وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ: و ياد كن روزى را كه ندا فرمايد خدا مر بتپرستان را، فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ: پس گويد به ايشان از روى سرزنش كجا هستند شريكان من، الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ: آنانكه بوديد كه گمان مىبرديد كه شريكان منند.
بگو خبر دهيد كه اگر قرار دهد خدا بر شما روز را پاينده تا روز قيامت كيست خدائى جز خدا كه بياورد براى شما شبى كه آرام گيريد در آن آيا پس نمىبينيد
و از رحمت خود قرار داد براى شما شب و روز را تا بياراميد در آن و تا طلب كنيد از فضلش و باشد كه شما شكر كنيد
و روز كه ندا كند آنها را پس گويد كجايند شريكان من كه بوديد گمان ميبرديد
و بيرون آوريم از هر جماعتى گواهى را پس گوئيم بياوريد دليلتان را پس دانند كه حق مر خدا را است و ضايع گردد از آنها آنچه بودند كه نسبت بدروغ ميدادند.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه كه دلالت بر انحصار اراده و اختيار و حكم بخداوند قادر مختار دارد فرموده بگو اى پيغمبر باين مشركين كه بگوئيد بدانم اگر خداوند شب را بر شما ممتدّ نمايد تا روز قيامت آيا غير از خدا كيست كه بتواند براى اداره معاش شما ايجاد نور و روشنائى نمايد و آنها چون ميدانند غير از خدا كسى قدرت بر اين امر ندارد اقرار خواهند نمود و حجّت بر آنها تمام خواهد شد و بعدا بگو پس چرا گوش شنوا نداريد و دست از پرستش بتها بر نميداريد و نيز بآنها بگو كه بگوئيد بدانم اگر خدا روز را بر شما ممتدّ نمايد كيست كه بتواند شب را براى استراحت شما ايجاد كند تا بگويند غير از خدا كسى نميتواند و مأخوذ با قرارشان شوند و بعد بگو چرا پس بصيرت بخداى خود پيدا نميكنيد و براى او شريك قرار ميدهيد و بنظر حقير چون راه بصيرت و بينائى توجه و شنوائى است افلا تسمعون بر افلا تبصرون مقدّم شده و بعضى وجه آنرا مناسبت شنوائى با شب و بينائى با روز دانستهاند و فايده نور و روشنائى را هم چون روشن و آشكار بود ذكر نفرموده است و اين از رحمت و مهربانى و بنده نوازى خدا است كه شب را براى آسايش و روز را براى اداره معاش و اكتساب بندگان قرار داده تا باميد خدا كسب كنند و بر نعم الهى شكرگزار باشند و غير او را پرستش و ستايش ننمايند و ياد كن اى پيغمبر براى آنها روزى را كه خداوند بطور ملامت و سرزنش خطاب نمايد و بآنها بفرمايد كجايند آنهائيكه شما شركاء من مىپنداشتيد و بيرون آورد از هر فرقه و جماعتى پيشوا و مقتداى
جلد 4 صفحه 205
آنها را براى گواهى دادن بر عقائد و اعمالشان از قبيل انبياء و اولياء و علماء عدول و بآنها بفرمايد اگر دليلى بر حق بودن عقائد و اعمالتان داريد اقامه نمائيد و آنها نتوانند دليلى بياورند كه مصحّح عقائد و اعمالشان باشد و بدانند كه حق با خدا و اولياء او بوده كه تكليف آنها را در دنيا بيان فرمودهاند و آنها پيروى ننمودند و بهواى نفس خودشان عمل كردند و آنچه را دست آويز خود قرار داده بودند از دست آنها برود و معبودها و دروغهاشان نيست و نابود گردد و حيران و سرگردان بمانند مانند كسيكه همه چيز خود را گم كرده باشد و چارهاى نداشته باشد و در وجه تكرار مفاد آيه ما قبل آخر گفتهاند قبلا براى اظهار بطلان عقايد آنها بوده و اخيرا براى اثبات دليل نداشتن آنها بر ادّعاشان در حضور گواهان و ظاهرا براى تأكيد و مبالغه در نكوهش و ملامت بر شرك كه اعظم معاصى است ميباشد.
(آیه 74)- بار دیگر پس از ذکر گوشهای از دلائل توحید و ابطال شرک به سراغ همان سؤالی میرود که در آیات گذشته نیز مطرح شده بود.
میفرماید: «روزی را (به خاطر بیاورید) که خداوند آنها را ندا میدهد و میگوید کجایند شریکانی که برای من میپنداشتید»؟! (وَ یَوْمَ یُنادِیهِمْ فَیَقُولُ أَیْنَ شُرَکائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: