آیه 6 سوره انعام
<<5 | آیه 6 سوره انعام | 7>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا ندیدند پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکّنی داده بودیم که شما را ندادهایم؟ و از آسمان بر آنها باران (رحمت ظاهر و رحمت باطن که کتاب آسمانی است) پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین جاری ساختیم، پس چون نافرمانی کردند آنها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر بعد از آنها پدید آوردیم.
آیا ندانسته اند که پیش از ایشان چه بسیار از ملت ها و اقوام را هلاک کردیم؟ که به آنان در پهنه زمین، نعمت ها و امکاناتی دادیم که به شما ندادیم، و بر آنان باران های پی در پی و پر ریزش فرستادیم و نهرهایی از زیر پای آنان جاری ساختیم [ولی ناسپاسی کردند]؛ پس آنان را به کیفر گناهانشان هلاک کردیم، و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.
آيا نديدهاند كه پيش از آنان چه بسيار امتها را هلاك كرديم؟ [امتهايى كه] در زمين به آنان امكاناتى داديم كه براى شما آن امكانات را فراهم نكردهايم، و [بارانهاى] آسمان را پى در پى بر آنان فرو فرستاديم، و رودبارها از زير [شهرهاى] آنان روان ساختيم. پس ايشان را به [سزاى] گناهانشان هلاك كرديم، و پس از آنان نسلهاى ديگرى پديد آورديم.
آيا نديدهاند كه پيش از آنها چه مردمى را هلاك كردهايم؟ مردمى كه در زمين مكانتشان داده بوديم. آنچنان مكانتى كه به شما ندادهايم. و برايشان از آسمان بارانهاى پى در پى فرستاديم و رودها از زير پايشان روان ساختيم. آنگاه به كيفر گناهانشان هلاكشان كرديم و پس از آنها مردمى ديگر پديد آورديم.
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند؛ و) قدرتهایی به آنها داده بودیم که به شما ندادیم؛ بارانهای پیدرپی برای آنها فرستادیم؛ و از زیر (آبادیهای) آنها، نهرها را جاری ساختیم؛ (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کردیم؛ و جمعیت دیگری بعد از آنان پدید آوردیم.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
قرن: (بر وزن عقل) در اصل به معنى جمع كردن است. جماعتى را كه در يك زمان نزديك به هم زندگى مى كنند قرن گويند. يعنى جمع شده ها. «القرن: القوم المقترنون فى زمان واحد». جمع آن قرون است.
مكناهم: تمكين: قدرت دادن. «مكنّاهم» قدرت و امكان داديم به آنها.
مدرار: در: شير، به معنى كثرت نيز آيد. «در الحليب» يعنى شير زياد شد. مراد از آن، بهره و فائده است. مدرار: با فائده. مراد از «السماء» باران است. «أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً» يعنى باران پر فائده را بر آنها فرستاديم.
انشأنا: نشأ: به وجود آمدن. انشاء: به وجود آوردن. انشأنا: به وجود آورديم.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ «6»
آيا نديدند كه چه بسيار امتهاى پيش از آنان را هلاك كرديم، با آنكه در زمين به آنان جايگاه و توانى داده بوديم كه به شما ندادهايم؟ و (باران و بركت) آسمان را پى در پى برايشان فرستاديم و نهرهاى آب از زير پاهايشان جارى ساختيم، پس آنان را به كيفر گناهانشان هلاك كرديم و نسل ديگرى پس از آنان پديد آورديم.
نکته ها
«قرن» به امّتى گفته مىشود كه يكپارچه هلاك شده باشند. «1» به مردمى هم كه در يك زمان زندگى مىكنند، قرن گفته مىشود و چون معمولًا يك نسل، از 60 تا 100 سال طول مىكشد، از اين رو به 60 يا 80 يا 100 سال يك قرن مىگويند. «2»
كلمه «مدرار» به معناى ريزش فراوان و پى در پى باران و به مقدار نياز است. «3»
پیام ها
1- افرادى كه از تاريخ پند نمىگيرند، توبيخ مىشوند. «أَ لَمْ يَرَوْا»
2- كفّار صدر اسلام از تاريخ امّتهاى پيشين آگاه بودند و مىتوانستند درس
«1». اقربالموارد.
«2». تفاسير الميزان وكبيرفخررازى.
«3». تفسير مجمعالبيان ذيل آيه 52 سوره هود.
جلد 2 - صفحه 414
بگيرند. «أَ لَمْ يَرَوْا»
3- توجّه به زوال نعمتها و سرنگونى گنهكاران، از عوامل غفلتزدايى است. أَ لَمْ يَرَوْا ... فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ
4- تمدّنهايى قبل از اسلام وجود داشته؛ سپس منقرض شدهاند. «أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ»
5- از روشهاى تربيتى قرآن اين است كه داستانهاى واقعى و آموزنده را براى عبرت مردم نقل مىكند. «أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ»
6- كيفر آنان كه از امكانات خداداد استفاده سوء كنند، نابودى است. «كَمْ أَهْلَكْنا»
7- به جاى «أرسلنا من السماء»، فرمود: «أَرْسَلْنَا السَّماءَ» (آسمان را براى شما فرستاديم) تا نهايت لطف الهى را بيان كند.
8- عملكرد مردم، عامل تحوّلات و حوادث تاريخى است. «فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ»
9- هلاكت مردم به سبب گناهانشان، از سنّتهاى الهى است. «فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ»
10- خداوند، علاوه بر عذاب آخرت، در اين دنيا هم كيفر مىدهد. «فَأَهْلَكْناهُمْ»
11- اگر امكانات در دست صالحان باشد، نماز را برپا مىدارند. «إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ» «1» ولى اگر در دست نااهلان بى ايمان باشد، فساد و گناه مىكنند. مَكَّنَّاهُمْ ... فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ
12- امكانات مادّى، مانع قهر و عذاب الهى نيست. مَكَّنَّاهُمْ ... فَأَهْلَكْناهُمْ آن گونه كه كافران خيال مىكردند: «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ» «2»
13- امكانات مادّى، رمز كاميابى نيست. مَكَّنَّاهُمْ ... فَأَهْلَكْناهُمْ چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى» «3»
14- دو نوع مرگ داريم: طبيعى كه با فرارسيدن أجل عمر انسان به پايان مىرسد
«1». حج، 41.
«2». سبأ، 35.
«3». علق، 6- 7.
جلد 2 - صفحه 415
و غير طبيعى كه به خاطر كيفر الهى و با حوادث غير منتظره است. «بِذُنُوبِهِمْ»
15- قدرتمندان گنهكار فكر نكنند دنيا هميشه به كامشان است، خداوند ديگران را جايگزين آنان مىكند. فَأَهْلَكْناهُمْ ... وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ «6»
«1» اصول كافى، جلد دوّم، كتاب فضل القرآن، صفحه 600، حديث هشتم.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 224
بعد تحذير فرمايد به آنچه بر امم سابقه نازل شده:
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ: آيا نديدند و ندانستند (استفهام تقرير و ملامت است) يعنى البته دانستند كه به قوّت قهاريت، چقدر هلاك كرديم پيش از ايشان مِنْ قَرْنٍ: از گروه گذشتگان يعنى اهل زمانى كه در آن پيغمبر يا نائب مناب او بود. اصح آنكه: قرن، اهل هر عصريند كه ميان آنها پيغمبر يا نائب او گرچه علما باشند خواه آنكه مدت قليله يا كثيره باشد و مؤيد اينست فرمايش نبوى صلى اللّه عليه و آله «خيركم قرنى ثمّ الّذين يلونهم» «1» پس صفت اهل قرن را فرمايد. مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ: يعنى آنچنان گروهى را هلاك كرديم كه ايشان را مكان و تمكين داديم در زمين با مكنت و بسيارى نعمت، و يا ايشان را تمكين و قدرت داديم به آلات و ادوات تا به سهولت در جميع امور خود تصرف و دخالت مىنمودند. ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ: آنچه تمكين نداده بوديم شما را به آن و آن سعه منازل و ضياع و عقار و كثرت عمران بود، يا عمر دراز و قوت تمام و وسعت مال، و يا استظهار به خدم و حشم و عبيد و عدد و اسباب و نفوذ امر.
وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً: و فرستاديم باران يا ابر را كه مبدء مطر است بر ايشان ريزان و پى در پى وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ: و قرار داديم نهرها را كه پيوسته مىرفت آب از زير درختان ايشان، و يا در جلو قصور و منازل آنها كه بر آن مشرف بودند، يا انهارى كه در تحت تصرف ايشان بود در هر محلى كه مىخواستند به مزارع و بساطين خود مىبردند. خلاصه ايشان متمكن بودند در زمين به رفاهيت و نعمت و وسعت تعيش مىنمودند ميان اظهار و اثمار فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ: پس هلاك كرديم ايشان را به گناهان آنها و فايده نكرد ايشان را آن قوت و نعمت وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ: و ايجاد كرديم بعد از اهلاك ايشان گروهى ديگر بدل آنها. غرض آنست كه حق تعالى چنانچه
«1» صحيح مسلم، جزء هفتم، فضائل الصحابه، صفحه 184 و 185 و 186 (طبع محمّد على صبيح)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 225
قادر بود بر اهلاك قرون سالفه مانند عاد و ثمود و ايجاد فرمود بدل آنها قومى ديگر را، همچنين قادر است كه مثل آن را در شما بجا آورد. پس متنبه شده از خواب غفلت و ضلالت بيدار شده و بميامن ايمان قدم نهيد تا از مثل اين عذاب برهيد.
امير المؤمنين عليه السّلام در ذيل خطبهاى مىفرمايد: و انّ لكم فى القرون السّالفة لعبرة اين العمالقة و ابناء العمالقة ابن الفراعنة و ابناء الفراعنة؟ اين اصحاب مدائن الرّسّ الّذين قتلوا النّبيّين و أطفأوا سنن المرسلين و احيوا سنن الجبّارين؟ و اينب الّذين ساروا بالجيوش و هزموا بالالوف و عسكر و العساكر و مدّنوا المدائن (الخطبه). «1» و بدرستى كه در قرون گذشته هر آينه عبرتى است از حال ايشان؛ كجايند عمالقه و پسران عمالقه كه پادشاهان حجاز و يمن بودند از اولاد عمليق بن لاود بن سام بن نوح عليه السّلام، كجايند فراعنه و پسران فراعنه كه پادشاهان مصر بودند به استقلال و چگونه در دريا غرق شدند با لشگر بسيار و گرفتار شدند به سلاسل و اغلال. كجايند اصحاب مدائن رس، قوم شعيب پيغمبر عليه السّلام آن كسانى كه كشتند پيغمبران را و خاموش كردند سنن رسولان را و زنده كردند روش جباران را؛ كجايند آن كسانى كه سير كردند با لشگرها و منهزم ساختند هزاران هزار را و گرد آوردند لشگرها را و بنا نمودند شهرهاى جهان را.
تنبيه- آيه شريفه در باب تهديد و توعيد كفار نازل شده و مستلزم دلالت است بر وجوب تفكر و تدبر، و احتجاج است بر منكران بعث به آنكه ذاتى كه قومى را هلاك و قومى ديگر را آفريند، قادر خواهد بود بر افناى عالم و اعاده خلقان بعد از افناء.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ ما لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَيْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ «6»
جلد 2 صفحه 299
ترجمه
آيا نديدند كه چقدر هلاك كرديم پيش از ايشان از اهل زمانى كه قدرت داده بوديم آنها را در زمين بر چيزيكه قدرت نداديم بشما و فرستاديم باران را بر آنها پى در پى و قرار داديم نهرها را كه جارى ميشد از كنارشان پس هلاك نموديم آنها را براى گناهانشان و آفريديم بعد از آنها اهل زمان ديگرى را.
تفسير
استفهام براى تقرير است و قرن ظاهرا قطعه از زمان است كه اهل زمان سابق نوعا در آن موجود نيستند و مراد اهل آن زمان است و ابتداء آيه اخبار از حال كسانى است كه اعراض از آيات الهى و استهزاء بآن نمودهاند و بعد عدول از غيبت بخطاب فرموده براى تفنّن در كلام و تمكين آن در قلوب كفار و مراد از آسمان باران رحمت است و مدرار صيغه مبالغه است يعنى شديد و فراوان و پى در پى و نافع و بموقع و جريان نهرها در باغها و مزارع و گردش گاههاى آنها بوده و مقصود چشم ترس كفار و تذكر دادن آنها است از حال قوم عاد و ثمود و امثال آنها كه خداوند نعمت را بآنها تمام نموده بود از قوت و قدرت و ثروت و بسط جسم و وسعت رزق به اندازهاى كه از هر جهت فوق اهل مكه بودند و چون مرتكب معاصى شدند آن تمكّن و وسائل قدرت براى آنها سودمند نشد و نتوانستند در مقابل اراده الهى لحظه قيام نمايند و خداوند زمين را از لوث وجود آنها بكلّى پاك فرمود و بجاى آنها قوم ديگرى آفريد كه زمين را آباد و خدا را عبادت و پيغمبر را اطاعت نمايند تا كفار متوجه شوند بآنكه ممكن است با آنها هم همين سلوك را بفرمايد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم يَرَوا كَم أَهلَكنا مِن قَبلِهِم مِن قَرنٍ مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ ما لَم نُمَكِّن لَكُم وَ أَرسَلنَا السَّماءَ عَلَيهِم مِدراراً وَ جَعَلنَا الأَنهارَ تَجرِي مِن تَحتِهِم فَأَهلَكناهُم بِذُنُوبِهِم وَ أَنشَأنا مِن بَعدِهِم قَرناً آخَرِينَ «6»
آيا نميبينند اينکه كفار و مشركين امم سابقه را مثل عاد و ثمود و قوم لوط و فراعنه و اكاسره و قياصره که داراي چه قوتها و دولتها و رياستها و مال و منال بودند که شما صد يك آنها را نداريد و بواسطه تكذيب انبياء خود مثل نوح و هود و صالح و لوط و شعيب و ابراهيم و موسي و غير اينها و استهزاء بآنها بچه عذابها گرفتار شدند از غرق و خسف و صاعقه و حجاره و غير اينها و هلاك شدند و بجاي آنها قرن ديگري جايگير گشتند.
أَ لَم يَرَوا مراد رؤيت بابصار نيست چون كفار و مشركين زمان نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم
جلد 7 - صفحه 13
که در اعصار سابقه نبودند که مشاهده حال آنها را كنند بلكه بمعني درك و فهم است که از اخبار انبياء و تاريخ گذشتگان و مشاهده آثار آنها انسان معرفت بحال آنها پيدا ميكند.
كَم أَهلَكنا كم بمعني مقدار است مقابل كيف و يكي از اعراض تسعه است و آنهم دو قسم است كم متصل مثل طول و عرض، خط و سطح، اجسام قار الذات و كم منفصل مثل طول زمان که آنا فآنا موجود ميشود و معدوم ميگردد و غير قارّه است و مقدار اعداد از آحاد تا الوف که هر عددي غير ما دون و غير ما فوق است و از يكديگر منفصل است، و مراد اينجا كثرة است و مراد از اهلكنا مجرد موت و فنا نيست که سرتاسر ممكنات را گرفته بلكه موت و فناء ببلاء و عذابست مِن قَبلِهِم پيشينيان از كفار و مشركين مثل قوم نوح، عاد، ثمود، قوم لوط، اصحاب مدين، فرعونيان و غيرهم فَكُلًّا أَخَذنا بِذَنبِهِ فَمِنهُم مَن أَرسَلنا عَلَيهِ حاصِباً وَ مِنهُم مَن أَخَذَتهُ الصَّيحَةُ وَ مِنهُم مَن خَسَفنا بِهِ الأَرضَ وَ مِنهُم مَن أَغرَقنا سوره عنكبوت آيه 39.
من قرن قرن مدت طولاني از زمان است و در اصطلاح امروزه عبارت از صد سال است لذا زمان ما را قرن چهاردهم هجري و بيستم ميلادي مينامند و در آيه مراد مدة مديد است مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ مكنت از حيث طول عمر و ملك و سلطنت و رياست و كثرت مال و جاه و عشيره و قشون و اتباع است ما لَم نُمَكِّن لَكُم که همچه مكنتي بشما كفار و مشركين داده نشده عمر كوتاه، تهيدستي بدون قوه و قدرت، سپس خداوند پارهاي از نعم که بامم سابقه عنايت فرموده بيان ميفرمايد وَ أَرسَلنَا السَّماءَ عَلَيهِم مِدراراً يعني از آسمان عالم بالا بارانهاي نافعي براي آنها ريزش نموديم، و كلمه مدرار عبارت از پي در پي است اسم آلت است و از اينکه باب است دعاء (للّه درّه) كثرت خيرات پي در پي.
جلد 7 - صفحه 14
وَ جَعَلنَا الأَنهارَ رودخانهها و انهار كبار تَجرِي مِن تَحتِهِم از پاي عمارات و زير اشجار آنها فَأَهلَكناهُم بِذُنُوبِهِم که تكذيب انبياء كردند و مخالفت اوامر الهي و طغيان در معاصي و ظلم ببندگان صالح از انبياء و مؤمنين.
وَ أَنشَأنا مِن بَعدِهِم قَرناً آخَرِينَ جايگير آنها شدند مؤمنين و صلحاء و نسل آتيه، و اينکه آيه شريفه تهديد است که شما هم که تكذيب نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ميكنيد بعذاب الهي معذب خواهيد شد و ببلاها گرفتار فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبدِيلًا وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحوِيلًا فاطر آيه 42 و 43.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 6)
سرنوشت طغیانگران
از این آیه به بعد، قرآن یک برنامه تربیتی مرحله به مرحله را، برای بیدار ساختن بت پرستان و مشرکان- به تناسب انگیزه های مختلف شرک و بت پرستی- عرضه می کند.
نخست برای کوبیدن عامل غرور که یکی از عوامل مهم طغیان و سرکشی و انحراف است، دست به کار شده و با یادآوری وضع اقوام گذشته و سر انجام دردناک آنها، به این افراد، که پرده غرور بر چشمانشان افتاده است هشدار می دهد و می گوید: «آیا اینها مشاهده نکردند چه اقوامی را پیش از آنها هلاک کردیم، اقوامی که امکاناتی در روی زمین در اختیار آنها گذاشتیم که در اختیار شما نگذاشتیم» (أَ لَم یرَوا کم أَهلَکنا مِن قَبلِهِم مِن قَرنٍ مَکنّاهُم فِی الأَرضِ ما لَم نُمَکن لَکم). از جمله این که «بارانهای پربرکت و پشت سر هم برای آنها فرستادیم» (وَ أَرسَلنَا السَّماءَ عَلَیهِم مِدراراً).
«و دیگر این که نهرهای آب جاری را از زیر آبادیهای آنها و در دسترس آنها جاری ساختیم» (وَ جَعَلنَا الأَنهارَ تَجرِی مِن تَحتِهِم).
اما به هنگامی که راه طغیان را پیش گرفتند، هیچ یک از این امکانات نتوانست آنها را از کیفر الهی بر کنار دارد «و ما آنها را به خاطر گناهانشان نابود کردیم» (فَأَهلَکناهُم بِذُنُوبِهِم). «و بعد از آنها اقوام دیگری روی کار آوردیم» (وَ أَنشَأنا مِن بَعدِهِم قَرناً آخَرِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم