Whenever they desire to leave it out of anguish, they will be turned back into it [and told]: ‘Taste the punishment of the burning!’
Whenever they will desire to go forth from it, from grief, they shall be turned back into it, and taste the chastisement of burning.
Whenever, in their anguish, they would go forth from thence they are driven back therein and (it is said unto them): Taste the doom of burning.
Every time they wish to get away therefrom, from anguish, they will be forced back therein, and (it will be said), "Taste ye the Penalty of Burning!"
معانی کلمات آیه
«مِنْ غَمٍّ»: از غم عظیمی از غمهای آتش. در این صورت (مِنْ غَمٍّ) بدل از ضمیر (ها) میباشد. به سبب غم بزرگ حاصل از آن. «وَ ذُوقُوا»: در آن (بدیشان گفته شود) حذف است و عطف بر (أُعِیدُوا) است و تقدیر چنین است: أُعِیدُوا فِیهَا، وَ قِیلَ لَهُمْ: ذُوقُوا .
كُلَّما أَرادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْها»: هر زمانى خواهند كفار، آنكه بيرون آيند از آن آتش، مِنْ غَمٍ: از جهت بسيارى غم و غصه و زيادى همّ و اندوه. يا هر وقت كه اراده كنند بيرون آيند از غم و الم آن آتش كه ايشان را بىطاقت نموده باشد، أُعِيدُوا فِيها: باز گردانيده شوند در آن، يعنى چون به كنار و به خروج نزديك شوند زبانيه با گرزها به سرشان زنند و آنها را باز گردانند. بنا بقولى زبانه آتش آنها را به بالا اندازد ملائكه به مقامع آنها را بر گردانند و به جهنم اندازند، وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ: و گويند به ايشان بچشيد عذاب آتش سوزان را كه در نهايت سوزندگى است بر سبيل دوام.
على بن ابراهيم قمى- به سند كالصحيح از ابى بصير روايت نموده كه گفت: به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: يابن رسول اللّه مرا بترسان كه دلم سنگين شده. حضرت فرمود: مهيا شو براى زندگى دراز، به درستى كه جبرئيل آمد به نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به حالت ترش روى، پيشتر كه مىآمد خندان بود. حضرت سبب را سؤال فرمود. جبرئيل عرض كرد: امروز دمهائى كه بر آتش جهنم مىدميدند از دست گذاشتند. فرمود: دمهاى جهنم چيست؟
جبرئيل گفت: حق تعالى امر فرمود هزار سال بر آتش جهنم دميدند تا سفيد شد، پس هزار سال ديگر دميدند تا سرخ شد، پس هزار سال ديگر دميدند تا سياه شد، و اكنون سياه و تاريك باشد، و اگر قطره اى از ضريع كه عرق اهل جهنم و چرك و ريم فرجهاى زناكاران و در ديگهاى جهنم جوشيده و به عوض آب به اهل جهنم مىخورانند، در آبهاى دنيا بريزند هر آينه جميع اهل دنيا از گند آن بميرند. و اگر يك حلقه از زنجيرى كه هفتاد ذرع است و بر گردن جهنميان مىگذارند بر دنيا بگذارند، از گرمى آن تمام دنيا بگدازند. و اگر پيراهنى از پيراهنهاى اهل آتش را در ميان آسمان و زمين بياويزند، اهل دنيا از بوى بد آن
جلد 9 - صفحه 37
هلاك شوند. چون جبرئيل اينها را بيان فرمود، حضرت و جبرئيل هر دو به گريه در آمدند. پس ملكى نازل كه حق تعالى سلام مىرساند و مىفرمايد: شما را ايمن گردانيدم كه مستوجب عذاب من شويد. بعد از آن جبرئيل كه مىآمد متبسم بود.
پس حضرت صادق عليه السّلام فرمود: در آن روز اهل جهنم عظمت جهنم و عذاب آن، و اهل بهشت عظمت بهشت و نعيم آن را مىدانند. و چون اهل جهنّم را به جهنم اندازند، هفتاد سال سعى كنند تا خود را به بالاى جهنم رسانند، چون به كنار رسند ملائكه گرزها بر سر ايشان زنند تا به قعر جهنم برمىگردند؛ اينست فرمايش الهى «كلّما ارادوا ان يخرجوا منها اعيدوا فيها» «1».
- اين دو گروه دو نزاع كنندهاند كه منازعه نمودند در باره پروردگارشان پس آنانكه كافر شدند بريده شود براى آنها جامههائى از آتش ريخته ميشود از بالاى سرهاشان آب گرم
گداخته ميشود بآن آنچه در شكمهاى آنها است و پوستهاشان
و از براى آنها است گرزهائى از آهن
هر گاه اراده كنند كه بيرون آيند از آن از اندوه باز گردانيده شوند در آن و گويند بچشيد عذاب آتش سوزان را
همانا خدا داخل ميكند آنانرا كه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را در بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها زيور كرده شوند در
جلد 3 صفحه 597
آن بدست بندهائى از طلا و مرواريد و لباسشان در آن پرنيان است
و هدايت كرده شوند بپاكيزهئى از گفتار و هدايت كرده شوند براه خداوند سزاوار ستايش.
تفسير
- از آيات سابقه معلوم شد كه مردم روى زمين دو فرقهاند يك فرقه مؤمن موّحد ساجد و يك فرقه كافر مشرك متكبّر اگر چه اين فرقه بعضى مشرك تحقيقى و بعضى تقريبى هستند ولى كفر ملّت واحده است و در مقابل آن ايمان است و كمال ايمان بنصّ قرآن ولايت ائمه اطهار است و كسيكه قبول ولايت ننموده كافر است اگر چه ظاهرا مسلمان باشد پس فرد اجلى از عنوان دو دشمن و دو منازع كه ظاهرا مؤمن و كافر است ائمه اطهار عليهم السلام و بنى اميّه لعنهم اللّه تعالى ميباشند چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در خصال از امام حسين عليه السّلام تأكيده شده و لفظ خصم بر واحد و جمع اطلاق ميشود و اينجا مراد دو جماعت مؤمنين و كفّارند كه با يكديگر هميشه در باره خدا و اوصاف كمال و جمال و جلال او نزاع دارند و اين خصومت ما بين آنها باقى است تا روز قيامت كه خداوند فصل كند چنانچه در اين آيه فرموده پس كسانيكه كافر شدند بدست قدرت براى آنها بريده شده جامههائى از آتش و ريخته ميشود بر سر آنها آب جوش كه گداخته ميشود از اثر آن احشاء و امعاء آنها چون بقدرى حرارت دارد كه مستقيما از سر وارد اندرونشان ميشود و اجزاء باطن آنها را متلاشى ميكند و بعدا اثر ميكند در پوست ظاهر بدنشان و آنرا ميگدازد و ساخته شده براى آنها گرزهائى از آهن كه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده اگر يكى از آن گرزها را در زمين بگذارند و تمام انس و جنّ جمع شوند و بخواهند آنرا از جاى خود حركت دهند نميتوانند و قمّى ره نقل فرموده كه چنان در آتش كباب ميشوند كه لب پائين آنها بنافشان ميرسد و لب بالاشان بوسط سرشان و هر وقت شعله آتش آنها را از قعر جهنّم بالا آورد و بخواهند از جهنّم بيرون آيند براى شدّت غم و اندوه و هراس با آنگرزها ملائكه بسرشان ميزنند بطوريكه بقعر جهنّم معاودت نمايند و ميگويند بچشيد عذاب آتش سوزان را كه در دنيا منكر بوديد و فكر نميكرديد تا باور كنيد و امّا كسانيرا كه ايمان آوردند و كارهاى ايشان در دنيا شايسته و خوب بوده خداوند بفضل و كرم خود داخل ميفرمايد در باغهائيكه جارى است در زمين يا از زير قصرهاى آنها نهرهاى آب
جلد 3 صفحه 598
شيرين و شير و شربت و زيور كرده ميشوند بامر الهى بتوسط ملائكه در آنجا بزيورهائى از قبيل دست بندهاى طلاى مرّصع بمرواريد براى آنكه در دنيا از زينت طلا اجتناب نمودند و در آخرت بايد مفتخر باشند بنشان الهى و لباس ايشان هم در آنجا بهمين ملاحظه پرنيان و حرير خواهد بود كه ابريشم خالص است و در دنيا بر مردها حرام بوده و ايشان صبر نمودند بر ترك آن و بعضى لؤلؤ را بكسر قرائت نمودهاند و بنابراين عطف بر ذهب است و بقرائت مشهوره ممكن است عطف بر محلّ من اساور باشد و ممكن است مفعول فعل مقدّر و بنابراين زينت مستقلّى خواهد بود يعنى و زيور كرده شوند بمرواريد و در هر حال معلوم است كه لباسشان حرير و زيورشان طلا و مرواريد است و از جمله خصائص اهل ايمان آنستكه هدايت شدند بقول طيّب و گفتار پاكيزه كه آن كلمه طيّبه لا اله الا اللّه محمّد رسول اللّه است و هدايت شدند براه مستقيم خداوند حميد كه ولايت ائمه اطهار است چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در محاسن از امام باقر عليه السّلام و در كافى از امام صادق عليه السّلام تأكيد شده است و محتمل است مراد هدايت بقول طيّب در آخرت باشد چون گفتار اهل ايمان در بهشت تحيّت و سلام بيكديگر و حمد و شكر الهى است و مؤيّد اينمعنى است روايت قمى ره از امام صادق عليه السّلام در مقامات اهل بهشت كه فرموده كمتر نعيم بهشت بمشام ميرسد بويش از هزار سال راه بمسافت دنيا و كمترين منازل اهل بهشت منزلى است كه اگر جنّ و انس در آن وارد شوند و از طعام و شراب آن بخورند و بياشامند چيزى كم نميشود و كمترين اشخاصيكه وارد بهشت ميشوند كسى است كه سه باغ مرتفع از زمين بترتيب باو ميدهند چون وارد باغ اوّل كه پائينتر است ميشود مىبيند از خدّام و نهرها و ميوجات بقدريكه خدا ميداند و پر ميشود چشم و دلش از روشنى و خوشحالى و حمد و شكر الهى را بجا ميآورد پس باو ميگويند سرت را بالا كن باغ دوم را ببين و چون نظر ميكند در باغ دوم نعمتهائى مىبيند كه در باغ اوّل نبوده و طالب آن ميشود و او را آنجا ميبرند و چون داخل ميشود حمد و شكر الهى را بجا ميآورد و خداوند ميفرمايد در بهشت را بر وى او باز كنيد و باو ميگويند سرت را بالا كن ببين وقتى سرش را بالا ميكند مىبيند در خلد بروى او باز شده و چندين برابر نعمتهاى سابق براى او
جلد 3 صفحه 599
در آنجا مهيّا است و مسرّتش زياد ميشود و عرضه ميدارد پروردگار احمد بر نعمتهاى بىمنتهاى تو كه منّت نهادى بر من ببهشت و نجات دادى مرا از جهنّم بعدا شمّهئى از اوصاف حور العين و كثرت عدد آنها را بيان فرموده از آن جمله آنكه از شدّت لطافت مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه بهشتى نمودار است رزقنا اللّه تعالى انشاء اللّه ..
(آیه 22)- و «هر گاه بخواهند از دوزخ و غم و اندوههای آن خارج شوند آنها را به آن باز میگردانند، و (به آنان گفته میشود) بچشید عذاب سوزان را»! (کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیها وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ).
و این چهارمین مجازات آنهاست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: