آیا آن کس که ما به او وعده نیکو (ی بهشت ابدی) دادهایم مانند کسی است که او را از متاع دنیا (ی فانی) بهرهمند ساختیم سپس در قیامت او را (برای حساب و مجازات) حاضر آرند.
پس آیا کسی که وعده نیک به او داده ایم و حتماً به آن خواهد رسید، مانند کسی است که او را [فقط] از کالا و ابزار زندگی دنیا برخوردارش کرده ایم، سپس او در روز قیامت از احضار شوندگان [برای عذاب] است؟!
آيا كسى كه وعده نيكو به او دادهايم و او به آن خواهد رسيد، مانند كسى است كه از كالاى زندگى دنيا بهرهمندش گردانيدهايم [ولى] او روز قيامت از [جمله] احضارشدگان [در آتش] است؟
آيا آن كس كه او را وعدههاى نيك دادهايم و آن وعدهها را خواهد ديد، همانند كسى است كه او را از متاع اينجهانى برخوردار كردهايم و در روز قيامت هم به بازخواستش فرا مىخوانيم؟
آیا کسی که به او وعده نیکو دادهایم و به آن خواهد رسید، همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او دادهایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضارشدگان خواهد بود؟!
Is he to whom We have given a good promise, which he will receive, like him whom We have provided the wares of the life of this world, but who will be arraigned on the Day of Resurrection?
Is he to whom We have promised a goodly promise which he shall meet with like him whom We have provided with the provisions of this world's life, then on the day of resurrection he shall be of those who are brought up?
Is he whom We have promised a fair promise which he will find (true) like him whom We suffer to enjoy awhile the comfort of the life of the world, then on the Day of Resurrection he will be of those arraigned?
Are (these two) alike?- one to whom We have made a goodly promise, and who is going to reach its (fulfilment), and one to whom We have given the good things of this life, but who, on the Day of Judgment, is to be among those brought up (for punishment)?
معانی کلمات آیه
«لاقِیهِ»: رسنده بدان است. «الْمُحْضَرِینَ»: احضار شدگان. گرد آورده شدگان. مراد کسانی است که فرشتگان آنان را به پای حساب و کتاب میآورند و برای عذاب حاضرشان میگردانند.
نزول
«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره رسول خدا صلى الله علیه و آله و ابوجهل نازل گردیده است.[۱]
پس آيا كسى كه به او وعدهاى نيكو دادهايم و او آن را خواهد ديد، مانند كسى است كه او را از بهرهى زندگى دنيا بهرهمند ساختيم (و) سپس او درروز قيامت از احضارشدگان (براى حساب و جزا) خواهد بود؟!
«1». طه، 131.
«2». بقره، 86.
«3». توبه، 38.
«4». رعد، 26.
«5». ابراهيم، 3.
«6». حجر، 88.
«7». نجم، 29.
«8». نازعات، 38 و 39.
جلد 7 - صفحه 82
نکته ها
اين آيه در ادامهى آيات قبل، پيرامون كسانى است كه به خاطر حفظ زندگانى دنيا، بر كفر باقى ماندند.
وعدهاى كه در اين آيه به آن اشاره گرديده، همان وعدهاى است كه در آيات مختلف قرآن به اهلايمان و عمل صالح داده شده است، از جمله آيهى نهم سورهى مائده: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِيمٌ».
مخالفان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در صدر اسلام، افراد مرفّه و كامياب بودهاند.
پیام ها
1- وعدههاى الهى و پاداشهاى اخروى، هم بزرگ است و هم نيكو. «وَعْداً حَسَناً» (كلمه «وَعْداً» كه با تنوين آمده، اشاره به بزرگى امر و كلمه «حَسَناً» نشان از نيكويى دارد.)
2- وعدههاى الهى، قطعى و مسلّم است. وَعَدْناهُ ... فَهُوَ لاقِيهِ
3- شيوهى مقايسه، از بهترين اسلوبهاى تبليغ و تربيت است. أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ ... كَمَنْ مَتَّعْناهُ (كسانى كه وعدههاى الهى را دريافت مىكنند، قابل مقايسه با ديگران نيستند)
4- توفيق بهرهگيرى از متاع دنيا نيز به دست خداست. «مَتَّعْناهُ»
از محمد بن كعب منقول است كه حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و حمزه با ابو جهل مجادله كردند. سدّى گويد: عمار ياسر با وليد بن مغيره منازعه نمودند؛ آيه شريفه نازل شد «1»:
أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ: آيا كسى كه وعده فرموديم او را بهشت در آخرت و نصرت در دنيا به جهت جزاى طاعت او، وَعْداً حَسَناً: وعده نيكو كه در آن خلاف متصور نيست، فَهُوَ لاقِيهِ: پس آنكس دريابنده آن موعود است بلا شبهه به جهت امتناع خلف وعده الهى (و لذا اين را عطف نموده به ما قبل به «فا» ئى كه معطى معنى سببيت است، چه لقاى موعود مسبب است از و عدى كه آن ضمان است در خبر) يعنى آيا آنكس كه به موعود خود رسنده باشد به جهت حسن وعده و انجاز آن كه آن حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله يا امير المؤمنين
«1» مجمع البيان، ج 4، ص 261.
جلد 10 - صفحه 166
عليه السّلام و حمزه يا عمار باشد، كَمَنْ مَتَّعْناهُ: مانند كسى است كه بهره داديم او را، مَتاعَ الْحَياةِ الدُّنْيا: بهره زندگانى دنيا كه محبتش آميخته به محنت است، و دولتش مؤدى به نكبت، و مالش در صدد زوال، و جاهش بر شرف انتقال، و لذتش مشوب به كدرت؟ (استفهام انكارى است) يعنى نيست و نباشد مساوى ما بين دو شخصى كه يكى به جهت جزاى اطاعتش به موعود خود رسنده باشد از نصرت در دنيا و بهشت در آخرت، با ديگرى كه فقط بهرهاى از متاع دنيا دارد و فاقد ثواب اخروى است به سبب عدم ايمان و اطاعتش؛ و عقل هيچ عاقلى به تساوى اين دو، حكم ننمايد. ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ: پس آنكس كافر روز قيامت از حاضر شدگان باشد براى عذاب يا حساب يا جهنم. ابن عباس گويد كه حق تعالى خلق دنيا فرمود و اهل آن را نسبت به دنيا و متاع آن به سه صنف گردانيده؛ مؤمن و منافق و كافر؛ پس مؤمن متزوّد مىشود از آن، و منافق متزين، و كافر متمتّع «1».
فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنْباءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لا يَتَساءَلُونَ (66)
ترجمه
آيا پس كسى كه وعده داديم او را وعده خوبى پس او يابنده است آنرا مانند كسى است كه داديم او را بهره زندگانى دنيا پس او است روز قيامت از حاضر كرده شدگان
و روز كه ندا كند آنها را پس گويد كجايند شريكان من كه بوديد گمان ميكرديد
گويند آنانكه لازم شد بر آنها وعده عذاب پروردگارا اينانند آنانكه گمراه كرديم، گمراه كرديمشان همچنانكه گمراه شديم بيزارى جوئيم بسوى تو نبودند كه ما را بپرستند
و گفته شود بخوانيد شريكانتان را پس بخوانند آنها را پس اجابت ننمايند از آنها و به بينند عذاب را و آرزو كنند كه آنها بودند آنچنان كه هدايت مىيافتند
و روز كه ندا كند آنها را پس گويد چه جواب داديد پيغمبران را
پس پوشيده شود بر آنها خبرها در چنين روز پس آنها از يكديگر پرسش نميكنند.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه و ترجيح حال كسانيكه متنعّم بنعيم آخرتند بر متنعّمين در دنيا فرموده آيا كسيكه ما وعده خوب منجز باو داديم كه در آخرت بهشت برين از آن او باشد و قطعا بآن و اصل خواهد شد و
جلد 4 صفحه 201
هميشه از نعمتهاى گوناگون آن برخوردار خواهد بود مانند كسى است كه چند روز در اين دنيا متنعّم و بهرهمند نموديم او را با هزاران زحمت و تشويش و روز قيامت هم بايد در محضر عدل ما حاضر شود براى حساب و عقاب چنين نيست بلكه تفاوت ميان آن دو از زمين تا آسمان است و اى پيغمبر ياد كن براى اين جماعت متنعّم مشرك روزى را كه ندا ميكند آنها را خداوند و براى ملامت و سرزنش آنها مىفرمايد كجايند آن كسانيكه شما آنها را شركاء من مىپنداشتيد در اطاعت و عبادت و اميدوار بانتفاع از آنها بوديد پس بزرگان و رؤساء آنها كه مستحق عقوبت شدند در دنيا بوعدههاى عذاب خدا بلسان انبياء مانند فرعون و نمرود و شياطين انسى و جنّى گويند پروردگارا اينجماعت آنانند كه گمراه نموديم ما آنها را ولى گمراه نموديم آنانرا چنانچه گمراه شديم خودمان و فعلا ما از آنها و عملشان بيزارى مىجوئيم نزد تو آنها در واقع عبادت نمىنمودند ما را بلكه پيروى از هواى نفس خودشان ميكردند چنانچه ما هم پيرو هواى نفس خود بوديم و در گمراهى و سببش شريكيم با آنان ما آنها را مجبور ننموديم بكفر و عصيان خودشان باختيار خود كردند آنچه كردند ما هم باختيار خود كرديم آنچه كرديم پس در استحقاق عقوبت مزيّتى بر آنها نداريم و از طرف خداوند بمرءوسين خطاب ميشود كه بخوانيد شركاء جعلى خودتان را كه در دنيا براى خدا قرار داده بوديد باميد انتفاع از آنها براى نصرت يا شفاعت خودتان در امروز و آنها از بيچارگى متوسل بآن اشقيا ميشوند و از آنها جوابى نميشنوند و كمكى نمىبينند براى آنكه آنها از اينها بيچارهترند و همه عذاب الهى را مشاهده مىنمايند كه بآنها احاطه كرده و اگر آنها راه چارهاى مىيافتند از خود دفع مىنمودند عذاب را و بنابراين جواب لو محذوف است و محتمل است لو براى تمنّى باشد يعنى آرزو نمايند كه در دنيا هدايت يافته بودند براه نجات از عذاب و وصول بثواب و نيز ياد كن براى اين جماعت روزى را كه ندا ميكند خداوند آنها را پس ميگويد براى سرزنش و ملامتشان در مقام عبادت و اطاعت كه چه جواب گفتيد به پيغمبرانى كه مبعوث بر شما بودند براى بيان معارف و احكام و بچه اندازه از آنها معتقد شديد و عمل نموديد پس پوشيده و ناپديد و مشتبه گردد بر آنها در آنروز
جلد 4 صفحه 202
راههاى جواب و محو شود از نظرشان مطالب از شدت هول و هراس بطوريكه قدرت پيدا نميكنند بر پرسش از يكديگر براى پيدا كردن راه جوابى و بيان عذرى در پيشگاه احديّت كه موجب رفع عذاب يا تخفيف آن از آنها گردد.
يعني بين اينکه دو چه اندازه فرق و تفاوت است اما متاع دنيوي با اينكه بقاء و ثبات ندارد مضار بسياري دارد يكي آنكه مشوب بآلام و اسقام است هر نوشي هزار نيش دارد و فكر و خيال و هم و غم و غصه دارد هم در دست آوردن و هم در نگاهداشتن حتي سلطنت که بالاترين لذائذ دنيويست يك شب بخيال راحت خواب ندارد که فرمود
ثُمَّ هُوَ يَومَ القِيامَةِ مِنَ المُحضَرِينَ براي سؤال و جواب دنك و دينار.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 61)- در آیات گذشته سخن از کسانی بود که به خاطر تمتع و بهره گیری از نعمتهای دنیا کفر را بر ایمان و شرک را بر توحید ترجیح دادهاند، در اینجا وضع این گروه را در قیامت در برابر مؤمنان راستین مشخص میکند.
نخست با یک مقایسه که به صورت استفهام مطرح شده، وجدان همگان را به داوری میطلبد و میگوید: «آیا کسی که به او وعده نیک دادهایم، و به آن خواهد رسید همانند کسی است که متاع زندگی دنیا به او دادهایم سپس روز قیامت (برای حساب و جزا) از احضار شدگان خواهد بود»؟ (أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیهِ کَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
پرش به بالا ↑ طبرى صاحب جامع البیان آن را از مجاهد نقل نموده است و طبرسى صاحب مجمع البیان گوید: درباره حمزه بن عبدالمطلب و على بن ابىطالب و درباره ابوجهل نازل شده است چنان که سدى و محمد بن کعب گویند و نیز گویند: درباره عمار و ولید بن مغیرة نازل شده است و بهتر آنست که آیه را عمومیت داده و بگوئیم درباره هر کسى که مشمول این گونه صفات است، شامل گردد».