The word of your Lord has been fulfilled in truth and justice. Nothing can change His words, and He is the All-hearing, the All-knowing.
And the word of your Lord has been accomplished truly and justly; there is none who can change His words, and He is the Hearing, the Knowing.
Perfected is the Word of thy Lord in truth and justice. There is naught that can change His words. He is the Hearer, the Knower.
The word of thy Lord doth find its fulfilment in truth and in justice: None can change His words: for He is the one who heareth and knoweth all.
معانی کلمات آیه
«تَمَّتْ»: تمام شد. انجام پذیرفت. مراد این است که فرمان خدا انجام میپذیرد و جامه عمل به خود میگیرد. «کَلِمَةٌ»: فرمان. مراد تحقّق وعد و وعید خدا است. «صِدْقاً وَ عَدْلاً»: صادقانه و دادگرانه. مراد این است که مضمون آن حتماً تحقّق مییابد و عادلانه پاداش نیکان و پادافره بدان داده میشود. مصدرند و حال بوده و به معنی (صَادِقَةً وَ عَادِلَةً) میباشند. «کَلِمَات»: فرمانها. سنن. یادآوری: میتوان در این آیه شریفه، واژه (کَلِمَة) را کلامالله یعنی قرآن، و واژه (کلمات) کلمهها و جملات و احکام آن بشمار آورد. در این صورت معنی چنین میشود: قرآن پروردگارت در منتهای کمال است. در آنچه از آن خبر میدهد صادق، و درباره آنچه حکم صادر میکند عادل میباشد. هیچ کسی نمیتواند آن را تباه و دگرگون کند (زیرا خدا حافظ آن است. و خدا اقوال مردمان را میشنود و از افعال همگان آگاه است. «صِدْقاً وَ عَدْلاً»: این دو واژه میتوانند تمییز باشند. در این صورت معنی چنین میشود: قرآن پروردگارت، صداقت و عدالت در آن به تمام و کمال است.و ...
و كلام پروردگارت، در صداقت و عدالت به حدّ كمال و تمام رسيد. هيچ تغييردهندهاى براى كلمات او نيست و او شنواى داناست.
نکته ها
مراد از «كلمت» در اين آيه، به دليل آيهى قبل، آيات قرآن است ولى واژهى «كلمة» در فرهنگ قرآن و روايات، گاهى به معناى وعدهى حتمى آمده است، «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى عَلى بَنِي إِسْرائِيلَ بِما صَبَرُوا» «2» كه تحقّق وعدهى الهى را نسبت به بنىاسرائيل به خاطر صبرشان بيان مىكند.
گاهى به معناى دين آمده است، «كلمت اللّه» يعنى دين خدا، و گاهى به پيامبر و اولياى الهى اطلاق شده است، چنانكه دربارهى حضرت عيسى عليه السلام مىخوانيم: «كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ» «3»
در روايات نيز از قول ائمّه عليهم السلام آمده است كه ما كلمات الهى هستيم. «نحن الكلمات» «4»
«2». اعراف، 137.
«3». نساء، 171.
«4». بحار، ج 24، ص 174.
جلد 2 - صفحه 538
پیام ها
1- قرآن، آخرين كتاب آسمانى و اسلام، آخرين دين الهى است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
2- قرآن، معجزهاى كامل براى اثبات رسالت پيامبر اكرم است. «تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ»
وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ: و تمام شد و كامل گرديد فرمايش و كلام پروردگار تو، يعنى اخبار و احكام و مواعيد قرآن به نهايت غايت رسيده، بر وجهى كه قابل
«1» انعام، 14.
«2» اعراف آيه 2.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 361
زياده نيست. مراد «كلمه» دين خدا است كقوله وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا «1» و يا مراد حجت است، يعنى حجت او را در بيان توحيد و نبوت به غايت رسيده صِدْقاً وَ عَدْلًا: از روى راستى در اخبار و مواعيد و عدالت در قضايا و احكام لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ: هيچكس نيست كه تبديل دهنده باشد مر اخبار و احكام او را چنانچه تبديل آيات تورات نمودند، زيرا حق تعالى محافظت قرآن فرموده از تبديل كه وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ. «2» يا هيچكس نتواند تبديل آن را نمايد به چيزى كه اصدق و اعدل باشد از آن. يا هيچ نبى و كتابى ناسخ آن نخواهد بود تا تبديل احكام آن شود وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: و ذات احديت شنوا است گفتار همه را، دانا به اسرار همه، پس تمام را بر وفق اعمال جزا و سزا خواهد داد.
در كافى حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: بدرستى كه امام مىشنود در شكم مادرش، پس زمانى كه متولد شود، خطى است بين دو كتف او (در روايتى بين دو چشم او و بروايت ديگر بر بازوى راست او) كه نوشته است:
«وَ تَمَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ- الخ» پس وقتى امر امامت را تفويض كنند به او، قرار دهد خداى تعالى از براى او عمودى از نور. مىبيند بسبب آن، آنچه بجا آورند مردم. «3» پس به اين حجت فرمايد خدا بر خلق. مراد احكام الهى حكم مصلحت و مفسده است كه لازمه آن اوامر و نواهى است. بنابر اين اگر تمام عالم جمع شوند بخواهند مصلحت و مفسدهاى كه ذاتى اوامر و نواهى است تغيير دهند نتوانند، مثلا مصلحتى را كه در اداى زكات است، نتوانند تبديل به مفسده نمايند، يا مفسدهاى كه در سرقت است بخواهند به مصلحت تبديل كنند، غير ممكن خواهد بود. پس احكام مجعوله مناقض با آيه شريفه نخواهد بود.
و تمام شد سخن پروردگارت از روى راستى و عدالت نيست بدل كننده سخنان او را و او است شنواى دانا.
تفسير
اعجاز براى اتمام حجّت است و بعد از تماميّت آن حاجت باعجاز نيست و تماميت هر چيز برسيدن آن است بنهايت كمالش و كلام الهى در منتهاى كمال است از هر حيث خصوص از حيث راستى و درستى در اخبار و مواعيد و از جهت صحّت و عدالت در قضايا و احكام و كسيرا نميرسد كه تغيير و تبديل نمايد آنرا پس رجوع بحكم منافى با حكمت است و خداوند شنوا است اقوال فاسده كفار را و دانا است بضمائر خبيثه آنها كه هر وقت بيك عنوانى ميخواهند از قبول حق امتناع نمايند و بعضى كلمات ربك قرائت نمودهاند و از كلمه گاهى كلام اراده ميشود و اينكه تعبير بكلمه فرموده است شايد براى آن باشد كه حكم نوعا بيك كلمه صادر ميشود و حكم الهى بحقيّت دين اسلام صادر شده است و فوق آن حكمى متصوّر نيست و در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده است كه امام زمان وقتى در شكم مادر است ميشنود و وقتى متولد ميشود نوشته شده است در ميان دو كتفش و در روايتى بر بازوى راستش اين آيه و وقتى بمنصب امامت فائز ميشود خداوند عمودى از نور در برابر او قرار ميدهد كه بآن مىبيند آنچه را بجا ميآورند اهل بلد او و در روايتى وارد است كه بسبب آن خداوند احتجاج مينمايد بر خلق و قمى و عياشى رحمة اللّه عليهما نيز قريب باين مضمون را نقل نمودهاند ..
و اينکه آيه شريفه شامل جميع اطلاقات ميشود زيرا بجميع اطلاقات صدق ميكند وَ تَمَّت كَلِمَةُ رَبِّكَ اما قرآن چيزي در آن فروگذار نشده و نقصاني در او نيست و دين دين مقدس اسلام از هر جهت تام و تمام و اتمّ از تمام اديان است و اما انبياء و حجج از آدم تا حضرت بقية اللّه عجّل اللّه تعالي فرجه در هر عصر و زماني خالي نبوده و نخواهد بود
(لو خلت الارض عن الحجة لساخت باهلها و لماجت باهلها.)
صدقا اما قرآن وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلًا نساء آيه 121 وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثاً نساء آيه 89، و اما دين تمامش مطابق واقع خردلي بر خلاف واقع در او نيست، و اما انبياء و حجج تماما مبعوث و مجعول بجعل الهي با معجزات و ادله واضحه و براهين ساطعه ثابت و محقق شده.
و عدلا در قرآن تمام موافق با حكمت و مصلحت ذرهاي بر خلاف عدل در او نيست چنانچه دين مقدس اسلام عادلانه است ظلم و جوري در هيچ حكمي از احكام اسلامي نيست، و اما انبياء و حجج تماما معصوم از خطاء و اشتباه و از معاصي هستند که شرط اولي نبوت و امامت است.
لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ قرآن و دين و امام باقيست تا قيامت و نزد حوض كوثر وَ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ تفسيرش واضح و روشن است مكرر بيان شده تنبيه- اينکه آيه شريفه بصراحت بيان كمال دلالت را دارد بر اينكه بعد
جلد 7 - صفحه 181
از قرآن ديگر كتاب آسماني نيست و مثل بيان باب و ايقان بهاء و قوانين مجعوله دول تماما باطل و عاطل است و قرآن چيزي فروگذار نكرده و همچنين بعد از پيغمبر اسلام هر مدّعي نبوت كاذب و مفتريست مثل باب و بهاء و صبح ازل و قادياني و غير آنها از متنبّيان، و همچنين بعد از اسلام ديني و شريعتي نخواهد آمد زيرا اگر كتابي يا نبيّي يا ديني باشد وَ تَمَّت كَلِمَتُ رَبِّكَ كذب و دروغ ميشود و روي سخن با يهود و نصاري نيست زيرا آنها ملتزم بقرآن نيستند ما با كساني صحبت داريم که اسلام و قرآن و نبيّ اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را معتقد و معترف هستند غايت الامر ميگويند دين اسلام نسخ شد و دين جديدي آمد خذلهم اللّه و لعنهم لعنا وبيلا بعلاوه ما قطع نظر از قرآن و اخبار متواتره بطلان اينکه مزخرفات را از خود كتابهاي آنها ثابت و واضح و روشن ميكنيم اگر راست ميگويند بيان باب را بياورند، ايقان بهاء را حاضر كنند تا رسوايي آنها بر تمام اهل عالم ثابت شود بعلاوه دزديهاي بهاء در كتاب دزد بگير شيرازي مسطور است بسيار تعجب است ميدانند و كافر ماجرايي ميكنند
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 115)
در این آیه می فرماید: «کلام پروردگار تو با صدق و عدل تکمیل شد و هیچ کس قادر نیست کلمات او را دگرگون سازد و او شنونده و داناست» (وَ تَمَّت کلِمَةُ رَبِّکَ صِدقاً وَ عَدلًا لا مُبَدِّلَ لِکلِماتِهِ وَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ).
منظور از «کلمه» در آیه فوق، قرآن است زیرا در آیات قبل نیز سخن از «قرآن» در میان بوده است.
در حقیقت آیه می گوید: به هیچ وجه قرآن جای تردید و شک نیست، زیرا از هر نظر کامل و بی عیب است، تواریخ و اخبار آن، همه صدق و احکام و قوانین آن همه عدل است.
بعضی از مفسران با این آیه استدلال بر عدم امکان راه یافتن تحریف در قرآن کرده اند، زیرا جمله «لا مبدّل لکلماته» اشاره به این است که هیچ کس نمی تواند تغییر و تبدیلی نه از نظر لفظ و نه از نظر اخبار و نه از نظر احکام در قرآن ایجاد کند، و همیشه این کتاب آسمانی که باید تا آخر دنیا راهنمای جهانیان باشد از دستبرد خائنان و تحریف کنندگان مصون و محفوظ خواهد بود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: