آیه 55 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ

مشاهده آیه در سوره


<<54 آیه 55 سوره غافر 56>>
سوره : سوره غافر (40)
جزء : 24
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس (ای رسول ما، بر آزار امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن (یعنی بر گناه امت نادان از درگاه خدا آمرزش خواه) و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So be patient! Allah’s promise is indeed true. Plead [Allah] for forgiveness of your sin, and celebrate the praise of your Lord morning and evening.

معانی کلمات آیه

«إِسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ ...»: این گونه تعبیرات قرآنی در مورد پیغمبر اسلام و سایر پیغمبران، اشاره به: (حَسَنَاتُ الأبْرَارِ، سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِینَ) است. یک لحظه غفلت و یک ترک اولی در مورد انبیاء جائز نیست و باید از آن استغفار کنند. پیغمبر اسلام نیز به مقتضی بشریّت تصرّفات و اعمالی داشته است که برای افراد عادی خوب و یا چیز ساده‌ای بوده و برای وجود مبارک او گناه و چیز مهمّی محسوب شده است و مورد عتاب پروردگار قرار گرفته است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ «55»

پس صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده‌هاى خداوند حقّ است و براى گناهت استغفار كن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبيح كن.

نکته ها

دلايل عقلى و نقلى گواه بر آن است كه انبيا معصومند، زيرا اگر معصوم نبودند پيروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مى‌شد، همان گونه كه اطاعت از والدين مشروط به آن است كه فرزند را به شرك و انحراف دعوت نكنند.

اين از يك سو؛ از سوى ديگر دليل نياز ما به پيامبر و امام آن است كه ما را از انحراف باز دارد و اگر او نيز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما كامل نيست در حالى كه قرآن مى‌فرمايد:

و «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» «1»

به هر حال رسولى كه خداوند مى‌فرمايد: «اطاعت او اطاعت من و تبعيّت از او تبعيّت از من و اذيّت او اذيّت من است» بايد معصوم باشد. بنابراين در مواردى مثل اين آيه كه سخن از گناه پيامبر به ميان آمده است، بايد بگوييم: مراد از گناه، ترك اولى است، يعنى كار برتر را رها كرده نه كار واجب را.

«1». انعام، 149.

جلد 8 - صفحه 273

به چند مثال توجّه كنيد: اگر در مجلسى كه افراد محترمى نشسته‌اند كسى بخواهد به دليل درد پائى كه دارد پاى خود را دراز كند از همه حضار عذرخواهى مى‌كند. اگر گوينده تلويزيون سرفه‌اى كند از بينندگان معذرت خواهى مى‌كند. اگر صاحب خانه غذاى درجه يك تهيه نكند از مهمان عذرخواهى مى‌كند، در حالى كه همه مى‌دانيم پا دراز كردن مريض و سرفه كردن گوينده و تهيه غذاى متوسط گناه ندارد ولى چون انسان خود را در محضر بينندگان و بزرگان مى‌داند يا غذاى خود را در شأن مهمان نمى‌داند يا احساس مى‌كند بايد تلاش بيشترى مى‌كرد عذرخواهى مى‌كند. پس هر عذرخواهى نشانه خلافكارى نيست، بلكه گاهى از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.

عصمت و استغفار پيامبران‌

اگر شما با يك چراغ كم نور وارد سالن بزرگى شويد، تنها اجسام بزرگ را خواهيد ديد ولى اگر با يك نورافكن قوى وارد شويد يك هسته‌ى خرما يا كوچك‌تر از آن را هم خواهيد ديد.

اگر نور ايمان در انسان كم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را مى‌بيند ولى اگر نور ايمان در وجودش بيشتر باشد لغزش‌هاى كوچك را نيز خواهد ديد و از آنها دورى خواهد كرد.

پيامبران الهى به دليل داشتن ايمان كامل و تقواى بالا از گناهان كوچك نيز دورى مى‌كردند. به همين جهت مى‌گوييم آنان معصوم بودند.

گاهى خطاب آيات قرآن به شخص پيامبر است ولى مراد ديگرانند. در آيه 23 سوره‌ى اسراء خداوند به پيامبرش خطاب مى‌كند: «إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» اگر يكى از والدين يا هر دو به پيرى رسيدند به آنان اف نگو. در حالى كه همه مى‌دانيم پيامبر عزيز اسلام والدين خود را در كودكى از دست داده بود و جايى براى خطاب‌ «عِنْدَكَ الْكِبَرَ» باقى نمى‌ماند، بنابراين خطابِ‌ «عِنْدَكَ» به امّت اوست. در آيه‌ى مورد بحث نيز كه مى‌فرمايد: «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» گرچه پيامبر صلى الله عليه و آله مورد خطاب قرار گرفته است ولى مخاطب اصلى گنهكارانِ امّت پيامبر هستند كه بايد براى گناهان خود استغفار كنند و اگر هم مخاطب، شخص پيامبر باشد، منظور اين است كه براى گناهان امّت آمرزش بخواه.

جلد 8 - صفحه 274

استغفار انبيا در قرآن‌

در قرآن كريم، آياتى از استغفار پيامبران سخن مى‌گويد، در اين جا برخى از آنها را ذكر مى‌كنيم:

  • استغفار حضرت آدم: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا» «1» پروردگارا! ما به خويش ستم كرديم و اگر ما را نيامرزى از زيانكاران خواهيم بود.
  • استغفار حضرت موسى: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي» «2» پروردگارا! به خود ظلم كردم، پس مرا ببخش.
  • استغفار حضرت سليمان: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً» «3» پروردگارا! مرا بيامرز و حكومت بى نظيرى به من مرحمت كن.
  • استغفار حضرت نوح: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ» «4» پروردگارا! من و والدين مرا بيامرز.
  • استغفار حضرت داود: «وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ» «5» داود متوجّه شد كه ما او را آزمايش كرديم پس از پروردگارش عذرخواهى كرد.
  • استغفار حضرت يونس: «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» «6» يونس (در شكم ماهى) گفت:

خداوندا تو منزّهى من از ستمكارانم.

  • استغفار حضرت محمّد صلى الله عليه و آله‌ «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» «7» براى گناهت استغفار كن.

پیام ها

1- با توجّه به وعده‌ى خداوند در مورد نصرت پيامبران، إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا ... اين آيه مى‌فرمايد: مقاومت كن. «فَاصْبِرْ»

2- انگيزه صبر، رسيدن به وعده‌هاى الهى است. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»

3- پيامبر نيز مأمور به استغفار است. «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ»

«1». اعراف، 23.

«2». قصص، 16.

«3». ص، 35.

«4». نوح، 28.

«5». ص، 24.

«6». انبياء، 87.

«7». غافر، 55.

جلد 8 - صفحه 275

4- تنزيه خداوند اگر همراه با ستايش او باشد، ارزش بيشترى دارد. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»

5- در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. سَبِّحْ‌ ... بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ

(چنانكه در آيات ديگر مى‌فرمايد: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «1»، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ» «2»)

6- تسبيح و حمد، زمانى وسيله‌ى رشد و تربيت و سبب تقويت توحيد است كه هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظه‌اى. «بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ»

پانویس

منابع