آیه 34 سوره فصلت
<<33 | آیه 34 سوره فصلت | 35>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«لاتَسْتَوی»: مساوی و برابر و یکسان نیست. «إدْفَعْ»: پاسخ بده. از میان بردار. «وَلِیٌّ»: دوست. رفیق. «حَمِیمٌ»: گرم. صمیمی.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ «34»
و نيكى با بدى يكسان نيست؛ (بدى ديگران را) با شيوهى بهتر (كه نيكى است) دفع كن، كه اين هنگام آن كس كه ميان تو و او دشمنى است همچون دوست گرم مىشود (و عداوتش نسبت به تو تمام مىشود).
نکته ها
در برابر كسانى كه مردم را به خدا دعوت مىكنند افراد بى تفاوت و نااهل و بدرفتارى پيدا مىشوند كه اگر مبلّغ دين، با اخلاق خوش و سعهى صدر با آنان برخورد نكند توفيقى حاصل نمىشود. اين آيه سفارش مىكند كه بدىها را با خوبى پاسخ بده و اهل انتقام نباش؛ همان گونه كه در دعاى مكارم الاخلاق، امام زين العابدين عليه السلام از خداوند مىخواهد كه به او توفيق دهد كه در برابر غيبت مردم از او، نيكى مردم را بگويد و از بدى آنان بگذرد و هر كس با او قطع رابطه كرد با او معاشرت كند. بارها در سيرهى پيامبر اكرم و اهل بيت معصوم آن حضرت نمونههايى از اين برخوردها را مىخوانيم كه سرسختترين مخالفان را به طرفدار آنان تبديل كرده است.
مردم چند دستهاند:
كسى كه دوست خود را حفظ مىكند.
كسى كه دوست خود را نسبت به خود بى تفاوت مىكند.
كسى كه دوست خود را به دشمن تبديل مىكند.
كسى كه دشمن را به دوست تبديل مىكند.
«1». صفّ، 2.
«2». بقره، 44.
جلد 8 - صفحه 340
روش برخورد با مخالفان
مخالفان به چند دسته تقسيم مىشوند كه بايد با هر كدام به نحوى عمل كرد:
- گاهى افرادى به خاطر جهل و نادانى در برابر حقّ قرار مىگيرند و دشمنى مىكنند كه اين آيه دستور محبت و برخورد احسن مىدهد.
در آيات ديگر نيز در اينباره آمده است:
1- و هنگامى كه نادانان ايشان را (به سخنى ناروا) مخاطب سازند، سخنى مسالمتآميز يا سلام گويند. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» «1»
2- و چون بر بيهوده و ناپسند بگذرند، با بزرگوارى بگذرند. «وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً» «2»
- گاهى مخالفت افراد بر اساس شك و ترديد است كه بايد با آنان از طريق استدلال و برطرف كردن شبهات برخورد كرد.
شك در مورد خداوند. أَ فِي اللَّهِ شَكٌ ... «3»
شك و ترديد در مورد قيامت و رستاخيز. «إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ» «4»
ترديد در مورد نزول وحى وكتب آسمانى بر پيامبر. «إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا» «5»
- گاهى مخالفت بر اساس حسادت است كه بايد با اغماض برخورد كرد.
برادران يوسف اعتراف به حسادت و خطاى خود كردند، كه با وعده آمرزش حضرت يوسف روبرو شدند. إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ ... لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ «6»
هابيل، در مقابل حسادت برادرش قابيل گفت: اگر تو قصد كشتن من را دارى، من (هرگز) دست به چنين كارى نمىزنم. «لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي ما أَنَا بِباسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ» «7»
- گاهى مخالفت به خاطر حفظ موقعيّت و رفاه و كاميابىهاى مادّى است. در اين موارد اتمام حجّت كافى است و آيات «ذَرْهُمْ» «8»* (آنان را به حال خود واگذار) و «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ» «9»* (از
«1». فرقان، 63.
«2». فرقان، 72.
«3». ابراهيم، 10.
«4». حج، 5.
«5». بقره، 23.
«6». يوسف، 91- 92.
«7». مائده، 28.
«8». انعام، 91 و حجر، 3.
«9». مائده، 42، نساء، 63 و 81.
جلد 8 - صفحه 341
آنان رويگردان و دورى كن) مطرح است.
- گاهى مخالفت، در قالب كارشكنى و هَجو و تضعيف ايمان مردم است كه برخورد با اين گروه را آيات ذيل در قالب برخورد شديد با آنان و قطع رابطه و دستگيرى و گاهى اعدام مشخص مىكند:
«وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ» «1»* با سختى و شدّت با كفّار برخورد كن.
«إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ» «2» و چون بشنويد كه به آيات خدا كفر مىورزند و آنان را به مسخره مىگيرند، نبايد با آنان بنشينيد تا به گفتارى ديگر بپردازند.
«لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ» «3» يهود و نصارى را دوست و سرپرست خود نسازيد.
«أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا» «4» كفّار را بگيريد و به شدّت به قتل رسانيد.
- گاهى دشمنى آنان با دست بردن به اسلحه و مبارزهى مسلحانه است كه قرآن مىفرمايد:
فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَيْكُمْ ... «5» همان گونه آنان بر شما تعدّى كردند بايد با آنان مقابله به مثل كنيد.
بعضى در تفسير آيهى 40 سورهى شورى «وَ جَزاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها» گفتهاند: مراد اين است كه اگر بدى كسى را با بدى پاسخ داد شما هم مثل او هستى، چنانكه در آيهى 43 همان سوره مىفرمايد: «وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ» و كسى كه تحمّل بدى مردم را داشته باشد و از آنان بگذرد، اين از تصميمات شايسته است.
پیام ها
«1». توبه، 73.
«2». نساء، 140.
«3». مائده، 51.
«4». احزاب، 61.
«5». بقره، 194.
جلد 8 - صفحه 342
1- يكى از راههاى دعوت الى اللّه آن است كه تنش زدايى نماييم و بدى ديگران را با نيكى دفع كنيم. وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ ... ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ
2- فكر نكنيد مرور زمان مسايل را كهنه مىكند و همه چيز فراموش مىشود.
(برخوردهاى مثبت و منفى هرگز يكسان نيست، و آثار آن در عمق روح افراد باقى مىماند. «لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ»
3- يك نمونهى عملى دعوت به سوى خدا (كه در آيهى قبل آمده بود) دفع بدىهاى مردم با برخوردهاى خوب است. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»
4- در برخورد با مخالفان، اخلاق نيك كافى نيست، تهاجم اخلاقى لازم است «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (دفع بدىهاى دشمن با روش نيكو كافى نيست، بلكه به نيكوترين روشها و برترين رفتارهاى اخلاقى نياز است).
از محبت خارها گل مىشود
از محبت سركهها مُل مىشود
5- كيمياى واقعى، آن نيست كه مس را طلا كند، بلكه برخوردى است كه دشمنى را به محّبت تبديل نمايد. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (روز فتح مكّه شعار بعضى از مسلمانان «انتقام، انتقام» بود ولى پيامبر اكرم فرمود: امروز روز انتقام نيست بلكه روز رحمت و مرحمت است).
6- سعهى صدر شرط توفيق در تبليغ است. ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ- ... كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ
7- توجّه به نتيجهى كار، انگيزهى انسان را بالا مىبرد. (اگر بدانيم كه نتيجهى برخورد خوب، تبديل دشمن به دوست است، انگيزهى اين كار در ما زياد مىشود. ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ- ... كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ
8- در رفتارهاى شايسته، اگر دشمن دوست نشود لااقل حيا و شرمندگى در او به وجود مىآيد و او را به رفتار دوستانه وادار مىكند. «كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ»
9- ارزش دوست به گرمى اوست. «وَلِيٌّ حَمِيمٌ»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم