و (آن روز) ما از هر امتی شاهدی بر گرفته و گوییم اینک برهانی (بر آن دعویهای باطل که در دنیا داشتید) اقامه کنید. آنگاه (آنها رسوا شده و) بدانند که حق و حقیقت با خدا (و رسولان او) است و آنچه به دروغ فرا میبافتند همه نابود گردد و از دستشان برود.
و از هر امتی گواه مطلع و آگاهی [چون پیامبر یا امام معصوم یا شخصی عادل و صالح] بیرون می آوریم، و [در محضر او به امت] می گوییم: دلیل خود را [بر درستی آیین شرک] بیاورید. پس برای آنان یقینی شود که بی تردید حق [یعنی توحید] ویژه خداست، و آنچه را به دروغ [به عنوان شریک خدا] می ساختند از دستشان می رود و گم می شود.
و از ميان هر امتى گواهى بيرون مىكشيم و مىگوييم: «برهان خود را بياوريد.» پس بدانند كه حقّ از آنِ خداست، و آنچه برمىبافتند از دستشان مىرود.
و از هر ملتى شاهدى بياوريم و گوييم: برهان خويش بياوريد. آنگاه بدانند كه حق از آن الله است و آن بتان كه به دروغ خدا مىخواندند تباه شوند.
(در آن روز) از هر امتی گواهی برمیگزینیم و (به مشرکان) میگوییم: «دلیل خود را بیاورید!» اما آنها میدانند که حق از آن خداست، و تمام آنچه را افترا میبستند از (نظر) آنها گم خواهد شد!
We shall draw from every nation a witness and say, ‘Produce your evidence.’ Then they will know that all reality belongs to Allah and what they used to fabricate will forsake them.
And We will draw forth from among every nation a witness and say: Bring your proof; then shall they know that the truth is Allah's, and that which they forged shall depart from them.
And We shall take out from every nation a witness and We shall say: Bring your proof. Then they will know that Allah hath the Truth, and all that they invented will have failed them.
And from each people shall We draw a witness, and We shall say: "Produce your Proof": then shall they know that the Truth is in Allah (alone), and the (lies) which they invented will leave them in lurch.
معانی کلمات آیه
نزعنا: نزع: كندن. «نزع الشيء من مكانه: قلعه» مراد از آن در آيه طاهرا خارج كردن است در مجمع البيان آن را «قلع الشيء عن الشيء» فرموده است.
و (در آن روز) از هر امّتى، گواهى بيرون مىآوريم، پس (به مشركان) مىگوييم:
دليل خود را (بر شرك) بياوريد! پس مىفهمند كه حقّ، مخصوص خداست و هر چه به دروغ مىبافتند، از (دست) آنان رفته و محو شده است.
نکته ها
مواقف قيامت، متعدّد است، در يك موقف بر لبهاى انسان مُهر خورده و اعضا و جوارح ديگر به شهادت مىپردازند؛ «شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ» «1» در موقفى ديگر،
«1». فصّلت، 20.
جلد 7 - صفحه 91
انسان مىتواند سخن بگويد؛ «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ» «1» در يك جا سخنى با انسان گفته نمىشود؛ «لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ» «2»* ولى در جاى ديگر، خداوند مىفرمايد: «هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
گرچه بعضى احتمال دادهاند كه مراد آيه اين باشد كه خداوند از هر گروه مشرك، يكى از افراد برجسته را به عنوان شاهد و سخنگو بيرون مىكشد و از او مىپرسد: برهان شرك شما چيست؟ ولى با توجّه به روايتى كه در ذيل آيه از امام باقر عليه السلام آمده است «3» مراد اين است كه در هر عصر و زمانى، انسان معصومى (پيامبر يا وصىّ پيامبر) كه به اعمال مردم آگاه باشد، وجود دارد تا در قيامت به عنوان گواه رفتار مردم، شاهد قرار گيرد.
پیام ها
1- در قيامت، گواهان از خود امّتها برمىخيزند. «مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً»
2- محاكمات روز قيامت، علنى و حضورى است. «شَهِيداً فَقُلْنا»
3- عقايد و افكار خود را بر اساس برهان و دليلِ محكم تنظيم كنيم. زيرا شرك برهانى ندارد و در آخرت بهانه، خريدارى ندارد. «هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
4- مشركان، منطق و برهان ندارند. «هاتُوا بُرْهانَكُمْ»
5- هر نوع كتمانِ حقايق، فقط در دنياست، در آخرت با كنار رفتن پردهها، حقّ و حقيقت، ظاهر و متجلّى مىشود. «فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ»
6- اگر چه مجرمين در قيامت به فكر انكار هستند، ولى حضور گواه، آنان را به بنبست مىكشاند. شَهِيداً ... فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ
7- باطل، رفتنى است. «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»
وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً: و بيرون آوريم از هر امّتى گواهى بر گفتار و كردار ايشان، يعنى پيغمبران ايشان را حاضر كنيم تا در محكمه قيامت گواهى شرك و ضلالت و غوايت ايشان دهند. و نزد بعضى مراد به «شهيد» عدول آخرتند و هيچ زمانهاى از ايشان خالى نيست؛ و چون ايشان بر كفار گواهى دهند، فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ: پس گوئيم مر ايشان را بياريد حجتى كه داشتيد بر صحت شرك و تكذيب؛ و چون عاجزند از اقامه برهان بر صحت ادعاى خود، فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ: پس بدانند آن هنگام آنكه راستى گفتار و حق و حقانيت مر خداى راست بعد از الزام و احتجاج بر ايشان، يا بدانند به عين اليقين كه توحيد و ستايش و پرستش مر ذات يكتاى خدا را سزاوار است. وَ ضَلَّ عَنْهُمْ: و
«1» توحيد المفضل عربى ص 129- 128.
جلد 10 - صفحه 177
گم گردد از ايشان و نابود و ضايع شود، ما كانُوا يَفْتَرُونَ: آنچه بودند كه مىبافتند از كذب و ساير سخنان باطل. يا معنى آنكه نابود گردد اميد شفاعت كه به بتان خود مىداشتند.
على بن ابراهيم قمى (رحمه اللّه) روايت نموده از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه شريفه فرمود: يعنى از هر فرقهاى از اين امت امام آن گواه است بر ايشان «1».
تبصره: از فرمايش حضرت چنين مستفاد مىشود هر فرقهاى از اين امت خواه حق و خواه باطل، امام و پيشوايان آنها روز قيامت گواهان آنها هستند در محضر الهى، و بنا به فرمايش حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود امت من هفتاد و سه فرقه شوند يك فرقه ناجى و بقيه هالك باشند؛ البته آن فرقه محقه تابع امامان به حق هستند «2».
بگو خبر دهيد كه اگر قرار دهد خدا بر شما روز را پاينده تا روز قيامت كيست خدائى جز خدا كه بياورد براى شما شبى كه آرام گيريد در آن آيا پس نمىبينيد
و از رحمت خود قرار داد براى شما شب و روز را تا بياراميد در آن و تا طلب كنيد از فضلش و باشد كه شما شكر كنيد
و روز كه ندا كند آنها را پس گويد كجايند شريكان من كه بوديد گمان ميبرديد
و بيرون آوريم از هر جماعتى گواهى را پس گوئيم بياوريد دليلتان را پس دانند كه حق مر خدا را است و ضايع گردد از آنها آنچه بودند كه نسبت بدروغ ميدادند.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه دلالت بر انحصار اراده و اختيار و حكم بخداوند قادر مختار دارد فرموده بگو اى پيغمبر باين مشركين كه بگوئيد بدانم اگر خداوند شب را بر شما ممتدّ نمايد تا روز قيامت آيا غير از خدا كيست كه بتواند براى اداره معاش شما ايجاد نور و روشنائى نمايد و آنها چون ميدانند غير از خدا كسى قدرت بر اين امر ندارد اقرار خواهند نمود و حجّت بر آنها تمام خواهد شد و بعدا بگو پس چرا گوش شنوا نداريد و دست از پرستش بتها بر نميداريد و نيز بآنها بگو كه بگوئيد بدانم اگر خدا روز را بر شما ممتدّ نمايد كيست كه بتواند شب را براى استراحت شما ايجاد كند تا بگويند غير از خدا كسى نميتواند و مأخوذ با قرارشان شوند و بعد بگو چرا پس بصيرت بخداى خود پيدا نميكنيد و براى او شريك قرار ميدهيد و بنظر حقير چون راه بصيرت و بينائى توجه و شنوائى است افلا تسمعون بر افلا تبصرون مقدّم شده و بعضى وجه آنرا مناسبت شنوائى با شب و بينائى با روز دانستهاند و فايده نور و روشنائى را هم چون روشن و آشكار بود ذكر نفرموده است و اين از رحمت و مهربانى و بنده نوازى خدا است كه شب را براى آسايش و روز را براى اداره معاش و اكتساب بندگان قرار داده تا باميد خدا كسب كنند و بر نعم الهى شكرگزار باشند و غير او را پرستش و ستايش ننمايند و ياد كن اى پيغمبر براى آنها روزى را كه خداوند بطور ملامت و سرزنش خطاب نمايد و بآنها بفرمايد كجايند آنهائيكه شما شركاء من مىپنداشتيد و بيرون آورد از هر فرقه و جماعتى پيشوا و مقتداى
جلد 4 صفحه 205
آنها را براى گواهى دادن بر عقائد و اعمالشان از قبيل انبياء و اولياء و علماء عدول و بآنها بفرمايد اگر دليلى بر حق بودن عقائد و اعمالتان داريد اقامه نمائيد و آنها نتوانند دليلى بياورند كه مصحّح عقائد و اعمالشان باشد و بدانند كه حق با خدا و اولياء او بوده كه تكليف آنها را در دنيا بيان فرمودهاند و آنها پيروى ننمودند و بهواى نفس خودشان عمل كردند و آنچه را دست آويز خود قرار داده بودند از دست آنها برود و معبودها و دروغهاشان نيست و نابود گردد و حيران و سرگردان بمانند مانند كسيكه همه چيز خود را گم كرده باشد و چارهاى نداشته باشد و در وجه تكرار مفاد آيه ما قبل آخر گفتهاند قبلا براى اظهار بطلان عقايد آنها بوده و اخيرا براى اثبات دليل نداشتن آنها بر ادّعاشان در حضور گواهان و ظاهرا براى تأكيد و مبالغه در نكوهش و ملامت بر شرك كه اعظم معاصى است ميباشد.
انبياء شهداء روز قيامت هستند لكن در حق امت خود در زمان خود و اينکه موضوع از زمان آدم الي خاتم جريان داشته چون هيچ زماني خالي از انبياء نبوده و بر فرض اوصياء آنها بودند اما زمان حضرت رسالت پس از رحلتش تا قيام قيامت در هر عصر و زماني بايد شاهدي باشد و آن ائمه اطهار هستند و نكته ديگر آنكه اينکه جمله دليل است بر اينكه ائمه طاهرين همه جا حاضر و ناظرند که امروز حضرت بقية اللّه تمام اعمال و افعال و اقوال ما را مشاهده ميكند تا بتواند فرداي محشر شهادت دهد.
فَقُلنا هاتُوا بُرهانَكُم چنانچه ميفرمايد (همين سوره در چند آيه قبل آيه 75) وَ يَومَ يُنادِيهِم فَيَقُولُ ما ذا أَجَبتُمُ المُرسَلِينَ فَعَمِيَت عَلَيهِمُ الأَنباءُ» گذشت تفسير آن جوابي و حجتي و برهاني و دليلي ندارند.
نُرَدُّ وَ لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ المُؤمِنِينَ و ميفرمايد وَ لَو تَري إِذ وُقِفُوا عَلي رَبِّهِم قالَ أَ لَيسَ هذا بِالحَقِّ قالُوا بَلي وَ رَبِّنا (انعام آيه 27 و آيه 30).
وَ ضَلَّ عَنهُم ما كانُوا يَفتَرُونَ از شرك و كفر و ضلالت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 75)- در این آیه میفرماید: در آن روز «از هر امتی گواهی بر میگزینیم» (وَ نَزَعْنا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً).
سپس به مشرکان بیخبر و گمراه «میگوییم: دلیل خود را (بر شرکتان)
ج3، ص477
بیاورید»؟! (فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَکُمْ).
اینجاست که همه مسائل آفتابی میشود «و آنها میدانند که حق برای خداست» (فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ).
«و تمام آنچه را افترا میبستند از (نظر) آنها گم خواهد شد»! (وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ).
این گواهان به قرینه آیات دیگر قرآن، همان پیامبرانند که هر پیامبری گواه امت خویش است، و پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله که خاتم انبیاست گواه بر همه انبیا و امتها.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: