آیه 11 سوره نساء
<<10 | آیه 11 سوره نساء | 12>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسر دو برابر دختر ارث برد، پس اگر همه دختر و بیش از دو تن باشند فرض همه دو ثلث [فرضها یعنی سهمیههای معیّن ارث، شش نوع است: نصف، رُبع (یک چهارم)، ثُمن (یک هشتم)، سُدس (یک ششم)، ثلث (یک سوم)، ثُلُثان (دو سوم).] ترکه است، و اگر یک دختر باشد نصف، و فرض هر یک از پدر و مادر یک سُدس تَرَکه است در صورتی که میّت را فرزند باشد و اگر فرزند نباشد و وارث منحصر به پدر و مادر بود، در این صورت مادر یک ثلث میبرد (باقی را پدر)، و اگر میّت را برادرانی باشد در این فرض مادر یک سُدس خواهد برد، پس از آنکه حقّ وصیّت و بدهی که به مال میّت تعلق گرفته جدا شود. شما این را که پدران و فرزندان کدام یک به خیر و صلاح (و به ارث بردن) به شما نزدیکترند نمیدانید. (این احکام) فریضهای است که خدا معیّن فرموده، که خدا به هر چیز دانا و آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
حظ: نصيب. سهم.
انثيين: دو انثى (دو دختر).
السدس: (بضمّ س- د): يك ششم
الثلث: (بضمّ ث- ل) : يك سوم
وصية: كار توصيه شده و سفارش شده كه بعد از مرگ انجام دهند (بقره/ 180) .
لا تدرون: نمى دانيد. درى: معرفت و دانستن است.[۱]
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]
شأن نزول:
«شیخ طوسى» گوید: سدى و ابن عباس گويند: سبب نزول آيه چنين بود كه مردم زنان و دختران و پسران صغار را از ارث محروم مى كردند و جز به كسانى كه شمشير زن بوده و به كارزار جنگ مى پرداختند. به ديگران ارث نمى دادند و اين آيه نازل گرديد و كيفيت ارث را آشكار ساخت.
محمد بن المنكدر از جابر نقل نمايد كه گفت: مريض بودم و رسول خدا صلى الله عليه و آله از من عيادت فرمود و آب بر روى من پاشيد و من به هوش آمدم و گفتم: يا رسول الله درباره مال خود چكار كنم، سپس اين آيه نازل گرديد[۳][۴].[۵]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ فَإِنْ كُنَّ نِساءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثا ما تَرَكَ وَ إِنْ كانَتْ واحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَ لِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَ وَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِها أَوْ دَيْنٍ آباؤُكُمْ وَ أَبْناؤُكُمْ لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً «11»
جلد 2 - صفحه 28
خداوند درباره (ارث) فرزندانتان به شما سفارش مىكند، براى پسر مانند سهم دو دختر است، پس اگر وارثان از جنس زن و بيش از دو نفر باشند، دو سوم ميراث، سهم آنان است و اگر يكى باشد، نصف ميراث از آنِ اوست. و براى هر يك از پدر و مادرِ (ميّت)، يك ششم ميراث است، اگر ميّت، فرزندى داشته باشد. امّا اگر فرزندى نداشته و پدر ومادر، تنها وارث او باشند، مادر يك سوم مىبرد (و باقى براى پدر است) و اگر متوفّى برادرانى داشته باشد، مادرش يك ششم مىبرد. (البتّه تقسيم ارث) پس از عمل به وصيّتى است كه او (متوفّى) سفارش كرده يا پرداخت بدهى اوست. شما نمىدانيد پدران و پسرانتان، كداميك برايتان سودمندترند. اين احكام، از سوى خدا واجب شده است، همانا خداوند دانا و حكيم است.
نکته ها
گرچه دريافتى ارث زن نصف مرد است، ولى بهرهگيرىاش دو برابر مرد است. فرض كنيد مقدار موجودى 30 سهم باشد كه دختر 10 و پسر 20 سهم مىبرد، ولى دختر به خاطر آنكه تعهّدى ندارد، سهم خود را پسانداز مىكند و براى مخارج زندگى از سهم پسر كه 20 سهم بود بهرهمند مىشود. پس نياز خود را از سهم مرد تأمين كرده و سهم خود را ذخيره دارد.
بنابراين دختر در گرفتن نصف مىگيرد، ولى در بهرهگيرى كاملًا تأمين است.
در حديثى از امام جواد عليه السلام آمده است: هيچگونه هزينه فردى واجتماعى بر عهده زن نيست، علاوه بر آنكه هنگام ازدواج مهريه مىگيرد، ولى مرد هم مهريه مىدهد، هم خرج زن را عهدهدار است. زن بىهيچ مسئوليّتى سهم ارث دريافت مىكند وحقّ پسانداز دارد ولى در بهرهگيرى، از همان سهم مرد بهره مىگيرد. «1»
احكام ارث، در تورات نيز بيان شده «2» و در انجيل آمده است كه مسيح گفت: من نيامدهام تا احكام تورات را تغيير دهم.
عرب جاهلى، زنان و كودكان را از ارث محروم مىكرد، ولى اسلام براى هريك از فرزند و
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». تورات، سِفر اعداد، باب 27، آيه 8- 11.
جلد 2 - صفحه 29
همسر، متناسب با نيازهاى آنان سهم الارث قرار داد.
رسيدن ارث به فرزند، انگيزهى فعّاليت بيشتر است. اگر انسان بداند كه اموالش به فرزندش نمىرسد، چندان تحرّك از خود نشان نمىدهد. در فرانسه، هنگامى كه قانون ارث لغو شد، فعّاليتهاى اقتصادى ضعيف شد.
بيشتر بودن سهم فرزندان متوفّى از والدين او شايد براى آن است كه والدين، سالهاى پايانى عمر را مىگذرانند ونياز كمترى دارند. اگر متوفّى برادر نداشت، سهم مادر يك سوم، و اگر داشت يك ششم، و باقى براى پدر است. شايد بدان جهت كه مخارج برادران متوفّى معمولًا به عهدهى پدر است، نه مادر.
امام صادق عليه السلام فرمود: پرداخت بدهى ميّت برانجام وصيّت او مقدّم است «1» چنانكه اگر وصيّت او خلاف شرع باشد نبايد عملى شود. «2»
شخصى از اينكه زنش دختر زاييده بود، نگران بود. امام صادق عليه السلام اين قسمت از آيه را براى او تلاوت فرمود كه: «لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً» «3»
پیام ها
1- اسلام، آيين فطرت است. آن گونه كه وجود فرزند، تداوم وجود والدين است و خصوصيّات و صفات جسمى و روحى آنان به فرزند منتقل مىشود، اموال هم بايد به فرزندان منتقل گردد. «يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ»
2- وصيّت كه حقّ خود انسان است، بر حقوق وارثان مقدّم است. «مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ»
3- حقوق مردم، بر حق وارثان و بستگان مقدّم است. «مِنْ بَعْدِ ... دَيْنٍ»
4- در تفاوت سهم ارثِ بستگان، حكمتهايى نهفته است كه ما نمىدانيم. سهم ارث، بر اساس مصالح واقعى بشر استوار است، هرچند خود انسان بىتوجّه باشد. «لا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعاً»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». بحار، ج 100، ص 201 وتفسير قمّى.
«3». تفسير نورالثقلين.
جلد 2 - صفحه 30
5- علم و حكمت، دو شرط ضرورى براى قانونگذارى است. احكام ارث، بر اساس علم و حكمت الهى است. «فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ... عَلِيماً حَكِيماً»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- پرش به بالا ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 3.
- پرش به بالا ↑ صاحبان صحاح ستة اهل سنت و جماعت نيز روايت جابر را نقل نموده اند، صاحب مجمع البيان گويد: محمد بن المنكدر از جابر روايت كند كه گفت: مريض شدم پيامبر با ابوبكر از من عيادت كردند و من در حالت بيهوشى بودم رسول خدا صلی الله علیه و آله آب طلب كرد و وضو ساخت. سپس مقدارى از آب را بر روى من پاشيد من به هوش آمدم و گفتم: يا رسول الله درباره مال خود چكار كنم. پيامبر سكوت اختيار فرمود: سپس آيه مواريث درباره من نازل گرديد، برخى گويند: درباره عبد الرحمن برادر حسّان شاعر نازل شده كه وفات يافته بود و يك زن و پنج برادر وارث او بودند. وراث مزبور مال را به ارث بردند و به زوجه عبدالرحمن چيزى ندادند. زن عبدالرحمن شكايت نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله برد و آيه مواريث نازل گرديد. چنان كه سدى روايت نموده و صاحب جامع البيان نيز از سدى نقل نموده است.
- پرش به بالا ↑ صاحب روض الجنان از عطا نقل كند كه سعيد بن الربيع النقيب را در غزوه احد كشتند و يك زن و دو دختر و يك برادر داشت. برادر همه اموال او را به ارث برد و چيزى به زن و دختران او نداد. زن سعد شكايت نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برد و اين آيه نازل گرديد، احمد و ابوداود و ترمذى و حاكم موضوع سعد بن الربيع را از جابر روايت كرده اند.
- پرش به بالا ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 184.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.