطر ترك هجرت وهمكارى آنان با كفّار، طرفدار برخورد منفى با آنان بودند، كه اين آيه نازل شد.
جملات قرآن را بايد در كنار هم معنا كنيم؛ در اين آيه هم «أَضَلَّ اللَّهُ» داريم و هم «يُضْلِلِ اللَّهُ»، ولى جمله «بِما كَسَبُوا» نيز هست. يعنى گمراه كردن الهى، به خاطر عملكرد خودماست.
جلد 2 - صفحه 125
پیام ها
1- با وجود رهبرى همچون پيامبر، تشتّت آرا ناپسند است. فَما لَكُمْ ...
2- براى برخورد با منافقان، قاطعيّت و يكپارچگى لازم است. فَما لَكُمْ ... فِئَتَيْنِ
3- عامل سقوط انسان، اعمال خود اوست. «أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا»
4- دايهى مهربانتر از مادر نباشيد. آنكه خود، مقدّمات سقوطش را فراهم كرده، چرا دلسوزى؟ بِما كَسَبُوا ... أَ تُرِيدُونَ
5- وقتى پيمانه گناه پر شود، قهر خدا حتمى است. همهى عوامل در برابر قدرت خدا بىاثر مىشوند. «وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
6- كسى كه طبق نظام قانونمند الهى بخاطر عملكردش از گردونه خارج شد، حتى تو كه پيامبرى راهى براى نجاتش نمىيابى. «فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- پرش به بالا ↑ در صحيح بخارى و صحيح مسلم و نيز ديگران از علماى عامه موضوع اول را از زيد بن ثابت روايت كرده اند.
- پرش به بالا ↑ صاحب مجمع البيان موضوع دوم را از امام محمدباقر عليهالسلام نقل نموده و نيز گويد از حسن بصرى هم روايت شده است.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 223.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.