آیه 80 سوره نمل

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<79 آیه 80 سوره نمل 81>>
سوره : سوره نمل (27)
جزء : 20
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی و یا کران (باطن) را که از گفتارت روی می‌گردانند به دعوت (به حقیقت) شنوا کنی.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You cannot make the dead hear, nor can you make the deaf listen to your call when they turn their backs,

معانی کلمات آیه

  • صم: كرها و ناشنواها. مفرد آن اصم به معنى كر يا كر مادرزاد است صم در اصل به معنى سد و بستن است.[۱]

نزول

این آیه درباره کفار قریش نازل گردیده، آن هم قوم مخصوصى که در علم خدا گذشته است که هرگز ایمان نخواهند آورد بلکه در کفر خویش خواهند مرد و خداوند به رسول خویش خبر داد که اینان سخن تو را نخواهند پذیرفت و پند تو درباره ایشان سودى نخواهد بخشید.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌ وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ «80»

بى‌شك، نمى‌توانى دعوت خود را به گوش مردگان برسانى، ونمى‌توانى كران را آنگاه كه روى برمى‌گردانند و پشت مى‌كنند، فراخوانى (و حقيقت را به آنان بفهمانى).

وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ يُؤْمِنُ بِآياتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ «81»

تو هدايت كننده كوران از گمراهيشان نيستى؛ تو فقط مى‌توانى سخن خود را به گوش كسانى برسانى كه به آيات ما ايمان آورده‌اند و در برابر حقّ تسليم هستند.

نکته ها

مرگ و حيات در فرهنگ قرآن، هم به مرگ و حيات طبيعى و مادّى گفته مى‌شود و هم به مرگ و حيات معنوى.

قرآن، كسانى را كه تحت تأثير كلام حقّ قرار نمى‌گيرند، مرده مى‌داند «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» چنانكه مكرّر مى‌فرمايد: شهدا را مرده ندانيد، آنان زنده و شادمانند و به يكديگر نويد مى‌دهند و از رزق الهى كاميابند. بنابراين، زنده‌هاى سنگدل و لجوج، مرده‌اند، و شهيدان كه از دنيا رفته‌اند، زنده‌اند. بهتر است مسئله را كمى باز و روشن كنيم:

جلد 6 - صفحه 456

مراحل حيات‌

حيات، داراى مراحلى است:

1. حيات نباتى. قرآن مى‌فرمايد: «يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» «1»* خداوند زمين را بعد از مرگ به وسيله‌ى باران زنده مى‌كند.

2. حيات حيوانى. قرآن مى‌فرمايد: «يُحْيِيكُمْ» «2»* ما به شما حيات داديم.

3. حيات روحى. «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» «3» تا افراد زنده‌را هشدار دهى. يعنى كسانى كه عقل و فطرت سالم دارند ونيز مى‌فرمايد: دعوت انبيا براى حيات شماست، «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «4»

4. حيات سياسى واجتماعى. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ» «5» اگر با اجراى حكم قصاص، عدالت برقرار كرديد، جامعه زنده است (وگرنه جامعه‌ى مرده‌اى داريد).

5. حيات اخروى. «يا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَياتِي» «6» اى كاش براى حيات و زندگى حقيقى در آخرت چيزى مى‌فرستادم و ذخيره‌اى مى‌اندوختم.

پاسخ يك اشكال‌

در تفسير نمونه‌ «7» مى‌خوانيم: فرقه‌ى وهّابيون، آيه‌ى‌ «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» را دستاويز تفكّر انحرافى خود قرار داده، مى‌گويند: پيامبر اكرم از دنيا رفته وهيچ سخنى را نمى‌شنود، بنابراين معنا ندارد كه ما پيامبر را زيارت كنيم وخطاب به او مطالبى را بيان كنيم.

پاسخ فرقه‌ى مذكور اين است كه آيه در مقام يك تشبيه اجمالى است؛ نظير تشبيه قلب سنگدلان به سنگ در تأثير ناپذيرى، قُلُوبُكُمْ‌ ... كَالْحِجارَةِ «8» نه اينكه قلب آنان در همه چيز مثل سنگ است، زيرا قرآن، حيات برزخى را درباره‌ى شهدا پذيرفته ونسبت به آن، رواياتى از شيعه و سنّى نقل شده است:

1. محمّدبن عبدالوهّاب در كتاب الهدية السنيه، ص 41، مى‌گويد: پيامبر بعد از وفاتش داراى حيات برزخى، برتر از حيات شهداست و سلام كسانى را كه به او سلام مى‌دهند مى‌شنود.

«1». عنكبوت، 50.

«2». جاثيه، 26.

«3». يس، 70.

«4». انفال، 24.

«5». بقره، 179.

«6». فجر، 24.

«7». تفسير نمونه، ج 15، ص 543.

«8». بقره، 74.

جلد 6 - صفحه 457

2. روايات فراوانى در كتب شيعه واهل‌سنّت، در اين زمينه آمده است كه پيامبر و امامان عليهم السلام سخن كسانى را كه بر آنها از دور و نزديك، سلام مى‌دهند مى‌شنوند و پاسخ مى‌دهند و حتّى اعمال مردم بر آنان عرضه مى‌شود. «1»

3. ما خود شاهد هزاران نمونه از توسلاتى هستيم كه عين سخن و درخواست افراد متوسّل، لباس عمل پوشيده است.

4. در صحيح بخارى مى‌خوانيم: رسول خدا صلى الله عليه و آله با كفّار هلاك‌شده‌ى جنگ بدر گفتگو مى‌كرد و همين كه مورد سؤال عمر قرار گرفت، فرمود: «و الذى نفس محمد بيده ما انتم باسمع» به خدايى كه جانم در دست اوست، شما از آنان شنواتر نيستيد. «2»

5. حضرت على عليه السلام در پايان جنگ جمل فرمود: لاشه‌ى كعب‌بن سور را بنشانند، سپس به او كه هلاك شده بود فرمود: واى بر تو كه علم و دانش، تو را سودى نبخشيد و شيطان تو را گمراه كرد و به دوزخ فرستاد. «3»

پیام ها

1- كار كوردلان را به خداوند واگذار كن. فَتَوَكَّلْ‌ ... إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌

2- اگر شنونده سنگدل باشد، سخن حقّ از گوينده‌ى پاك و شايسته نيز در او اثرى ندارد. آرى، لامپ سوخته با اتّصال به هيچ برقى روشن نمى‌شود. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ‌- إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌»

بر سيه دل چه سود خواندن وعظ

نرود ميخ آهنين در سنگ‌

3- بى‌اثر بودن تبليغ پيامبران، به خاطر ابهام در كار نيست، بلكه به خاطر كوردلى منكران است. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ‌- إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌»

4- ايمان به منزله‌ى روح در كالبد است. كسانى كه با ديدن معجزه وشنيدن منطق، ايمان نمى‌آورند، لاشه‌اى بى‌روح و مرده هستند. «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‌» آرى‌

«1». كشف‌الارتياب، ص 109.

«2». صحيح‌بخارى، ج 5، ص 97.

«3». شرح نهج‌البلاغه ابن ابى‌الحديد، ج 1، ص 248.

جلد 6 - صفحه 458

حقّ شنوى و حقّ پذيرى، نشانه‌ى سلامت روح است.

5- اگر انسان به يقين برسد، اعراض مردم در او اثرى ندارد. «إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ‌- وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»

6- افراد كر مى‌توانند با اشاره چيزى بفهمند، ولى افراد شنوا كه به حقيقت پشت كرده واز اهل حقّ دور شده‌اند، اشارات را هم نمى‌فهمند. «وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»

7- بدتر از اعراض، تداوم اعراض است. «وَلَّوْا مُدْبِرِينَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص487
  2. پرش به بالا تفسیر کشف الاسرار.

منابع