آیه 55 سوره غافر
<<54 | آیه 55 سوره غافر | 56>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
پس (ای رسول ما، بر آزار امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن (یعنی بر گناه امت نادان از درگاه خدا آمرزش خواه) و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز.
پس [چنان که موسی بر آزار بنی اسرائیل شکیبایی ورزید، تو هم بر آزار دشمنان] شکیبا باش، بی تردید وعده خدا حق است، و از میان رفتن [توطئه ها و موانعی که به وسیله دشمنان در راه پیشرفت دعوتت به اسلام برای تو ایجاد شده]، از خدا بخواه، و پروردگارت را شب و صبح همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی.
پس صبر كن كه وعده خدا حق است و براى گناهت آمرزش بخواه و به سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستايشگر باش.
صبر كن كه وعده خدا حق است. براى گناهت آمرزش بخواه و هر شامگاه و بامداد، به ستايش پروردگارت تسبيح بگوى.
پس (ای پیامبر!) صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حقّ است، و برای گناهت استغفار کن، و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«إِسْتَغْفِرْ لِذَنبِکَ ...»: این گونه تعبیرات قرآنی در مورد پیغمبر اسلام و سایر پیغمبران، اشاره به: (حَسَنَاتُ الأبْرَارِ، سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِینَ) است. یک لحظه غفلت و یک ترک اولی در مورد انبیاء جائز نیست و باید از آن استغفار کنند. پیغمبر اسلام نیز به مقتضی بشریّت تصرّفات و اعمالی داشته است که برای افراد عادی خوب و یا چیز سادهای بوده و برای وجود مبارک او گناه و چیز مهمّی محسوب شده است و مورد عتاب پروردگار قرار گرفته است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ «55»
پس صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعدههاى خداوند حقّ است و براى گناهت استغفار كن و شامگاهان و بامدادان، سپاسگزارانه پروردگارت را تسبيح كن.
نکته ها
دلايل عقلى و نقلى گواه بر آن است كه انبيا معصومند، زيرا اگر معصوم نبودند پيروى و اطاعت مطلق و بى چون و چرا از آنان واجب نبود و اطاعت از آنان مشروط مىشد، همان گونه كه اطاعت از والدين مشروط به آن است كه فرزند را به شرك و انحراف دعوت نكنند.
اين از يك سو؛ از سوى ديگر دليل نياز ما به پيامبر و امام آن است كه ما را از انحراف باز دارد و اگر او نيز اهل خلاف باشد، حجّت خدا بر ما كامل نيست در حالى كه قرآن مىفرمايد:
و «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ» «1»
به هر حال رسولى كه خداوند مىفرمايد: «اطاعت او اطاعت من و تبعيّت از او تبعيّت از من و اذيّت او اذيّت من است» بايد معصوم باشد. بنابراين در مواردى مثل اين آيه كه سخن از گناه پيامبر به ميان آمده است، بايد بگوييم: مراد از گناه، ترك اولى است، يعنى كار برتر را رها كرده نه كار واجب را.
«1». انعام، 149.
جلد 8 - صفحه 273
به چند مثال توجّه كنيد: اگر در مجلسى كه افراد محترمى نشستهاند كسى بخواهد به دليل درد پائى كه دارد پاى خود را دراز كند از همه حضار عذرخواهى مىكند. اگر گوينده تلويزيون سرفهاى كند از بينندگان معذرت خواهى مىكند. اگر صاحب خانه غذاى درجه يك تهيه نكند از مهمان عذرخواهى مىكند، در حالى كه همه مىدانيم پا دراز كردن مريض و سرفه كردن گوينده و تهيه غذاى متوسط گناه ندارد ولى چون انسان خود را در محضر بينندگان و بزرگان مىداند يا غذاى خود را در شأن مهمان نمىداند يا احساس مىكند بايد تلاش بيشترى مىكرد عذرخواهى مىكند. پس هر عذرخواهى نشانه خلافكارى نيست، بلكه گاهى از باب ادب و توجّه به حضور در محضر بزرگان است.
عصمت و استغفار پيامبران
اگر شما با يك چراغ كم نور وارد سالن بزرگى شويد، تنها اجسام بزرگ را خواهيد ديد ولى اگر با يك نورافكن قوى وارد شويد يك هستهى خرما يا كوچكتر از آن را هم خواهيد ديد.
اگر نور ايمان در انسان كم باشد، انسان تنها گناهان بزرگ را مىبيند ولى اگر نور ايمان در وجودش بيشتر باشد لغزشهاى كوچك را نيز خواهد ديد و از آنها دورى خواهد كرد.
پيامبران الهى به دليل داشتن ايمان كامل و تقواى بالا از گناهان كوچك نيز دورى مىكردند. به همين جهت مىگوييم آنان معصوم بودند.
گاهى خطاب آيات قرآن به شخص پيامبر است ولى مراد ديگرانند. در آيه 23 سورهى اسراء خداوند به پيامبرش خطاب مىكند: «إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ» اگر يكى از والدين يا هر دو به پيرى رسيدند به آنان اف نگو. در حالى كه همه مىدانيم پيامبر عزيز اسلام والدين خود را در كودكى از دست داده بود و جايى براى خطاب «عِنْدَكَ الْكِبَرَ» باقى نمىماند، بنابراين خطابِ «عِنْدَكَ» به امّت اوست. در آيهى مورد بحث نيز كه مىفرمايد: «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» گرچه پيامبر صلى الله عليه و آله مورد خطاب قرار گرفته است ولى مخاطب اصلى گنهكارانِ امّت پيامبر هستند كه بايد براى گناهان خود استغفار كنند و اگر هم مخاطب، شخص پيامبر باشد، منظور اين است كه براى گناهان امّت آمرزش بخواه.
جلد 8 - صفحه 274
استغفار انبيا در قرآن
در قرآن كريم، آياتى از استغفار پيامبران سخن مىگويد، در اين جا برخى از آنها را ذكر مىكنيم:
- استغفار حضرت آدم: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا» «1» پروردگارا! ما به خويش ستم كرديم و اگر ما را نيامرزى از زيانكاران خواهيم بود.
- استغفار حضرت موسى: «رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي» «2» پروردگارا! به خود ظلم كردم، پس مرا ببخش.
- استغفار حضرت سليمان: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً» «3» پروردگارا! مرا بيامرز و حكومت بى نظيرى به من مرحمت كن.
- استغفار حضرت نوح: «رَبِّ اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ» «4» پروردگارا! من و والدين مرا بيامرز.
- استغفار حضرت داود: «وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ» «5» داود متوجّه شد كه ما او را آزمايش كرديم پس از پروردگارش عذرخواهى كرد.
- استغفار حضرت يونس: «سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» «6» يونس (در شكم ماهى) گفت:
خداوندا تو منزّهى من از ستمكارانم.
- استغفار حضرت محمّد صلى الله عليه و آله «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ» «7» براى گناهت استغفار كن.
پیام ها
1- با توجّه به وعدهى خداوند در مورد نصرت پيامبران، إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا ... اين آيه مىفرمايد: مقاومت كن. «فَاصْبِرْ»
2- انگيزه صبر، رسيدن به وعدههاى الهى است. «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ»
3- پيامبر نيز مأمور به استغفار است. «وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ»
«1». اعراف، 23.
«2». قصص، 16.
«3». ص، 35.
«4». نوح، 28.
«5». ص، 24.
«6». انبياء، 87.
«7». غافر، 55.
جلد 8 - صفحه 275
4- تنزيه خداوند اگر همراه با ستايش او باشد، ارزش بيشترى دارد. «وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ»
5- در دعا و عبادت، عنصر زمان نقش دارد. سَبِّحْ ... بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ
(چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «1»، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ» «2»)
6- تسبيح و حمد، زمانى وسيلهى رشد و تربيت و سبب تقويت توحيد است كه هر صبح و شام و دائمى باشد نه لحظهاى. «بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ (55)
فَاصْبِرْ: پس صبر كن بر آزار كفار قريش چنانچه حضرت موسى بر ايذاى فرعون صبر نمود. إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌ: بدرستى كه وعده خدا به نصرت پيغمبران و هلاك دشمنان، درست و راست است و تخلف از آن نمىشود، وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ: و طلب آمرزش كن از خداى خود بر آنچه واقع شده باشد از تو.
تبصره:
اين مطلب محقق شده كه انبياء عليهم السلام معصومند، يعنى خطا و گناه صغيره و كبيره از ايشان صادر نگردد، زيرا منافى با مقام شامخ نبوت است، بنابراين اينگونه آيات مأول باشد به وجوهى:
1- هرگاه مشغول بعضى امور شوند از معاشرت و تعليم و تكميل و هدايت خلق كه از جانب حق تعالى مأمورند، پس از آن عود كنند به مقام قرب ذات اقدس ذو الجلال؛ چون آن مرتبه از اين مقام عظيمتر است، لذا مورد استغفار
جلد 11 - صفحه 321
باشد.
2- چون آن حضرت واسطه در تبليغ است لذا خطاب به آن حضرت شده تا امت به او اقتدا و اقتفا نمايند.
3- مراد ذنب امت باشد، يعنى طلب آمرزش كن براى گناه امت، و اسناد به آن حضرت بر وجه مبالغه است، چنانچه علم الهدى رضوان اللّه عليه فرمود كه:
«ذنب مصدر و اضافه بمفعول است نه فاعل و تقدير آنكه «استغفر لذنبهم اليك».
يعنى آمرزش كن براى گناه امت به تو در نافرمانى آنچه آنها را امر و نهى فرموده از امور دين «1».
وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ: و تسبيح كن تسبيحى مقرون به ستايش پروردگار خود، بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ: به شبانگاه و بامداد، يعنى بگو «سبحان اللّه و بحمده» يعنى هميشه مواظبت نما به تنزيه ذات احديت. ابن عباس گفته: مراد نماز پنجگانه است، زيرا «عشى» بعد از زوال است مطلقا، پس شامل نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء است و «ابكار» فجر دوم كه مراد نماز صبح است. «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهادُ (51) يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ (52) وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْهُدى وَ أَوْرَثْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ (53) هُدىً وَ ذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ (54) فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِبْكارِ (55)
ترجمه
بدرستيكه ما هر آينه يارى نمائيم پيغمبرانمان و كسانيرا كه ايمان آوردند در زندگانى دنيا و روز كه برخيزند گواهان
روز كه سود نميدهد ستمكاران را عذر خواهيشان و مر آنها را است دورى از رحمت و مر آنها را است سراى بدى
و هر آينه بتحقيق داديم بموسى موجب هدايت را و بميراث واگذار كرديم به بنى اسرائيل آنكتاب را
براى هدايت و تذكّر مر صاحبان خرد را
پس صبر كن همانا وعده خدا حقّ است و آمرزش خواه براى گناهت و تسبيحنما بستايش پروردگارت در شبانگاه و بامداد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان عذاب كفّار وعده نصرت و ظفر داده به پيغمبر خاتم چنانچه نصرت فرموده ساير انبيا و پيروان ايشانرا در دنيا و روز قيامت كه در آنروز گواهان خداوند بر اعمال بندگان قيام نمايند براى اداء شهادت تا رسوا شود كافر و فاسق و سر افراز گردد مؤمن و صالح و ايشان پيغمبران و اوصياء آنانند هر يك بر امّت خود و پيغمبر خاتم و ائمه اطهار بر ايشان و تمام خلق و نصرت خدا ايشانرا بغلبه آنان است بر اعداء بحجّت و دليل و فتح و ظفر در پايان امر و باقى ماندن آثار خير و نام نيك ايشان در دنيا و محو آثار دشمنانشان و نصرت در آخرتشان محتاج به بيان نيست ولى از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه اين نصرت در رجعت است چون بسيارى از انبيا و اوصياء كشته شدند و منصور
جلد 4 صفحه 533
در دنيا نگشتند در هر حال روز قيامت عذرخواهى و توبه كفّار و فجّار پذيرفته نخواهد شد و بحال آنها فائدهاى ندارد و محروميّت از رحمت خدا و بدى جايگاه و سراى آنها كه جهنّم است مسلّم است چون زمانى را كه خدا براى پذيرفتن توبه و معذرت مقرّر فرموده كه پيش از مشاهده عالم ديگر و معاينه عذاب است گذشته است و بعد از آن البتّه هر كس از مخالفت خود پشيمان ميشود ولى ديگر پشيمانى و توابع آن از قبيل عذرخواهى و التماس و غيره فائده ندارد و چون غلبه حضرت موسى بر فرعونيان مشهور و مسلّم بوده خداوند اشاره بآن فرموده كه ما بموسى كتاب تورية را كه موجب هدايت مردم بود مرحمت فرموديم و بعد از او براى بنى اسرائيل مانند ارث پدر بدون زحمت باقى گذارديم تا خردمندان آنها از مواعظ آن متّعظ و از احكام آن بشاهراه راست بهشت پى برند و از منافع آن در دنيا و آخرت بهرهمند گردند تو هم بايد صبر نمائى تا خدا بوعده خود كه ظفر يافتن تو بر دشمنان است وفا نمايد و البتّه وفا خواهد فرمود چون وعده حق حقّ است و تخلّف ندارد و طلب مغفرت نما از خدا براى گناهان امّت خود تا مستحق فتح و ظفر شوند يا از ترك اولى و قصوريكه از قبل امكان براى تو روى داده و تسبيح و تقديس نما خدا را بحمد و ثناى او در هر صبح و شام چون از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه خدا فرموده اى پسر آدم ياد كن مرا بعد از صبح ساعتى و بعد از عصر ساعتى من كفايت ميكنم مهمّات تو را و بعضى آنرا بحمد و شكر در تمام روز و شب تفسير نمودهاند و بعضى كنايه از اداء فرائض يوميه و نوافل آن دانستهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَاصبِر إِنَّ وَعدَ اللّهِ حَقٌّ وَ استَغفِر لِذَنبِكَ وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ بِالعَشِيِّ وَ الإِبكارِ (55)
پس شما بايد صبر كني بدرستي که وعده الهي حق است و استغفار كن براي گناهت و تسبيح و تحميد كن پروردگار خود را به شب و صبح.
فَاصبِر صبر بر اذيّتهاي قوم که چه اندازه اذيّت كردند سنگ بقدمهاي او زدند خاكروبه و شكمبه شتر بر سرش ريختند، عبا بگردنش تاب دادند سه سال در شعب ابي طالب بسختي زندگي كرد سنگ به پيشانيش زدند و غير اينها که فرمود
«ما اوذي نبي مثل ما اوذيت».
إِنَّ وَعدَ اللّهِ حَقٌّ وعده نصرت و غلبه و ذلّة اعداء به قتل و اسيري و مغلوبيت.
جلد 15 - صفحه 388
وَ استَغفِر لِذَنبِكَ مفسرين عامّه که عصمت را در انبياء شرط نميدانند و نسبتهايي بانبياء ميدهند ميگويند گناهاني که قبل از بعثت از او صادر شده مراد است بعضي آنها گفتند مراد صغائري که بعد از بعثت نموده چون جايز است از آنها صادر شود بعضي گفتند ترك اولي است چون
«حسنات الأبرار سيّئات المقرّبين»
است بعضي گفتند و لو هيچگونه معصيت و ترك اولي از او صادر نشده لكن خود را در پيشگاه الهي كوچك و حقير و ذليل ميداند لكن تمام اينها بنظر بعد از ثبوت عصمت که حتّي ترك اولي از او صادر نشده در تمام عمر و در جميع شئون افضل از جميع انبياء و ملائكه و ما سوي اللّه بوده ميگوييم مراد از ذنب آن نسبتهايي که مشركين و كفّار بحضرتش ميدادند که كذّاب و مفتري و مجنون و ساحرش ميدانستند حضرتش مغموم و مهموم بود و استغفارش اينکه بود که در نظر آنها مكشوف شود که اينکه نسبتهاي ناروا از نظر آنها بيرون رود، و حقانيت او را درك كنند چنانچه پس از تشرّف آنها باسلام بر آنها معلوم شد که ميفرمايد يَدخُلُونَ فِي دِينِ اللّهِ أَفواجاً.
وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ بِالعَشِيِّ وَ الإِبكارِ شايد مراد صلوات خمس باشد «عشيّ من زوال الظهر الي العشاء و الإبكار صلوة الفجر» چنانچه ميفرمايد أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمسِ إِلي غَسَقِ اللَّيلِ وَ قُرآنَ الفَجرِ إِنَّ قُرآنَ الفَجرِ كانَ مَشهُوداً اسراء آيه 57 و ممكنست مراد دوام ذكر باشد چنانچه ميفرمايد يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللّهَ ذِكراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكرَةً وَ أَصِيلًا- احزاب آيه 41 و 42-
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 55)- در این آیه سه دستور مهم به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله میدهد که در حقیقت دستوراتی است عمومی و همگانی هر چند مخاطب شخص پیامبر صلّی اللّه علیه و اله است. نخست میگوید: «پس صبر و شکیبایی پیشه کن که وعده خدا حق است» (فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ).
در برابر عناد و لجاجت دشمنان و کارشکنی آنان صبر کن.
در مقابل نادانی جمعی از دوستان و سستی و سهل انگاری و احیانا آزار آنان صبر کن.
و در برابر تمایلات نفس و هوسهای سرکش و خشم و غضب نیز شکیبایی نما.
تمام پیروزیهایی که نصیب پیامبر و مسلمانان نخستین شد در سایه همین صبر و استقامت بود، و امروز نیز بدون آن غلبه بر دشمنان فراوان و مشکلات زیاد ممکن نیست.
در دستور دوم میفرماید: «و برای گناهت استغفار کن» (وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ).
مسلم است پیامبر به خاطر مقام عصمت مرتکب گناهی نمیشد، ولی چنانکه گفتهایم این گونه تعبیرات در قرآن مجید در مورد پیغمبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله و سایر انبیاء علیهم السّلام اشاره به گناهان نسبی است. چرا که یک لحظه غفلت و حتی یک ترک
ج4، ص279
اولی در مورد آنها سزاوار نیست، و باید از همه این امور برکنار باشند و هرگاه از آنها سر زند، از آن استغفار میکنند.
در آخرین دستور میفرماید: «و هر صبح و شام تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور» (وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِبْکارِ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم