آیه 3 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ

مشاهده آیه در سوره


<<2 آیه 3 سوره ص 4>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

ما پیش از اینها طوایف بسیاری را به هلاکت رسانیدیم و آن هنگام فریادها کردند و هیچ راه نجاتی بر آنها نبود.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

How many a generation We have destroyed before them! They cried out [for help], but gone was the time for escape.

معانی کلمات آیه

  • لات: يعنى نيست. آن همان لاء مشابه به «ليس» است كه تاء بر آن داخل شده، به نظر جمهور اهل لغت، آن دو كلمه است لاء و تاء تأنيث. آن فقط يك بار در قرآن آمده است.
  • مناص: نوص: پناه بردن «ناص الى كذا: التجأ» مناص اسم مكان است به معنى پناهگاه. و نيز به معنى تأخّر است مراد از آيه معناى دوم يعنى تأخّر و فرار است و مصدر ميمى مى‌‏باشد.[۱]

نزول

شأن نزول آیات 1 تا 8:

محمد بن یعقوب کلینى بعد از چهار واسطه از جابر و او از امام باقر علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: ابوجهل با افرادى از قریش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: برادرزاده ات ما و خدایان ما را آزار می‌رساند.

به او بگو که از خدایان ما دست بردارد ما نیز از خداى او دست برمی‌داریم. ابوطالب کس نزد پیامبر فرستاد و او را نزد خود طلبید. پیامبر نزد ابوطالب آمد، دید در نزد او مشرکین گرد آمده اند پس از ورود فرمود: السلام على من اتبع الهدى یعنى سلام و درود بر کسانى که از هدایت حق پیروى کنند سپس نزد ابوطالب نشست.

ابوطالب گفتار ابوجهل را به وى گفت، پیامبر فرمود: من کارى به آن‌ها ندارم جز این که آنان را به کلمه اى که سیادت آنان در ذکر و گفتار آنست دعوت می‌کنم. ابوجهل گفت: آن کلمه کدام است، فرمود: بگویند لا اله الّا اللّه.

ابوجهل با قریش پس از شنیدن آن انگشتان خود را در گوش‌هاى خویش فروبردند و گفتند: ما تا به حال چنین کلمه اى نشنیده ایم سپس این آیات نازل شد.[۲]

ابن عباس گوید: ابوطالب مریض بود، قریش نزد او آمدند در حالتى که پیامبر در نزد وى بود قریش از دست محمد نزد ابوطالب زبان به شکایت گشودند. ابوطالب به پیامبر گفت: اى برادرزاده از اینان چه می‌خواهى؟ پیامبر گفت: اى عمّ، از آن‌ها می‌خواهم که فقط یک کلمه واحدة را که به آن‌ها سیادت مى بخشد و سبب جزیه گرفتن از عجم می‌شود بر زبان جارى کنند. گفت: آن یک کلمه چیست؟ گفت: بگویند لا اله الّا اللّه.

قریش گفتند: عجیب است که ما تمام خدایان ما را به یک خدا تبدیل نمائیم سپس این آیات نازل گردید.[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سیمای سوره ص‌

اين سوره در مكّه نازل شده و هشتاد و هشت آيه دارد.

تفسير نور(10جلدى) ج‌8 ص77

نام اين سوره برگرفته از آيه اول آن و يكى از حروف مقطّعه قرآنى است.

آيات اين سوره همچون سوره صافّات، بيانگر استمرار جريان بعثت در طول تاريخ و برخورد مشركان و كافران با عقيده به توحيد و معاد است.

در سوره صافّات، نام پيامبرانى چون نوح، ابراهيم، لوط، موسى، هارون، الياس و يونس مطرح شد، اين سوره به تاريخ زندگى داود، سليمان و ايّوب، بيشتر پرداخته است.

بخش پايانى سوره، ماجراى آفرينش انسان، سجده فرشتگان بر آدم و نافرمانى شيطان را بيان مى‌كند تا مؤمنان به كرامت ذاتى انسان نزد خداوند پى برده و از پيروى شيطان دورى كنند.

جلد 8 - صفحه 78


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ «1» بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ «2»

صاد، به قرآن پندآموز سوگند. آرى، كسانى كه كفر ورزيدند، در سركشىِ سخت و مخالفت شديدى هستند.

كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ «3»

چه بسيار اقوام پيش از اينان كه (به خاطر كفر و نفاق) هلاكشان كرديم، پس فرياد زدند، ليكن (چه سود) كه زمان، زمان فرار نبود.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «عِزَّةٍ» و «عزيز» به معناى نفوذ ناپذيرى است. صلابت و نفوذ ناپذيرى، گاهى بجاست، نظير ان‌ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ‌ ... و گاهى نابجاست كه به معناى سرسختى و يكدندگى و لجاجت است. گاهى سرچشمه عزّت، علم و قدرت و كمالات است، نظير عزّتى كه براى خدا و رسول و مؤمنان گفته مى‌شود ولى گاهى سرچشمه عزّت، تكبّر و غرور و تعصّب و خودپسندى است، نظير آيه مورد بحث. «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ»

كلمه‌ى‌ «شِقاقٍ» به معناى اختلاف و مخالفت شديدى است كه به جدايى بيانجامد. «قَرْنٍ» به مردمى گفته مى‌شود كه مقارن يكديگر و در يك زمان زندگى مى‌كنند.

كلمه‌ى‌ «لاتَ» مركب از دو حرف است، «لا» كه به معناى نفى است و حرف «ت» كه براى مبالغه و تأكيد است، نظير حرف تاء در علامة. «لاتَ» در نفى زمان به كار مى‌رود، يعنى:

جلد 8 - صفحه 79

زمان، زمان چنين كارى نيست. كلمه‌ى‌ «مَناصٍ» از «نوص» به معناى پناهگاه است. «1»

حرف «ص» از حروف مقطعه است كه در حديث مى‌خوانيم اين حروف از متشابهاتى است كه خداوند علم آن را مخصوص خود قرار داده است. «2»

مراد از نداى كفّار در «نادوا» اعلام پشيمانى آنان از كرده‌هاى پيشين است كه ديگر سودى به حال آنان ندارد. چنانكه در آيه 14 سوره انبياء سخن آنان را چنين بيان مى‌كند كه مى‌گويند: «يا وَيْلَنا إِنَّا كُنَّا ظالِمِينَ» اى واى بر ما، ما از ستمگران بوديم.

قرآن، ذكر است. «ذِي الذِّكْرِ»

ذكر مبارك است. «هذا ذِكْرٌ مُبارَكٌ» «3»

براى همه‌ى جهانيان ذكر است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ» «4»*

در دسترس همگان است. «لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ» «5»*

پیام ها

1- سوگند خداوند به قرآن، نشانه عظمت اين كتاب و حقانيّت پيامبر است. «وَ الْقُرْآنِ»

2- قرآن، فطرت‌هاى خفته را بيدار و دانسته‌هاى فراموش شده را يادآورى مى‌كند. «ذِي الذِّكْرِ»

3- با اين كه مطالب متفاوت و متنوّع بسيارى در قرآن آمده است، ولى خط اصلى در همه‌ى آنها هدايت مردم و تذكّر به آنان است. «ذِي الذِّكْرِ»

4- عظمت قرآن به ذكر بودن آن است. «الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» همان گونه كه ارزش‌

«1». تفسير نمونه.

«2». تفسير راهنما.

«3». انبياء، 50.

«4». ص، 87.

«5». قمر، 17.

جلد 8 - صفحه 80

عالم به غافل نبودن اوست. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ» «1»* و نفرمود: «فسئلوا اهل العلم»

5- انسان اختيار دارد ودر انتخاب راه آزاد است. قرآن براى تذكّر وهدايت انسان نازل شده ليكن برخى راه كفر را انتخاب مى‌كنند. «ذِي الذِّكْرِ بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا»

6- كفر كافران، ناشى از عناد و لجاجت آنان است نه قصور قرآن در بيان حقّ. «بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ»

7- از حوادث تاريخ درس بگيريم. «كَمْ أَهْلَكْنا»

8- همه‌ى غرورها، زمانى خواهد شكست و به ناله و فرياد تبديل خواهد شد. «فَنادَوْا»

9- در برابر قهر خدا پناهى نيست. «وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ»

10- توبه و ناله تا قبل از وقوع قهر كارساز است. «وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص200
  2. پرش به بالا البرهان فی تفسیر القرآن.
  3. پرش به بالا مسند احمد و صحیح نسائى و صحیح ترمذى و حاکم صاحب المستدرک.

منابع