و از خدا روی میگردانیدید؟ آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمیخواندیم. خدا این گونه مردم کافر (مشرک) را گمراه میگرداند (یعنی از رحمت خود محروم میکند).
[همان معبودانی که] به جای خدا [می پرستیدید]، می گویند: از نظر ما گم و ناپدید شدند، بلکه ما پیش از این چیزی را نمی پرستیدیم. این گونه خدا کافران را گمراه می کند.
مىگويند: «گمشان كرديم، بلكه پيشتر [هم] ما چيزى را نمىخوانديم.» اين گونه خدا كافران را بىراه مىگذارد.
مىگويند: آنها را از دست دادهايم، بلكه پيش از اين چيزى را به خدايى نمىخواندهايم. خدا كافران را بدين سان گمراه مىكند.
همان معبودهایی را که جز خدا پرستش میکردید؟!» آنها میگویند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند؛ بلکه ما اصلاً پیش از این چیزی را پرستش نمیکردیم»! این گونه خداوند کافران را گمراه میسازد!
besides Allah?’ They will say, ‘They have forsaken us. No, we did not invoke anything before.’ That is how Allah leads the faithless astray.
Besides Allah? They shall say: They are gone away from us, nay, we used not to call upon anything before. Thus does Allah confound the unbelievers.
Beside Allah? They say: They have failed us; but we used not to pray to anything before. Thus doth Allah send astray the disbelievers (in His guidance).
"In derogation of Allah?" They will reply: "They have left us in the lurch: Nay, we invoked not, of old, anything (that had real existence)." Thus does Allah leave the Unbelievers to stray.
معانی کلمات آیه
«ضَلُّوا»: گم شدهاند. نهان و پنهان گشتهاند. «لَمْ نَکُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَیْئاً»: قبلاً چیزی را نمیپرستیدهایم. مراد کفّار از این گفتار، این است که جز خدا هر چه را پرستیدهاند حقیقت و اصلی نداشته و پنداری بیش نبوده است. الف زائدی در رسمالخطّ قرآنی در آخر (نَدْعُو) است.
مِنْ دُونِ اللَّهِ: غير از خداى به حق و توقع نفع داشتيد، قالُوا ضَلُّوا عَنَّا:
گويند جهنميان كه آن شريكان گم شدند از ما و نمىيابيم آنها را، يا ضايع شد از ما امداد ايشان، يعنى ما توقع يارى داشتيم و آنها ما را در اين عذاب و عقاب بگذاشتند و هيچ نفعى بما نرساندند، پس گوئيا از ما غائبند گرچه به حسب ظاهر حاضر باشند. بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا: بلكه بر ما ظاهر گشت، نبوديم كه خوانده باشيم، مِنْ قَبْلُ شَيْئاً: پيش از اين در دنيا چيزى را، پس ظاهر شد كه آنها در واقع هيچ نبودهاند؛ چنانچه مجادلان را بعد از اتمام حجت خداى تعالى آنها را واگذارد، كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكافِرِينَ: همچنين فرو مىگذارد خدا كافران را در آخرت كه راه نبرند به چيزى كه از آن نفع يابند، يا راه بهشت به آنها ننمايد، زيرا بسوء اختيار در دنيا از راه ايمان كه موصل به بهشت است روى برتافتند لا جرم محروم ماندند.
هنگاميكه غلها در گردنهاى آنها است و زنجيرها كشيده ميشوند
در آب داغ پس در آتش سوزانده شوند
پس گفته شود مر آنها را كجايند آنچه بوديد كه شريك قرار ميداديد
غير از خدا آنانرا گويند گم شدند از ما بلكه نبوديم كه بخوانيم پيش از اين چيزى را اين چنين بگمراهى واميگذارد خدا كافران را
اين براى آنستكه بوديد خوشحال ميشديد در زمين بناحق و براى آنستكه بوديد چنانكه نشاط داشتيد.
تفسير
ظاهرا اذا الاغلال متعلّق است بسوف يعلمون در آيه سابقه يعنى ميدانند نتيجه سوء اعمال خودشان را وقتى كه غلها در گردنهاشان باشد و با زنجيرها كشيده شوند در كنار آب جوشانى كه براى تشريفات ورودى آنها تهيه شده و بعدا هيزم آتش جهنم شوند و ظاهرا و السلاسل عطف بر اغلال است و يسحبون حال است از آنها و محتمل است و السّلاسل مبتدا باشد و يسحبون خبر آن و در هر حال كلمه بها كه راجع بسلاسل است حذف شده چون با زنجيرها كشيده ميشوند پس ملائكه غضب بآنها گويند كجايند آنانكه شما براى خدا شريك قرار ميداديد در دنيا و آنها جواب گويند ما گم كرديم آنها را يا اثرى از آنها ظاهر نيست بلكه مانند آن است حال ما كه در دنيا ابدا عبادت نكرده باشيم چيزيرا چون بهيچ وجه خيرى از آنها بما نميرسد اين چنين خدا بحال گمراهى واميگذارد و سلب توفيق مينمايد از كسانيكه از روى عناد و لجاج و تعصّب و تكبّر منكر آيات
جلد 4 صفحه 540
الهى شدند كه معبودهاى خودشان را از دست داده و از عبادتشان ثمرى نبردهاند و حال آنها گرديده مانند شخص متحيّرى كه اول اقرار ميكند و بعدا انكار مينمايد چون بعضى گفتهاند واقعا ميگويند ما در دنيا مشرك نبوديم يا چيزى را كه مستحق عبادت باشد پرستش ننموديم و بنابر اين صدر و ذيل كلامشان خالى از تنافى و تشويش نيست چون اولا گفتند آنچه شريك قرار داديم گم شدند از ما و ثانيا گفتند ما آنها را در دنيا پرستش ننموديم و اين خذلان و سلب توفيق الهى از آنها براى آن بود كه خوشحال بودند در دنيا بمخالفت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و سركشى از فرمان خدا و پرستش بتها و سرگرم بودند بعيش و نوش و نشاط و عشرت و يادى از آخرت نمىنمودند و براى مبالغه در توبيخ و ملامت در آيه اخيره عدول از غيبت بخطاب شده است و گفتهاند فرح اعمّ از حق و باطل است لذا مقيّد بغير حق شده و مرح مخصوص بباطل است و از بعضى روايات استفاده ميشود كه دشمنان ائمه اطهار هم از مصاديق اين آياتند و اين عذابها شامل حال آنها خواهد شد و چنانچه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند كتاب را مشرك و كافر خوانده كسانى هم كه تكذيب نمودند بيانات پيغمبر صلى اللّه عليه و اله را در تأويل كتاب مشرك و كافرند و بعضى مرح را بفرح زياد تفسير نمودهاند.
كَذلِكَ يُضِلُّ اللّهُ الكافِرِينَ همين نحو است حال ساير كفّار و معاندين و ناصبين و كساني که اهل آتش هستند که ملحق بكافرين هستند و مكرّر معني اضلال الهي را تذكّر دادهايم که آنها را بخود واميگذارد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 74)- همان معبودهایی را که «جز خدا پرستش میکردید» (مِنْ دُونِ اللَّهِ). تا از شما شفاعت کنند و از میان این عذابهای دردناک و امواج متلاطم آتش
ج4، ص288
دوزخ رهایی بخشند، مگر بارها نگفتید که ما اینها را به خاطر آن پرستش میکنیم که شفیعان ما باشند؟ پس کجا رفت شفاعتشان؟! ولی آنها با سر افکندگی و سرشکستگی در پاسخ «میگویند: همه از نظر ما پنهان و گم شدند» (قالُوا ضَلُّوا عَنَّا).
سپس آنها میبینند که اصل اعتراف به عبودیت بتها داغ ننگی بر پیشانیشان است، لذا در مقام انکار بر میآیند و میگویند: «ما اصلا قبل از این چیزی پرستش نمیکردیم»! (بَلْ لَمْ نَکُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَیْئاً).
اینها اوهام و خیالاتی بیش نبودند که ما آنها را واقعیتهایی میپنداشتیم، اما امروز برای ما روشن شده که آنها اسمهایی بیمسمی و الفاظی بیمعنی و مفهومند که پرستش آنها جز ضلالت و گمراهی و بیهودگی هیچ نبود، بنابر این آنها یک واقعیت غیر قابل انکار را بازگو میکنند.
در پایان آیه میفرماید: «این گونه خداوند کافران را گمراه میسازد» (کَذلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ الْکافِرِینَ).
کفر و لجاجت آنها پرده و حجابی بر قلب و فکر آنها میشود، لذا راه مستقیم حق را گذارده، در بیراهه گام مینهند و در قیامت نیز از راه بهشت محروم شده به بیراهه دوزخ کشیده میشوند، آری این چنین خداوند کافران را گمراه میسازد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: