آیه 28 سوره واقعه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ

مشاهده آیه در سوره


<<27 آیه 28 سوره واقعه 29>>
سوره : سوره واقعه (56)
جزء : 27
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

در سایه درختان سدر پرمیوه بی‌خار.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Amid thornless lote trees

معانی کلمات آیه

  • سدر: درخت كنار (به ضم كاف)، «شجر النبق»، ناگفته نماند، نكره آمدن براى غير قابل توصيف بودن است.
  • مخضود: خم كردن شاخه نرم. و قطع كردن، على هذا مخضود يعنى: خم شده از كثرت ميوه و يا بى‏خار (مقطوع الشوك).[۱]

نزول

شأن نزول آیات 27 تا 30:

ابوالعالیة از ضحاک و نیز مجاهد روایت کنند که مردم از شهر وجّ خوششان مى آمد و این شهر از شهرهاى طائف بود و بسیار سبز و خرم و داراى درختان سرسبز و آب فراوان و محصول بسیار بوده و مى گفتند: اى کاش ما در چنین شهرى زندگى مى کردیم سپس این آیات نازل گردید.[۲]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ «30»

و ياران راست، چه هستند ياران راست. در كنار درختان سدر بى خار. و درختان موز كه ميوه‌هايش به صورت فشرده رويهم چيده. و سايه‌اى پايدار.

وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ «31» وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ «32» لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ «33»

و آبى‌ريزان (از آبشارها). و ميوه‌اى فراوان. كه نه تمام مى‌شود و نه از مصرف آن جلوگيرى مى‌گردد.

وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ «34» إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً «35» فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً «36» عُرُباً أَتْراباً «37»

و هم خوابگانى والا قدر. كه ما آنان را به نوع خاصى آفريديم. پس آنان را دوشيزه و باكره قرار داديم. زنانى هم سن و سال و شوهر دوست.

لِأَصْحابِ الْيَمِينِ «38» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «39» وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ «40»

(اين نعمت‌ها) براى اصحاب يمين است. كه گروهى از امت‌هاى قبل. و گروهى از امّت‌هاى بعدى هستند.

جلد 9 - صفحه 426

نکته ها

«سِدْرٍ» درختى است كه سايه گسترده‌اى دارد. «مَخْضُودٍ» گياهى كه تيغ آن شكسته وبى‌خار باشد. «مَنْضُودٍ» به معناى متراكم است، «مَسْكُوبٍ» يعنى ريزان همچون آبشار و «أَتْرابٌ» يعنى همانند و هم‌سن وسال، مانند «ترائب» به معنى دنده‌هاى سينه كه مشابه يكديگرند.

«طَلْحٍ» جمع «طلحه»، به معناى درخت موز است. چنانكه در روايتى از حضرت على عليه السلام نيز به اين معنا آمده است. «1» البتّه بعضى مفسّران، مراد از «طلح» را درخت امّ غيلان مى‌دانند كه همان درخت اقاقيا مى‌باشد كه داراى گلهاى بسيار خوشبو است. «2»

گرچه‌ «فُرُشٍ» جمع «فراش» به زمين و مركب و تشك و فرش و تخت گفته شده و «مَرْفُوعَةٍ» به معناى نفيس و گرانبها مى‌باشد، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: در بهشت فرش‌هايى از ابريشم با رنگ‌هاى گوناگون روى يكديگر قرار داده شده است. «3» ولى ظاهراً مراد از «فُرُشٍ» در اينجا، همسران و هم‌خوابگان و مراد از «مَرْفُوعَةٍ»، ارزشمند بودن آنان به خاطر عقل و كمال و جمال است، چنانكه به دنبال آن مى‌خوانيم: «إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»

«عرب» جمع «عروب» به زنى گفته مى‌شود كه خندان و طنّاز و عاشق همسر و نسبت به او فروتن باشد.

«اصحاب اليمين» همان كسانى هستند كه در آيه 8 به‌ «أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ» ناميده شدند. از آنجا كه در قيامت نامه عمل خوبان را به دست راستشان مى‌دهند و اهل يُمن و سعادت شده‌اند، آنان را اصحاب يمين ناميده‌اند.

در روايتى مى‌خوانيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله به امّ سلمه فرمود: خداوند پير زنان سفيد موى مؤمن را در قيامت به صورت دختركانى جوان و زيبا قرار مى‌دهد. «4»

در پايان پاداش مقرّبان فرمود: «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ» تمام پاداشها و نعمت‌ها جزاى عملكرد آنان بود، ولى در اين آيات، پس از نعمت‌هايى كه براى اصحاب يمين بيان شد، جمله‌ى‌ «جَزاءً بِما كانُوا» نيامده است، گويا همه اينها لطف الهى است.

«1». تفسير نورالثقلين.

«2». تفسير راهنما.

«3». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 2، ص 97.

«4». تفسير نورالثقلين.

جلد 9 - صفحه 427

نعمت‌هاى دنيوى آفاتى دارد؛ ولى در بهشت و نعمت‌هاى بهشتى هيچ نقص و آفتى نيست؛ مثلًا:

گياهش تيغ دارد، ولى گياه بهشت تيغ ندارد. «مَخْضُودٍ»

سايه‌اش موقّت است، ولى در بهشت سايه درخت‌ها دائمى است. «ظِلٍّ مَمْدُودٍ»

ميوه‌هاى دنيا يا ناياب است يا موسمى، ولى در قيامت ميوه‌ها زياد و دائمى و در دسترس همه و بدون ضرر و زيان است. «كَثِيرَةٍ، لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ»

همسران در دنيا، گاهى متناسب نيستند، ولى در بهشت از هر جهت متناسبند، «أَتْراباً» گاهى عاشق همسرشان نيستند، ولى در بهشت همه عاشقند، «عُرُباً» گاهى بيوه هستند، ولى در بهشت همه باكره‌اند، «أَبْكاراً» در يك كلام، همسران در قيامت، آفرينش جديدى دارند. «أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً»

چون انبياى گذشته زياد بودند، اوصياى آن‌ها نيز زياد بوده‌اند، لذا درباره‌ى تعداد مقرّبان فرمود: «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ» مقرّبان از ميان امت‌هاى گذشته بيش از مقرّبان اين امّت است.

پیام ها

1- اصحاب يمين در قيامت، جايگاه بس والا و اعجاب برانگيزى دارند. «وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ»

2- گرچه دانشمندان به برخى خواص برگ سدر پى برده‌اند، امّا در اين‌كه چه تأثيرى در هوا و محيط پيرامون خود دارد، نياز به تلاش جديد دارد. «فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ»

3- آب جارى و ريزان، سالم‌تر از آب ساكن و راكد است. «ماءٍ مَسْكُوبٍ»

4- بهشت و نعمت‌هاى بهشتى، از قبل آفريده و آماده شده است. «أَنْشَأْناهُنَّ»

5- بكارت و دوشيزه بودن همسران بهشتى، مستمرّ و دائمى است و گرنه تفاوتى با دنيا ندارد. «فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً»

6- هيچ گاه جهان از افراد خوب خالى نبوده است. «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ»

جلد 9 - صفحه 428

7- راههاى دستيابى به سعادت و رسيدن به قرب الهى، براى همه انسان‌ها در تمام دوران‌ها وجود داشته است. «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص518
  2. پرش به بالا تفسیر کشف الاسرار و کتاب البعث از بیهقى.

منابع