آیه 19 سوره رعد

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 19 سوره الرعد)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

۞ أَفَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ

مشاهده آیه در سوره


<<18 آیه 19 سوره الرعد 20>>
سوره : سوره الرعد (13)
جزء : 13
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا مسلمانی که به یقین می‌داند که این قرآن به حق از جانب خدا بر تو نازل شده است با کافر نابینای جاهل یکسان است؟ تنها عاقلان متذکر این حقیقتند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Is someone who knows that what has been sent down to you from your Lord is the truth, like someone who is blind? Only those who possess intellect take admonition

معانی کلمات آیه

الباب: لب: مغز، مانند مغز بادام و غيره . منظور از آن در قرآن عقل و درك‏ است‏ . أُولُوا الْأَلْبابِ‏: صاحبان عقول. (خردمندان).[۱]

نزول

این آیة درباره حمزه عموى رسول خدا صلى الله علیه و آله و ابوجهل نازل گردیده و حمزه مردى شجاع و باهیبت و قدرت بود و قریش او را بزرگ می‌داشتند و احترام مى کردند و از هیبت او مى ترسیدند و در جاهلیت از محمد برادرزاده خویش سخت حمایت می‌کرد و او را به غایت دوست می‌داشت و از ترس او کسى را یاراى آن نبود که به رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم صدمه و اذیتى رساند.

روزى حمزه به شکار رفته بود، ابوجهل در غیاب او از موقعیت استفاده کرد و به اذیت و آزار رسانیدن رسول خدا صلی الله علیه و آله پرداخت. حمزه چون مراجعت کرد. کنیز او گفت: آیا می‌دانى که در غیبت تو به محمد از ناحیه ابوجهل چه گذشت؟ حمزه پرسید: مگر چه کارى کرده است؟ کنیز گفت: او محمد را مضروب کرد و ناسزا گفت و زخمى به وى وارد آورد.

حمزه از این موضوع برآشفت و در پى ابوجهل روان گردید. او را با جماعتى از قریش یافت. قریش چون حمزه را با خشم دیدند از ترس متفرق گشتند. ابوجهل تنها ماند حمزه به او گفت: اى نامرد در غیاب من بر سر محمد چه آوردى؟ بعد از این گفتار به ابوجهل حمله برد و او را سخت مضروب نمود و کمانى که در دست داشت به سختى بر سر او کوفت و او را زخمى کرد سپس به خانه خدیجه آمد.

پیامبر چون عمّ خویش را به آن حالت دید فهمید که از جریان وى با ابوجهل خبر یافته است. فرمود: اى عمّ از این که ابوجهل به من صدمه زده، غمگین شده اى؟ ولى من اندوهگین نیستم و از یک کار تو شادمان خواهم گشت در صورتى که آن را براى من انجام دهى. حمزه گفت: یا محمد بگو آن کار چیست که هر چه بخواهى انجام خواهم داد. فرمود: اى عمّ اگر بگوئى «اشهد ان لا اله الّا اللّه و محمّد رسول اللّه» بسیار شادمان خواهم شد. حمزه به فوریت شهادتین بر زبان جارى ساخت و مسلمان گردید و از اسلام آوردن او صدها مسلمان مکه قویدل و خوشحال گشتند[۲].[۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ «19»

پس آيا كسى‌كه مى‌داند آنچه از جانب پروردگارت بسوى تو نازل شده حقّ است، مانند كسى است كه نابيناست؟ همانا تنها صاحبان‌خرد پند مى‌گيرند.

نکته ها

در آيه قبل به كسانى كه دعوت حيات‌بخش انبيا عليهم السلام را اجابت مى‌كنند اشاره شد، اين آيه وآيات بعد، آثار استجابت آن دعوت را بيان مى‌فرمايد.

هر كدام از فطرت، عقل و علم در انسان، مغز و لبّى دارند كه گاه بواسطه عادات، رسوم، خرافات، غرائز، روى آنها پوشيده مى‌شود، لذا انسان بايد دائماً متوجّه آن هسته‌ى مركزى و

جلد 4 - صفحه 338

مغز آنها باشد. «1»

سيماى خردمندان در قرآن‌:

واژه «اولوا الالباب» مرتبه در قرآن آمده و هر مرتبه همراه با يك كمال و وصفى بيان شده است. از جمله:

1. راز احكام را مى‌فهمند. «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ» «2»

2. آينده‌نگر هستند. «تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‌ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ» «3»

3. دنيا را محل عبور و گذر مى‌دانند نه توقف‌گاه و مقصد. لِأُولِي الْأَلْبابِ الَّذِينَ‌ ... يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا «4»

4. از تاريخ، درس عبرت مى‌گيرند. «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ» «5»

5. بهترين و برترين منطق را مى‌پذيرند. الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ‌ ... وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ‌ «6» 6. اهل تهجّد وعبادت مى‌باشند. أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ‌ ... إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ‌ «7»

پیام ها

1- قرآن انسان بى‌خبر از حقّ را نابينا مى‌داند. به جاى «كمن هو لا يعلم» فرموده است‌ «كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌»

2- دين، مطابقت فطرت انسان‌هاست، تنها تذكّر لازم است تا غفلت زدايى شود. إِنَّما يَتَذَكَّرُ ...

3- عقلى كه انسان را به حقانيّت كتاب آسمانى نرساند، عقل‌نيست. «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»

4- علم مفيد، محصول تعقّل و تذكّر است. «فَمَنْ يَعْلَمُ‌، يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»

5- براى رسيدن به عقل سليم و فطرت خالص بايد گناه و غفلت را از خود دور كرد. «إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ»


«1». تفسير فرقان.

«2». بقره، 179.

«3». بقره، 197.

«4». آل‌عمران، 191.

«5». يوسف، 111.

«6». زمر، 18.

«7». زمر، 9.

جلد 4 - صفحه 339

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا تفسیر کشف الاسرار.
  3. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص464.

منابع