آیه 18 سوره رعد
<<17 | آیه 18 سوره الرعد | 19>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنان که دعوت حق را اجابت کرده و به خدا ایمان آوردند بر آنها بهترین پاداش و خوشترین زندگانی است، و آنان که اجابت نکردند اگر مالک همه آنچه در روی زمین است باشند هر آینه آن را فدای آسایش خود کنند (مگر از عذاب برهند و هرگز نجات نیابند)، آنها را حساب سخت و جایگاه دوزخ باشد که بسیار بد آرامگاهی است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
استجابوا: اجابت و استجابت: جواب دادن و قبول كردن.
حسنى: مؤنث احسن است، پيوسته وصف آيد. مثل : «المثوبة الحسنى».
لافتدوا: فديه: عوض و فداء. «لافتدوا» : البته عوض مى دهند.
مهاد: مهد: آماده كردن. مهاد: آماده شده.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى وَ الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهادُ «18»
براى كسانىكه پروردگارشان را اجابت كردند نيكوترين (پاداش) است. ولى كسانىكه (دعوت) او را نپذيرفتند، اگر هر آنچه در زمين است و مانند آن را با آن داشته باشند، قطعاً حاضرند آن را (براى رهايى خود از عذاب) فديه بدهند، آنانند كه برايشان حساب سختى است و جايگاهشان دوزخ است و چه بد جايگاهى است.
جلد 4 - صفحه 335
نکته ها
از قرآن استفاده مىشود، در قيامت براى مردم چند نوع حساب وجود دارد:
1. گروهى حساب آسان دارند. «حِساباً يَسِيراً» «1»
2. عدهاى سخت ودقيق حسابرسى مىشوند. «حِساباً شَدِيداً» «2»، «سُوءُ الْحِسابِ» مراد از «سُوءُ الْحِسابِ» دقّت در حساب است.
3. بعضى بىحساب به دوزخ مىروند و نيازى به محاكمه و ميزان ندارند. «فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْناً» «3»
4. گروهى بىحساب به بهشت مىروند. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» «4»
طبق آنچه از روايات و احاديث متعدّد به دست مىآيد، كسانىكه با مردم به عفو و رحمت برخورد كنند، حسابشان آسان و كسانىكه با مردم به سختى و دقت شديد عمل نمايند حسابشان سخت خواهد بود. افراد مشرك بىحساب به دوزخ و اهل صبر هم بىحساب به بهشت خواهند رفت. «5»
در قرآن استجابت طرفينى است، يعنى اگر مردم انتظار استجابت از خداوند را دارند بايد دعوت خداوند را اجابت كنند، «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «6» هرگاه خدا و رسول، شما را بسوى مكتب حيات بخش مىخوانند، پاسخ مثبت دهيد تا خدا نيز دعاى شما را اجابت فرمايد. «فَاسْتَجَبْنا لَهُ» «7»، «فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ» «8»
بحثى پيرامون دعوت:
مسئله دعوت را مىتوان از ابعاد گوناگونى مورد بحث و توجّه قرار داد:
1. دعوت كنندگان: دعوت كنندگان به حق:
الف: انبيا. «أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ» «9»، «وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ» «10»، «داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ» «11»
«1». انشقاق، 8.
«2». طلاق، 8.
«3». كهف، 105.
«4». زمر، 10.
«5». تفصيل انواع حساب در كتاب معاد، اثر مؤلّف آمده است.
«6» انفال 24.
«7» انبياء
«8» آل عمران 195
«9» يوسف 108
«10» آل عمران 153.
«11» احزاب 46.
جلد 4 - صفحه 336
ب: مؤمنان: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ» «1»
ج: جنّ: «يا قَوْمَنا أَجِيبُوا داعِيَ اللَّهِ» «2»
امّا دعوت كنندگان به باطل:
الف: پيشوايان كفر: «أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» «3»
ب: شيطان: «كانَ الشَّيْطانُ يَدْعُوهُمْ» «4»، «ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ» «5»
ج: مشركان: «أُولئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ» «6»
2. موضوع دعوت:
الف: حيات. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «7» ب: راه مستقيم. «لَتَدْعُوهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ» «8» ج: مغفرت. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» «9»
د: بهشت. «وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ» «10» ه: نجات. «أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ» «11»
3. برخورد مخالفان:
الف: تهمت: ساحر؛ «إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ» «12» شاعر؛ «بَلْ هُوَ شاعِرٌ» «13»
كاهن؛ «فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِكاهِنٍ» «14» مجنون؛ «وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ» «15»
كاذب؛ «لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ» «16» سلطه طلب؛ «يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ» «17»
ب: تهديد. لَرَجَمْناكَ «18»، أَوْ يَقْتُلُوكَ ... «19»
ج: تحقير. أَ هذَا الَّذِي ... «20»
د: شك. «أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ» «21»
ه: توطئه وجنگ. «وَ إِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ» «22»
«1» آل عمران 104
«2» احقاف 31.
«3» قصص 41
«4» لقمان 21
«5» ابراهيم 22
«6» بقره 221
«7» انفال 24
«8» مومنون 73.
«9». بقره، 221.
«10». يونس، 25.
«11». غافر، 41.
«12». اعراف، 109.
«13». انبياء، 5.
«14». طور، 29.
«15». قلم، 51.
«16». اعراف، 66.
«17». مؤمنون، 24.
«18». هود، 91.
«19». انفال، 30.
«20». انبياء، 36.
«21». اعراف، 75.
«22». انفال، 30.
جلد 4 - صفحه 337
4. انگيزهها و عوامل عدم پذيرش:
الف: تقليد. ب: تعصب. ج: تكبر.
د. هواى نفس. «فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّما يَتَّبِعُونَ أَهْواءَهُمْ» «1»
5. پاداش پذيرش:
الف: اجر. «وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ» «2»
ب: حيات. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
ج: حُسنى. «لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى» «4»
پیام ها
1- بهترينها در انتظار مؤمن است. «الْحُسْنى»
2- باز خريد و فديه در روز قيامت وجود ندارد. «لَافْتَدَوْا بِهِ»
3- قبولى دعوت خداوند، بايد از روى ميل و رغبت باشد. «اسْتَجابُوا»
«1». قصص، 50.
«2». نساء، 173.
«3». انفال، 24.
«4». رعد، 18.پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم