آیه 188 سوره آل عمران

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوْا وَيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَةٍ مِنَ الْعَذَابِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<187 آیه 188 سوره آل عمران 189>>
سوره : سوره آل عمران (3)
جزء : 4
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

(ای پیغمبر) مپندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیده‌ای که هیچ در آنها نیست آنها را ستایش کنند، البته گمان مدار که از عذاب خدا رهایی دارند، که آنها را عذابی دردناک خواهد بود.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do not suppose those who brag about what they have done, and love to be praised for what they have not done—do not suppose them saved from punishment and there is a painful punishment for them.

معانی کلمات آیه

يفرحون: فرح: شادى توأم با تكبر. لذا گويند در شادى مذموم بكار مى رود.

يحمدوا: يعنى: ستايش شده و ستوده شوند.

مفازه: نجات و محل نجات. مصدر و اسم مكان است . در آيه ظاهرا مكان مراد است.

ملك: (بر وزن قفل): در استعمال قرآن به معنى حكومت و اداره امور است.[۱]

نزول

محل نزول:

اين آيه همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسى» گوید: از ابن عباس و سعيد روايت شده كه اين آيه درباره يهوديان است كه دوست مي‌داشتند مردم به آن‌ها احترام بگذارند و آنان را به علم و دانشى كه ندارند، نسبت بدهند.

ضحاك و سدى گويند: اين آيه درباره يهود است كه دوست مي‌داشتند. از اين كه رسول خدا صلى الله عليه و آله را تكذيب نمايند[۳][۴].[۵]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«188» لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِما أَتَوْا وَ يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‌

گمان مبر كسانى كه به آنچه كرده‌اند، شادمانى مى‌كنند و دوست دارند براى آنچه نكرده‌اند ستايش شوند، مپندار كه آنها از عذاب الهى رسته‌اند، (زيرا) براى آنها عذابى دردناك است.

نکته ها

مردم سه دسته‌اند:

1. گروهى كه كار مى‌كنند وانتظار پاداش يا تشكّر از مردم ندارند. «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» «1»

2. گروهى كه كار مى‌كنند تا مردم بدانند و ستايش كنند. «رِئاءَ النَّاسِ» «2»

3. گروهى كه كار نكرده، انتظار ستايش از مردم دارند. «يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا ...»

از مواردى كه غيبت جايز است، كسى است كه ادّعاى مقام يا تخصّص يا مسئوليّتى را مى‌كند كه صلاحيّت آن را ندارد. «يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا بِما لَمْ يَفْعَلُوا»

براى اين‌كه تمايل نابجاى ستايش بدون عمل از بين برود، در اسلام هرگونه تملّق و چاپلوسى منع شده است.

«1». انسان، 9.

«2». نساء، 38.

جلد 1 - صفحه 672

پیام ها

1- رذايل اخلاقى، همچون عُجب و غرور و انتظار تملّق از مردم، هلاكت قطعى را به دنبال دارد. «يَفْرَحُونَ ... يُحِبُّونَ ... فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ»

2- قرآن، هرگونه تحليل و تفسير نابجا را نسبت به هر كس و هر موردى محكوم مى‌كند. «لا تَحْسَبَنَّ ... فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ» آياتى كه با كلماتِ‌ «لا تَحْسَبَنَّ»*، «لا يَحْسَبَنَّ»*، «أَ فَحَسِبْتُمْ» آغاز شده، بيانگر همين معناست.

3- خداوند نه تنها براى رفتار، بلكه براى خواسته‌هاى خير و شرّ انسان نيز حساب باز مى‌كند. «يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» در آيه 19 سوره نور نيز نسبت به كسانى كه دوست دارند فحشا در جامعه رواج يابد وعده‌ى عذاب مى‌دهد. «يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ ... لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»

4- آنچه خطرش بيشتر است، توقّع حمد است، نه توقّع شكر و مدح. زيرا در حمد، نوعى ستايش آميخته با پرستش نهفته است. «يُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُوا»

5- گنهكار ممكن است پشيمان شده، توبه كند و نجات يابد، ولى افراد مغرور، حتى در صدد توبه برنمى‌آيند، لذا اميدى به نجات آنان نيست. «فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ»

6- كسانى كه در دنيا گرفتار اوهامِ خودپرستى و اسير زندان «منيّت» هستند، در قيامت نيز اسير و گرفتار عذاب الهى‌اند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌2، ص 693.
  3. پرش به بالا در تفسير على بن ابراهيم ذكر شده كه اين آيه درباره منافقين نازل شده زيرا دوست مى داشتند كه در مورد كارهاى خيرى كه انجام نداده بودند، ستايش بشوند و از آن‌ها تعريف كنند. صاحب مجمع البيان و صاحبان صحيحين (بخارى و مسلم) چنين افزوده اند: كه ابوسعيد الخدرى و زيد بن ثابت روايت كنند كه درباره اهل نفاق نازل گرديده زيرا اجتماع كرده بودند كه در جهاد در راه خدا تخلف بورزند و وقتى كه رسول خدا از جنگ برگردد، عذر بياورند و عذر آن‌ها نيز پذيرفته بشود، قتادة گويد: درباره يهود خيبر نازل شده كه به رسول خدا صلی الله علیه و آله مى گفتند: تو را مى شناسيم و به تو ايمان مى آوريم ولى دروغ مى گفتند.
  4. پرش به بالا در تفسير عبد بن حميد از زيد بن اسلم نقل شده كه رافع بن خديج و زيد بن ثابت نزد مروان بودند و مروان از رافع پرسيد: كه اين آيه در چه موردى نازل شده رافع گفت: درباره منافقين كه از جنگ احتراز مى كردند، نازل شده مروان منكر شد. رافع براى اثبات عقيده خود به زيد بن ثابت متوسل گرديد و او تأييد كرد.
  5. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 170.

منابع