آیه 27 سوره محمد

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 27 محمد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ

مشاهده آیه در سوره


<<26 آیه 27 سوره محمد 28>>
سوره : سوره محمد (47)
جزء : 26
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

پس با چه حال سختی اینان رو به رو شوند هنگامی که فرشتگان (عذاب) جانشان بگیرند و بر روی و پشت آنها (تازیانه قهر) زنند؟!

پس حال و وضعشان زمانی که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالی که بر صورت و پشتشان [تازیانه عذاب] می زنند، چگونه خواهد بود؟!

پس چگونه [تاب مى‌آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب‌]، جانشان را مى‌ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى‌نوازند؟

چگونه‌اند آنگاه كه فرشتگان آنها را مى‌ميرانند و بر صورت و پشتهايشان مى‌زنند؟

حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان (مرگ) بر صورت و پشت آنان می‌زنند و جانشان را می‌گیرند؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

But how will it be [with them] when the angels take them away, striking their faces and their backs?!

But how will it be when the angels cause them to die smiting their backs.

Then how (will it be with them) when the angels gather them, smiting their faces and their backs!

But how (will it be) when the angels take their souls at death, and smite their faces and their backs?

معانی کلمات آیه

«تَوَفَّتْهُمْ»: ایشان را دریابند و قبض روح کنند. ایشان را از جهان برمی‌گیرند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27»

پس (حال آنان) چگونه خواهد بود، آنگاه كه فرشتگان جانشان را بازگيرند، در حالى كه به صورت و پشت آنان مى‌كوبند.

ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28»

اين (نوع جان گرفتن) به خاطر آن است كه آنان از آنچه خداوند را به خشم مى‌آورد، پيروى كرده و خشنودى خدا را خوش نداشتند، پس خداوند نيز اعمالشان را تباه كرد.

نکته ها

«توفى» به معناى بازگرفتن كامل چيزى است كه به انسان داده‌اند. اين واژه در قرآن، در مورد مرگ به كار مى‌رود، زيرا مرگ در حقيقت، بازگرفتن روح خدا دادى از جسم است.

در آيه 50 سوره انفال نيز، مشابه اين آيه براى چگونگى جان دادن كفّار آمده است.

شايد عذاب مرتدّان از ناحيه صورت: «يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ»، تجسّم اقبال و روآوردن به سخط الهى است‌ «اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ» و عذاب از ناحيه پشت: «أَدْبارَهُمْ»، تجسّم ادبار، پشت كردن و ناپسند شمردن رضوان الهى است. «وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ»

پیام ها

1- آنان كه ديگران را در برابر حق به مقاومت دعوت مى‌كنند، با ذلّت و عذاب جان خواهند داد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‌ ...

2- مرگ، نابودى نيست، بلكه گرفتن كامل روح و جان توسط فرشتگان است. «تَوَفَّتْهُمُ»

جلد 9 - صفحه 94

3- كيفر منافقانِ مرتدّ، از لحظه جان دادن آغاز مى‌شود. «تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ»

4- توجّه به عمر محدود دنيا و خط پايانى توطئه‌ها و گرفتار شدن به عذاب، مى‌تواند انسان را از توطئه بازدارد. فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ‌ ... يَضْرِبُونَ‌ ...

5- دشمنى با وحى و قرآن، موجب خشم خداوند و بطلان اعمال انسان مى‌شود. ذلِكَ‌ ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‌

6- گرچه كافران در انتخاب راه و روش خود مختارند، «اتَّبَعُوا، كَرِهُوا» امّا چاره‌اى جز پذيرش آثار و پيامدهاى آن ندارند. «فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ»

7- گاهى انسان نيكى‌ها و آنچه را كاشته است، خود به آتش كشيده و نابود مى‌كند. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‌

8- حركت در مسيرى كه رضاى الهى در آن نيست، بيهوده گرايى و قابل توبيخ است. اتَّبَعُوا ... كَرِهُوا ... فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27»

فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ: پس چگونه نباشد حال ايشان و چه حيله دارند زمانى را كه متوفى سازند ايشان را ملائكه و قبض روح آنها كنند، يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ‌: مى‌زنند رويهاى ايشان را مقامع آتش به جهت روى گردانيدن از حق، وَ أَدْبارَهُمْ‌: بر پشتهاى ايشان به سبب پشت كردن از حق.

ابن عباس نقل نموده: هيچكس بر معصيتى نميرد مگر كه ملائكه مقامع را بر روى و پشت ايشان زنند «1».

ابو سعيد خدرى از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله روايت نموده در وصف عمود آهنين: و لو وضعوا مقمع من حديد فى الارض ثمّ اجتمع عليه الثّقلان ما اقلوه من الارض، كه: اگر بگذارند عمود آهنين را در زمين، پس جمع شوند جن و انس بر آن تكان ندهند آن را از زمين‌ «2».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا ما نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرارَهُمْ «26» فَكَيْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ «27» ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ «28» أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ «29» وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ (30)

ترجمه‌

اين بسبب آنست كه آنها گفتند بآنانكه ناخوش داشتند آنچه را فرو فرستاد خدا بزودى فرمان بريم شما را در بعضى از امور و خدا ميداند راز پنهان نمودن آنها را

پس چگونه باشد وقتى كه بميرانندشان ملائكه با آنكه ميزنند رويهاشان و پشتهاشان را

اين بسبب آنست كه آنها پيروى كردند آنچه را كه بخشم آورد خدا را و ناخوش داشتند خوشنوديش را پس باطل كرد او كارهاشانرا

آيا پنداشتند آنانكه در دلهاشان مرض است كه هرگز بيرون نخواهد آورد خدا كينه‌هاشانرا

و اگر ميخواستيم هر آينه نشان داده بوديم بتو آنها را پس هر آينه شناخته بودى آنها را بعلامات مخصوصشان و هر آينه ميشناسى البته آنها را از طرز گفتار و خدا ميداند كارهاى شما را.

تفسير

خداوند متعال جهت ارتداد اشخاص مذكوره در آيات سابقه را گوشزد فرموده كه اين براى آنستكه بكسانيكه از احكام اسلام كراهت داشتند مانند يهود محرمانه ميگفتند چيزى نميگذرد كه اين اساس برچيده و پيغمبر اسلام مغلوب ميشود و ما با شما در بعضى از امور لازمه موافقت خواهيم نمود ولى خداوند از اسرار آنها آگاه است يا از گفتگوى سرّى آنان باخبر است چون اسرار بصيغه جمع نيز قرائت شده و با اسرار كه مصدر است تفاوت مهمّى در معناى مراد ندارد و لذا

جلد 5 صفحه 13

مصادر معمولا جمع بسته نميشود و مستفاد از روايات متعدده معتبره از ائمه اطهار عليهم السلام آنستكه اين آيات در شأن خلفاء جور و اتباع آنها از بنى اميّه و غيرها نازل شده كه با هم تبانى داشتند نگذارند بعد از پيغمبر (ص) امر خلافت در امير المؤمنين (ع) و اولاد طاهرين او مستقرّ گردد و بايشان خمس واجب خودشان را ادا نكنند و اين گفتگو را با يكديگر مينمودند و خداوند سرّ آنها را فاش فرمود و منافات با عموم معنى كه قبلا ذكر شد ندارد و در آيات سابقه اشاره به اين معنى شد كه مراد از شيطان كيست و بنابراين مراد از ما نزّل اللّه ولايت امير المؤمنين (ع) و مراد از بعض الامر ترك آن و اداء خمس است لذا خداوند ميفرمايد پس چگونه است حال آنها و چه ميكنند وقتى كه ملائكه قبض روح آنها را نمايند در حاليكه ميزنند برويهاى آنها و پشتهاشان كه از حقّ اعراض نموده و بباطل معطوف شده و اين براى آنستكه متابعت نمودند امريرا كه موجب غضب خدا شده و كراهت داشتند خوشنودى خدا را كه در پيروى از حقّ و حقيقت است و در روايات موجب سخط بدوستى دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام و رضوان بولايت آنحضرت تفسير شده است و هيچ عمل خيرى بدون ولايت ائمه اطهار مقبول درگاه كردگار نيست پس فائده‌ئى براى صاحبش ندارد و باطل است آيا چنين تصوّر باطلى نمودند كسانيكه بمرض قلبى نفاق و حسد و عناد مبتلا هستند كه خداوند ظاهر نميفرمايد كينه‌هاى ديرينه آنها را و اگر بخواهيم ما ارائه ميدهيم بتو اى پيغمبر اشخاص آنانرا پس ميشناسى آنها را بعلامات مخصوص بهر يك از آنها ولى صلاح نيست و اكنون خودت از اشارات و كنايات و كيفيّت گفتار آنها مسلّما خواهى شناخت آنانرا و خدا عالم بتمام جزئيات امور است و از تمام اعمال بندگان آشكار باشد يا نهان با خبر است و در برابر پاداش خير و شرّ خواهد داد در مجمع از ابو سعيد خدرى نقل نموده كه لحن القول دشمنى آنها با امير المؤمنين عليه السّلام است ما در زمان پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم منافقين را بدشمنى آنها با حضرت امير عليه السّلام ميشناختيم و اينمعنى را از جابر بن عبد اللّه انصارى نيز نقل نموده و از عبادة بن صامت روايت فرموده كه ما اولاد خودمان را معمولا آزمايش مينموديم بمحبت على بن ابى طالب عليه السّلام و چون ميديديم يكى از آنها آنحضرت را دوست ندارد

جلد 5 صفحه 14

ميدانستيم از طريق رشد و صلاح بوجود نيامده و نيز نقل نموده كه بعد از اين آيه تمام منافقين شناخته شدند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَكَيف‌َ إِذا تَوَفَّتهُم‌ُ المَلائِكَةُ يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ «27»

‌پس‌ چگونه‌ ‌است‌ زماني‌ ‌که‌ ملائكه‌ ‌که‌ قبض‌ روح‌ مي‌كنند بشدت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بگيرند و ‌با‌ تازيانه آتش‌ ‌بر‌ روي‌ ‌آنها‌ و پشت‌ ‌آنها‌ بزنند.

جلد 16 - صفحه 186

فكيف‌ چه‌ ميكنند ‌اينکه‌ منافقين‌ و كارهين‌ ‌بما‌ انزل‌ اللّه‌ ‌را‌ إِذا تَوَفَّتهُم‌ُ المَلائِكَةُ ملائكه غلاظ و شداد ‌در‌ موقع‌ قبض‌ روح‌ ‌آنها‌ بشدت‌ قبض‌ كنند ‌که‌ معني‌ توفي‌ ‌است‌.

يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد: وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرات‌ِ المَوت‌ِ وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم‌ أَخرِجُوا أَنفُسَكُم‌ُ اليَوم‌َ تُجزَون‌َ عَذاب‌َ الهُون‌ِ بِما كُنتُم‌ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ غَيرَ الحَق‌ِّ وَ كُنتُم‌ عَن‌ آياتِه‌ِ تَستَكبِرُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 93.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 27)- این آیه در حقیقت توضیحی است برای این تهدید سر بسته می‌فرماید: «پس حال آنها چگونه خواهد بود هنگامی که فرشتگان مرگ روحشان را قبض می‌کنند در حالی که بر صورت و پشت آنها می‌زنند» (فَکَیْفَ إِذا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ).

به صورت آنها می‌کوبند، برای این که رو به سوی دشمنان خدا رفته‌اند، و بر پشت آنها می‌زنند به خاطر این که به آیات الهی و پیامبرش پشت کردند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع