آیه 3 سوره سبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ ۖ قُلْ بَلَىٰ وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ ۖ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

مشاهده آیه در سوره


<<2 آیه 3 سوره سبأ 4>>
سوره : سوره سبأ (34)
جزء : 22
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و کافران (منکر قیامت) گفتند که هرگز ساعت قیامتی بر ما نمی‌آید، بگو: چرا، به خدای من قسم که البته (ساعت قیامت) شما را خواهد آمد، خدایی که بر غیب جهان آگاه است و مقدار ذره‌ای (از موجودات عالم) در آسمانها و زمین از او پوشیده نیست و نه کمتر و نه بیشتر از ذره‌ای جز آنکه در کتاب روشن (علم ازلی حق) ثبت است.

و کافران گفتند: قیامت بر ما نخواهد آمد. بگو: آری، سوگند به پروردگارم که دانای غیب است، حتماً بر شما خواهد آمد؛ در آسمان ها و زمین هم وزن ذرّه ای از او پوشیده نیست، و نه کوچک تر از آن و نه بزرگ تر از آن هست مگر اینکه در کتابی روشن [ثبت] است.

و كسانى كه كافر شدند، گفتند: «رستاخيز براى ما نخواهد آمد.» بگو: «چرا، سوگند به پروردگارم كه حتماً براى شما خواهد آمد. [همان‌] داناى نهان‌[ها] كه هموزن ذره‌اى، نه در آسمانها و نه در زمين، از وى پوشيده نيست، و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر از آن است مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده‌] است.»

كافران گفتند: ما را قيامت نخواهد آمد. بگو: آرى، به پروردگارم آن داناى غيب سوگند كه شما را خواهد آمد. به قدر ذره‌اى يا كوچكتر از آن و يا بزرگ‌تر از آن در آسمانها و زمين از خدا پنهان نيست، و همه در كتاب مبين آمده است.

کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّه‌ای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The faithless say, ‘The Hour will not overtake us.’ Say, ‘Yes, indeed it will surely overtake you, by my Lord,’ the Knower of the Unseen; not [even] an atom’s weight escapes Him in the heavens or in the earth, nor [is there] anything smaller than that nor bigger, but it is in a manifest Book,

And those who disbelieve say: The hour shall not come upon us. Say: Yea! by my Lord, the Knower of the unseen, it shall certainly come upon you; not the weight of an atom becomes absent from Him, in the heavens or in the earth, and neither less than that nor greater, but (all) is in a clear book

Those who disbelieve say: The Hour will never come unto us. Say: Nay, by my Lord, but it is coming unto you surely. (He is) the Knower of the Unseen. Not an atom's weight, or less than that or greater, escapeth Him in the heavens or in the earth, but it is in a clear Record,

The Unbelievers say, "Never to us will come the Hour": Say, "Nay! but most surely, by my Lord, it will come upon you;- by Him Who knows the unseen,- from Whom is not hidden the least little atom in the heavens or on earth: Nor is there anything less than that, or greater, but is in the Record Perspicuous:

معانی کلمات آیه

  • يعزب: عزوب: غائب شدن، دور شدن، مخفى شدن. گويند: «عزب عنه‏ عزوبا: بعد و غاب و خفى».
  • مثقال: وزن و سنگينى. «مثقال الشي‏ء: وزنه» و نيز سنگى كه با آن، وزن مى‏كنند.
  • ذره: مورچه ريز. دانه غبار (رجوع شود به سوره زلزال).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى‌ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3»

و كسانى كه كافر شدند گفتند: قيامت براى ما نخواهد آمد. بگو: چرا، به پروردگارم كه آگاه از غيب و نهان است سوگند كه به سراغ شما نيز خواهد آمد. به ميزان ذرّه‌اى در آسمان‌ها و در زمين از خدا پوشيده نيست، نه كوچك‌تر از آن و نه بزرگتر از آن، نيست جز آن كه در كتاب روشنِ (الهى ثبت) است.

پیام ها

1- نقل كلمات كفرآميز براى نقد و ابطال آن مانعى ندارد. «قالَ‌- قُلْ»

2- با طرح نظريّات مخالفان و ردّ آنها، مؤمنان را بيمه كنيد. «قالَ‌- قُلْ»

3- منكران معاد فقط ادّعا مى‌كنند و بر انكار آن دليلى ندارند. «لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ»

4- پاسخ مطالب كفرآميز بايد محكم باشد. لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ ... بَلى‌ وَ رَبِّي‌ ...

جلد 7 - صفحه 419

5- احاطه علمى خداوند بر همه چيز پشتوانه تحقّق قيامت است. «لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ»

6- زمان وقوع قيامت از امور غيبى است. «عالِمِ الْغَيْبِ»

7- دادگاه رستاخيز، بر اساس علم بى‌پايان الهى است. «عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ»

8- كوچكى و بزرگى اشيا در علم خدا اثر ندارد. «لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ» (چنانكه ديدن يك ميخ كوچك يا برج بلند براى چشم يكسان است و اين‌گونه نيست كه نگاه به برج فشار اضافه‌اى به چشم وارد كند، علم خداوند به اشياى كوچك و بزرگ نيز براى او يكسان است).

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى‌ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3»

وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و گفتند آنانكه كافر شدند از روى انكار يا استهزاء، لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ: نمى‌آيد قيامت، قُلْ بَلى‌ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ‌: بگو اى پيغمبر به ايشان نه چنين است كه مى‌گوئيد بلكه سوگند به پروردگار من كه بزودى بيايد شما را قيامت، عالِمِ الْغَيْبِ‌: آن پروردگارى كه داننده پوشيده‌ها است، لا يَعْزُبُ عَنْهُ‌: دور نشود و پوشيده نگردد از علم او، مِثْقالُ ذَرَّةٍ: همسنگ مورچه خرد يا به وزن ذره‌اى از ذرات، فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ‌: در آسمانها و نه در زمين، وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ‌: و نيست كوچكتر از مثقال ذره، وَ لا أَكْبَرُ: و نه بزرگتر از آن، إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ‌: مگر آنكه مكتوب است در كتابى روشن و آشكارا، يعنى لوح محفوظ كه جميع كائنات در آن ثبت است تا ملائكه بر آن مطلع شوند؛ اين لطف است بر ايشان. در كشّاف گفته‌ «1». وجه ارتباط و مناسبت اين صفات به اتيان قيات آنست كه قيام ساعت از مشاهير غيوب است، و ادخل در خفيه و اسرع به قلب و انفذ در آن در حين استماع اينكه او سبحانه عالم الغيب است، پس چون حق تعالى به اسم خود قسم ياد فرموده بر اثبات قيام ساعت و وقوع آن لا محاله واقع شود، بعد از آن وصف خود فرمود به آنكه عالم‌

«1» تفسير كشاف، چاپ مصر، ج 3، ص 251.

جلد 10 - صفحه 507

الغيوب است و هيچ چيز از مخفيات از او فوت نمى‌شود و مندرج شد در تحت آن احاطه علم او به قيام ساعت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ «1» يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ «2» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلى‌ وَ رَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عالِمِ الْغَيْبِ لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ «3» لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِيمٌ «4»

وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ «5»

ترجمه‌

ستايش مر خدائى را است كه مر او را است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و مر او را است ستايش در آنجهان و او است درست كردار آگاه‌

ميداند آنچه را كه داخل ميشود در زمين و آنچه بيرون مى‌آيد از آن و آنچه فرود ميآيد از آسمان و آنچه بالا ميرود در آن و او است مهربان آمرزنده‌

و گفتند آنها كه كافر شدند نميآيد ما را قيامت بگو آرى قسم بپروردگار من كه هر آينه خواهد آمد شما را البتّه آن پروردگارى كه داناى پنهان است مستور نميباشد از او مقدار ذرّه در آسمانها و نه در زمين و نيست كوچكتر از اين و نه بزرگتر مگر آنكه هست در كتابى بيان كننده‌

تا پاداش دهد آنانرا كه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته آنگروه براى ايشانست آمرزش و روزى خوبى‌

و آنانكه كوشش كنند در دلائل ما بگمان آنكه عاجز كنندگان باشند براى آنها است عذابى دردناك از بدترين اقسام آن.

جلد 4 صفحه 347

تفسير

ملكيّت حقيقيّه تمام موجودات آسمانى و زمينى براى خداوند مكرّر اثبات و بيان شده و متفرّع بر آنست اختصاص حمد و ثنا بذات احديّت و استحقاق او بآن در دنيا و آخرت كه نعم آنجا هم مخصوص باو است و او است كه اوضاع دو جهانرا بر وفق حكمت و مصلحت منظّم و مرتّب فرموده براى آنكه آگاه بوده از حقائق اشياء و مصالح موجودات و مقدار لياقت آنها ميداند آنچه داخل ميشود در زمين از قبيل آب و ريشه نباتات و اجساد حيوانات و آنچه بيرون ميآيد از آن مانند آب و گياه و درخت و حيوان و معادن و آنچه فرود ميآيد از آسمان مانند باران و برف و ملائكه و آنچه بالا ميرود در آن مانند اعمال بندگان و آه دل مظلومان و ملائكه موكّله بر آن و او مهربان است به بندگان كه از بالاى سر و زير پاى آنها كارشانرا راه مى‌اندازد و آمرزنده است آنها را در صورتى كه قصور يا تقصير در اداء شكر و حمد او نموده باشند و چون كفّار منكر معاد بطور استهزاء ميگفتند روز قيامت براى ما نمآيد پيغمبر اكرم مأمور شد كه در جواب آنها بفرمايد بلى قسم بپروردگار من هر آينه ميآيد براى شما و مى‌آورد آنرا همان پروردگارى كه علم بباطن شما و همه دارد و بنابر اين عالم الغيب صفت ربّ است كه مقرّب امكان آوردن او است روز قيامت را و برفع نيز قرائت شده و بنابر آن خبر مبتداء محذوف است كه هو باشد يا مبتدا است و خبر آن لا يعزب و ما بعد آن و بيرون نميباشد از علم او مقدار ذرّه‌ئى در آسمانها و نه در زمين پس ميتواند ذرّات پراكنده شده ابدان اموات را جمع آورى نمايد و قيامت را بر پا كند و لا يعزب بكسر نيز قرائت شده و كوچكتر و بزرگتر از ذرّه هم در علم خدا و لوح محفوظ آسمانى موجود و ثبت است و اصغر و اكبر بفتح نيز قرائت شده و بنابر اين كلمه لا براى نفى جنس است و در صورت رفع براى نفى افراد و منتقض بالّا شده و از عمل باز مانده و رفع بابتدائيّت است و نميشود عطف بر مثقال باشد براى آنكه لازم ميآيد در كتاب مبين از علم خدا بيرون باشد و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه اوّل چيزى كه خدا خلق فرمود قلم بود و امر شد كه بنويس پس نوشت آنچه بوده و هست تا روز قيامت و آمدن قيامت براى آنستكه خداوند در آنروز جزاى‌

جلد 4 صفحه 348

كسانيكه ايمان آوردند و اعمال پسنديده نمودند عطا فرمايد بدخول در بهشت و روزى خوبى كه منّت و آزارى در آن نيست و مغفرت گناهانشان كه احيانا از آنها صادر شده بود ولى كسانيكه در دنيا سعى و كوشش نمودند براى ابطال دلائل توحيد خدا و آيات قرآن و علائم نبوّت پيغمبر و ولايت ائمّه اطهار براى آنكه عاجز كنند خدا را بگمان خودشان از اثبات حق و سبقت بگيرند بر او در غرض براى آنها در آنروز موعود عذابى است از بدترين انواع عذابهاى دردناك و اليم بجرّ نيز قرائت شده است و در سوره حج اين آيه گذشت و آنكه بعضى بجاى معاجزين معجّزين بتشديد قرائت نموده‌اند يعنى باز دارندگان خلق از قبول دين حق.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لا تَأتِينَا السّاعَةُ قُل‌ بَلي‌ وَ رَبِّي‌ لَتَأتِيَنَّكُم‌ عالِم‌ِ الغَيب‌ِ لا يَعزُب‌ُ عَنه‌ُ مِثقال‌ُ ذَرَّةٍ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ لا فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا أَصغَرُ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرُ إِلاّ فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ «3»

و گفتند كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌که‌ نمي‌آيد ‌ما ‌را‌ «ساعة» قيامت‌ بگو: بلي‌ مي‌آيد، قسم‌ ‌به‌ پروردگار ‌من‌، ‌هر‌ آينه‌ مي‌آورد ‌شما‌ ‌را‌ خداوندي‌ ‌که‌ عالم‌ ‌به‌ غيب‌ ‌است‌ و بيرون‌ نيست‌ ‌از‌ علم‌ ‌او‌ ‌به‌ قدر سنگيني‌ ذره‌اي‌ ‌در‌ آسمان‌ها و نه‌ ‌در‌ زمين‌ و نيست‌ كوچك‌تر ‌از‌ ‌اينکه‌ ذره‌ و نه‌ بزرگتر مگر ‌در‌ كتاب‌ آشكارا ظاهر هويدا.

وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لا تَأتِينَا السّاعَةُ مراد كفاري‌ ‌که‌ منكر بعث‌ و قيامت‌ هستند چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ اشاره‌ دارد.

قُل‌ بَلي‌ وَ رَبِّي‌ گفتيم‌ فرق‌ ‌است‌ ‌بين‌ نعم‌ و بلي‌، نعم‌ تصديق‌ ‌ما ‌قال‌ ‌است‌، و بلي‌ نفي‌ ‌ما ‌قال‌، و ربي‌ و ‌او‌ قسم‌ ‌است‌، مامور شد پيغمبر ‌که‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ كفار قسم‌ ياد كن‌، ‌آن‌ ‌هم‌ قسم‌ ‌به‌ پروردگار ‌خود‌ ‌که‌ ساعة و قيامت‌ البته‌ و صد البته‌ مي‌آيد.

لَتَأتِيَنَّكُم‌ عالِم‌ِ الغَيب‌ِ كأنه‌ جاي‌ سؤال‌ ‌بود‌ ‌که‌ بگويند كي‌ قدرت‌ دارد خاك‌ پوسيده‌

جلد 14 - صفحه 542

‌را‌ زنده‌ كند چنانچه‌ گفتند: مَن‌ يُحي‌ِ العِظام‌َ وَ هِي‌َ رَمِيم‌ٌ (يس‌ آيه 78) جواب‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بگو ‌هر‌ آينه‌ مي‌آورد قيامت‌ ‌را‌ ‌آن‌ ‌که‌ عالم‌ ‌به‌ غيب‌ هست‌، تمام‌ ‌شما‌ ‌را‌ زنده‌ مي‌كند و ‌به‌ تمام‌ اعمال‌ ‌شما‌ رسيدگي‌ مي‌كند.

لا يَعزُب‌ُ عَنه‌ُ مِثقال‌ُ ذَرَّةٍ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ لا فِي‌ الأَرض‌ِ نظير ‌اينکه‌ جمله‌ ‌در‌ سوره يونس‌ آيه 61 فرموده‌: وَ ما يَعزُب‌ُ عَن‌ رَبِّك‌َ مِن‌ مِثقال‌ِ ذَرَّةٍ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ و ‌ما ‌در‌ مجلد ششم‌ صفحه 414 بيان‌ كرديم‌ مراجعه‌ فرمائيد.

وَ لا أَصغَرُ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرُ إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ بعضي‌ گفتند مراد لوح‌ محفوظ ‌است‌ و حديثي‌ ‌هم‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) ‌است‌ ‌که‌ فرمود: اول‌ چيزي‌ ‌که‌ خداوند خلق‌ فرمود قلم‌ ‌بود‌ و امر شد ‌که‌ بنويس‌ ‌در‌ لوح‌ ‌آن‌ چه‌ واقع‌ مي‌شود ‌تا‌ قيامت‌. بعضي‌ گفتند مراد نامه عمل‌ ‌است‌ ‌که‌ فرو نمي‌گذارد، خردلي‌ ‌از‌ اعمال‌ چنان‌ چه‌ مي‌گويند يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً (كهف‌ آيه 49). و مي‌توان‌ ‌گفت‌ ‌در‌ يك‌ جا و دو جا نيست‌ ‌حتي‌ صورت‌ اعمال‌ ‌در‌ عرش‌ نقش‌ مي‌بندد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 3)- به پروردگار سوگند قیامت خواهد آمد! آیات گذشته در عین این که از توحید و صفات خدا سخن می‌گفت زمینه‌ساز مسأله معاد بود، زیرا بحث معاد جز از طریق علم بی‌پایان حق حل نمی‌شود.

لذا آیه می‌گوید: «و کافران گفتند: (این دروغ است که قیامتی در پیش داریم) هرگز قیامت به سراغ ما نمی‌آید»! (وَ قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَأْتِینَا السَّاعَةُ).

آنها می‌خواستند از این طریق آزادی عمل پیدا کنند و هر کاری از دستشان ساخته است- به این امید که حساب و کتاب و عدل و دادی در کار نیست- انجام دهند.

اما از آنجا که دلائل قیامت روشن است قرآن با یک جمله قاطع و به صورت

ج4، ص27

بیان نتیجه به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله می‌گوید: «بگو: آری، به پروردگارم سوگند که قیامت به سراغ همه شما خواهد آمد» (قُلْ بَلی وَ رَبِّی لَتَأْتِیَنَّکُمْ).

تکیه روی کلمه «ربّ» به خاطر این است که قیامت از شؤون ربوبیّت است، چگونه ممکن است خداوند مالک و مربی انسانها باشد و آنها را در مسیر تکامل پیش ببرد اما نیمه کاره رها کند و با مرگ همه چیز پایان گیرد! و از آنجا که یکی از اشکالات مخالفان معاد این بوده که به هنگام خاک شدن بدن انسان، و پراکنده شدن اجزای آن در اطراف زمین، چه کسی می‌تواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین بازگرداند؟ از سوی دیگر چه کسی می‌تواند آنها را بشناسد و جمع کند و به زندگی نوین باز گرداند؟ از سوی دیگر چه کسی می‌تواند حساب این همه اعمال بندگان را در نهان و آشکار و درون و برون نگاه دارد و به موقع به این حسابها برسد؟ لذا در دنباله آیه اضافه می‌کند: «او از تمام امور پنهانی باخبر است و به اندازه سنگینی ذره‌ای در تمام آسمانها و نه در زمین از حوزه علم بی‌پایان او بیرون نخواهد بود» (عالِمِ الْغَیْبِ لا یَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقالُ ذَرَّةٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ).

«و نه کوچکتر از ذره، و نه بزرگتر از آن، مگر این که همه اینها در کتاب مبین ثبت و ضبط است» (وَ لا أَصْغَرُ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرُ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی ، ج‏8، ص: 408-409

منابع