آیه 118 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ ۗ كَذَٰلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ ۘ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ ۗ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<117 آیه 118 سوره بقره 119>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 1
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

مردم نادان اعتراض کردند که چرا خداوند با ما سخن نگوید، یا معجزه‌ای (و کتابی مطابق میل ما) بر ما نمی‌آید؟ پیشینیان هم به مانند اینان (به نادانی) چنین سخنان می‌گفتند؛ دلهاشان (در نافهمی) به هم شبیه است. ما ادلّه رسالت را برای اهل یقین روشن گردانیدیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Those who have no knowledge say, ‘Why does not Allah speak to us, or come to us a sign?’ So said those who were before them, [words] similar to what they say. Alike are their hearts. We have certainly made the signs clear for a people who have certainty.

معانی کلمات آیه

یكلمنا: تكليم و تكلم به معنى سخن گفتن است نه به سخن در آوردن.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

از طريق سعيد يا عكرمة او از ابن عباس چنين نقل نمايد: كه رافع بن خزيمه به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفت: اگر تو پيامبرى به خداوند بگو با ما تكلم نمايد تا سخنان او را بشنويم سپس اين آيه در مقابل آن گفتار نازل گرديد[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«118» وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ‌

كسانى كه نمى‌دانند، گفتند: چرا خدا با خود ما سخن نمى‌گويد؟ يا آيه و نشانه‌اى بر خود ما نمى‌آيد؟ همچنين گروهى كه قبل از آنان بودند مثل گفته آنان را گفتند، دلها (وافكار) شان مشابه است، ولى ما (به اندازه‌ى كافى) آيات ونشانه‌ها را براى اهل يقين (وحقيقت‌جويان) روشن ساخته‌ايم.

نکته ها

باز هم تقاضاى نابجا از سوى گروهى ناآگاه از كفّار كه در برابر دعوت رسول‌خدا صلى الله عليه و آله چنين مى‌گويند: چرا خداوند مستقيماً با خود ما سخن نمى‌گويد؟ چرا بر خود ما آيه نازل نمى‌شود؟!

قرآن براى جلوگيرى از اثرات نادرست احتمالى اين‌گونه سخن‌هاى ياوه وبى‌جا بر ساير مسلمانان و دلدارى به رسول خدا صلى الله عليه و آله، سؤال و خواست آنها را خيلى عادّى تلقّى مى‌كند كه اين سؤالات حرف تازه‌اى نيست و كفارِ قبل از اينها نيز از انبياى پيشين چنين توقّعات نابجا را داشته‌اند.

سپس مى‌فرمايد: طرز تفكّر هر دو گروه به يكديگر شباهت دارد، ولى ما براى اينگونه درخواست‌ها اعتبار و ارزشى قائل نيستيم. چرا كه آيات خودمان را به قدر كفايت براى طالبان حقيقت بيان كرده‌ايم.

توقّعات نابجا، يا به خاطر روحيّه استكبار و خودبرتربينى است و يا به خاطر جهل و نادانى.

آنكه جاهل است، نمى‌داند نزول فرشته وحى بر هر دلى ممكن نيست و حكيم، شربت زلال و گوارا را در هر ظرفى نمى‌ريزد.

در قرآن مى‌خوانيم: اگر پاكدل و درست كردار بوديد، فرقان و قوه تميز به شما مى‌داديم. «1»

«1». «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً» انفال، 29.

جلد 1 - صفحه 191

پیام ها

1- اصالت به تلاش و لياقت است، نه تقاضا و توقّع. گروهى هستند كه به جاى تلاش و بروز لياقت، هميشه توقّعات نابجاى خود را مطرح مى‌كنند. «لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ»

2- سنّت خداوند اتمام حجّت و بيان دليل است، نه پاسخگويى به خواسته‌ها وتمايلات نفسانى هر كس. «قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. پرش به بالا تفسير جامع البيان و تفسير ابن ابى‌حاتم.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 33.

منابع