آیه 11 سوره جمعه
<<10 | آیه 11 سوره جمعه | 11>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و این مردم (سست ایمان) چون تجارتی یا لهو و بازیچهای ببینند بدان شتابند و تو را در نماز تنها گذارند؛ بگو که آنچه نزد خداست (یعنی ثواب آخرت و بهشت ابد) بسیار برای شما از لهو و لعب و تجارت (های دنیا) بهتر است و خدا بهترین روزیدهنده است. (در شأن نزول آیه جابر روایت کرد که قومی با رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نماز جمعه میخواندند، آواز طبل کاروان تجارت شنیدند، همه از پی تجارت و صدای لهو طبل رفتند جز هشت یا دوازده تن. رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: اگر این عده هم میرفتند عذاب خدا بر امت نازل میشد)
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- انفضوا: فض: شكستن و پراكندن. «فض الشيء: كسره متفرقا» انفضاض: متفرق شدن. انْفَضُّوا إِلَيْها يعنى به سوى تجارت متفرق مىشوند.[۱]
نزول
جابر بن عبدالله انصارى گوید: که با رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز جمعه میخواندیم در آن میان کاروان و قافله تجارت رسید. مردم در حین اداء نماز پراکنده شدند و کسى در صفوف جماعت جز دوازده نفر باقى نماند سپس این آیه نازل گردید.
حسن بصرى و ابومالک گویند: گرسنگى بر اهل مدینه غلبه یافت و آذوقه هم گران شده بود تا این که کاروان و قافله تجارت دحیة بن خلیفه که بازرگانى زیتون مى کرد از شام وارد گردید در حالتى که پیامبر مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بوده است وقتى که قافله را دیدند به طرف او شتافتند که مبادا دیگران سبقت جسته و از اموال کاروان مزبور خریدارى نمایند در این شتابزدگى جز عده قلیلى براى نماز جمعه باقى نماندند سپس این آیه نازل گردید و پیامبر فرمود: اگر همه مسلمین میرفتند هر آینه آتش آنها را فرامیگرفت و ناگفته نماند کاروانهاى تجارت موقعى که به مدینه وارد میشدند در چند میلى مدینه شروع به طبل زدن و نواختن نى مینمودند تا مردم از آمدن آنها اطلاع یابند.[۲]
ابن شهر آشوب از تفسیر مجاهد و ابویوسف یعقوب بن سنان از ابن عباس نقل نمایند که دحیه کلبى در روز جمعه اى که پیامبر مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بود با کاروان خود از تجارت شام با حمل زیتون به طرف مدینه مى آمد و مطابق معمول خود براى مطلع ساختن مردم به زدن طبل و نواختن نى پرداختند. در این میان جماعتى که براى اداى نماز جمعه حاضر شده بودند از دور پیامبر متفرق شده و جز على بن ابىطالب و حسن و حسین و فاطمه علیهمالسلام و نیز سلمان و ابوذر و مقداد و صهیب بقیه به طرف کاروان تجارت مزبور شتافتند و پیامبر را در نماز جمعه تنها گذاشتند در حالتى که پیامبر مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بوده است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند توجه و نظر خود را در این روز جمعه به مسجد و نماز من معطوف کرده است و اگر در میان تفرق و پراکندگى مردم از نماز این گروه هشت نفر باقى نمى ماندند که اکنون با من در نماز شرکت مینمایند. هر آینه مدینه با اهل آن در آتش قرار مى گرفتند و مانند قوم لوط عذاب باریدن سنگ بر سر آنها مى آمد.[۳]
جابر گوید: کاروان مزبور مربوط به دحیة بن خلیفة الکلبى بوده که از شام مى آمده است و البته پیش از مسلمان شدن او بوده است.[۴]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج10 ص45
وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ «11»
و چون داد و ستد يا سرگرمى ببينند، (از دور تو) پراكنده و به سوى آن روانه شوند و تو را ايستاده (در حال خواندن خطبه) رها كنند. (به آنان) بگو: آنچه (از فضل و بركت) نزد خداست، از سرگرمى و داد و ستد بهتر است و خداوند بهترين روزى دهندگان است.
نکته ها
در تفاسير مىخوانيم: پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بود كه كاروان تجارى همراه با طبل و دُهل و سر و صدا وارد مدينه شد. بيشتر نمازگزاران به سراغ كاروان رفتند و حضرت را كه در حال ايستاده مشغول ايراد خطبه بود، تنها گذاشتند.
«1». مؤمنون، 2.
جلد 10 - صفحه 46
اين آيه نازل شد و آنان را توبيخ كرد.
آيه به جاى انتقاد از ترك خطبه و نماز، از تنها گذاردن پيامبر، انتقاد مىكند. آرى، شكستن حرمت رهبر آسمانى از شكستن خطبه و نماز مهمتر است.
آغاز اين سوره با بعثت پيامبر اسلام بود و پايان آن، با انتقاد از تنها گذاشتن آن حضرت و اين خود هشدار به مؤمنان است.
پیام ها
1- قرآن، از حرص و بىتقوايى در كسب و كار انتقاد مىكند. وَ إِذا رَأَوْا ... انْفَضُّوا إِلَيْها
2- عامل انحراف از ياد خدا، يا مادّيات است و يا نفسانيّات. «تِجارَةً أَوْ لَهْواً»
3- خطيب جمعه بايد در حال ايستاده، به ايراد خطبه بپردازد. «وَ تَرَكُوكَ قائِماً»
4- هركارى كه اطراف رهبر الهى را خلوت كند، قابل توبيخ است. «وَ تَرَكُوكَ قائِماً»
5- گرايشهاى مردم، هميشه صحيح و به حق نيست. «وَ تَرَكُوكَ قائِماً»
6- دو خطبه، جزء نماز جمعه است و استماع آنها لازم است. «وَ تَرَكُوكَ قائِماً»
7- در تبليغ، مسايل مادّى را نفى نكنيد بلكه برترى معنويات را مطرح كنيد. «ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ»
8- ملاك ارزشها، حسن عاقبت است نه كاميابىهاى زود گذر. «ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ»
9- براى كسب رزق، عبادت را رها نكنيد تا به سراغ تجارت برويد. بلكه ابتدا عبادت كنيد و سپس به سراغ تجارت برويد، كه رزق به دست خداست. ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ ... وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
10- تجارت تنها راه به دست آوردن رزق نيست، اگر خدا بخواهد از غير آن هم به شما رزق مىدهد. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»
11- خداوند روزى نمازگزاران جمعه را تضمين كرده است. «وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 48
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص163
- پرش به بالا ↑ تفسیر مجمع البیان.
- پرش به بالا ↑ البرهان فی تفسیر القرآن.
- پرش به بالا ↑ صحیح بخارى و صحیح مسلم و تفسیر کشف الاسرار.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.