آیه 33 سوره رعد

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 33 سوره الرعد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَىٰ كُلِّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ ۗ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ ۚ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظَاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ ۗ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ ۗ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

مشاهده آیه در سوره


<<32 آیه 33 سوره الرعد 34>>
سوره : سوره الرعد (13)
جزء : 13
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا خدایی که نگهبان همه نفوس عالم با آثارشان است (فراموش کردند)؟ و برای خدا شریکانی جعل کردند، بگو که نام خدایان خود برگویید (که اینها کیستند و اثر اینان چیست و از چه رو مستحق پرستش شدند؟) یا این که شما مردم نادان می‌خواهید خدا را به چیزی که در زمین از آن آگاه نیست آگه سازید؟! یا آنکه به ظاهر سخنی (که خود هم حقیقتی بر آن قائل نیستید) می‌گویید؟ بلکه کافران را مکر و فسونشان در نظر زیبا آمده و از راه خدا باز ماندند، و هر کس را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ کس وی را هدایت نتواند کرد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Is He who sustains every soul in spite of what it earns [comparable to the idols]? Yet they ascribe partners to Allah! Say, ‘Name them!’ Will you inform Him concerning something He does not know about on the earth, or concerning [what are] mere words? Indeed, to the faithless, their scheming is presented as decorous, and they have been barred from the [right] way; and whomever Allah leads astray, has no guide.

معانی کلمات آیه

«قَآئِمٌ»: ایستاده. مراقب و مواظب.

«مَنْ ...»: مبتدا است و خبر آن محذوف است که (کَمَنْ لَیْسَ کَذلِکَ) می‌باشد.

«سَمُّوهُمْ»: آنها را نامگذاری کنید. آنها را خدا نام بدهید. مراد این است که بتها چیزی نیستند و خود کافران آنها را نامگذاری کرده و به خیال فاسد خویش مؤثّر و متصرّف در امور جهان می‌دانند.

«تُنَبِّؤُونَهُ»: او را باخبر و مطّلع می‌سازید.

«بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ»: با سخنی که فقط ظاهر دارد و حقیقت ندارد مانند خیال. با سخنی که دارای مفهوم صحیح و واقعیّت درست نمی‌باشد.

«صُدُّوا»: بازداشته شده‌اند.

نزول

«شیخ طوسى» گوید: جمله ماضى (وصدّوا) در این آیه را اهل کوفه بضم صاد (فعل مجهول) خوانده اند ولى بقیه بفتح صاد (فعل معلوم) قرائت کرده اند. در صورت قرائت به فتح صاد (فعل معلوم) معنى چنین می‌شود، «و صدوا النّاس عن النّبى صلى اللّه علیه و آله؛ آنان مردم را از رفتن نزد پیامبر بازمی‌داشتند». در این صورت آیه براى آن عده افرادى نازل شده که جلو راه‌ها مى نشستند و مردم را از رفتن نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بازمی‌داشتند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى‌ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِما لا يَعْلَمُ فِي الْأَرْضِ أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ بَلْ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مَكْرُهُمْ وَ صُدُّوا عَنِ السَّبِيلِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ «33»

جلد 4 - صفحه 365

پس آيا آن (خدايى) كه بر هر كس و عملكرد او حاكم و ناظر است، (با بُت‌هاى ساختگى يكى است؟) و (لى) آنان براى خدا شريكانى قرار داده‌اند. بگو: آنها را نام ببريد (چه هستند و چه توانى دارند؟) آيا خدا را از شريكانى در زمين خبر مى‌دهيد كه او نمى‌شناسد؟ يا سخنى توخالى (مى‌گوييد)، بلكه براى كسانى‌كه كفر ورزيدند، مكرشان آراسته جلوه داده شده است و از راه (حقّ) باز داشته شده‌اند و هر كه را خدا گمراه كند، پس براى او هيچ هدايت كننده‌اى نيست.

نکته ها

قائم بودن خدا، به معناى تدبير تمام امور وكفايت، حفاظت، نظارت، ثبت وضبط آنهاست.

پیام ها

1- خداوند با طرح سؤال، عقل و فطرت انسان را به قضاوت مى‌طلبد، زيرا عقل و فطرت با شرك سازگار نيست. أَ فَمَنْ‌ ... أَمْ تُنَبِّئُونَهُ‌

2- كسى‌كه از خداى عليم و واحد و قيّوم جدا شود، به ورطه شرك و چند خدايى گرفتار مى‌آيد. «شُرَكاءَ»

3- بت‌پرستى و شرك به قدرى سبك سرى و بى‌منطق است كه حتّى نمى‌توان نام و اوصاف معبودان آنان را بيان كرد. «قُلْ سَمُّوهُمْ»

4- شايد مشركان نيز از عمق جان بت‌ها را قبول ندارند. «أَمْ بِظاهِرٍ مِنَ الْقَوْلِ»

5- شرك نيز نوعى كفر است. جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ ... زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا

6- كسى‌كه مسائل انحرافى برايش جلوه كرد، از راه حقّ و مسير هدايت باز مى‌ماند. زُيِّنَ‌ ... صُدُّوا

7- به نقشه‌ها و تدبيرهاى خود مغرور نشويد. زُيِّنَ‌ ... مَكْرُهُمْ‌

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 366

پانویس

  1. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص468.

منابع