آیه 43 سوره روم

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ۖ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<42 آیه 43 سوره روم 44>>
سوره : سوره روم (30)
جزء : 21
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

پس تو روی به دین استوار (اسلام و خدا پرستی) آور پیش از آنکه روزی بیاید که هیچ کس نتواند از امر خدا آن را برگرداند (و) در آن روز (بزرگ قیامت) خلایق فرقه فرقه شوند (گروهی دوزخی و گروهی بهشتی گردند).

پس [با توجه به بی پایه بودن شرک] با همه وجودت به سوی این دین درست و استوار روی آور پیش از آنکه روزی فرا رسد که از سوی خدا هیچ بازگشتی برای آن نیست، آن روز [همه مردم] دسته دسته و گروه گروه شوند.

پس به سوى اين دين پايدار روى بياور، پيش از آنكه روزى از جانب خدا فرا رسد كه برگشت‌ناپذير باشد، و در آن روز [مردم‌] دسته دسته مى‌شوند.

به دين پاك پايدار روى بياور، پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از امر خدا بازگشتنش نباشد. در آن روز مردم دو گروه شوند:

روی خود را بسوی آیین مستقیم و پایدار بدار، پیش از آنکه روزی فرا رسد که هیچ کس نمی‌تواند آن را از خدا بازگرداند؛ در آن روز مردم به گروه‌هایی تقسیم می‌شوند:

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So set your heart on the upright religion, before there comes a day irrevocable from Allah. On that day they shall be split [into various groups].

Then turn thy face straight to the right religion before there come from Allah the day which cannot be averted; on that day they shall become separated.

So set thy purpose resolutely for the right religion, before the inevitable day cometh from Allah. On that day mankind will be sundered-

But set thou thy face to the right Religion before there come from Allah the Day which there is no chance of averting: on that Day shall men be divided (in two).

معانی کلمات آیه

  • قيم: مستقيم و استوار. طبرسى آن را مستقيم فرموده است.
  • مرد: مصدر ميمى است به معنى برگرداندن.
  • يصدعون: با دو تشديد. آن در اصل «يتصدعون» است صدع به معنى شكافتن است، مراد از آن در آيه تفرق و از هم جدا شدن است «تصدع القوم: تفرقوا».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ «43»

(حال كه دانستى فرجام شرك هلاكت است،) پس به دين استوار ايمان بياور، پيش از آن كه روزى بيايد كه براى آن برگشتى از (قهر) خدا ممكن نيست، در آن روز مردم از هم جدا (و دسته دسته) مى‌شوند.

نکته ها

«يَصَّدَّعُونَ» از «صدع»، به معناى شكستن و پراكندن است. در اين جا مراد روزى است كه مردم مؤمن از افراد منحرف جدا مى‌شوند و هر يك به سويى مى‌روند.

پیام ها

1- هم دين بايد محكم، استوار ومنطقى باشد و هم ديندار، جدّى و عاشق.

فَأَقِمْ‌ ... لِلدِّينِ الْقَيِّمِ‌

2- توجّه به دين بايد در متن كارها و با تمام وجود باشد، نه در حاشيه و با كراهت.

«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ»

3- دين اسلام، بر پا دارنده‌ى همه‌ى مصالح فردى و اجتماعى است. «لِلدِّينِ الْقَيِّمِ»

4- از فرصت‌ها استفاده كنيم. فَأَقِمْ‌ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ‌

5- اگر به خطرات قيامت توجّه كنيم، ديندارى ما جدّى مى‌شود. فَأَقِمْ‌ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ...

6- رويكرد تمام عيار به دين، سبب نجات در قيامت مى‌شود. فَأَقِمْ وَجْهَكَ‌ ... قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43)

چون كفار و معاندان از اين مواعظ و زواجر متعظ نمى‌شوند:

فَأَقِمْ وَجْهَكَ‌: پس راست گردان روى خود را يعنى من جميع الوجوه توجه نما و مستقيم شو، لِلدِّينِ الْقَيِّمِ‌: براى دين راست كه به نهايت استقامت رسيده، يعنى بر جاده دين اسلام، مستقيم و ثابت باش، مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ‌: پيش از آنكه بيايد، يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ‌: روزى كه بازگرداندن نيست تو را از خدا، يعنى روزى كه بيايد از جانب خدا و هيچكس نتواند آن را باز گرداند، يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ‌: در آن روز جدا شوند مردمان و از هم متفرق گردند، جمعى به بهشت و گروهى به جهنم، چنانچه در آيه ديگر فرمايد: «فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ» «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (41) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ (42) فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ (43) مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ (44) لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ (45)

ترجمه‌

آشكار شد تباهى در خشكى و دريا بسبب آنچه كسب كرد دستهاى مردمان تا بچشاند بآنها بعضى از آنچه كردند باشد كه آنها برگردند

بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار آنها كه بودند از پيش بودند بيشتر آنها مشركان‌

پس بپادار رويت را براى دين راست معتدل پيش از آنكه بيايد روز كه نيست باز گرداندنى براى آن از خدا روزى چنين متفرّق ميشوند

آنكه كافر شد پس بر ضرر او است كفرش و آنانكه كردند كار شايسته پس براى خودشان آماده ميكنند

تا جزا دهد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته از فضلش همانا او دوست نميدارد كافران را.

تفسير

خداوند متعال اخبار فرموده از ظهور فساد و تباهى و قحط و غلا و نابود شدن حيوانات و نباتات در صحرا و دريا و سبب آن كه زيادى معصيت خدا است چون آن موجب ميشود كه خداوند باران رحمت خود را از بندگان باز ميدارد و حيوانات صحرائى و دريائى از فقدان آن بهلاكت ميرسند چنانچه از امام صادق عليه السّلام روايت شده است و اين بمقتضاى حكمت الهى است كه بندگان بپاداش بعضى از اعمال خود برسند و متوجه بحق شوند و نجات خودشان را از آن مهلكه بخواهند و در روايات معتبره بسيارى از فسادها مرتّب بر بسيارى از معاصى شده از قبيل ناخوشى و گرانى و قحط و خونريزى و زلزله كه مستند بزنا و لواط و كم فروشى و حكم ناحق و ربا خوردن شده و نيامدن باران كه مربوط بتعدّى سلاطين و ندادن زكوة است و امثال اينها كه در محل خود ذكر فرموده‌اند و البته پاداش كامل اين گناهان در آخرت است و اين بليّات نمونه‌ايست از غضب الهى براى تنبّه مردم اگر معتقد بمبدء و معاد باشند و پس از آن خطاب بپيغمبر اكرم فرموده كه‌

جلد 4 صفحه 261

بمشركين مكه بگو نظر كنيد در تاريخ و سير كنيد در زمين و آثار باقيه اقوام سابقه را مشاهده نمائيد كه چگونه بپاداش معاصى خودشان معذب بعذاب الهى شدند و خرابه ابنيه آنها در طرق و شوارع شما مشهود مسافرين است و بيشتر آنها مانند شما مشرك بودند و كمى گنهكار بگناهان ديگر يا آنكه بيشتر اقوام سابقه مشرك بودند كه معذّب شدند ولى در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد نظر نمودن در قرآن و مطلع شدن از احوال اقوام سابقه است كه خداوند از آن خبر داده است و بعد از اين بيانات وافيه روى دل خود را متوجه نما و ثابت بدار بر دين قويم مستقيم معتدل اسلام پيش از آنكه بيايد روزى كه بر گشت براى آن نيست از جانب خداوند و بايد حتما بيايد كه آن روز قيامت است و مردم در آنروز از يكديگر متفرّق و جدا شوند يكدسته ببهشت و يكدسته بجهنم روند و كسيكه كافر گردد بخودش ضرر آن وارد شود چون عذاب دائم را براى خود تهيه كرده و كسانيكه اعمال صالحه نمايند كه از آن جمله ايمان بخدا و رسول است براى خودشان بهشت جاويد را منزل راحت و عيش سر مد مهيّا مينمايند در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه عمل صالح سبقت ميگيرد بر صاحبش ببهشت پس آماده ميكند براى او چنانچه آماده ميكند براى يكى از شما خدمتگزارش جايگاه او را و چنين روز براى آنستكه پاداش دهد خداوند كسانيرا كه ايمان آوردند و اعمال صالحه نمودند از مقام فضل و كرم خودش نه بقدر استحقاق آنها و بمقتضاى عدل خود ولى كفّار از فضل الهى در آخرت بهره‌اى نخواهند داشت چون خداوند آنها را دوست ندارد و اينكه در دنيا آنها را متنعّم بنعمت خود فرموده براى تكميل استحقاق آنها است و آنكه نعم دنيوى در نظر خداوند و در جنب فضل و كرم او قدر و قابليّتى ندارد كه آنرا از مخلوق خود مضايقه فرمايد.

جلد 4 صفحه 262

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَقِم‌ وَجهَك‌َ لِلدِّين‌ِ القَيِّم‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ يَوم‌ٌ لا مَرَدَّ لَه‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُون‌َ (43)

‌پس‌ بپا بدار وجه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌براي‌ دين‌ ثابت‌ و ‌بر‌ پا ‌از‌ پيش‌ آنكه‌ بيايد روزي‌ ‌که‌ ديگر برگشتن‌ نداشته‌ ‌باشد‌ ‌براي‌ ‌او‌ ‌از‌ جانب‌ خداوند روزي‌ ‌که‌ ‌از‌ يكديگر جدا ميشوند و فرقه‌ فرقه‌ ميشوند.

فَأَقِم‌ وَجهَك‌َ لِلدِّين‌ِ القَيِّم‌ِ ‌در‌ اقامه‌ دين‌ و بيان‌ احكام‌ ‌آن‌ و تبلغ‌ رسالت‌ كوتاهي‌ نفرما چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد فَاصدَع‌ بِما تُؤمَرُ وَ أَعرِض‌ عَن‌ِ المُشرِكِين‌َ إِنّا كَفَيناك‌َ المُستَهزِئِين‌َ‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌‌-‌ وَ اعبُد رَبَّك‌َ حَتّي‌ يَأتِيَك‌َ اليَقِين‌ُ (سوره‌ حجر ‌آيه‌ 94 ‌الي‌ 99) نظر ‌به‌ اينكه‌ ‌در‌ انبياء و رسل‌ جاي‌ تقيه‌ و ‌خود‌ داري‌ نيست‌ چنانچه‌ نوح‌ ‌در‌ مقابل‌ يك‌ دنيا مشرك‌ و همچنين‌ ابراهيم‌ و ‌لو‌ منجر ‌به‌ قتل‌ و اسيري‌ و انحاء اذيت‌ بشود ‌حتي‌ سنگسارش‌ كنند و ‌در‌ آتش‌ اندازند

جلد 14 - صفحه 396

و بدار زنند و زنده‌ زير خاك‌ كنند و بلاها و جسارتهاي‌ ديگر بخلاف‌ ائمه‌ و مؤمنين‌ ‌که‌ ميفرمايد

«التقية ديني‌ و دين‌ آبائي‌»

و ميفرمايد

«‌لا‌ دين‌ لمن‌ ‌لا‌ تقية ‌له‌»

لذا ميفرمايد فَأَقِم‌ وَجهَك‌َ لِلدِّين‌ِ القَيِّم‌ِ ‌تا‌ آخرين‌ نفس‌ ‌که‌ ‌در‌ خطبة الوداع‌ حديث‌ ثقلين‌ ‌را‌ بيان‌ فرمود.

مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ يَأتِي‌َ يَوم‌ٌ لا مَرَدَّ لَه‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ اجل‌ رسيد تكليف‌ پيغمبر ‌ما همين‌ اندازه‌ ‌بود‌ ‌پس‌ ‌از‌ رحلت‌ خداوند حفظ ميفرمايد إِنّا نَحن‌ُ نَزَّلنَا الذِّكرَ وَ إِنّا لَه‌ُ لَحافِظُون‌َ (سوره‌ حجر ‌آيه‌ 9) و ‌در‌ عهده ائمه‌ (ع‌) و مؤمنين‌ ‌است‌ ‌حتي‌ المقدور بايد نگاه‌داري‌ كنند.

يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُون‌َ روز قيامت‌ ‌از‌ ‌هم‌ جدا ميشوند فَرِيق‌ٌ فِي‌ الجَنَّةِ وَ فَرِيق‌ٌ فِي‌ السَّعِيرِ (سوره‌ شوري‌ ‌آيه‌ 7) و بيان‌ فرق‌ كفار و اهل‌ جهنم‌ و دركات‌ متفاوته‌ ‌آنها‌ و درجات‌ مؤمنين‌ ‌در‌ جنت‌ قبلا بيان‌ نموديم‌، اعاده‌ لازم‌ نيست‌ غاية الامر ‌در‌ آيه سابقه‌ فرمود وَ يَوم‌َ تَقُوم‌ُ السّاعَةُ يَومَئِذٍ يَتَفَرَّقُون‌َ (‌آيه‌ 14) و ‌در‌ اينجا ميفرمايد «يَومَئِذٍ يَصَّدَّعُون‌َ».

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 43)- و از آنجا که پند گرفتن و بیدار شدن، و سپس بازگشتن به سوی خدا، همیشه مفید و مؤثر نیست، در این آیه روی سخن را به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله کرده چنین می‌گوید: «صورت خود را به سوی دین و آیین مستقیم و پا بر جا (آیین توحید خالص) قرار ده، پیش از آن که روزی فرار رسد که هیچ کس قدرت ندارد آن روز را از خدا باز گرداند (و برنامه الهی را تعطیل کند) و در آن روز مردم گروه گروه می‌شوند و صفوف از هم جدا می‌گردد» گروهی در بهشت و گروهی در دوزخ (فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ).

ج3، ص541

این که خطاب را متوجه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌کند، برای این است که دیگران حساب کار خویش را برسند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 213

منابع