آیه 21 سوره آل عمران
<<20 | آیه 21 سوره آل عمران | 22>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
همانا آنان که به آیات خدا کافر شوند و انبیاء را بیجرم و به ناحق بکشند و آن مردمی را که (خلق را) به درستی و عدل خوانند به قتل رسانند، آنها را به عذاب دردناک بشارت ده.
کسانی که پیوسته به آیات خدا کفر می ورزند، و همواره پیامبران را به ناحق می کشند، و از مردم کسانی را که امر به عدالت می کنند به قتل می رسانند، پس آنان را به عذابی دردناک بشارت ده.
كسانى كه به آيات خدا كفر مىورزند، و پيامبران را بناحق مىكشند، و دادگستران را به قتل مىرسانند، آنان را از عذابى دردناك خبر ده.
كسانى را كه به آيات خدا ايمان نمىآورند، و پيامبران را به ناحق مى كشند و مردمى را كه از روى عدل فرمان مىدهند مىكشند، به عذابى دردآور بشارت ده.
کسانی که نسبت به آیات خدا کفر میورزند و پیامبران را بناحق میکشند، و (نیز) مردمی را که امر به عدالت میکنند به قتل میرسانند، و به کیفر دردناک (الهی) بشارت ده!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
القسط: عدالت.[۱]
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۲]
شأن نزول:
اين آيه درباره پادشاهان بنىاسرائيل نازل گرديد كه بعد از موسى پيامبران را كشتند و مردانى كه امر به معروف و نهى از منكر مينمودند به قتل رسانيدند، شيخ بزرگوار ما در تفسير خود به عنوان روايت نه به عنوان شأن و نزول از ابوعبيدة بن جراح روايت كند كه گفت: از رسول خدا صلى الله عليه و آله پرسيدم چه كسانى داراى عذاب سخت تر و شديدترى خواهند بود.
فرمود: كسانى كه پيامبران را بكشند و يا آمرين به معروف و ناهين از منكر را به قتل رسانند، سپس فرمود: اى ابوعبيدة قوم بنىاسرائيل در يك روز و در يك ساعت، چهل و سه پيامبر را به قتل رسانيدند و در همان روز هم 112 نفر از بندگان خداى را كه امر به معروف و نهى از منكر مينمودند كشتند[۳].[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«21» إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ
براستى كسانى كه به آيات خداوند كفر مىورزند و پيامبران را به ناحق مىكشند وكسانى از مردم را كه فرمان به عدالت مىدهند مىكشند، پس آنان را به عذابى دردناك بشارت ده.
نکته ها
در تفاسير كبير و مجمعالبيان وقرطبى مىخوانيم: بنىاسرائيل در اول روز آنهم در يك
جلد 1 - صفحه 487
ساعت، چهل و سه نفر از پيامبران الهى و يكصد و دوازده نفر از آمران به معروف را به درجهى شهادت رساندند.
البتّه ناگفته پيداست كه در زمان پيامبراسلام صلى الله عليه و آله گروهى كه انبيا را شهيد كنند نبودند، ولى چون زندهها به كار گذشتگان و نياكان خود راضى بودند، خداوند در اين آيه، كسانى را كه به خاطر رضايت قلبى، شريك جرم نياكان هستند، با خطاب «بشّرهم» مورد انتقاد و تهديد قرار داده است.
سؤال: از شرايط وجوب امر به معروف و نهى از منكر آن است كه خطرى در كار نباشد، ولى در اين آيه از كسانى كه براى نهى از منكر تا پاى جان ايستادهاند، ستايش شده است، علّت چيست؟
پاسخ: اوّلًا: شرايط افراد و نوع معروف ومنكر تفاوت مىكند؛ گاهى منكر، حكومت يزيد است كه امام حسين عليه السلام براى نهى از آن به كربلا مىرود وشهيد مىشود، مىفرمايد: هدف من از اين حركت و قيام، امر به معروف و نهى از منكر است، امّا گاهى منكر در اين حدّ نيست، بلكه گناهى است كه بايد ميان خطر ومفسدهى گناه و از دستدادن مال وجان وآبرو مقايسه و با توجّه به اهميّت و اولويّت عمل كرد.
ثانياً: شايد مراد از كسانى كه در اين آيه مورد ستايش قرار گرفتهاند آنهايى باشند كه خود پيشبينى شهادت نمىكردند، ولى ستمكاران آنان را به شهادت رساندند.
پیام ها
1- از اعتقادات انحرافى و كفرآميز، اعمال خطرناكى همانند قتل و كشتار انبيا سر مىزند. «يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ ...»
2- در شرايطى، اظهار حقّ لازم است؛ اگرچه به قيمت شهادت انبيا و اوليا باشد.
3- دشمنان براى مقابله با حق، دست به كشتن پيامبران مىزنند. «يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ»
4- گاهى طاغوتها براى كشتن فرزانگان با تبليغات و شايعات و توجيهات، كار خود را حقّ جلوه مىدهند. «بِغَيْرِ حَقٍّ»
5- نام كسانى كه به عدالت دعوت مىكنند وآمرين به معروف وناهيان از منكر،
جلد 1 - صفحه 488
در رديف انبيا برده شده است. لذا كيفر قاتلان آنان نيز همچون قاتلان پيامبران است. «فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «21»
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ: بدرستى كه آنانكه كافر مىشوند به آيتهاى خدا از پيغمبر و قرآن و معجزات آن حضرت، كه دالند بر دين حق اسلام، وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍ: و مىكشند پيغمبران را به غير حق، يعنى نمىدانند كه بغير حق مىكشند. و اين صورت، اقبح است از آنكه تصور كنند به غير حق مىكشند. يا آنكه كشتن انبياء در مذهب خودشان به غير حق بود.
بنابراين عدهاى از پيغمبران را كشتند، چنانچه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه بعد از تلاوت آيه فرمود: بنى اسرائيل، چهل و سه پيغمبر را در ساعت اول روز كشتند. پس صد و دوازده نفر از عباد برخاستند تا بر ايشان امر به معروف و نهى از منكر كنند، ايشان را در آخر روز نيز كشتند؛ چنانچه فرمايد: وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ: و مىكشند آن كسانى را كه امر
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 47
مىكردند، بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ: به عدل و داد از مردمان، يعنى سواى پيغمبران امر كنندگان به معروف را مىكشتند، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ: پس بشارت بده اين جماعت را از راه توبيخ و سرزنش، به عذاب دردناك.
نكته: ذكر تبشير در مقام انذار، بر وجه تحكّم است، يعنى آنها را تهديد فرما و بترسان از عذاب جهنم كه سختترين عذابهاست. مراد اهل كتابند كه در عصر حضرت پيغمبر بودند و مىخواستند اقتفا به پدران خود نموده، دست به قتل حضرت و اصحاب او دراز كنند، حق تعالى ايشان را حفظ فرمود.
تنبيه: در آيه شريفه دلالاتى است:
1- دال است بر آنكه كشتن انبياء موجب كفر است.
2- اسناد قتل به اهل كتاب زمان حضرت پيغمبر، با آنكه اجداد آنها مرتكب قتل شده بودند، به اعتبار آنكه ايشان راضى به فعل پدران خود بودند؛ پس دلالت دارد بر آنكه راضى به فعل جماعتى، شريك در آن فعل است. و حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: الرّاضى بفعل قوم كالدّاخل فيه معهم: «1» راضى بودن كسى به فعل جماعتى، مانند كسى است كه داخل با ايشان باشد، چه خير باشد يا شر.
3- «على بن عيسى» به اين آيه استدلال نموده بر جواز انكار منكر با خوف قتل، و اين در صورتى است كه يقين به نتيجه و اثر، و مفسدهاى هم مترتب نشود.
4- آيه شريفه دال است بر شدت عذاب كسى كه پيغمبر يا آمر به معروف يا ناهى از منكر را بكشد، چنانچه «ابو عبيده جراح» از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه از آن حضرت پرسيدم: روز قيامت عذاب كدام طايفه سختتر باشد؟ فرمود: (مردى كه) پيغمبر يا كسى را كه امر به معروف و نهى از منكر نمايد، بكشد. بعد از آن، اين آيه را تلاوت فرمود. «2»
«1» نهج البلاغه، حكمت 154
«2» تفسير الدّرّ المنثور، جلد 2، صفحه 13
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 48
در كتاب «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: قال رسول اللّه: انّ اللّه عزّ و جلّ يقول ويل للّذين يختلون الدّنيا بالدّين و ويل للّذين يقتلون الدّين يأمرون بالقسط من النّاس و ويل للّذين يسير المؤمن فيهم بالتّقيّة، ابى يغترّون ام علىّ يتجرؤون فبى حلفت لأتيحنّ لهم فتنة تترك الحليم منهم حيرانا «1» فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: بدرستى كه خداوند عزّ و جل فرمايد: عذاب و هلاك براى كسانى است كه طلب كنند دنيا را به سبب دين به مكر و حيله و خدعه. و واى براى كسانى كه مىكشند امر كنندگان به عدل را. و ويل براى كسانى كه زندگانى كند مؤمن در آنها به تقيه. آيا به سبب امهال و نعمت من غافل شدند از بطش و عذاب من، يا چه چيز آنها را جرئت داد بر نافرمانى من؟ پس به ذات خود قسم البته البته تقدير و نازل فرمايم بر ايشان فتنهاى را كه واگذارد حليم ايشان را حيران و سرگردان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ «21»
ترجمه
همانا آنانكه كافر ميشوند بآيتهاى خدا و ميكشند پيغمبران را بناحق و ميكشند آنانرا كه امر ميكنند بعدالت از مردمان پس مژده ده آنانرا بعذابى دردناك..
تفسير
گفته شده است اين جماعت در عصر پيغمبر (ص) بودند كه پيشينيان آنها كشته بودند پيغمبران و اتباع ايشانرا كه عباد بنى اسرائيل بودند و اينها راضى بودند بآنچه از پيشينيان آنها صادر شده بود و عازم بودند كه پيغمبر (ص) و مؤمنين را بكشند لكن خداوند حفظ فرمود آنها را از شر اين جماعت و يقاتلون از باب مفاعله نيز قرائت شده است و در مجمع از پيغمبر (ص) روايت نموده كه اشد مردم از جهت عذاب در روز قيامت كسى است كه پيغمبرى را بكشد يا مردى را كه امر بمعروف و نهى از منكر مينمايد و اين آيه را تلاوت فرمود و فرمود كه بنى اسرائيل در يك ساعت اول روز چهل و سه پيغمبر را كشتند پس يكصد و دوازده نفر از عباد بنى اسرائيل قيام نموده آنها را امر بمعروف و نهى از منكر كردند و آنها تمام آن عباد را در آخر همانروز كشتند و آنها كسانى هستند
جلد 1 صفحه 393
كه مشمول ذيل آيهاند كه فرموده بشارت بده بآنها عذاب اليم را و اين بطور توسعه و طعنه است و الا بشارت مناسب با نويد است نه با وعيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ الَّذِينَ يَكفُرُونَ بِآياتِ اللّهِ وَ يَقتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ حَقٍّ وَ يَقتُلُونَ الَّذِينَ يَأمُرُونَ بِالقِسطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرهُم بِعَذابٍ أَلِيمٍ «21»
بتحقيق كساني که كافر بآيات الهي ميشوند و انبياء خدا را ناروا ميكشند و آمرين بعدل و داد را ميكشند پس بشارت بآنها بده بعذاب دردناك، در اينکه آيه شريفه چند جمله بايد متذكّر شويم:
(جمله اولي)
ذكر اخبار وارده در اينکه مورد در برهان از سليم بن قيس از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده فرمود بمعاويه
( يا معاوية انّا اهل اختار اللّه لنا الآخرة علي الدنيا و لم يرض لنا بالدنيا ثوابا يا معاوية انّ نبيّ اللّه زكريّا قد نشر بالمناشير و يحيي بن زكريّا قتله قومه و هو يدعوهم الي اللّه انّ اولياء الشيطان قد حاربوا اولياء الرحمن)
پس از آن تلاوت فرمود اينکه آيه را.
و در مجمع البيان از عبيدة بن جراح از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت ميكند که سؤال شد از آن حضرت که كدام دسته مردم عذاب آنها اشدّ است فرمود
(رجل قتل نبيّا او رجلا امر بالمعروف او نهي عن منكر)
سپس قرائت فرمود اينکه آيه را.
و از كافي از ابي عبد اللّه عليه السّلام از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت ميكند که خدا فرمود
ويل للّذين يختلون الدنيا بالدين و ويل للّذين يقتلون الّذين يأمرون بالقسط من النّاس و ويل للّذين يسير المؤمن فيهم بالتّقيّة الخبر.
جلد 3 - صفحه 148
(جمله ثانيه)
سؤال- كساني که انبياء را كشتند در زمان پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم نبودند که پيغمبر بشارت عذاب اليم بآنها بدهد.
جواب- اولا در مقام خود گفتهايم که فاعل فعل از حيث عقوبت و عذاب بمقتضاي برهان عقل و نصّ آيات و اخبار سه قسم است: فاعل بالمباشرة و فاعل بالتسبيب و فاعل بالرضا. و كساني که در زمان نبيّ صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بودند از يهود و نصاري و مشركين راضي بودند بفعال سالفين و سابقين
و الراضي بفعل قوم كالداخل فيهم
و از همين باب است که حضرت بقيّة اللّه عجّل اللّه تعالي فرجه پس از ظهور انتقام از قتله ابي عبد اللّه عليه السّلام و ساير آباء كرامش ميكشد از كساني که در آن زمان هستند.
و ثانيا در آيه شريفه ذكر انبياء و آمرين بالقسط از باب مثال است و آيه شريفه شامل ميشود هر كسي را که در راه دين كشته ميشود از ائمه طاهرين و علماء شيعه و اصحاب ائمه و ساير داعين الي الحق بواسطه وحدت ملاك و مناط و مفهوم موافقت و فحوي و اولويّة قطعيّه نسبت ببعض موارد.
و ثالثا مانعي ندارد پيغمبر خبر دهد که اسلاف شما را که مرتكب يك همچه معصيت بزرگ شدهاند گرفتار همچه عذابي خواهند شد و اينکه يك نوع تهديد است چنانچه اغلب قضاياي سالفين ذكرش در قرآن براي تنبيه و تهديد و عبرت لاحقين است
(جمله ثالثه)
اينكه در اينکه آيه سه وصف بيان كرده: كفر بآيات اللّه، قتل انبياء، قتل آمرين بالقسط. و اينها لازم نيست هر سه خصوصيّت جمع شود تا مورد عذاب اليم گردد بلكه هر يك از آنها كافيست. كافر و لو قاتل نباشد مورد عذاب اليم خواهد خواهد بود چنانچه قاتل انبياء و اوصياء و علماء و آمرين بمعروف و داعين الي الحق و لو كافر نباشند مورد آيه هستند البتّه بتفاوت مراتب اليم و اليم.
جلد 3 - صفحه 149
(جمله رابعه)
اشكال- موضوع امر بمعروف و نهي از منكر يكي از شرائط آن اينست که خوف ضرر بر آمر و ناهي نباشد که اگر خوف باشد واجب نيست بلكه حرام است چه رسد بخوف قتل.
جواب- اولا معلوم نيست که آمر بمعروف و ناهي از منكر خوف داشته باشند و احتمال تأثير هم ميدادند سپس گرفتار قتل شدند.
و ثانيا اينکه شرط در همه جا نيست بلكه در موضوع حفظ بيضه اسلام و احتمال زوال دين واجب است و لو منجرّ بقتل شود مثل موضوع جهاد و دفاع از تهاجم كفر و ثالثا ممكن است مورد آيه اينکه باشد که آمرين بقسط براي جلوگيري از قتل انبياء بوده که حفظ نبيّ واجب است و لو بكشته شدن و عمل اصحاب امام حسين عليه و عليهم السلام از همين باب بوده که براي حفظ امام جانبازي ميكردند و الّا لشگر كربلا با آنها كاري نداشتند اگر دست از ياري ابي عبد اللّه عليه السّلام برميداشتند.
(جمله خامسه)
سؤال- بشارت عبارت از وعده ثواب است مقابل انذار که توعيد بر عذاب است و اينجا مناسب اينکه بود که بفرمايد فانذرهم بعذاب اليم.
جواب- اينکه بشارت از باب استعاره است قريب بسرزنش و بقول عوام سركوفت چنانچه شما اگر كسي را ديديد عمل قبيحي و حرامي از او سرزد و دوچار نكبتش شد باو ميگويي چشمت روشن ديدي چه شد، نه بمعني حقيقي بشارت باشد و اينکه بشارت از هزار انذار تهديدش بيشتر و توعيدش شديدتر و تخويفش زيادتر است.
150
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 21)- در تعقیب آیه قبل که بطور ضمنی نشان میداد یهود و نصاری و مشرکانی که با پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله به گفتگو و ستیز برخاسته بودند تسلیم حق نبودند در این آیه به بعضی از نشانههای این مسأله اشاره میکند میفرماید: «کسانی که به آیات خدا کافر میشوند، و پیامبران را به ناحق میکشند و (همچنین) کسانی را از مردم که امر به عدل و داد میکنند به قتل میرسانند، آنها را به مجازات دردناک (الهی) بشارت بده» (إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ).
در این آیه به سه گناه بزرگ آنها اشاره شده که ثابت میکند آنها تسلیم فرمان حق نیستند، بلکه صدای حق گویان را در گلو خفه میکنند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.