Nay! but serve Allah alone and be of the thankful.
Nay, but Allah must thou serve, and be among the thankful!
Nay, but worship Allah, and be of those who give thanks.
معانی کلمات آیه
«اللهَ»: مفعول مقدّم (أُعْبُدْ) و تقدیم آن برای حصر است. «بَلْ ...»: پس در این صورت. با توجّه به این.
نزول
شأن نزول آیات 64 تا 66:
از امام زین العابدین علیهالسلام و سدى روایت شده که جماعت قریش نزد ابوطالب آمدند در حالتى که پیامبر هم نزد وى بود. گفتند: اى ابوطالب ما از برادرزاده ات انصاف میخواهیم.
ابوطالب گفت: منظور شما از انصاف چیست که میخواهید او مراعات کند؟ گفتند: او از ما دست بردارد ما نیز از او دست برداریم. او با ما سخن نگوید ما نیز با او سخن نگوئیم. او با ما مبارزه و مقاتله نکند ما نیز با او مقاتله و مبارزه نکنیم. اگر چه این درخواست ما موجب دورى قلب ها از یکدیگر و موجد کینه و بغض خواهد گردید. ابو طالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده من سخنان آنها را شنیدى؟
پیامبر فرمود: اى عمّ بزرگوار اگر این خویشاوندان من بخواهند انصاف را رعایت نمایند نشانه رعایت آن اجابت دعوت من و پذیرفتن پند و اندرز من است زیرا خداوند به من امر فرموده که آنان را به دین حنیف ملت ابراهیم دعوت نمایم هر کس چنین دعوتى را اجابت نمود خدا از او خشنود خواهد شد و او را در بهشت جاویدان خود جاى خواهد داد و هر کس دعوت حق را نپذیرفت و عصیان ورزید با او مبارزه و مقاتله خواهم کرد تا این که خداوند میان ما و آنها حکم و داورى کند زیرا او بهترین داوران و قضاوتکنندگان است.
سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله به اینجا که رسید، قریش همگى گفتند: اى ابوطالب به برادرزاده ات بگو که از شتم و بدگوئى خدایان ما دست بردارد و آنها را به بدى یاد نکند سپس آیه 64 نازل گردید.[۱]
حسن بصرى گوید: مشرکین به رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم گفتند: آیا آباء و اجداد تو در گمراهى بوده اند؟ سپس این آیات در جواب آنها نازل گردید.[۲] سبب نزول این آیات در سوره کافرون نیز آمده است.
و خدا را آن گونه كه حقّ اوست قدردانى نكردند (و او را نشناختند)، در حالى كه روز قيامت زمين يكسره در قبضهى قدرت اوست و آسمانها به دست قدرت او در هم پيچيدهاند. او منزه است و از آن چه شريك او قرار مىدهند، برتر است.
نکته ها
امام صادق عليه السلام فرمود: مراد از «يمين» دست قدرت خداست. «1»
فرمانهاى خداوند دو نوع است:
1. دستور مولوى كه خداوند به عنوان مولا صادر مىكند و عقل را به اسرار آن راهى نيست، نظير فرمان طواف در مكّه. «وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ» «2»
2. دستور ارشادى، كه عقل نيز راز و رمز آن را درك مىكند و حكم خداوند، ارشاد به حكم عقل است، نظير جمله «كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ» زيرا تشكّر در برابر ولى نعمت را عقل حكم مىكند.
پیام ها
1- يكتا پرستى راه نجات از خسارت است. «لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ»
2- بهترين راه تشكّر از خداوند عبادت است. «فَاعْبُدْ وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ»
3- توحيد، نشانهى شناخت درست و قدرشناسى است و شرك، برخاسته از عدم شناخت و قدردانى است. «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ»
4- آسمان و زمين در برابر قدرت الهى ناچيزند. «قَبْضَتُهُ- مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ»
«1». توحيد صدوق، ص 161.
«2». حج، 29.
جلد 8 - صفحه 199
5- براى شناخت بهتر خداوند، بايد به قدرت و احاطهى مطلقهى او توجّه كنيم.
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِيعاً ... وَ السَّماواتُ ...
6- به سراغ ديگران نرويم، كه همه چيز تنها به دست خداست. وَ الْأَرْضُ ... وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ ... سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ
بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ: بلكه خداى را پرستش كن، وَ كُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ: و باش از جمله سپاسداران بر نعمت توحيد و اخلاص در عبادت. و حقيقت معنى آنكه: پرستش مكن آنچه جاهلان مشرك تو را به پرستش آن امر مىكنند، بلكه اگر عاقلى و از اهل خبرت و بصارت هستى، پس پرستش خداى كن و در عبادت غير او را شريك مگردان تا اعمال تو به درجه قبول رسد، زيرا كسانى كه شرك به ساحت كبريائى نسبت دادند و سخنان نالايق در حق او گفتند، هر آينه به مقام عظمت ربوبى توهين نمودند.
و نجات ميدهد خدا آنانرا كه پرهيزكار شدند بسبب رستگاريشان نميرسد بايشان بدى و نه ايشان اندوهناك مىشوند
خدا آفريننده همه چيز است
جلد 4 صفحه 508
و او بر همه چيز نگهبان و كارگزار است
براى او است كليدهاى آسمانها و زمين و آنها كه كافر شدند بآيتهاى خدا آن گروه آنها زيانكارانند
بگو آيا پس غير خدا را امر ميكنيد بمن كه بپرستم اى نادانان
و هر آينه بتحقيق وحى شد بتو و بآنانكه بودند پيش از تو كه اگر مشرك شوى هر آينه باطل خواهد شد عملت و هر آينه خواهى بود البته از زيانكاران
بلكه خدا را پس بپرست و بوده باش از شكرگزاران.
تفسير
خداوند سبحان بعد از تهديد كفار نويد داده است اهل ايمان و تقوى را بنجات از آتش جهنم براى فلاح و رستگارى ايشان در دنيا بأعمال صالحه و اجتناب از معاصى كبيره و اصرار بر صغيره و آنكه نميرسد به آنان بهيچ وجه شدّت و مكروهى و نه آنها محزون مىشوند در روزى كه غير آنها محزون خواهند شد و خداوند خالق تمام موجودات و نگهبان و نگهدار و متصرّف و مدبّر امور آنها است و هر كس را بمقام لايق خود خواهد رسانيد در دست او است كليدهاى خزانههاى آسمانها و زمين و هر كس را بقدر قابليّت او عطا مى- فرمايد از نعمت و روزى و رحمت و كفار زيانكارانند كه نعيم بهشت را از دست داده و عذاب جهنّم را خريدارى نمودهاند و در جوامع نقل نموده كه اهل شرك به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله گفتند تو بعضى از خدايان ما را قبول كن ما بخداى تو ايمان مى- آوريم لذا خداوند فرموده بآنها بگو مرا امر بعبادت غير خداى يگانه ميكنيد اى نادانان و بتحقيق وحى شد بتو و ساير انبياء قبل هر يك در زمان خودش كه اگر در عبادت خداى يگانه غير او را شريك كنى عملت باطل ميگردد و قبول نخواهد شد و البته چنين كسى از زيانكاران ميباشد پس عبادت كن خدا را بدون دخالت غير و بوده باش از شكرگزاران نعم حق بر خود و خانوادهات و معلوم است كه خطاب به پيغمبر اكرم شده براى تأديب و تعليم امّت والا ساحت مقدّس نبوى اجلّ از احتياج باين تكاليف است چنانچه در روايت قمى ره از امام صادق عليه السّلام بيان شده و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مراد آنستكه اگر با ولايت على عليه السّلام امر بولايت احدى نمائى بعد از خودت عملت باطل ميشود و از زيانكاران خواهى بود و در كافى از امام صادق عليه السّلام اينمعنى تأييد شده و آنكه مراد از بل اللّه فاعبد و كن من الشّاكرين اطاعت
جلد 4 صفحه 509
خدا و شكر بر آنستكه خداوند برادر و پسر عمّش را معاضد و كمك براى او قرار داد و الحمد للّه على ما انعمنا به من ولايته.
اسباب و اقدام خود و ديگران نيست ثانيا بداند که از راه تفضل است نه استحقاق كسي از او طلبكار نيست و ثالثا نعم الهيه بسيار است که إِن تَعُدُّوا نِعمَةَ اللّهِ لا تُحصُوها بالاخص نسبت بپيغمبر اكرم که اشرف مخلوقات است نعم ظاهريه و باطنيه جسمانيه و روحانيه داخليه و خارجيه الي ما شاء اللّه و رابعا بداند که از عهده شكر كوچكترين نعم او بر نميايد چه رسد بنعم عاليه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 66)- در این آیه باز برای تأکید بیشتر میافزاید: «بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش» (بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ).
ج4، ص243
یعنی معبود تو باید منحصرا ذات پاک «اللّه» باشد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: