آیه 80 سوره نمل
<<79 | آیه 80 سوره نمل | 81>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی و یا کران (باطن) را که از گفتارت روی میگردانند به دعوت (به حقیقت) شنوا کنی.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- صم: كرها و ناشنواها. مفرد آن اصم به معنى كر يا كر مادرزاد است صم در اصل به معنى سد و بستن است.[۱]
نزول
این آیه درباره کفار قریش نازل گردیده، آن هم قوم مخصوصى که در علم خدا گذشته است که هرگز ایمان نخواهند آورد بلکه در کفر خویش خواهند مرد و خداوند به رسول خویش خبر داد که اینان سخن تو را نخواهند پذیرفت و پند تو درباره ایشان سودى نخواهد بخشید.[۲]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ «80»
بىشك، نمىتوانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى، ونمىتوانى كران را آنگاه كه روى برمىگردانند و پشت مىكنند، فراخوانى (و حقيقت را به آنان بفهمانى).
وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ «81»
تو هدايت كننده كوران از گمراهيشان نيستى؛ تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه به آيات ما ايمان آوردهاند و در برابر حقّ تسليم هستند.
نکته ها
مرگ و حيات در فرهنگ قرآن، هم به مرگ و حيات طبيعى و مادّى گفته مىشود و هم به مرگ و حيات معنوى.
قرآن، كسانى را كه تحت تأثير كلام حقّ قرار نمىگيرند، مرده مىداند «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» چنانكه مكرّر مىفرمايد: شهدا را مرده ندانيد، آنان زنده و شادمانند و به يكديگر نويد مىدهند و از رزق الهى كاميابند. بنابراين، زندههاى سنگدل و لجوج، مردهاند، و شهيدان كه از دنيا رفتهاند، زندهاند. بهتر است مسئله را كمى باز و روشن كنيم:
جلد 6 - صفحه 456
مراحل حيات
حيات، داراى مراحلى است:
1. حيات نباتى. قرآن مىفرمايد: «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1»* خداوند زمين را بعد از مرگ به وسيلهى باران زنده مىكند.
2. حيات حيوانى. قرآن مىفرمايد: «يُحْيِيكُمْ» «2»* ما به شما حيات داديم.
3. حيات روحى. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» «3» تا افراد زندهرا هشدار دهى. يعنى كسانى كه عقل و فطرت سالم دارند ونيز مىفرمايد: دعوت انبيا براى حيات شماست، «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «4»
4. حيات سياسى واجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «5» اگر با اجراى حكم قصاص، عدالت برقرار كرديد، جامعه زنده است (وگرنه جامعهى مردهاى داريد).
5. حيات اخروى. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي» «6» اى كاش براى حيات و زندگى حقيقى در آخرت چيزى مىفرستادم و ذخيرهاى مىاندوختم.
پاسخ يك اشكال
در تفسير نمونه «7» مىخوانيم: فرقهى وهّابيون، آيهى «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» را دستاويز تفكّر انحرافى خود قرار داده، مىگويند: پيامبر اكرم از دنيا رفته وهيچ سخنى را نمىشنود، بنابراين معنا ندارد كه ما پيامبر را زيارت كنيم وخطاب به او مطالبى را بيان كنيم.
پاسخ فرقهى مذكور اين است كه آيه در مقام يك تشبيه اجمالى است؛ نظير تشبيه قلب سنگدلان به سنگ در تأثير ناپذيرى، قُلُوبُكُمْ ... كَالْحِجارَةِ «8» نه اينكه قلب آنان در همه چيز مثل سنگ است، زيرا قرآن، حيات برزخى را دربارهى شهدا پذيرفته ونسبت به آن، رواياتى از شيعه و سنّى نقل شده است:
1. محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهدية السنيه، ص 41، مىگويد: پيامبر بعد از وفاتش داراى حيات برزخى، برتر از حيات شهداست و سلام كسانى را كه به او سلام مىدهند مىشنود.
«1». عنكبوت، 50.
«2». جاثيه، 26.
«3». يس، 70.
«4». انفال، 24.
«5». بقره، 179.
«6». فجر، 24.
«7». تفسير نمونه، ج 15، ص 543.
«8». بقره، 74.
جلد 6 - صفحه 457
2. روايات فراوانى در كتب شيعه واهلسنّت، در اين زمينه آمده است كه پيامبر و امامان عليهم السلام سخن كسانى را كه بر آنها از دور و نزديك، سلام مىدهند مىشنوند و پاسخ مىدهند و حتّى اعمال مردم بر آنان عرضه مىشود. «1»
3. ما خود شاهد هزاران نمونه از توسلاتى هستيم كه عين سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشيده است.
4. در صحيح بخارى مىخوانيم: رسول خدا صلى الله عليه و آله با كفّار هلاكشدهى جنگ بدر گفتگو مىكرد و همين كه مورد سؤال عمر قرار گرفت، فرمود: «و الذى نفس محمد بيده ما انتم باسمع» به خدايى كه جانم در دست اوست، شما از آنان شنواتر نيستيد. «2»
5. حضرت على عليه السلام در پايان جنگ جمل فرمود: لاشهى كعببن سور را بنشانند، سپس به او كه هلاك شده بود فرمود: واى بر تو كه علم و دانش، تو را سودى نبخشيد و شيطان تو را گمراه كرد و به دوزخ فرستاد. «3»
پیام ها
1- كار كوردلان را به خداوند واگذار كن. فَتَوَكَّلْ ... إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى
2- اگر شنونده سنگدل باشد، سخن حقّ از گويندهى پاك و شايسته نيز در او اثرى ندارد. آرى، لامپ سوخته با اتّصال به هيچ برقى روشن نمىشود. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ- إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى»
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ
نرود ميخ آهنين در سنگ
3- بىاثر بودن تبليغ پيامبران، به خاطر ابهام در كار نيست، بلكه به خاطر كوردلى منكران است. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ- إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى»
4- ايمان به منزلهى روح در كالبد است. كسانى كه با ديدن معجزه وشنيدن منطق، ايمان نمىآورند، لاشهاى بىروح و مرده هستند. «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى» آرى
«1». كشفالارتياب، ص 109.
«2». صحيحبخارى، ج 5، ص 97.
«3». شرح نهجالبلاغه ابن ابىالحديد، ج 1، ص 248.
جلد 6 - صفحه 458
حقّ شنوى و حقّ پذيرى، نشانهى سلامت روح است.
5- اگر انسان به يقين برسد، اعراض مردم در او اثرى ندارد. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ- وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»
6- افراد كر مىتوانند با اشاره چيزى بفهمند، ولى افراد شنوا كه به حقيقت پشت كرده واز اهل حقّ دور شدهاند، اشارات را هم نمىفهمند. «وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»
7- بدتر از اعراض، تداوم اعراض است. «وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص487
- پرش به بالا ↑ تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.