وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ «35»
و اين (خصلت و برخورد نيكو) را جز كسانى كه اهل صبر و شكيبايى هستند دريافت نمىكنند، و اين را جز كسى كه داراى بهرهى بزرگى (از كمالات باشد) نخواهد يافت.
جلد 8 - صفحه 343
نکته ها
بهره و حظّ بزرگ، از ديدگاه دنيا طلبان براى قارون است. «إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ» «1» ولى از ديدگاه قرآن بهره و حظّ بزرگ براى افرادى است كه كرامت نفس و سعهى صدر داشته باشند. «وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ»
پیام ها
1- رفتار نيكو با ناهلان و تحمّل مخالفان، مخصوص كسانى است كه قبلًا خودسازى كرده و تمرين داشته باشند. وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا ... (ماضى بودن «صَبَرُوا» نشانه آن است كه اين افراد از قبل خودسازى كردهاند).
2- رسيدن به قلّه صبر، كار آسانى نيست. (كلمهى «يُلَقَّاها» تكرار شده است)
3- انتقام و مقابله به مثل در برخوردهاى اخلاقى، نشانهى كم صبرى است. ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ... وَ ما يُلَقَّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا
4- تنها صابران هستند كه حظّ عظيم دارند. إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا ... إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (35)
«1» تفصيل اين بحث را در بحار الانوار ج 24 باب 28 ص 48- 41، و الغدير، ج 2، ص 312- 306 ببينيد.
جلد 11 - صفحه 374
و چون مقابله اسائه به احسان مستلزم تحمل مكاره است از دشمنان، لذا مىفرمايد:
وَ ما يُلَقَّاها: و داده نشود اين خصلت كه مقابله بدى نيكى باشد، إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا: مگر آنانكه شكيبائى نمايند بر مكروهات و اذيات و نفس را از انتقام منع كرده كظم غيظ را شعار خود سازند، وَ ما يُلَقَّاها: و عطا كرده نشود خليفه رفيعه، إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ: مگر صاحبان بهره بزرگ و نصيب وافر از عقل و رأى، يا از ثواب و خير، يا از كمال ايمان، يا از تماميت نفس به اخلاق حسنه، يا حظ عظيم روضه جنان است.
مائيم دوستان شما در زندگانى دنيا و در آخرت و براى شما است در آن آنچه دلخواه شما باشد و براى شما است در آن آنچه تمنّا نمائيد
با آنكه آن تشريفات ورودى است از خداى آمرزنده مهربان
و كيست نيكوتر در سخن از كسيكه خواند بسوى خدا و كردكار شايسته و گفت همانا من از منقادانم
و يكسان نيست خوبى و بدى دفع كن بآنچه آن بهتر است پس آنگاه كسى كه ميانه تو و او دشمنى است گوئى او دوستى است خويشاوند
و دارا نشوند آن را مگر آنان كه صبر كردند و دارا نشود آن را جز صاحب بهره بزرگ.
تفسير
ملائكه سابق الذكر كه در وقت مرگ بر كسانيكه ثابت قدم در ايمان بودند براى رفع خوف و حزن و بشارت ببهشت نازل ميشوند بايشان مى- گويند ما در دنيا دوستان شما بوديم كه شما را از شرّ شيطان حفظ مينموديم و اينك هم با شما هستيم تا براى شما آنچه را دلخواه شما باشد آماده نمائيم و بدانيد كه شما در اين عالم بتمام آرزوهاتان خواهيد رسيد و اين نعمتها كه بشما و اصل ميشود كه مانند تشريفات ورودى مهمان است مربوط بما نيست همه از طرف خداوند آمرزنده مهربان است كه براى اكرام و اعظام شما فرستاده شده گواراى وجود باد و خدا ميفرمايد و كه بهتر باشد از جهت گفتار از كسيكه دعوت نمود مردم را بسوى خدا و بجا آورد عمل شايسته را در بين خود و خداى خود و اقرار نمود با سلام و انقياد و تسليم در برابر اوامر الهى چون معلوم است كسى بهتر از چنين كس نيست كه عياشى ره نقل نموده او على عليه السّلام است و بعضى گفتهاند مراد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله است كه مانند حضرت ابراهيم كه فرمود و انا اوّل المسلمين اقرار باسلام و انقياد در برابر اوامر الهى نمود ولى بيشتر بر حسب ظاهر فرمودهاند مراد آن حضرت و تمام ائمه و دعاة الى اللّه ميباشند و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ذيل آيه اول كه يعنى ما دوستان شما هستيم در دنيا كه حفظ ميكنيم شما
جلد 4 صفحه 558
را در آن و نزد مرگ و در آخرت و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود نمىميرد هيچ كس كه دوست ما و دشمن دشمنان ما باشد مگر آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و امير المؤمنين و حسنين عليهم السّلام ببالين او حاضر ميشوند و بشارت باو ميدهند و در تفسير امام عليه السّلام حديث مفصّلى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل فرموده كه خلاصهاش آنست كه همان ملك الموت كه براى قبض روح بنده مؤمن دوازده امامى حاضر ميشود تمام دلتنگى و نگرانى و تشويش او را از فقد مال و مفارقت عيال و نرسيدن بآمال و غيرها به ارائه دادن مقامات و نعم اخروى و رفقاى بهتر و برتر او را در آن عالم باو از او برطرف مينمايد بطوريكه ديگر هيچ حزنى از گذشته ندارد و هيچ ترسى از آينده براى او باقى نمىماند و با كمال دلخوشى و اطمينان خاطر در سايه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و امير المؤمنين عليه السّلام و اولاد طاهرين آن دو جايگزين خواهد شد بشرط آنكه استقامت خود را در محبّت بآن خاندان معظّم تا آخر عمر حفظ كرده باشد و نيز خداوند براى دلگرمى رسول اكرم بدعوت ميفرمايد و مساوى نيست رفتار و گفتار خوب با رفتار و گفتار بد در آثار دنيوى و پاداش اخروى تو بايد دفاع نمائى از رفتار و گفتار بد كفار برفتار و گفتار خوب خود اگر احسن مجرّد از معناى تفضيل باشد و الّا ببهتر وجهى كه ممكن باشد دفع آن از وجوه خير يعنى در مقابل اذيت و آزار و گفتار ناهنجار آنها بايد صبر و سكون و مدارا و معارضه بخوبى و احسان نمائى و بكلمات ملاطفت آميز دل آنها را بدست آورى و چون چنين كنى آن كس كه ميان تو و او دشمنى و عداوت است مانند دوست و خويشاوند مهربان گردد ولى و اجد اين خصلت و خلق نيكو نمىشوند مگر كسانى كه صبر و بردبارى و تحمل را شعار خود نمايند و نميرسد باين موهبت مگر كسى كه خداوند بهره و نصيب وافرى از خير دنيا و آخرت باو عنايت فرموده است و كلمه لا در و لا السّيّئة زائده براى تأكيد نفى است و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير و لا تستوى الحسنة و لا السّيّئة نقل نموده كه حسنه تقيّه است بتقيه در مذهب و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه و ما يلقّيها الّا كلّ ذى حظّ عظيم.
جلد 4 صفحه 559
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ما يُلَقّاها إِلاَّ الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (35)
و تلقي بقبول نميكند اينکه دستور الهي را مگر كساني که صفة حميده صبر داشته باشند و تلقي بقبول نميكند مگر كسي که صاحب بهره و نصيب بزرگي باشد.
وَ ما يُلَقّاها إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا صبر قوه تحمل مشاق است و در هر موردي اسمي دارد مثلا در مقابل اعداء دين در امر جهاد شجاعت است در باب ترك هواهاي نفساني و لذائذ معاصي تقوي است در باب زخارف دنيوي زهد است و در اجتناب از اموال شبههناك و حرام ورع است و در اينکه مورد حلم است که هر چه ناملايم از دشمنان ببيند بزبان ما از ميدان در نرود و از جا كنده نشود و غيظ و غضب او را نگيرد و با كمال ملايمت با آنها رفتار كند چنانچه پيغمبر اكرم با كفار قريش رفتار فرمود که در قرآن ميفرمايد: فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُم وَ لَو كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ القَلبِ لَانفَضُّوا مِن حَولِكَ آل عمران ايه 153 و مي- فرمايد وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ قلم آيه 4 خاكروبه بر سرش ميريختند شكمبه شتر، سنگ بقدمش ميزدند همه نوع اذيت ميكردند ميگفت
(آیه 35)- از آنجا که چنین برخوردی با مخالفان کار ساده و آسانی نیست، و رسیدن به چنین مقامی نیاز به خودسازی عمیق اخلاقی دارد، در این آیه مبانی
ج4، ص312
اخلاقی این گونه برخورد با دشمنان را در عبارتی کوتاه و پر معنی بیان کرده، میفرماید: «اما جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمیرسند» (وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا).
«و جز کسانی که بهره عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند به آن نائل نمیگردند» (وَ ما یُلَقَّاها إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ).
آری! انسان مدتها باید خودسازی کند تا بتواند بر خشم و غضب خویش چیره گردد باید در پرتو ایمان و تقوا آنقدر روح او وسیع و قوی شود که به آسانی از آزار دشمنان متأثر نگردد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: